- توحید در عبادت
بیگمان مهمترین جلوه توحید عملی «توحید در عبادت» است. توحید عبادی همان یکتاپرستی است؛ پرستش موجودی یکتا که تنها معبود شایسته پرستش است؛ پرستش خدایی یگانه. گزاف نیست اگر بگوییم که هدف نهایی بعثت پیامبران، همانا توحید در عبادت و یکتاپرستی است:
«وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ * و همانا در میان هر امتی فرستاده ای برانگیختم [تا بگوید:] خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید. سوره نحل آیه 36».
با توجه به گرایش فطری آدمیان به پرستش موجودی برتر، یکی از مهمترین اهداف و برنامههای ادیان الهی آن بوده است که انسانها را در یافتن متعلق راستین و شایسته پرستش یاری رسانند و از انحراف این گرایش فطری جلوگیری کنند.
حقیقت عبادت چیست؟
هر چند معنای عبادت و پرستش تا حد زیادی برای ما روشن است، ولی با توجه به اختلافاتی که در طول تاریخ اسلام درباره حدود توحید عبادی شکل گرفته است، مناسب است با تحلیل معنای «عبادت»، به تعریف دقیقتری از توحید عبادی دست یابیم.
در پارهای فرهنگهای زبان عربی، «عبادت» به معنای «خضوع» و «اظهار ذلت» آمده است. بر این اساس، عبادت یعنی خود را در مقابل موجود دیگری (معبود) خاضع، پست و کوچک قرار دادن، به نظر میرسد که معنای یاد شده، عامتر از معنای عبادت (در مصطلح کلامی و دینی آن) است، زیرا هر چند در معنای عبادت نوعی خضوع و کوچک شمردن خویش نهفته است، ولی هر خضوعی عبادت و پرستش نیست.
یکی از شواهد ادعای فوق آن است که انسان به حکم عقل خویش و بر اساس الزامات اخلاق عمومی، خود را موظف به فروتنی و خضوع در مقابل افرادی میداند که حقی بر عهده او دارند. برای مثال، فروتنی شاگرد در مقابل استاد و خضوع فرزند در برابر والدین، امری اخلاقی است که تمام انسانهای خردمند و وجدانهای بیدار بر درستی آن صحه میگذارند.
قرآن کریم نیز به انسان فرمان میدهد که در مقابل پدر و مادر خویش بال فروتنی بگستراند:
«وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّياني صَغيراً * و از سر مهربانی، بال فروتنی بر آنان بگستر و بگو: پروردگارا! آن دو را رحمت کن؛ چنان که مرا در سن کودکی پرورش دادند. سوره اسراء آیه 24»
بنابراین، اگر صرف خضوع و اظهار کوچکی عبادت باشد، لازم میآید که اولاً عقل انسان او را به عبادت غیر خدا فراخواند و ثانیاً قرآن کریم انسانها را به شرک در عبادت فراخوانده باشد. به دیگر سخن، معنای یاد شده مستلزم آن است که اکثر موحدان از جرگه توحید خارج شوند و یا همه کسانی که به والدین خود احترام میگذارند، مشرک باشند.
گروه دیگری از اهل ادب، معنای خاصتری برای عبادت ارائه کرده و گفتهاند که عبادت، حد اعلای خضوع است. این معنا نیز هر چند از معنای نخست خاصتر است، ولی هنوز با حقیقت عبادت فاصله دارد. یکی از دلایل این مدعا آن است که بیتردید، سجده کردن در مقابل غیرخود، یکی از مصادیق بارز حد اعلای خضوع است. با این حال، در قرآن، خداوند فرشتگان را به سجود در مقابل آدم فرمان میدهد:
«وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليس * و چون فرشتگان را فرمودیم، برای آدم سجده کنید، پس همگی به جز شیطان سجده کردند. سوره بقره آیه 34»؛
و نیز در داستان یوسف، برادرانش، و حتی یعقوب و همسر وی، در برابر یوسف سجده کردند:
«وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً * و پدر و مادرش را بر تخت نشانید و [همه آنان] پیش او به سجده درافتادند. سوره یوسف آیه 100»؛
بنابراین، اگر حد اعلای خضوع، نوعی عبادت باشد، میبایست قرآن فرشتگان را به شرک در عبادت فرمان داده باشد و نیز لازم میآید که یعقوب علیهالسلام، در زمره مشرکان به شمار آید.
از آنچه گذشت، روشن میشود که معنای یاد شده، عامتر از معنای حقیقی عبادت است؛ بنابراین باید در معنای عبادت قید یا قیودی را در نظر بگیریم تا بتوانیم تعریفی مساوی (نه اعم) ارائه کنیم.
با توجه به مواد کاربرد واژه «عبادت»، روشن میشود که عبادت آن گونه خضوع و اظهار کوچکی و ذلتی است که با یک اعتقاد همراه باشد؛ اعتقاد به این که موجودی که در برابر او اظهار خضوع میکنیم، شایسته الوهیت است؛ چرا که آفریدگار هستی است و تدبیر امور همه عالم را به عهده دارد و میتواند مبدأ کارهای خدایی، مانند احیا (زنده گرداندن) و اماته (میراندن)، مغفرت (بخشش گناهان)، رزق (روزی دادن) و… به صورت مستقل و بینیاز از مدد غیر گردد.
به عبارت دیگر، حقیقت عبادت آن است که انسان در مقابل موجودی که برای آن اوصاف خدایی قایل است، اظهار بندگی و خضوع کند و سر به آستان او بساید. اما اگر خضوع انسان در برابر موجودی دیگر با چنین اعتقادی همراه نباشد، عنوان «عبادت» و «پرستش» بر آن صدق نمیکند و این همان معنایی است که محققان بزرگ اسلامی برای عبادت بر شمردهاند.
- توحید عبادی در میان مسلمانان
توحید عبادی و یکتاپرستی یکی از اصول مسلم اسلامی است که قرآن بارها و با صراحت تمام بر آن تأکید کرده است؛ از این رو هیچ یک از طوایف و فرق اسلامی با اصل توحید عبادی مخالفت ننموده است. به دیگر سخن، در بحث توحید عبادی، از اختلاف نظرهایی که در توحید صفاتی و افعالی بین پارهای فرق کلامی، مانند اشعریان و معتزلیان دیده میشود، اثری نیست.
اما در این جا نوع دیگری از اختلاف وجود دارد و آن، اختلاف نظر در تعیین مصادیق عبادت و به تبع آن، تعیین مصادیق توحید (و شرک) عبادی است. یکی از مهمترین اختلافات در این زمینه، اختلافی است که طرفداران وهابیت با دیگر مسلمانان دارند. وهابیان بر اساس تفسیر نادرستی از حقیقت عبادت، معنای عبادت را بسیار گسترده گرفتهاند؛ تا آنجا که بسیاری از اعمالی را که در نظر عمومی مسلمانان، جایز و بلکه مستحب و پسندیده به شمار میآید، حرام و موجب شرک میدانند. دیدگاه وهابیان در باب توحید، افزون بر آن که با آیات قرآن و اصول مسلم تاریخ اسلام ناسازگار است، چهرهای واژگون از حقیقت اسلام ارائه میکند و چندان با جمود اندیشی همراه است که فطرتهای پاک انسانی آن را بر نمیتابد.
برای نمونه، در نظر وهابیان، هر گونه توسل، استعانت و مددجویی و طلب شفاعت از پیامبر اسلام (و دیگر اولیای الهی) و نیز هر گونه تعظیم و بزرگداشت قبور پیامبران و صالحان، شرک است و کسی که به چنین کارهایی دست زند، از جرگه مسلمانان خارج و جان و مال او برای دیگران مباح است.
با توجه به توضیحی که درباره معنای عبادت داده شد، بطلان عقاید وهابیان روشن میشود، حقیقت آن است که کارهایی از قبیل توسل به پیامبران و اولیای الهی و استمداد از ارواح آنان، ممکن است بر یکی از دو وجه زیر انجام شود:
وجه نخست آن است که انسان با این اعتقاد که شخصی که به او توسل جسته و از او مدد خواسته، یا او را در درگاه خدا شفیع قرار داده است، در انجام اینگونه امور، مستقل و متکی به خود است، به چنین کارهایی دست میزند. بدیهی است که در این صورت، این اعمال به دلیل آن که همراه با اعتقاد به نوعی ربوبیت درباره یک مخلوق است، شرک در عبادت خواهد بود.
وجه دوم آن است که این اعمال صرفاً بر این اساس صورت پذیرد که شخصی که از او استمداد شده، بنده خدا و در تمام شؤون خود وابسته به اوست؛ ولی به لحاظ مقام بلندی که در نزد خداوند دارد، میتواند به اذن الهی در نزد خداوند شفاعت کند یا پارهای حاجات را برآورده سازد. با توجه به معنای دقیق عبادت، آشکار است که اعمال مورد بحث به هیچ وجه به معنای پرستش غیر خدا نبوده، بلکه عین عبادت و بندگی خداوند است.
بنابراین، سجود فرشتگان در برابر آدم علیهالسلام و سجود یعقوب علیهالسلام در برابر یوسف علیهالسلام، و نیز توسل مسلمانان به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله و تکریم مدفن او و شفیع قرار دادن او در پیشگاه خداوند و کارهای مشابهی که با نوعی خضوع و تعظیم همراه است، از آن جهت که با عقائد شرک آلود توأم نیست، منافاتی با یکتاپرتسی ندارد. همچنین موضع بتپرستان و مشرکان در برابر معبودهای دروغین خود، از اجرام آسمانی گرفته تا حیوانات و گیاهان و بتهای ساخته دست خویش، از آن جهت که با اعتقاد به مقام الوهی و خدایی آنها همراه است، با توحید عبادی سازگار نبوده، عین شرک است.
بدین ترتیب، با تحلیل دقیق معنای عبادت بطلان ادعاهای فرقه وهابیت کاملاً روشن میشود.