- آب، هوا، خاک
آب و هوای سالم و زمین حاصلخیز موهبتی خدایی است که تحصیل و نگهداری آنها ضرورت زندگی است. به فرموده قرآن کریم؛ آب و خاک، ماده نخست آفرینش انساناند. بهویژه آب که ماده نخست آفرینش هر موجود زنده در زمین و مایه حیات زمین است. پس باید به درستی از آنها بهره برد تا حیات آنها در خطر قرار نگیرد.
رسول خدا صلیاللهعلیهواله در حدیثی میفرماید:
«مسلمانان در مراتع و آب و آتش حقوق مشترک و سهم مشابه دارند». (1)
از حضرت امام صادق علیهالسلام هم نقل شده است:
«زندگی در سرزمینی بدون سه عامل حیاتی گوارا نیست: هوای پاک و تمیز، آب فراوان و گوارا، زمین حاصلخیز و کشتپذیر». (2)
در سخنی دیگر میفرماید:
«همه مردم به سه چیز نیاز دارند: امنیت، عدالت و حاصلخیزی». (3)
لازم است درباره اصل هوا و آب گوارا و کیفیّت بهرهبرداری از این امانتهای الهی و آنچه آنها را میآلایند و اموری که در پاکیزگی و رفع آلودگی آنها و نیز در چگونگی پالایش و تصفیه آنها مؤثرند، کارشناسی دقیق شده، ابتکار فنّی به کار برده شود.
همچنین لازم است درباره اصل زمین حاصلخیز، کیفیّت استفاده ار این سفره گسترده الهی و اموری که آن را ویران یا آلوده میکند و چیزهایی که در احیا، کویرزدایی و صیانت از رانش آن تأثیر بسزایی دارد، ماهرانه ارزیابی و بر اساس آن اقدام شود، چرا که خدا تمام عناصر محوری مورد نیاز زندگی بشر را تأمین فرمود و بهرهبرداری از آنها را جزو حقوق بشر قرار داد و جامعه را به صیانت آنها از آفت، انقراض، کمبود و مانند آن مکلّف کرده است. اگر فرد یا جامعه و دولت یا ملّت در شناخت این عناصر اصلی سستی ورزد و در تحصیل یا نگهداری آنها کوتاهی کند، به وظیفه دینی خود عمل نکرده است.
- آب
خداوند در قرآن کریم؛ سوره واقعه، آیات 68-70 درباره آب میفرماید:
«أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذي تَشْرَبُونَ * أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ * لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ * آيا به آبى كه مىنوشيد انديشيدهايد؟! آيا شما آن را از ابر نازل كردهايد يا ما نازل مىكنيم؟! هر گاه بخواهيم، اين آب گوارا را تلخ و شور قرار مىدهيم پس چرا شكر نمىكنيد؟!».
قرآن درباره ذخیرهسازی و مهار آب به نکته مهمی اشاره دارد و بارش باران را حساب شده و به میزان معین میداند و در سوره مومنون، آیه 18 میفرماید:
«وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلى ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ * و از آسمان، آبى به اندازه معيّن نازل كرديم و آن را در زمين (در جايگاه مخصوصى) ساكن نموديم و ما بر از بين بردن آن كاملًا قادريم!».
تعبیر «بِقَدَرٍ» در آیه یعنی باران نه آن قدر زياد است كه زمينها را در خود غرق كند، و نه آن قدر كم كه تشنهكامان در جهان، گياهان و حيوانات سيراب نگردند.
سپس به مسأله مهمترى در همين رابطه كه مسأله ذخيره آبها در منابع زيرزمينى است پرداخته مىگويد: ما اين آب را در زمين در مخازن مخصوص ساكن كرديم، در حالى كه اگر مىخواستيم آن را از بين ببريم كاملا قدرت داشتيم.
مىدانيم قشر رویين زمين از دو طبقه كاملاً مختلف تشكيل يافته: طبقه نفوذپذير و طبقه نفوذناپذير، اگر تمام قشر زمين نفوذپذير بود آبهاى باران فوراً در اعماق زمين فرو مىرفتند و بعد از يك باران ممتد و طولانى همه جا خشك مىشد و قطرهاى آب پيدا نمیشد! و اگر تمام قشر زمينى طبقه نفوذناپذير همچون گل رُس بود تمام آبهاى باران در سطح زمين مىماندند آلوده و متعفن مىشدند و عرصه زمين را بر انسان تنگ مىكردند، و اين آبى كه مايه حيات است مايه مرگ انسان مىشد.
ولى خداوند بزرگ و منّان قشر بالا را نفوذپذير و قشر زيرين را نفوذناپذير قرار داده تا آبها در زمين فرو روند و در منطقه نفوذناپذير مهار شوند و ذخيره گردند، و بعدا از طريق چشمهها، چاهها و قناتها مورد استفاده واقع شوند، بىآنكه بگندند و توليد مزاحمت كنند يا آلودگى پيدا كنند.
اين آب گوارايى را كه ما امروز از چاه عميق بيرون مىكشيم و با نوشيدن آن، جان تازه پيدا مىكنيم ممكن است از قطرات بارانى باشد كه هزاران سال قبل از ابرها نازل شده و در اعماق زمين براى امروز ذخيره گشته است، بىآنكه فاسد شود. بايد توجه داشت كه عبور آبهاى آلوده از قشر نفوذپذير زمين غالباً موجب تصفيه آن مىشود!
به هر حال كسى كه انسان را براى زندگى آفريد و مهمترين مايه حيات او را آب قرار داد منابع بسيار مهمى براى ذخيره اين ماده حياتى قبل از او آفريده و آبها را در آن ذخيره كرده است! البته قسمتى از ذخيرههاى اين ماده حياتى بر فراز كوهها است (به صورت برفها و يخها) كه گاهى همه ساله آب شده جريان مىيابد و گاه صدها و يا هزاران سال بر قله كوهى مىمانند تا روزى كه فرمان نزول به آنها داده شود و بر اثر تغيير حرارت جوى به سوى دشت و هامون سرازير گردد و زمينهاى تشنه را سيراب كند،
بنابراین خدای بزرگ با ذخیره سازی آب در زیر زمین برای منابع زیرزمینی به انسانها آموخته است که برای مهار و ذخیرهسازی آب از طریق سدسازی و… تدبیر کنند و از آن بهره بگیرند.
ذخیرهسازی آب و حفظ آن دو موضوع مهم در نگاه پیامبر خدا صلیاللهعلیهواله بود و همواره به ایجاد حریم در نزدیکی منابع آب توصیه میکرد و برای استفاده نابجا از آب و آلوده کردن آب نگران بود و آن گاه که آب فراوان بود از اسراف آن حتی در وضو و غسل منع میکرد، چنان که فرمود:
«مقدارآب مصرفی در وضو یک مُدّ (کمتر از یک کیلو) و در غسل یک صاع (حدود سه کیلو) است؛ ولی اقوامی پس از من میآیند که آن را اندک می شمارند. آنان با سنّت من مخالف اند و کسی که بر روش من پایدار باشد در بهشت با من خواهد بود». (4)
آن حضرت در حدیثی میفرماید:
«هر کس طغیان آب فراوان و طغیانگر را باز دارد و آب را مهار کند بهشت پاداش اوست». (5)
امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز سخنی در این باره دارد:
«ملتی که آب و زمین کشاورزی دارد ولی بر اثر کمکاری یا بدکاری محتاج گردد، از رحمت حق دور باد». (6)
در دین مبین اسلام به فایدههای مصرف آب توجه شده است و در آیات و روایات موضوع صحبت واقع شده است؛ از جمله: برتری آب نسبت به سایر نوشیدنیها، رفع بوی بد بدن با آب، رفع بیماری بواسیر از طریق استنجاء با آب سرد، فرونشاندن تب با آب سرد، آرام کردن صفرا، هضم غذای معده، استفاده از آب جوشیده، نگاه به آب برای شادابی چهره و روشنایی چشم و …
از این رو حفظ آب، در آموزههای دینی بسیار مهم است و بخشی از اخلاق محیط زیستی را تشکیل میدهد.
