• ويژگي‏هاي حکومت

در بخش‏هاي قبل درباره اهداف، برنامه‏ها و دستاوردهاي حکومت امام مهدي‏عليه السلام سخن گفته شد. در پايان به برخي از ويژگي‏هاي حکومت مانند قلمرو حکومت و مرکز آن، مدت حکومت و روش کارگزاران و معرفي آنها و نيز سيره رهبر بزرگ حکومت، مي‏پردازيم.

  1. قلمرو حکومت و مرکز آن

ترديدي نيست که حکومت حضرت مهدي‏عليه السلام حکومتي جهاني است زيرا که او موعود همه بشريت و تحقق بخش آرزوهاي همه انسان‏هاست. بنابراين آنچه از زيبايي‏ها و خوبي‏ها در سايه حکومت او به وجود آيد سراسر زمين را فرا خواهد گرفت. اين حقيقتي است که روايات فراوان، شاهد آن است که به گروههايي از آنها اشاره مي‏کنيم.

الف. روايات بسياري که مضمون آن چنين است، مهدي‏عليه السلام زمين را پر از عدل و داد مي‏کند همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد. (1) کلمه «الارض، زمين» سرتاسر کره خاکي را در بر مي‏گيرد و هيچ دليلي وجود ندارد که معني آن را به بخشي از زمين محدود کند.

ب. رواياتي که از تسلّط امام مهدي‏عليه السلام بر مناطق مختلف جهان خبر داده است که گستردگي و پراکندگي و اهميت آن مناطق، حکايت از سلطه آن حضرت بر تمامي جهان دارد و گوياي آن است؛ که بيان بعضي از شهرها و کشورها در روايات از باب نمونه و مثال بوده و ميزان درک مخاطبان روايات در آن زمان نيز ملاحظه گرديده است.

در روايات مختلف از روم، چين، ديلم يا کوههاي ديلم، ترک، سند، هند، قسطنطنيّه، کابل شاه و خزر به عنوان مناطقي که امام مهدي بر آنها مسلط خواهد شد و آنها را فتح خواهد کرد نام برده شده است.

گفتني است که مناطق ياد شده در دوران ائمه‏عليهم السلام بر بخش‏هاي بسيار گسترده‏تري نسبت به زمان ما، گفته مي‏شده است. براي مثال «روم» شامل همه اروپا مي‏گرديده و مراد از چين همه شرق آسيا بوده که شامل ژاپن نيز مي‏شود همانگونه که «هند»، پاکستان امروز را شامل بوده است.

شهر قسطنطنيه همان استانبول است که در جهان آن روز به عنوان مقاوم‏ترين شهرها و مناطق از آن ياد مي‏شده و در واقع فتح آن يک پيروزي و موفقيت بزرگ شمرده مي‏شده زيرا که يکي از راههاي اصلي ورود به قاره اروپا بوده است.

خلاصه اينکه تسلّط امام مهدي‏عليه السلام بر مناطق حسّاس و مهم جهان حکايت از گستردگي جهاني فرمانروايي آن حضرت دارد.

ج. گذشته از روايات دسته اول و دسته دوّم، روايات متعددي در دست است که به روشني از جهاني بودن حکومت حضرت مهدي‏عليه السلام خبر مي‏دهد.

در سخني از پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله آمده است که خداوند متعال فرموده است:

«من دين خود را به دست آنها (پيشوايان دوازده‏گانه) بر همه آئين‏ها پيروز مي‏گردانم و به دست ايشان فرمان خود را بر همه چيره خواهم ساخت و به قيام آخرين آنها (مهدي‏عليه­السلام) سراسر زمين را از دشمنانم پاک خواهم کرد و او را بر مشرق و مغرب زمين فرمانروا خواهم گرداند». (2)

و امام باقرعليه السلام فرمود:

«اَلْقائِمُ مِنّا يَبْلُغُ سُلْطانَهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ يُظْهِرُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ دينَهُ عَلَي الدّينِ کُلِّهِ وَ لَوْکَرِهَ الْمُشْرِکُونَ * قائم‏عليه السلام از خاندان پيامبر است، او کسي است که فرمانروايي او مشرق و مغرب عالم را فرا خواهد گرفت و خداوند به دست او دين خود را بر همه اديان غلبه مي‏دهد اگر چه مشرکان را خوش نيايد». (3)

و اما مرکز حکومت جهاني حضرت مهدي‏عليه السلام، شهر تاريخي کوفه است که در آن زمان وسعت زيادي خواهد يافت به گونه‏اي که شهر نجف را که در چند کيلومتري کوفه است شامل مي‏شود و به همين دليل است که در بعضي روايات، کوفه و در بعضي ديگر نجف به عنوان مرکز حکومت نام برده شده است.

امام صادق‏عليه السلام در ضمن روايتي طولاني فرموده است:

«مرکز حکومت حضرت مهدي‏عليه السلام شهر کوفه خواهد بود و محل قضاوت او مسجد بزرگ کوفه». (4)

گفتني است شهر کوفه از ديرزمان، مورد توجّه خاندان پيامبرصلي الله عليه وآله و محل زمامداري حضرت علي‏عليه السلام بوده است و مسجد مشهور آن يکي از چهار مسجد معروف جهان اسلام است که امام علي‏عليه السلام در آن نماز گزارده و خطبه مي‏خوانده است و نيز در آن به امر قضاوت مي‏پرداخته است و در نهايت در محراب همان مسجد به شهادت رسيده است.

  1. مدت حکومت

پس از اينکه عالم بشريت يک دوره بسيار طولاني از حاکميت ظلم و ستم را پشت سر گذاشت، جهان با ظهور آخرين حجّت پروردگار به سوي حاکميّت خوبي‏ها خواهد رفت و حکومت به دست حاکمان و نيکان قرار خواهد گرفت و اين وعده حتمي خداوند است.

حکومت خوبان که با فرمانروايي امام مهدي‏عليه السلام آغاز مي‏شود تا پايان عمر دنيا ادامه خواهد يافت و ديگر روزگار ظلم و ظالمين تکرار نخواهد شد.

در سخني که از پيامبرصلي الله عليه وآله نقل شد آمده است که خداوند بزرگ حاکميّت آخرين پيشواي معصوم را به پيامبر اسلام‏صلي الله عليه وآله بشارت مي‏دهد و در پايان مي‏افزايد:

«پس از آنکه مهدي‏عليه السلام به حکومت رسيد دولت او را دوام خواهم بخشيد و پيوسته تا قيامت، روزگار و حاکميّت زمين را در دست اولياء ودوستان خود دست به دست خواهم کرد». (5)

بنابراين نظام عادلانه‏اي که امام مهدي‏عليه السلام برپا خواهد کرد. دولتي است که پس از آن براي ظالمان ديگر دولتي نخواهد بود و در حقيقت تاريخ جديدي از حيات بشر شروع خواهد شد که سراسر در زير حاکميّت الهي بسر خواهد بُرد.

امام باقرعليه السلام فرمود:

«دولت ما آخرين دولت هاست و هيچ خاندان صاحب دولتي نمي‏ماند مگر اينکه پيش از حکومت ما، حاکم مي‏شوند تا وقتي حکومت اهل بيت بر پا شد و شيوه حکمراني، را ديدند نگويند، اگر ما هم حاکم مي‏شديم همينگونه عمل مي‏کرديم». (6)

بنابراين مدّت استمرار نظام الهي پس از ظهور، جدا از مدّت حکومت شخص امام مهدي‏عليه السلام است که مطابق روايات آن حضرت باقيمانده عمر خود را حاکم بوده و سرانجام چشم از جهان فرو خواهد بست.

ترديدي نيست که مدت حکومت آن حضرت بايد به قدري باشد که امکان تحول جهاني و استقرار عدالت در همه مناطق عالم وجود داشته باشد ولي اينکه اين هدف در چند سال قابل دسترسي است، قابل تخمين و گمانه زني نيست و بايد به روايات امامان معصوم‏عليهم السلام رجوع کرد. البته با توجه به قابليّت‏هاي آن رهبر الهي و توفيق و مدد غيبي براي آن حضرت و اصحاب و ياران شايسته‏اي که در اختيار اوست و آمادگي جهاني براي پذيرفتن حاکميّت ارزش‏ها و زيبايي‏ها در زمان ظهور، ممکن است که رسالت مهدي موعودعليه السلام در زماني نسبتاً کوتاه انجام شود و جرياني که بشريت در طول قرون متمادي از ايجاد آن ناتوان بوده است در کمتر از 10 سال اتفاق افتد.

رواياتي که مدت حکومت حضرت مهدي‏عليه السلام را بيان مي‏کند بسيار گوناگون است. بعضي از آنها مدت حکومت آن حضرت را 5 سال و تعدادي از آنها 7 سال و برخي ديگر 8 و نه و 10 سال بيان کرده است. چند روايت هم مدت حکومت را 19 سال و چند ماه و بالاخره 40 سال و 309 سال بر شمرده است.

گذشته از اينکه علّت اين همه اختلاف در روايات، روشن نيست پيدا کردن مدت واقعي حکومت از ميان اين روايات کاري دشوار است. اما بعضي از علماي شيعه با توجه به فراواني و شهرت روايات 7 سال، اين نظر را انتخاب کرده‏اند.

و بعضي ديگر گفته‏اند مدت حکومت امام مهدي‏عليه السلام 7 سال است ولي هر سال از سالهاي حکومت حضرت به اندازه 10 سال از سالهاي ماست که اين مطلب نيز در بعضي روايات آمده است:

راوي از امام صادق‏عليه السلام درباره مدت حکومت حضرت مهدي‏عليه السلام سؤال مي‏کند و امام مي‏فرمايد:

«حضرت مهدي‏عليه السلام هفت سال حکومت مي‏کند که برابر 70 سال از سالهاي روزگار شماست». (7)

مرحوم مجلسي(ره) مي‏فرمايد:

رواياتي که درباره مدت حکومت امام‏عليه السلام رسيده است بايد به احتمال‏هاي زير توجيه کرد: برخي روايات به تمام مدت حکومت اشاره دارد و برخي بر مدت ثبات و استوار و حکومت. بعضي مطابق سال‏ها و روزهايي است که ما با آن آشناييم و بعضي مطابق سال‏ها و ماههاي روزگار حضرت است که طولاني مي‏باشد و خداوند به حقيقت مطلب آگاه است. (8)

  1. سيره حکومتي امام

هر حاکمي در حکومت و بخش‏هاي مختلف مديريّت خود شيوه‏اي مخصوص دارد که اين خود از مشخصه‏هاي حکومت اوست. امام موعود و مهدي منتظرعليه السلام نيز وقتي حکومت جهان را به دست گيرد در تدبير نظام جهاني خود روش و متد خاصّي دارد. گرچه در ضمن مباحث گذشته به گوشه‏هايي از شيوه عملکرد آن حضرت اشاره شد ولي به جهت اهميت موضوع مناسب است در اين مجال به گونه مستقلّ به آن بپردازيم و در زلال سخنان پيامبر اکرم و امامان معصوم‏عليهم السلام شيوه حکومتي امام مهدي‏عليه السلام را بهتر و بيشتر بشناسيم.

آنچه در ابتدا بايد بر آن تأکيد شود اين است که روايات، يک تصوير کلّي از سيره آن بزرگوار به دست داده است و آن عبارتست از اينکه سيره امام مهدي همان سيره و روش پيامبر بزرگ اسلام‏صلي الله عليه وآله است و آنگونه که پيامبر در زمان ظهور خود با جاهليت بشري در همه ابعاد آن مبارزه کرد و اسلام ناب که ضامن سعادت دنيا و آخرت است را بر محيط خود حاکم کرد، حضرت مهدي‏عليه السلام نيز با ظهور خود با جاهليّت جديد که دردناکتر از جاهليت قديم است بر خورد خواهد کرد و ارزشهاي اسلامي و الهي را بر ويرانه‏هاي جاهليّت مدرن، بنا خواهد کرد.

از امام صادق‏عليه السلام درباره سيره حضرت مهدي‏عليه السلام سؤال شد؛ فرمود:

«يَصْنَعُ کَما صَنَعَ رَسُولُ اللَّه‏صلي الله عليه وآله يَهْدِمُ ما کانَ قَبْلَهُ کَما هَدَمَ رَسُولُ اللّه‏صلي الله عليه وآله اَمْرَ الْجاهِلِيَّة وَ يَسْتَأْنِفُ الْاِسْلامَ جَديداً * امام مهدي‏عليه السلام مانند پيامبر اسلام عمل خواهد کرد و همانگونه که پيامبر آنچه از روش جاهليّت در ميان مردم مرسوم بود از ميان برد، همينگونه روشهاي جاهلي پيش از ظهور خود را نابود خواهد ساخت و اسلام را از نو پي‏ريزي خواهد کرد». (9)

اين سياست کلّي امام موعودعليه السلام در زمان حاکميّت اوست. البته شرايط زماني متفاوت، موجب تغييراتي در شيوه اجرا و حکومت داري مي‏شود که در روايات مطرح گرديده و ما در بخش‏هاي جداگانه به آنها مي‏پردازيم.

الف) سيره جهادي و مبارزاتي

امام مهدي‏عليه السلام با انقلاب جهاني خود بساط کفر و شرک را از گستره زمين بر مي‏چيند و همگان را به دين مقدس اسلام دعوت مي‏کند.

پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله در اين باره فرموده است:

«شيوه مهدي‏عليه السلام شيوه من است و مردم را بر آئين و شريعت من قرار مي‏دهد». (10)

البته آن حضرت در شرايطي ظهور مي‏کند که حق به گونه‏اي آشکار، معرفي گرديده و از هر جهت بر مردم جهان، حجّت تمام شده است.

با اين حال طبق برخي از روايات، حضرت مهدي‏عليه السلام تورات و انجيل واقعي و تحريف نشده را از غاري در انطاکيّه بيرون مي‏آورد و به وسيله آنها با يهوديان و مسيحيان جهان احتجاج مي‏کند که بسياري از ايشان مسلمان مي‏شوند. (11)

در اين ميان آنچه که گرايش ملّت‏هاي گوناگون را به اسلام بيشتر مي‏کند آن است که همگان آشکارا مي‏بينند که مهدي‏عليه السلام با امدادهاي غيبي ياري مي‏گردد و نشانه‏هاي پيامبران همچون عصاي موسي‏عليه السلام و انگشتر سليمان‏عليه السلام و زره و شمشير و پرچم پيامبر اسلام‏صلي الله عليه وآله را همراه دارد (12) و براي تحقق اهداف پيامبران خدا و برقراري عدالت جهاني قيام کرده است. روشن است که در چنين بستري که حق و حقيقت آشکارا بر جهانيان عرضه شده است، تنها کساني در جبهه باطل باقي مي‏مانند که به کلّي هويت انساني و الهي خود را از دست داده باشند و اينان همانها هستند که جز فساد و تباهي و ظلم از آنها سر نمي‏زند و لازم است ساحت دولت مهدوي از لوث وجود آنان پاک گردد.

اينجاست که شمشير برنده عدالت مهدوي از نيام برآمده و با قدرت و صولت بر پيکر ستمکاران لجوج فرود مي‏آيد و کسي از آنها را باقي نمي‏گذارد. اين شيوه و روش پيامبرصلي الله عليه وآله و اميرالمؤمنين‏عليه السلام نيز بوده است. (13)

ب) سيره قضايي امام

از آنجا که موعود منتظر براي استقرار عدالت در تمام زمين ذخيره شده است، براي انجام رسالت خود نياز به يک سيستم قضايي مستحکم دارد بنابراين آن حضرت در اين بخش به شيوه جدّ بزرگوارش امام علي‏عليه السلام عمل مي‏کند و با جدّيت و قدرت به دنبال بدست آوردن حقوق پايمال شده مردمان است و حق را در هر کجا باشد، گرفته و به صاحب آن بر مي‏گرداند.

