• درمان روان با اخلاق

یکی از واقعیت‌هایی که می‌تواند اهمیت و مسئولیت‌های اخلاقی را برای ما روشن سازد، تقیسم طب به دو نوع جسمی و روانی است، زیرا چنان‌که برای بهداشت جسم و علاج بیماری‌های آن به متخصص و درمان و دارو نیاز داریم، همان‌گونه و حتی بیشتر به طبیب روان نیازمندیم و با چنین تفکری خواهیم دید نگرشمان نسبت به مسائل اخلاقی عوض شده و ارتباط نزدیکترمان با طبیبان روان که همان علمای اخلاق‌اند برقرار خواهیم نمود. در روایات بسیاری از اخلاق به عنوان طبابت روان یاد شده است، هم‌چنان‌که پیش‌گامان عرصه اخلاق به عنوان طبیب روان معرفی گردیده‌اند.

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در وصف پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌اله می‌فرماید:

«طبیبی است که با طب خود، بین مردم گردش می‌کند، مَرهَم (دارو) و ابزار جراحی را آماده نموده، هر جا لازم باشد به کار می‌گیرد و دل‌های کور، گوش‌های کر و زبان‌های گنک را درمان می‌کند، مواضع غفلت را جست‌وجو کرده به درمانش می‌پردازد». (1)

قرآن کریم در وصف خود می‌فرماید:

«وَ نُنزَّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَ لَا يَزِيدُ الظَّلِمِينَ إِلَّا خَسَارًا * و از قرآن، آن‌چه شِفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مى‏كنيم و ستمگران را جز خسران و زيان نمى‏افزايد. سوره اِسراء آیه 82».

مى‏دانيم «شفا» معمولاً در مقابل بيماريها و عيبها و نقصها است، بنابراين نخستين كارى كه قرآن در وجود انسانها مى‏كند همان پاكسازى از انواع بيماريهاى فكرى و اخلاقى فرد و جامعه است.

پس از آن مرحله «رحمت» فرا مى‏رسد كه مرحله تخلق به اخلاق الهى و جوانه زدن شكوفه‏هاى فضائل انسانى در وجود افرادى است كه تحت تربيت قرآن قرار گرفته‏اند.

قرآن كريم با دلایل و براهين قاطع خود، انواع شك و ترديدها و شبهاتى را كه در راه عقايد حق و معارف حقيقى مى‏شود از بين برده با موعظه­های شفا دهنده خود و داستانهاى آموزنده و عبرت‏انگيز و مثلهاى دلنشين و وعده و وعيد و انذار و تبشيرش و احكام و شرايعش، با تمامى آفات و عاهات دلها مبارزه نموده همه را ريشه‏كن مى‏سازد، بدين جهت خداوند قرآن را شفاى دل مؤمنين ناميده است.

و اما اينكه آن را رحمت براى مؤمنين خوانده دليلش اين است كه قرآن دل آدمى را به نور علم و يقين روشن مى‏سازد و تاريكيهاى جهل و كورى و شك را از آن دور مى‏نمايد، و آن را به زيور ملكات فاضله و حالت شريفه آراسته اينگونه زيورها را جايگزين پليدي­ها و صورت‏هاى زشت و صفات نكوهيده مى‏سازد.

پس قرآن كريم از آن جهت شفا است كه اول صفحه دل را از انواع مرضها و انحرافات پاك مى‏كند، و زمينه را براى جاى دادن فضائل آماده مى‏سازد، و از آن جهت رحمت است كه صحت و استقامت اصلى و فطرى آن را به وى باز مى‏گرداند، پس از آن جهت شفا است كه محل دل را از موانعى كه ضد سعادت است پاك نموده و آماده پذيرشش مى‏سازد، و از آن جهت رحمت است كه هيات سعادت به دل مؤمن داده، نعمت استقامت و يقين را در آن جايگزين مى‏كند. پس قرآن كريم، هم شفا است براى دلها و هم رحمت، هم چنان كه هدايت و رحمت براى نفوس در معرض ضلالت است، به تعبير ديگر «شفا» اشاره به «پاكسازى» و «رحمت» اشاره به «نو سازى» است.

نکته لطیفی که در اینجا قابل بیان است این که وظیفه طبیب، آماده کردن مریض برای پذیرش شِفای خداوند است نه این‌که خود او شِفا دهد؛ او موضع درد را شناخته و با اقداماتی، سموم و ضایعاتی را که در آن محل وجود دارد، زدوده، برای پذیرش شفای الهی آماده می‌کند.

روایت فوق پیامبر را طبیب معرفی می‌کند و خداوند، قرآن را شفا می‌داند. به عبارتی انسان‌های آماده، بدون زحمت از قرآن حیات تازه و سلامتی می‌گیرند.

همچنین حضرت علی علی‌السلام در بیان شیوه برخورد با نادان و چگونگی هدایت او می‌فرمایند:

«شایسته است خردمند در برابر نادان، رفتاری هم‌چون رفتار پزشک با بیمار داشته باشد». (2)

نتیجه آن‌که اخلاق، تکمیل کننده انسان، انگیزه دهنده برای تعلیم اصول زندگی، ارائه دهنده روش زندگی و طبیب روان بشری است و از این رو ضرورت و اهمیت آن غیرقابل انکار است.

——————————–

1- «طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ يَضَعُ ذَلِكَ حَيْثُ الْحَاجَةُ إِلَيْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْيٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُكْمٍ وَ يَتَتَبَّعُ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَيْرَةِ»؛ تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 109.

2- «يَنْبَغِي لِلْعَاقِلِ أَنْ يُخَاطِبَ الْجَاهِلَ مُخَاطَبَةَ الطَّبِيبِ الْمَرِيضَ»؛ تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 55.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا