- وظایف متقابل
با ازدواج، ارتباطی جدید میان دو جنس مقابل از انسانها شکل میگیرد. سالمسازی و بهینهسازی این ارتباط در درجۀ نخست وابسته به آن است که هر یک از زن و مرد به درستی یکدیگر را بشناسند؛ جایگاه خود و حقوق و وظایف متقابل خود را بدانند و همان نقشی را که خداوند متعال در عالم تکوین و تشریع بر عهدۀ آنان نهاده به نحو احسن ایفا کنند.
در قرآن کریم و روایات نورانی معصومین علیهمالسلام به جایگاه زن و مرد و حقوق و وظایف متقابل آنان در خانواده بسیار پرداخته شده است؛ مثلاً در برخی روایات با توصیف بهترین زنان و بهترین مردان، به بیان حقوق و وظایف متقابل آنان پرداختهاند و از این رهگذر بهترین روشهای همسرداری را نیز بیان کردهاند.
- اهتمام به اخلاق فاضلۀ اسلامی
یکی از عوامل موفقیت در همسرداری و شیوههای درست همسرداری، این است که دو همسر به اصلاح اخلاق خود اهتمام داشته باشند و به صفات نیک اخلاقی آراسته و از صفات زشت بهدور باشند. در آموزههای اخلاقی اسلام چنان جامعیتی نهفته است که در هر کدام از عرصههای زندگی پا گذارد آن عرصه را آباد میکند که یکی از آن عرصهها، زندگی مشترک زناشویی است. متأسفانه بعضی زنان و مردان جامعۀ اسلامی، در مورد همسرداری از دستورات اسلام فاصله گرفتهاند.
این موضوع علل متعددی دارد. یکی از عوامل آن جهل به دستورات اسلام است بیشک پیش از عمل به دستورهای اسلام باید آنها را بشناسیم. بسیاری از مشکلات خانوادگی ما از جهل به دستورهای والای اسلام برمیخیزد، اما همۀ مشکلات هم معلول جهل نیست؛ چون بسیاری از مواقع، انسان حکم موضوع را میداند اما از عمل به آن امتناع میکند. در چنین مواردی صفات زشت اخلاقی همچون کبر و برتریطلبی و بخل و حرص مانع از عمل به علم آدمی میشود.
- راستگویی
اسلام بر راستگویی بسیار تأکید کرده است، حال اگر دختر و پسر یا مرد و زن راستگو باشند و در همهجا از جمله در محیط خانه راستگویی حاکم باشد و از همان ابتدای وصلت زناشویی، روابط دوجانبه زندگی بر پایۀ صداقت و صفا و صمیمیت ریخته شود، بدونشک زندگی خانوادگی بسیار شیرین و گوارا خواهد بود. وگرنه محیطی پر از بدبینی و تهمت و اختلاف پدید خواهد آمد.
- صلح و گذشت
قرآن کریم در برخی اختلافات زناشویی، راهکار صلح را پیشنهاد میکند همانطور که در سوره نساء، آیه 128، میفرماید: «وَ الصُّلْحُ خَیْر * صلح بهتر است » اما بلافاصله بعد از آن میفرماید: «وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ * و[لی] شُحّ در جانها حضور دارد.» شُح به معنای حرص همراه بخل و به عبارتی بهتر همان روحیۀ منفعتطلبی شدید است که در جان انسانها حضور دارد و هر کس به دنبال نفع خود است. پس حرص و بخل از موانع گذشت در زندگی و حل اختلافات خانوادگی است، اما اگر کسی خودساخته بود و از حرص و بخل پاک بود، در چنین مواردی تن به گذشت میدهد و اختلاف را حل میکند.
اگر زن و مرد گاهی کمی از حق خود بگذرند اختلافات زندگی به خوبی و خوشی حل میشود و زندگی شیرین میشود ولی چون غالباً گذشت نیست اختلافات حل نمیشود و طولانی میشود. این نکته هم ناگفته نماند که شیوههای نادرست همسرداری اختصاص به زمان ما یا زمان صدر ندارد و همواره حتی در صدر اسلام نیز بوده است.
- اخلاق در روابط جنسی زن و شوهر
نیاز جنسی واقعیتی تکوینی است که اسلام آن را کاملاً پذیرفته و دستورهایی واقعگرایانه نسبت به آن صادر کرده است. رفع این نیاز توأم با نوعی لذت است که برترین و شدیدترین نوع لذت است و آن را لذت جنسی مینامند. تفاوت این لذت و لذتهای دیگر همچون خوردن و نوشیدن و خوابیدن این است که اولاً بر خلاف دیگر لذتها، در لذت جنسی، انسانی از انسانی دیگر لذت میبرد و نه از چیز دیگری همچون جمادات مثل آب و غذا.