پیامبر صلیاللهعلیهواله هنگام نوشیدن آب، این دعا را میخواند:
«ستایش از آن خدایی است که آن را به سبب گناهان ما شور قرار نداد، بلکه به سبب نعمتش آب را گوارا و شیرین قرار داده». (7)
برای مسلمان شایسته نیست آب را که مایه حیات انسان و هر موجود زندهای است، آلوده کند.
از پیامبر صلیاللهعلیهواله دراین باره توصیههای گوناگونی نقل شده است:
– نهی از ادرار کردن در کنارآب گوارا یا رودخانهای که از آن استفاده میشود؛
– نهی از ادرار کردن در کنار رودخانه جاری؛
– نهی از ادرار کردن در آب جاری؛
– نهی از انداختن آب دهان در چاهی که از آب آن استفاده میشود؛
– نهی از آلوده کردن آبی که در جایی جمع شده باشد (مانند آب چاه یا آب پشت سد و…)؛
– نهی از ادرار کردن در آب راکد.
امام علی علیهالسلام نیز در این باره میفرماید:
«آب ساکنانی دارد، با ادرار و مدفوع آنها را نیازارید». (8)
ادرار در آب به شدت مورد نکوهش واقع شده و معصومین علیهمالسلام برای آن عواقبی چون: زوال عقل، گرفتاری به بلا، دچار شدن به فراموشی و بیاختیاری در ادرار کردن و بند آمدن ادرار، ذکر نمودهاند.
یکی از اخلاق انسانی در مواجه با مواهبی از طبیعت؛ مانند آب، پرهیز از منع آب از دیگران است.
رسول خدا صلیاللهعلیهواله میفرماید:
«روز قیامت خدا به سه کس نظر لطف نکند و پاکشان نگرداند و برایشان کیفر دردناکی است؛ … از جمله کسی که در مسیر راه عمومی، آبی دارد ولی آن را از رهگذران مضایقه میکند». (9)
- خاک
خدای سبحان پیش از آفریدن انسان همه نعمتهایی را که برای زندگی او لازم بود آفرید؛ یکی از این نعمتها زمین است که آن را برای زندگی بشر فراهم کرد؛ آن گاه انسان را آفرید و او را جانشین خویش در زمین قرار داد و از او خواست همچون مهمان، بر سر سفره نعمتهای الهی بنشیند و با بهرهگیری از آنها به آبادانی زمین بپردازد و محیط زیست را سامان بخشد.
در آموزههای دین اسلام به استفاده همیشگی از زمینهای حاصلخیز ترغیب شده است؛ گاهی به کشاورزی و گاهی به درختکاری در آن، از این رو اگر کسی زمینهای خشک و بیحاصلی را که ملک کسی نیست آبیاری و حاصلخیز کند مالک آن میشود؛ رسول خدا صلیاللهعلیهواله در این باره میفرماید:
«زمينهاى مرده (موات) از آن خدا و رسول او است، پس هر كس چيزى از آنها را احيا كند متعلق به خود او است». (10)
امام صادق علیهالسلام نیز فرمودهاند:
«کشاورزان گنجهای مردماند، غذای پاکیزه را که خداوند ارزانی داشته زراعت میکنند و آنها در روز قیامت برترین مقام را دارند و به خدا نزدیکترند و آنها را به نامها مبارک صدا میزنند» (11)
- باد
درباره شیوه اخلاق انسانی در مواجهه با بادها، رسول خدا صلیاللهعلیهواله میفرماید:
«بادها را دشنام ندهید، چرا که آنها بشارت دهنده و بیم دهنده و بارور کنندهاند؛ پس خیرشان را از خدا بخواهید و از شرشان به او پناه برید». (12)
- باران
امیرمؤمنان علیهالسلام میفرماید:
«آب آسمان و باران بنوشید، چرا که مایه پاکیزگی بدن است و از بیماریها جلوگیری میکند و خدا فرمود: از آسمان بر شما آبی فرو میفرستد تا با آن شما را پاکیزه و پلیدی شیطان را از شما دور کند». (13)
امام صادق علیهالسلام نیز میفرماید:
«حیات موجودات زنده دریا به باران وابسته است که اگر بند آید، فساد دریا و صحرا را فرا گیرد» (14)
در روایات اسلامی؛ علت کمبود باران؛ گناهان مردم، ستمگری حاکمان و دروغگویی کارگزاران بیان شده است و به خصوص رواج کمفروشی در میان مردم به عنوان یکی از عوامل خشکسالی معرفی شده است.
شایسته است مسلمانان هنگام خشکسالی و کمی باران دست به دعا برداشته، این دعای امام سجاد علیهالسلام را بخوانند:
«اللّهُمَّ اسْقِنَا الغَيْثَ، وَانْشُرْ عَلَيْنا رَحْمَتَكَ بِغَيْثِكَ المُغْدِق مِنَ السَّحابِ المُنْساقِ لِنَباتِ أرْضِكَ المُونِقِ في جَميعِ الآفاقِ * خدایا! ما را به باران سیراب کن و رحمت خویش را بر ما بگستر. در همه جای زمین برای گیاهان زیبا و خوش منظر ابری بارنده روانه کن.»
«و َامْنُنْ عَلى عِبادِكَ بِايناعِ الثَّمَرَةِ؛ وَأحْيِ بِلادَكَ بِبُلُوغِ الزَّهَرَةِ؛ وَاشْهِدْ مَلآئكَتَكَ الكِرامَ السَّفَرَةَ بِسَقْيٍ مِنْكَ نافِعٍ، دآئمٍ غُزُرُهُ، واسِعٍ دَرَرُهُ، وابِلٍ سَريعٍ عاجِلٍ * و به رسیدن میوهها بر بندگان خود منت گذار و زمینهای مرده را به شکفتن شکوفهها زنده گردان و فرشتگان گرامی و نویسندهات را حاضر آور با بارانی سودمند، پیاپی و بسیار، در همه جای، درشت، شتابان و زود.»
«تُحْيي بِهِ ما قَدْ ماتَ وَتَرُدُّ بِهِ ما قَدْ فاتَ، وَتُخْرِجُ بِهِ ما هُوَ آتٍ؛ وَتُوَسِّعُ بِهِ في الأقْواتِ؛ سَحاباً مُتَراكِماً هَنيئاً مَريئاً طَبَقاً مُجَلْجَلاً، غَيْرَ مُلِثٍ وَدْقُهُ، وَ لا خُلَّبٍ بَرْقُهُ * تا هرچه مرده است بدان زنده کنی و هر چه درگذشته بازگردانی و آنچه روییدنی است بیرون آری و روزیها را فراخ گردانی. از توده ابری متراکم گوارا و خوش که چون چتری سایبان شود و غرش رعد از آن به گوش میآید؛ نه چندان که به ویرانی انجامد یا برق به فریب خندد و ابر نگرید.»
«مُمْرِعاً عَرِيضاً واسِعاً غَزيراً، تَرُدُّ بِهِ النَّهِيضَ، وَتَجْبُرُ بِهِ المَهيضَ * خدایا! مارا سیراب کن به بارانی که به فریاد ما رسد، گیاهان را برویاند، پهن و فراخ و بسیار که گیاه نورسته را به آن خرم، و نهال پژمرده و شکسته را بدان برومند سازی.»
«اللّهُمَّ اسْقِنا سَقْياً تُسيلُ مِنْهُ الظِّرابَ، وَتَمْلأُ مِنْهُ الجِبابَ؛ وَتُفَجِّرُ بِهِ الأنْهارَ وَتُنْبِتُ بِهِ الأشْجارَ، وَ تُرْخِصُ بِهِ الأسْعارَ في جَميعِ الأمْصارِ، وَتَنْعَشُ بِهِ البَهآئِمَ وَ الخَلْقَ، وَ تُكْمِلُ لَنا بِهِ طَيِّباتِ الرِّزْقِ؛ وَ تُنْبِتُ لَنا بِهِ الزَّرْعَ؛ وَتُدِرُّ بِهِ الضَّرْعَ وَتَزيدُنا بِهِ قُوَّةً إلى قُوَّتِنا * خدایا! مارا سیراب گردان، بارانی فرست که آب از تپهها سرازیر شود و چاهها را بدان پرآب کنی و جویها را بشکافی و درختان را برویانی و نرخها را درهمه شهرها ارزان کنی و چارپایان و دیگر خلق را نیکو حال گردانی و روزیهای پاکیزه بر ما فراخ سازی و کشت ما را برویانی و پستانها را پُرشیر کنی و بر نیروی ما بیفزایی.»
«اللّهُمَّ لا تَجْعَلْ ظِلَّهُ عَلَيْنا سَمُوماً، وَلا تَجْعَلْ بَرْدَهُ عَلَيْنا حُسُوماً، وَلا تَجْعَلْ صَوْبَهُ عَلَيْنا رُجُوماً، وَلا تَجْعَلْ مآءهُ عَلَيْنا أُجاجاً * خدایا! مبادا که از سایه ابر بر ما باد گرم وزد و سردی آن بر ما شوم باشد و ریزش آن بر ما مهلکه و عذاب شود و آب آن به کام ما تلخ گردد.»
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ؛ وَ ارْزُقْنا مِنْ بَرَكاتِ السَّماواتِ وَالأرْض إنَّكَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ * خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و ما را از برکات آسمانها و زمین برخوردار کن که تو بر هر چیز توانایی.» (15)
- نهرها و دریاها
خدای سبحان که زمامدار همه موجودات است، زمام دریاها، نهرها، خورشید، ماه و شب و روز را برای بهرهگیری به دست انسان داده است. همانطور که در سوره ابراهیم، آیات 33-32 میفرماید:
«اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِىَ فىِ الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهَارَ * خداوند همان كسى است كه آسمانها و زمين را آفريد؛ و از آسمان، آبى نازل كرد؛ و با آن، ميوهها (ى مختلف) را براى روزى شما (از زمين) بيرون آورد؛ و كشتىها را مسخّر شما گردانيد، تا بر صفحه دريا به فرمان او حركت كنند؛ و نهرها را (نيز) مسخّر شما نمود.»
همان رسول گرامی فرمود:
«هر کس از سر راه مسلمانان موجبات آزار رهگذران را بردارد، خدا برای وی ثواب قرائت چهارصد آیه مینویسد که هر حرفی از آن، ده حسنه دارد». (16)
این حدیث شریف شامل معبر دریایی و پل ارتباطی هوایی نیز میشود، زیرا مقصود از چیزی که آزار میدهد، خصوص موانع مادی نیست؛ بلکه هر چیزی را که مایه اذیت یا سبب از دست رفتن سلامت و نشاط جامعه باشد نیز شامل میشود.
امیرمؤمنان علیهالسلام هم فرمود:
«از بزرگترین فجایع، ضایع کردن صنایع است.» (17)
دریا و کشتیها نیز از صنایع بزرگ الهی و مورد استفاده همگان است، بنابراین آلوده نکردن دریا و پرهیز از آسیب رسانی به کشتیها و حفظ سلامت آن، از مصادیق این احادیث شریف است.
————-
1- الجامع الصغیر، ج 2، ص 668.
2- تحف العقول، ص 320.
3- تحف العقول، ص 320.
4- من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 34.
5- إرشاد القلوب إلى الصواب، ديلمي، ج 1، ص 175.
6- قرب الاسناد، ص 115.
7- إرشاد القلوب إلى الصواب، ديلمي، ج 1، ص 38.
8- عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج 2، ص 187.
9- دعائم الإسلام، ج 2، ص 94.
10- الحياة، ترجمه احمد آرام، ج 5، ص 394.
11- الكافي (ط – دارالحديث)، ج 10، ص 375.
12- تفسیر العیاشی، ج 2، ص 239.
13- تحف العقول، ص 124.
14- تفسیر القمی، ج 2، ص 160.
15- صحیفه کامله سجادیه، دعای 19.
16- الأمالی، طوسی، ص 183.
17- تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 387.