• ترس

ترس، دور نگه داشتن خود از چیزی است که نبايد از آن دوري كرد و سكوت و سكون از حركت و اقدام به موقع عقلی و شرعی است.

ترس (جُبن) یعنی ضعف دل در مواقعی که باید قوی باشد. این حالت یک حالت درونی است که ناشی از ضعف قوه غضب است که موجبات عقب‌نشینی و یا فرار از امور پسندیده را فراهم می‌سازد.

فرد بزدل از بسیاری از نعمت‌ها محروم و در معرض بسیاری از ناملایمات است. پس اگر برای او هیچ محرومیتی جز محروم ماندن از جهاد، امربه معروف و نهی از منکر و… نباشد، برای او کافی است تا از سعادت ابدی محروم گردد. همچنین اگر برای او هیچ مصیبتی جز تنبلی، خواری، سستی، بی‌ثباتی و بی‌عاری نباشد، او را بس است که تیره‌روز و بدبخت شمرده شود.

  • نشانه‌های ترس

از علائم ترس می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

– راحت‌‌طلبی و عزّت‌دوستی بیش از اندازه

– عدم تصمیم‌گیری در امور مهم

– بی‌ثباتی در زندگی

– بی‌تدبیری در زندگی

– مورد اذیت و مسخره دیگران بودن

– جرأت در برابر دوستان و کوتاهی و سستی در برابر دشمنان

– همراهی ترس با دروغ.

امام علی علیه‌السلام در این باره می‌فرمایند:

«لَوْ تَمَيَّزَتِ الْأَشْيَاءُ … كَانَ الْجُبْنُ مَعَ الْكَذِبِ * اگر اشیاء جایگاهشان مشخص شود، ترس با دروغ خواهد بود.» (1)

  • آثار و مفاسد ترس

ترس باعث ذلت و خواری در زندگی شده و تلخی و ناگواری‌های بسیاری به دنبال می‌آورد، فرد ترسو با ترس خود سبب می‌شود که دیگران در جان و مال او طمع کنند و ستمگران را به دست‌اندازی وامی‌دارد.

فرد ترسو از سعادت محروم می‌شود چون مداوم در اضطراب و کسالت است و با ترس خود، از اهداف و مقاصدش عقب‌نشینی می‌کند.

انسان بزدل و ترسو، با بی‌ثباتی اخلاقی در زندگی، بر اجتماع تأثیر منفی می‌گذارد و مدام در معرض آزار کلامی و رفتاری از جانب مردم است.

  • درمان رذیله اخلاقی ترس

با شناخت مفاسد و ریشه‌های این رذیله می‌توان در جهت درمان کوشید. امام علی علیه‌السلام در حدیثی زیبا فرمودند:

«شِدَّةُ الْجُبْنِ مِنْ عَجْزِ النَّفْسِ وَ ضَعْفِ الْيَقِينِ * ترس زیاد، از ناتوانی نفس و نادانی و کمی باور و یقین است.» (2)

با توجه به این سخن گرانقدر، می‌توان با تقویت ایمان و پرورش شخصیت، قدرت توکل و توانایی‌های فردی خود را بالا برد.

درگیر کردن خود با اموری که نیاز به خطر کردن دارد، نیز می‌تواند یک تمرین عملی برای دور کردن ترس از خود باشد.

————

1- تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 219.

2- تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 263.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا