- تاريخچه حرم كاظمين
به هنگام انتخاب بغداد به عنوان پايتخت در دوره خلافت منصور، در جوار اين شهر باغهايى وجود داشت كه به شونيزيه معروف بود. منصور در 145 ق اين باغ را به عنوان مقبره خانوادگى خود انتخاب كرد و آن را «مقابر قريش» ناميد. نخستين كسى كه در اين قبرستان دفن شد جعفر فرزند منصور عباسى بود كه در 150 ق از دنيا رفت. در 179 ق، امام موسى كاظم عليه السلام براساس دستور هارون، از مدينه به بغداد آمد و در آن شهر زندانى شد و سپس در 183 ق به دستور خليفه توسط زندانبانش، سندى بن شاهك، مسموم شد و به شهادت رسيد. ايشان را در همان مقابر قريش، مكانى كه خود قبل از آن خريده بود، به خاك سپردند. امام كاظم عليه السلام چهارمين فردى بود كه در اين مقبره دفن مىشد. قبل از ايشان جعفر و سپس عيسى نوفلى در آن مكان به خاك سپرده شده بودند و سومين نفر، خليفه امين، فرزند هارون بود كه مادرش، زبيده خاتون، برقبر او بقعهاى بنا كرد. با نظر امام جواد عليه السلام و به دستور مأمون بر روى مرقد امام كاظم عليه السلام بقعهاى ساختند و از آن پس بيشتر دولت مردان در اين قبرستان خاك شدند و هريك براى خود مقبره و بقعهاى اختصاص دادند. امام جواد عليه السلام در 220 ق به دستور معتصم عباسى و توسط ام الفضل، دختر مأمون و برادر زاده معتصم، كه عنوان همسرى آن حضرت را داشت، مسموم و شهيد شد. ايشان را نيز در جوار قبر جدشان، امام موسى بن جعفر عليه السلام، دفن كردند. بر قبر آن دو بزرگوار بقعه و عمارتى بنا كردند و آن را كاظميه ناميدند. از آن پس مقابر قريش نام خود را به كاظميه تغيير داد. در كنار اين بقعه، مسجدى به نام مسجد باب التبن يا مسجد كاظميه قرار داشت كه شيعيان از داخل اين مسجد قبر آن دو امام را زيارت مىكردند و به همين سبب بقعه امامين به مشهد باب التين نيز معروف شد. آن هنگام براى مرقد آن دو امام گنبد و بنايى با چند حجره ساخته و خادمانى را براى اداره آن انتخاب كرده بودند. در جوار اين بقعه باغى بود كه به زبيده خاتون، همسر هارون الرشيد، تعلق داشت. اين باغ محل سكونت شيعيان شده بود و آنها در آن جا وسايل و تسهيلات لازم را براى زائران مرقد فراهم مىكردند.
در سال 336 ق به امر احمد بن بويه ملقب به معز الدوله، از پادشاهان شيعى آل بويه، عمارت قبلى آستان خراب شد و از نو بقعهاى با شكوه بنا گرديد و برفراز هر دو قبر ضريحى جداگانه از چوب ساج نصب شد. همچنين برفراز آن مقبرهها، يك گنبد بزرگ برافراشتند و داخل حرم را تزيين كردند. پس از او، عضدالدوله ديلمى همانند ساير مزارات امامان شيعه، تغييرات زيادى در حرم انجام داد و آن را توسعه بخشيد.. از آن زمان، كاظمين به عنوان يك شهر در كنار بغداد جايگاهى ويژه يافت. در 441 ق، بهدنبال درگيرىهاى شيعه و سنى در محل كرخ بغداد آتش سوزى عظيمى رخ داد كه به مشهد كاظمين سرايت كرد و آسيب زيادى به بقعه مطهر رسانيد.
ابوالحرث ارسلان بساسيرى با كمك ابونصرفيروز، فرزند ابى كاليجار، به بازسازى و مرمت آستان و منارهها پرداختند و داخل حرم را تزيين و صحن شريف را بازسازى كردند و دو صندوق برمزار دو امام نصب كردند. در 490 ق، مجد الملك ابوالفضل براوستانى وزير شيعى بركيارق، از پادشاهان سلجوقى، به تعمير و بازسازى حرم پرداخت و بناهاى جديدى به اطراف آن افزود. ديوارهاى آستان را با كاشى تزيين كرد و در شمال آن مسجدى بزرگ ساخت و دو مناره زيبا و يك مكان بزرگ براى استراحت زائران و سكونت آنان احداث كرد.