و چنان به عدالت رفتار مي‏کند که مطابق روايات، زندگان آرزو مي‏کنند که مردگان بر گردند و از برکت عدل او بهره‏مند شوند. (14)

گفتني است که بخشي از روايات بيانگر آن است که امام مهدي‏عليه السلام در مقام قضاوت مانند حضرت سليمان‏عليه السلام و حضرت داودعليه السلام عمل مي‏کند و مانند آنها با علم الهي که دارد حکم مي‏کند و نه با استناد به شاهد و گواه.

امام صادق‏عليه السلام فرمود:

«وقتي قائم آل محمد قيام کند مانند داود و سليمان‏عليهما السلام داوري مي‏کند، (يعني) شاهد و گواه طلب نمي‏کند». (15)

و شايد راز اينگونه داوري آن است که به سبب اعتماد بر علم الهي، عدالت حقيقي بر پا مي‏شود در حالي که وقتي بر گواهان و سخن آنها تکيه مي‏شود، عدالت ظاهري حاکم مي‏شود زيرا به هر حال شاهدان از ميان انسانها هستند و احتمال اشتباه هست.

البته درکِ چگونگي قضاوت کردنِ امام مهدي‏عليه السلام به شيوه گفته شده کار دشواري است ولي مي‏توان فهميد که اين شيوه با اوضاع روزگار آن حضرت سازگار است.

ج) سيره مديريتي امام‏

يکي از ارکان مهم حکومت، کارگزاران آن هستند. وقتي مسئولان حکومتي افرادي شايسته باشند، کار دولت و ملّت به سامان خواهد رسيد و دست يابي به اهداف حکومت، آسان‏تر خواهد بود.

حضرت مهدي‏عليه السلام به عنوان رئيس حکومت جهاني، براي بخش‏هاي مختلف مناطق گوناگون عالم، حاکماني را از ميان بهترين ياوران خود بر مي‏گزيند، آنها که تمام ويژگي‏هاي يک حاکم اسلامي از قبيل دانش مديريت، تعهّد و پاکي در نيّت و عمل و شجاعت در تصميم‏گيري را دارا هستند. با اين حال شخص امام‏عليه السلام به عنوان فرمانرواي بزرگ و مرکز مديريّت عالم به صورت مداوم عملکرد حاکمان را زير نظر دارد و با شدّت و دقّت و بدون چشم پوشي کار آنها را حسابرسي مي‏کند. اين ويژگي مهمّ که پيش از حکومت امام مهدي‏عليه السلام به فراموشي سپرده شده و ناديده گرفته شده است در روايات به عنوان يکي از علامت‏هاي حضرت مهدي‏عليه السلام بيان گرديده است.

پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله فرمود:

«عَلامَةُ الْمَهْدي اَنْ يَکُونَ شَديداً عَلَي‏ العُمَّالِ جَواداً بِالْمالِ رَحيماً بِالْمَساکين * علامت مهدي‏عليه السلام آن است که با کارگزاران خود شديد و دقيق است. دست بخشنده‏اي دارد و نسبت به مسکينان مهربان است». (16)

د) سيره اقتصادي امام

روش امام مهدي‏عليه السلام در امور مالي حکومت بر مبناي مساوات قرار دارد و اين همان روش پسنديده‏اي است که در زمان پيامبر گرامي اسلام‏صلي الله عليه وآله وجود داشته است و پس از او، اين شيوه تغيير يافت و معيارهاي دروغيني براي پرداخت‏هاي بي‏حساب به افراد، جاي آن را گرفت و سبب پيدايش فاصله طبقاتي در جامعه اسلامي آن روز شد و اگرچه امام علي‏عليه السلام و امام حسن‏عليه السلام در مدت خلافت خود به نظام برابري در پرداخت اموال مسلمين پاي‏بند بودند ولي پس از ايشان بني‏اميه اموال مسلمانان را مانند ملک شخصي خود و بر طبق مصالح فردي، به کار مي‏بردند و از اين راه پايه‏هاي حکومت نامشروع خود را محکم مي‏کردند. آنها زمين‏هاي کشاورزي يا غير آن از ثروت‏ها و اموال عمومي را به نزديکان خود مي‏بخشيدند و اين کار که به ويژه در زمان خليفه سوم و دوران بني‏اميّه رايج گرديده بود حالتي رسمي پيدا کرد.

امام مهدي‏عليه السلام که مظهر عدالت و دادگري است، بيت المالِ مردم را به عنوان ثروتي عمومي که همگان در آن شريک هستند قرار مي‏دهد به گونه‏اي که هيچ گونه تبعيض و امتياز خواهي در آن راه نداشته باشد و بخشش ثروت‏ها و زمين‏ها به کلّي ممنوع باشد.

پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود:

«زماني که قائم ما قيام کند، قطايع (زمين‏هايي که زمامداران و حکام جور در مالکيت خود در آورده و يا واگذار کرده‏اند) از بين مي‏رود به طوري که ديگر قطايعي در ميان نخواهد بود». (17)

و ديگر از شاخصه‏هاي شيوه مالي امام آن است که در راستاي رفع نيازهاي مادّي و ايجاد رفاهي معقول براي زندگيِ تمام افراد، امام مهدي‏عليه السلام اموال فراواني به مردم مي‏بخشد و در حکومت او هر نيازمندي که از او طلب مي‏کند، اموال زيادي دريافت مي‏کند.

پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود:

«مهدي‏عليه السلام اموال را به فراواني مي‏بخشد». (18)

و اين شيوه براي ايجاد زمينه‏هاي اصلاح فردي و اجتماعي است که هدف بزرگ امام خوبان است. آن حضرت با بي‏نياز کردن مردم از جهت مادّي، در پي ايجاد زمينه مناسب براي پرداختن افراد به طاعت و عبادت پروردگار است که در بخش اهداف حکومت به تفصيل درباره آن سخن گفتيم.

ه) سيره شخصي امام

سيره امام مهدي‏عليه السلام در رفتار شخصي و نيز در ارتباط با مردم، نمايانگر يک حاکم اسلامي واقعی است که حکومت در نگاه او وسيله‏اي است براي خدمت به مردم و رسانيدن آن‏ها به قله‏هاي کمال و نه جايگاهي براي زراندوزي و ستمگري و به استثمار کشيدن بندگان خدا!

به راستي که آن امام صالحان در کرسي حکمفرمايي يادآور حکومت پيامبر اکرم­صلي الله­عليه وآله و اميرالمؤمنين علي عليه­السلام است و با وجود آنکه همه اموال و ثروت‏ها در اختيار اوست در زندگي شخصي خود در پايين‏ترين سطح به سر مي‏برد و به کمترين‏ها قناعت مي‏کند.

امام علي‏عليه السلام در توصيف او فرموده است:

امام مهدي‏عليه السلام با خود عهد مي‏بندد که اگرچه حاکم و رهبر جامعه بشري است ولي همانند رعيّت خود راه رود و مانند آنان بپوشد و بر مرکبي همچون مرکب آنها سوار شود؛ و به کم قناعت کند». (19)

امام علي‏عليه السلام خود چنين بود و در زندگي دنيا و خوراک و پوشش آن زهدي پيامبرگونه داشت و مهدي‏عليه السلام در اين ميدان به آن حضرت اقتدا خواهد کرد.

امام صادق‏عليه السلام فرموده است:

«وقتي قائم، قيام کند لباس علي‏عليه السلام را در بر مي‏کند و روش او را پيش مي‏گيرد». (20)

او که درباره خود سخت گير و دقيق است، با امت چون پدري مهربان است و آسايش و راحتي آنها را مي‏خواهد به گونه‏اي که در روايت امام رضاعليه السلام اينگونه توصيف شده است.

«امام آن همدم همراه و آن پدر مهربان و برادر تني (که پشتيبان برادر) است و مادر دلسوز نسبت به فرزند خردسال است و پناهگاه بندگان در واقعه­های هولناک». (21)

آري او چنان با امت صميمي و نزديک است که همه او را پناهگاه خود مي‏دانند.

از پيامبر مکرّم اسلام‏صلي الله عليه وآله روايت شده که درباره مهدي‏عليه السلام فرموده است:

«امّتش به او پناه مي‏برند آن گونه که زنبورها به ملکه خود پناهنده مي‏شوند». (22)

او مصداق کامل رهبري است که از ميان مردم برگزيده شده و در بين آنها و مانند آنها زندگي مي‏کند. به همين دليل دردهاي آنها را به خوبي مي‏شناسد و درمان آن را مي‏داند و تمام همّت خود را براي بهبودي حال آنها به کار مي‏گيرد و در اين راه تنها به رضايت الهي مي‏انديشد. در اين صورت چرا امّت در کنار او به آرامش و امنيت نرسد و به کدام دليل دل به غير او بسپارد؟!

و) مقبوليت عمومي

يکي از دغدغه‏هاي حکومت‏ها جلب رضايت عموم بوده است ولي به خاطر ضعف‏هاي بسياري که در اداره مجموعه‏ها وجود داشته چنين رضايتي حاصل نشده است. از ويژگي‏هاي اساسي حکومت حضرت مهدي‏عليه السلام همين است که مورد قبول همه افراد و اجتماعات بشري است و نه تنها همه اهل زمين که ساکنان آسمان نيز نسبت به آن حکومت الهي و فرمانرواي عدل گستر رضايت کامل دارند.

پيامبر اسلام فرمود:

«شما را بشارت مي‏دهم به مهدي‏عليه السلام. اهل آسمان و زمين از او و حکومت او راضي هستند؛ و چگونه ممکن است که کسي از حاکميت مهدي‏عليه السلام ناراضي باشد و حال آنکه براي همه جهانيان روشن مي‏شود که صلاح امر بشر و سعادت او در همه جنبه‏هاي مادي و معنوي تنها در سايه حکومت الهي آن حضرت است». (23)

امام علي‏عليه السلام فرمودند:

«خداوند امام مهدي را به وسيله فرشتگان خود تأييد مي‏کند و ياران او را حفظ مي‏کند و به وسيله نشانه‏هاي خود ياريش مي‏کند و او را بر اهل زمين پيروز مي‏گرداند به گونه‏اي که همه با ميل و رغبت يا به اکراه به او مي‏گروند و زمين را از عدل و داد و از روشنايي و دليل پر مي‏کند. شهرها به او ايمان مي‏آورند تا اينکه کافري نمي‏ماند جز آنکه ايمان مي‏آورد؛ و زشت کاري نمي‏ماند جز آنکه نيکو مي‏گردد؛ و در حکومت او درندگان با هم آشتي مي‏کنند و زمين برکت‏هاي خود را بيرون مي‏ريزد و آسمان خيرات خود را فرو مي‏بارد و گنج‏هاي زمين براي او آشکار مي‏گردد. پس خوشا به حال آنکه روزگار او را ببيند و سخن او را بشنود». (24)

————————————

(1) کمال الدین، باب 25، ح4.

(2)کمال الدین، ج1، باب 23، ح4.

(3) کمال الدین، ج1، ح16، ص603.

(4) بحار الانوار، ج53، ص11.

(5) کمال الدین، ج1، باب 23، ح4.

(6) غیبت طوسی، فصل 8، ح493.

(7) غیبت طوسی، فصل 8، ح497.

(8) بحار الانوار، ج52، ص280.

(9) غیبت نعمانی، باب 13، ح13.

(10) کمال الدین، ج2، باب 39، ح6.

(11) الفتن، ص 249-251.

(12) اثبات الهداه، ج3، ص439-494.

(13) اثبات الهداه، ج3، ص450.

(14) الفتن، ص99.

(15) اثبات الهداه، ج3، ص447.

(16) معجم الحادیث الامام المهدی علیه­السلام، ج1، ح152.

(17) بحار الانوار، ج52، ص309.

(18) معجم الحادیث الامام المهدی علیه­السلام، ج1، ص232.

(19) منتخب الاثر، ص581.

(20) وسائل الشیعه، ج3، ص348.

(21) اصول کافی، ج1، ص225.

(22) منتخب الاثر، ص598.

(23) بحار الانوار، ج51، ص 81.

(24) اثبات الهداه، ج3، ص524.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا