• پرورش ایمان

سهولت یا دشواری عمل صالح، به شدت و ضعف ایمان بستگی دارد و متقابلا عمل صالح و تکرار آن به قوت ایمان و افزایش آن مدد می‌رساند و این هر دو به نوبه خود، به شکل‌گیری ملکات اخلاقی که باعث انجام اعمال صالح توسط فرد می‌شود، کمک می‌کند.

امير مؤمنان عليه‏السلام در تعریف ايمان مى‏فرمايد:

«الْإِيمَانُ قَوْلٌ بِاللِّسَانِ وَ تَصْدِيقٌ بِالْجَنَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ * ايمان؛ تصديق به قلب و اظهار و اعتراف به زبان و عمل به جوارح و اعضاست». (1)

همان گونه كه ملاحظه مى‏شود، ركن اساسى ايمان تصديق و تسليم است، اما منظور تسليم قلب و دل است، نه تنها تسليم تن و زبان، حتى تسليم عقل و فكر نيز كفايت نمى‏كند.

ایمان یک حالت قلبی و فرآیند روانی است که جهت‏گیری آن در افکار، احساسات و اعمال آشکار می‌شود.

با ایمان به خداوند متعال و روز قیامت و ایمان به فرشتگان یا مأموران تدبیر عالم که همگی در ایمان به غیب خلاصه می‌شود، ابعاد شناختی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی فرد تغییر می‌کند.

 احساس حضور در محضر وجودی مقدّس با علم بیکران و قدرت بی‏پایان، عامل مهمی در تربیت و کنترل اخلاقی انسان خواهد بود. بنابراین پرورش ایمان در سراسر وجود انسان با اهرم‌های بسیاری که در اختیار دارد، تربیت اخلاقی را تسهیل می‌کند؛ بلکه خود، آفریننده مکارم اخلاق در وجود انسان است.

ایمان به وحدانیت خداوند، جهان‏بینی توحیدی انسان را تنظیم می‌کند و انسجام می‌بخشد. انگیزه‌ها، اندیشه‌ها، اهداف، عواطف، عادات و افعال، همگی برای تحقّق هدف واحدی که حاکمیت اللّه و رضای او است همگرایی می‌یابند و از این رو اهداف دنیوی، نفسانی و شیطانی و رذایل اخلاقی کمرنگ می‌گردند.

اعتقاد به حضور خداوند و فرشتگان و روز قیامت، مراقبت و کنترل اخلاقی را برای انسان آسان می‌کند و هرچه قدرت ایمان بیشتر باشد احساسِ حضور، بیشتر خواهد بود و تربیت اخلاقی آسان‌تر؛ به فرموده قرآن در سوره نساء، آیه 1:

«إِنَّ اللَّهَ كاَنَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا * خداوند، همواره بر شما نگهبان است».

وقتی ایمان بنده زیاد گردد، قلبش مشغول تعقّل و تفکّر درباره پروردگارش می‌گردد و همیشه دوست دارد که به یاد او باشد و اسمای حسنای او را در نظر گرفته، صفات جمیل او را برشمارد؛ و این مراقبت و به یاد محبوب بودن، رو به ترقّی می‌رود تا آن جا که در وقت عبادت، احساس می‌کند او را می‌بیند و این موجب شدّت محبّت به خدا می‌شود؛ چنین کسی در تمامی حرکات و سکناتش از خدا و فرستاده خدا پیروی می‌کند. در اثر تداوم این حالت، پیوند و اتصال به محبوب، در او چنان می‌شود که هیچ کسی را جز پروردگارش دوست نمی‌دارد و دلش جز برای او خاضع و خاشع نمی‌شود. این جا است که به کلّی نحوه ادراک و طرز تفکّر او و نیز برخورد و رفتارش عوض می‌شود؛ یعنی هیچ چیزی را نمی‌بیند، مگر آن که خدای سبحان را قبل از آن و با آن می‌بیند؛ بنابراین طرز فکر و رفتارش غیر از دیگران است، همه برخوردهای او برای خداست، اهداف او با اهداف دیگران متفاوت است؛ چون او تا به حال همانند دیگران، هرچه می‌کرد به منظور کمال خود می‌کرد؛ ولی حالا هر کاری می‌کند بدان جهت است که محبوبش دوست می‌دارد.

خداپرستان با اعتقاد به زندگی پس از مرگ، و دادگاه عدل الهی در قیامت، بر این باورند که اگر آثار نیکی از خود به یادگار بگذارند و انسان‌های نیازمند از آن بهره‌مند گردند، هر چند بعد از هزاران هزار سال باشد، برکات معنوی آن، به آن‌ها در جهان دیگر می‌رسد؛ بنابراین، آن‌ها نه تنها وجودی مفید برای امروزند، که برای فردا و هزاران سال دیگر نیز فکر می‌کنند.

در موضوع رابطه میان پرورش ایمان و تربیت اخلاقی به دو حدیث گران‏سنگ از امام علی علیه‏السلام بسنده می‏کنیم:

امام علی علیه‏السلام فرمودند:

«الْإِيمَانُ شَجَرَةٌ أَصْلُهَا الْيَقِينُ وَ فَرْعُهَا التُّقَى وَ نُورُهَا الْحَيَاءُ وَ ثَمَرُهَا السَّخَاءُ * ایمان درختی است که ریشه آن یقین، شاخه‌اش تقوا، شکوفه‌اش حیا و میوه‌اش سخاوت است». (2)

و نیز فرمودند:

«أَكْمَلُكُمْ إِيمَاناً أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً * کامل‌ترین شما از جهت ایمان، کسی است که اخلاق نیکوتری داشته باشد». (3)

————————–

(1) تحف العقول، ص 57.

(2) تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 87.

(3) وسائل الشيعة، ج ‏12، ص 152.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا