- تکمیل نقایص طبیعی انسان
هر حیوانی از لحاظ غریزه و صفات طبیعی، متناسب با زندگی خودش در طبیعت مجهز شده است، ولی بشر طوری آفریده شده که با وجود همه استعدادهایش، از لحاظ غریزه و صفات اولیه طبیعی بسیار ضعیف و ناقص میباشد.
«يُرِيدُ اللَّهُ أَن يخَفِّفَ عَنكُم و خُلِق الْانْسانُ ضعیفا * خدا مىخواهد كار بر شما آسان كند، كه انسان ضعيف خلق شده است. سوره نساء آیه 28»؛
اما بشر، قدرت انتخاب و اختیار دارد و میتواند روش تربیتی و آن خُلقی را که لازم است کسب کند، و از محضر معلمان و مربیان استفاده کرده و این نقصی که در طبیعتش هست تکمیل کند.
یکی از مهمترین رسالتهای پیامبران نیز پرورش اخلاقی مردمان و تزکیه و تهذیب جانهای آنان بوده است. در این باره پیامبر بزرگ اسلام نیز هدف اصلی رسالت خود را به کمال رساندن خُلقهای کریم و مَنِشهای بزرگوارانه معرفی کرده است. جملهای که رسول اکرم (ص)فرمودند:
«إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاق * من تنها برای تکمیل فضائل اخلاقی مبعوث شدهام».
بر اساس همین اصل است؛ یعنی آمدهام تا صفات اکتسابیای را که بشر برای سعادت خودش لازم دارد، تکمیل کنم و به او ارزانی بدارم.
با اعتقاد به این مطلب، تزکیه از اهداف اساسی و نهایی نزول آیات قرآن کریم است.
تکامل اخلاقی در فرد و جامعه، مهمترین هدفی است که ادیان آسمانی بر آن تکیه میکنند، و ریشه همه اصلاحات اجتماعی و وسیله مبارزه با مفاسد و پدیدههای ناهنجار میشمرند.
انسانیت انسان، جز این، مسیری ندارد که ابتدا انسان در طبیعت آنطور ناقص آفریده شود، بعد دستگاههای تربیتی و اخلاقی بیایند و آن نقص و ضعف را برطرف کنند تا بشر با قدرت اندیشه و اراده خودش به کمال خویش برسد. بنابراین انسان احتیاج به یک سیستم اخلاقی دارد.
با توجه به نکات یاد شده و اینکه ترقی معنوی انسان، هدف نهایی فرستادن کتابهای آسمانی و ارسال پیامبران میباشد، میتوان به اهمیت علم اخلاق پی برد.