ثانیاً لذت جنسی دوطرفه است؛ بدینمعنا که هر دو طرف رابطۀ جنسی از یکدیگر لذت میبرند نه این که فقط یک طرف لذت ببرد و طرف دیگر منفعل باشد؛ مثلاً در نوشیدن آب این شما هستید که لذت میبرید نه آب. بنابراین لذت جنسی یک رابطۀ انسانی است و علیالقاعده در روابط انسانی سازوکارهای خاصی حاکم است که اگر به درستی رعایت شوند در جهت کمال انسان مفید میافتد وگرنه سبب سقوط انسان خواهد شد.
در اسلام کانون اصیل ارضای نیاز جنسی، کانون گرم خانوادههاست. اگر این نیاز جنسی ـ که برخاسته از غریزهای سرکش است ـ به شکل کامل در محیط خانواده و با زناشویی برآورده شود زن و مرد آرام میشوند و و نوعی مصونیت برای فرد و اجتماع پدید میآورد و دیگر این نیاز به شکل روابط نامشروع به فضای بیرون از خانواده کشیده نمیشود و فضای اخلاقی جامعه را آلوده و ناامن نمیکند.
یکی از ابعاد اخلاقی روابط جنسی همسران این است که از گناه و فساد در روی زمین پیشگیری میکند به این بیان که با ارضای غریزۀ جنسی در کانون گرم و صمیمی خانواده، این غریزه آرام میشود و دیگر سرکشی نمیکند و بسیاری از کارهای غیراخلاقی را انجام نمیدهد و این حقیقتی است که عقل و تجربه و وجدان آن را تصدیق میکند و در روایات نورانی اهل بیت هم به شکلهای گوناگون به آن اشاره یا تصریح شده است؛ مثلاً در کلام نورانی رسول خدا صلیاللهعلیهواله چنین آمده شده است:
«مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ * هر که ازدواج کند، نیمی از دین خود را حفظ کرده است.»
و در حدیث دیگر آمده است:
«فَلْیتَّقِ اللَّهَ فِی النِّصْفِ الْآخَرِ أَوِ الْبَاقِی * پس باید در نیمۀ دیگر از خدا پروا کند.» (1)
در عربی «حِرز» به جایی مثل دژ یا صندوقچه گفته میشود که چیزها را به دور از دسترس دیگران در آن نگه میدارند تا گم یا تلف نشود و «إحراز» از همین ماده و به معنای «در حِرز نهادن» است. در این روایت پیوند بسیار نزدیکی بین ازدواج و دین ترسیم شده و رسول خدا صلیاللهعلیهواله ازدواج را حِرز و به تعبیری، نگهدارندۀ نصف دین نامیدهاند. حال سؤال میشود که سر این پیوند چیست و چرا ازدواج دژی برای دین است؟
این سخن رسول اکرم صلیاللهعلیهواله در حقیقت نشاندهندۀ اهمیت غریزۀ جنسی و نقش آن در سعادت یا شقاوت آدمی است. سِر پیوند نزدیک دین و ازدواج این است که همۀ غرایز و شهواتی که انسان را به سوی بدیها و ارتکاب گناهان میکشاند و تهدیدگر دین و ایمان آدمی است به یک طرف و غریزۀ جنسی هم به یک طرف است و همۀ گناهان انسان به یک طرف و گناهان مرتبط به غریزۀ جنسی وی نیز به یک طرف است. اگر نیک بنگریم تصدیق خواهیم کرد که نیمی از مفاسد روی زمین مستقیم یا غیرمستقیم به غریزۀ جنسی برمیگردد. این غریزه چنان نیرومند و طغیانگر است که اگر رها باشد، همچون مرکبی سرکش عنان از کف سوار خود ربوده، او را به وادی هلاکت سوق خواهد داد.
غریزۀ جنسی مستقیم و غیرمستقیم سرمنشأ گناهان بزرگی همچون فحشا، چشمچرانی، تبرّج (یا خودنمایی) و انحرافات جنسی و گناهان بیشمار دیگر میشود که دین و دنیای انسان را به تباهی میکشد و ازدواج و ارضای مشروع این نیاز، لجامی است بر این مرکب چموش تا آرام گیرد و دست از سرکشی بردارد.
از سوی دیگر تجرد و تنهایی و نبود حس مسئولیت نسبت به خانواده و اجتماع، یاوری دیگر برای شیطان و نفس اماره است تا او را به سوی ارتکاب انواع گناهان و زشتیها دعوت کنند. ازاینرو به بیان حکیمانۀ رسول خدا، با ازدواج نیمی از دین انسان از دستبرد دیندزدان درونی و بیرونی در امان میماند.
پس با توجه به این سخن نورانی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهواله باید گفت: تهدیدات غریزۀ جنسی کم و بیش برای همه اعم از جاهل و عالم و عابد و زاهد هست و جز کسی که خدا دستش را بگیرد از شر آن در امان نیست؛ ازاینرو نباید از توجه به ازدواجِ بههنگامِ جوانانمان غفلت ورزیم و با این استدلال که جوانانمان باتقوا و دیندارند و ما نسبت به آنان خاطر جمع هستیم، ازدواجشان را به تأخیر بیندازیم.
تشکیل خانواده سبب میشود که روابط جنسی محدود به محیط خانه شود و جلوگیری از تشکیل آن سبب میشود که گاه غریزه تحت فشار سر به طغیان بردارد و به محیط جامعه کشیده شود و برای ارضای خود افراد متعددی از جامعه را آلوده کنند؛ پس این آتشی است که دودش نه تنها به چشم افراد و خانوادهها، که به چشم همۀ افراد جامعه خواهد رفت.
چرا روابط جنسی، در جامعۀ کنونی جایگاه روشنی ندارد؟ این در حالی است که دستورات اسلام در این رابطه دقیق و روشن است. آیا دستورات اخلاقی که منجر به ایجاد یک نوع حیای کاذب در جامعه شده است، دلیل اصلی این معضل نیست؟
به نظر میرسد که سیرۀ معصومین علیهمالسلام در مسائل جنسی بسیار واقعگرایانه بوده و فراتر از آن، حتی جو زمانۀ معصومین علیهمالسلام نیز با غریزۀ جنسی تعاملی واقعگرایانهتر از تعامل امروزی ما داشتهاند. امروزه ما در مسائل عفاف و غریزۀ جنسی دچار افراط و تفریطهای شدیدی هستیم که به مراتب از افراط و تفریطهای صدر اسلام و زمان ائمه علیهمالسلام شدیدتر است؛ مثلاً امروزه متأسفانه روابط جنسی از سطح خانوادهها به سطح اجتماع کشیده شده که یک علتش ترک برخورد مناسب با هنجارشکنان در زمینۀ پوشش، روابط کلامی، دیداری و غیره است و یک علت آن جهل به دستورهای والای اسلام.
البته حیا یکی از مشکلات ما در این موضوع است اما دلیل اصلی نیست. مشکل اصلی دورماندن از تعالیم انسانساز اسلام است. دورماندن از تعالیم اسلام ما نهتنها در روابط جنسی انسان چالش ایجاد میکند که در همۀ عرصههای زندگی او چالشساز میشود اگر از اسلام دور بمانیم حتی نمیدانیم چه نوع لباسی بپوشیم، چگونه با یکدیگر برخورد کنیم، چگونه خدا را بشناسیم و عبادت کنیم و… دستورات اخلاقی اسلام قطعاً سبب چنین امری نشده است، بله ممکن است برداشت ناصواب از دستورات اخلاقی اسلام توسط افراد یا برخی توصیههای ناصواب از سوی برخی مدعیان عرفان و اخلاق سبب پیدایش چنین معضلاتی شده باشد ولی قطعاً دستورات اسلام سبب چنین مشکلاتی نشده است.
- راهکارهایی برای دسترسی به وضعیت مطلوب روابط جنسی اسلامی
بازگشت به تعالیم عالیۀ اسلام تنها راه ممکن برای رسیدن به وضعیت مطلوب جنسی است؛ باید تعالیم عالیۀ اسلام را بشناسیم و آنها را به دیگران بشناسانیم و دفاعی عقلانی از همۀ دستورات اخلاق جنسی اسلامی داشته باشیم و به شبهاتی که در این زمینه میشود پاسخ مناسب بدهیم.
تشکیل کلاسهای همسرداری برای همسران در ابتدای ازدواج و پس از آن، ترویج فرهنگ کتابخوانی در این موضوع انتشار کتب مفید در این موضوع و رساندن آن به دست همسران از راهکارهایی است که باید در این موضوع دنبال کرد. به نظر میرسد که در بسیاری از مسائل اخلاق جنسی، رسانههای نوشتاری مثل کتاب و سایتهای اینترنتی بیش از رسانههای صوتی تصویری مثل صدا و سیما در دسترس است و برخی محذوراتی که برای انتقال پیام در صدا و سیما هست در آنها نیست، بنابراین باید در موضوع اخلاق جنسی و سبک همسرداری بیشتر بر فرهنگ مکتوب و کلاسهای خاص متمرکز شد.
- برخی کلیات روابط اخلاقی متقابل
حیطه اخلاقی روابط متقابل زن و شوهر بسیار گسترده است اما به طور کلی میتوان گفت چند ویژگی اخلاقی مهمتر است:
– صداقت
ـ اهمیت دادن به همدیگر
– گوش دادن
– صدا زدن خوب و خطاب نیکو
– به پیشواز و بدرقه همدیگر رفتن.
– مشورت
– عیبپوشی
– تحسین و تشویق
– عذرخواهی
– خوشبینی
– گذشت و تحمل
– کمک و تعاون
– دور هم بودن و حفظ ارتباطات فامیلی
– اعتماد.
——————–
1- الكافي (ط – دارالحديث)، ج 10، ص 582.