صحن و حرم شريف براثر طغيان رود دجله در 569 ق دچار آسيب شد و خليفه عباسى، الناصر لدين اللَّه، به همت وزير شيعىاش مؤيد الدين محمد قمى در 575 ق تعميراتى در آن انجام داد و حجرههايى در اطراف صحن ساخت. او در اطراف آستان خانههايى براى زائران و فقيران بناكرد كه به «دار الضيافه» مشهور شد. علاوه برآن حجرههاى اطراف صحن را در 608 ق به مدرسه علوم دينى تبديل كرد. خليفه عباسى در چند سال بعد، كه دوباره حرم براثر طغيان دجله دچار آسيب شد، به بازسازى آن پرداخت و خرابىها را ترميم كرد. در زمان فرزندش، الظاهر، نيز حرم مطهر دچار آتش سوزى شد و بسيارى از لوازم و نفايس آن در آتش سوخت و حتى به ضريح گنبد و منارهها خساراتى وارد شد كه خليفه به بازسازى آن پرداخت. هنگام تهاجم هولاكو خان مغول به بغداد در 656 ق، شهر كاظمين دست خوش تاراج و حريق شد. اما دو سال بعد وزير وى، عطاملك جوينى، به هنگام حكومتش بر عراق به بازسازى و جبران خسارت وارده به مشهد كاظمين پرداخت و ديوارهاى آستان را با كاشى تزيين كرد. يك سده بعد، دوباره براثر طغيان دجله، حرم رو به تخريب و ويرانى رفت و سلطان اويس جلايرى به ترميم و تعمير آن اقدام كرد. ديوارهاى صحن را با كاشىهاى زيبا تزيين و سپس دو صندوق خاتم كارى بر روى قبرهاى مقدس نصب كرد و به جاى يك گنبد، كه در عصر آل بويه ساخته شده بود، دو گنبد برفراز قبرهاى مطهر ساخت. اما بازهم چند سال بعد، يعنى در 776 ق، دجله طغيان كرد و خرابىهاى زيادى در مشهد كاظمين به بار آورد. اين بارهم سلطان اويس با تلاش وزيرش به رفع ويرانىها پرداخت و قسمتهاى تخريب شده را مرمت كرد. كاروان سرايى هم براى سكونت زائران ساخت. عمدهترين بازسازىها و تعميرات آستان كاظمين در دوران صفويه انجام شد. شاه اسماعيل صفوى، در 926 ق، تمامى بناهاى حرم را خراب كرد و بناى زيبا و با شكوهى شامل رواق در چهار سو، صحن، حرم و دو گنبد جديد كاشىكارى شده ساخت.
مسجدى با شكوه و با ستونهاى ضخيم در شمال حرم احداث كرد كه اكنون هم پابرجاست و به نام مسجد صفوى اشتهار دارد. دو صندوق زيبا از خاتم براى قبر دو امام ساخت و داخل حرم را با آويزها و قنديلهاى قيمتى و فرشهاى نفيس آراست. درهاى حرم و رواقها را نيز با نقره پوشش داد. سلطان محمد خدابنده، برادر وى، كه در اين سالها در عراق حكومت مىكرد، كارهاى او را تكميل كرد.
شاه عباس صفوى، براى نخستين بار، ضريحى از فولاد بر فراز قبرهاى امامان ساخت و حرم و روضه مطهره را تزيين كرد. در 1045 ق، شاه صفى نيز چهار مناره در گوشههاى صحن ساخت كه اكنون هم پا برجاست.
در عصر قاجار هم توجه خاصى به مشهد كاظمين شد، آقا محمد خان قاجار تعميرات و بازسازىهاى عمدهاى در حرم انجام داد. او در 1211 ق دو گنبد آستان را، از پايين تا بالا، با طلاى ناب پوشانيد. ايوان رواق جنوبى را نيز طلا كارى كرد و كف حرم و صحن را با سنگهاى مرمر فرش كرد. خانههايى را در اطراف صحن خريدارى كرد و صحن را توسعه داد. فتحعلى شاه قاجار در 1221 ق، داخل رواقها را آينه كارى و كاشى كارى كرد و طلاهاى منارهها را تجديد كرد. اين كار در 1229 ق به اتمام رسيد. بيست و شش سال بعد، معتمد الدوله منوچهر خان گرجى، از دولت مردان عصر قاجار، ايوان رواق جنوبى، شرقى و غربى را طلا كارى كرد. در 1282 ق شيخ العراقين، وكيل امير كبير، از ثلث ماترك ميراث وى تعميراتى در آستان انجام داد و به بازسازى و تذهيب ايوانها و آينهكارى حرم و رواقها و كاشى كارى صحن پرداخت. يك سال بعد، ناصر الدين شاه ضريحى از نقره بر دو مزار مطهر ساخت و آن را جاى گزين ضريح فولادى عصر صفوى كرد. برخى ديگر از دولت مردان دوره قاجار از جمله فرهاد ميرزا، فرزند عباس ميرزا، نيز در بازسازى و توسعه حرم نقش داشتند. امروزه، حرم و آستان كاظمين بيش از 14514 متر مربع مساحت دارد. طول آن 123 و عرض آن 115 متر است. حرم به صورت مستطيل ساخته شده و با فضاهاى اطراف در مجموع بيش از 26 هزار متر مربع است. در هر حال، بخش زيادى از حرم و آستان از بناهاى شاه اسماعيل صفوى است و براساس كتيبهاى سال 926 ق، تاريخ پايان بنا است.