- ستونهاى مسجدالنّبى صلى الله عليه و آله
به هنگام بناى مسجد، ابتدا ستونهايى از نخل خرما برافراشتند و آن را با شاخههاى نخل مسقّف ساختند. ستونها در بناى نخست، هشت عدد بود كه امروزه با همان نامها باقى ماندهاند و هر يك سابقهاى به بلنداى تاريخ 1400 ساله اسلام داشته و يادآور حوادث و رخدادهاى مهمّى بوده و هستند. از هر ستونى خاطره ويژهاى باقى مانده كه سبب شده است تا جنبه تبرّك و تقدّس به خود گيرد و با گرفتن نامهاى خاص، در تاريخ جاودان بماند. هربار كه مسجد بازسازى مىشد، محل اين ستونها تغييرى نمىكرد، جز اينكه ستونهاى قديمى جاى خود را به ستونهاى جديد مىداد. طبعاً با توسعه مسجد، ستونهاى جديدى نيز اضافه مىشد؛ به طورى كه اكنون مسجد نزديك به 2104 ستون دارد.
ستونهايى كه در محل قديمى مسجد، در قسمت جنوبى آن قرار داشته، اكنون با رنگ متفاوت از بقيه ستونها متمايز مىشود. اين ستونها كه در داخل روضةالنبى صلى الله عليه و آله واقع شدهاند، عبارتاند از:
- استوانه حَرَس
يكى از ستونهاى متبرّك مسجد، ستون حرس يا محرّس است. اين ستون به نام اميرمؤمنان علىّ بن ابىطالب عليه السلام نيز معروف بوده است. نامگذارى آن به حرس، از آنروست كه امام على (ع) در كنار اين ستون مىنشستند و از پيامبر (ص) نگاهبانى مىكردند. نوشتهاند كه پس از نزول آيه «وَاللهُ يَعْصِمُكَ مِنْ النَّاسِ … سوره مائده آیه 67». ديگر امام به نگاهبانى از رسولخدا (ص) نپرداخت؛ چرا كه خداوند خود حفاظت از جان رسول خدا (ص) را عهدهدار شد.
موسى بن سلمه مىگويد: از جعفر بن عبدالله بن حسين پرسيدم كه فضيلت استوانه علىبن ابى طالب (ع) چيست؟ او گفت: «انَّ هذا الْمُحرّس كانَ عَلىّ بن أبى طالب يَجْلِسُ فى صَفْحَتها الَّتى تَلِى الْقَبْر مِمّا يَلى باب رَسُول الله (ص) يَحْرُسُ النَّبى». (1) اينجا ستون محرس است كه على بن ابىطالب در كنار آن در سمتى كه فعلا به طرف قبر است، مىنشست و از آن حضرت حراست مىكرد.
همچنين نوشتهاند كه اين ستون، محل اقامه نماز امام على (ع) بوده است.
- استوانه توبه
به روايت ابن اسحاق و ديگر منابع كهن، ستون توبه يادآور خاطرهاى است درباره يكى از اصحاب رسول خدا (ص) به نام بشير بن عبدالمنذر انصارى مشهور به ابولبابه. زمانى كه در سال پنجم هجرت، احزاب مشرك به مدينه يورش آوردند و در شمال مدينه با خندق روبرو شدند، به فكر اتحاد با يهوديان بنىقريظه افتادند كه در قسمت جنوبى مدينه ساكن بودند و مىتوانستند با گشودن دروازههايشان، احزاب را به مدينه راه دهند. يهود بنىقريظه با رسول خدا (ص) پيمان داشتند و به رغم اين پيمان، با مشركان همراهى كردند. پس از خاتمه حمله احزاب، رسول خدا (ص) به سراغ بنىقريظه رفت و آنان را در حصار گرفت.
ابولبابه از طرف رسول خدا (ص) نزد بنىقريظه رفت تا با آنان سخن بگويد. وى از روى بىتوجهى به اشاره، به آنان گفت: چون نقض عهد كردهاند، مرگ در انتظار آنهاست. اين سخن مىتوانست بنىقريظه را به دفاعى سخت در برابر مسلمانان وادار كند. ابولبابه كه خود متوجه خطاى خويش شده بود، از قلعه بنىقريظه خارج شد و يكسره به مسجد النّبى صلى الله عليه و آله رفت و خود را به يكى از ستونهاى مسجد بست و به توبه و انابه پرداخت تا شايد خداوند از كردار زشت او بگذرد و يا مرگ او را برساند. او در مجموع شش شبانهروز به آن ستون بسته شده بود. در اين مدّت تنها همسر او براى اقامه نماز دستان وى را باز مىكرد و دوباره او را به ستون مىبست. سرانجام سحرگاهان آياتى مبنى بر پذيرش توبه ابولبابه نازل شد. پيامبر صلى الله عليه و آله آن شب خندان و شاداب برخاست؛ به مسجد آمد و دستان او را گشود.
در كتابهاى سيره آمده است كه آيه 27 سوره انفال كه خداوند به مسلمانان دستور مىدهد خيانت به خدا و رسول نكنند، درباره ابولبابه است. گر چه در اين باره ترديد جدى وجود دارد؛ زيرا سوره انفال مربوط به سال دوم هجرى و جنگ بدر است. به هر روى، خبر رسيد كه خداوند توبه ابولبابه را پذيرفته است. اين ستون به خاطر همين نقل، به نام «ستون توبه» معروف است.
در يك نقل ديگر داستان توبه ابولبابه به تخلف او از تبوك مربوط شده است. اين نقل با روايت ابن اسحاق كه در بالا نقل كرديم، متعارض و از شهرت كمترى برخوردار است.
در روايت آمده است كه رسول خدا (ص) نوافل خويش را كنار اسطوانه توبه مىخوانده است. آن حضرت، پس از نماز صبح كه نافله مىخواند كنار اسطوانه توبه رفته آنجا اقامه مىكرد. (2)
عبدالله بن عمر كه مقيد به تبرك بود و تلاش مىكرد هرجاى پيامبر (ص) نماز گزارده، نماز بخواند، فرش نماز خود را در پشت اسطوانه توبه پهن مىكرد. روايات وارده حاكى است اقامه نماز، عبادت و دعا نزد اين ستون بسيار مستحب است.
- استوانه وفود
يكى از كارهاى جارى رسول خدا (ص)، ملاقات با سران قبايل براى آشنا ساختن آنان با اسلام و يا مذاكرات سياسى بود. آن حضرت محلى را در مسجد به اين امر اختصاص داده بود و هميشه در همان مكان، هيأتها را به حضور مىپذيرفت. محلاينملاقاتها در كنار ستونى از ستونهاى مسجد بود كه بعدها به نام «اسطوانةالوفود» معروف شد و اكنون نيز همين نام را دارد. «وفد» به معناى هيأت نمايندگى و «وفود» جمع آن است. بنا به گفته منابع، به اين ستون «مجلسالقلاده» نيز مىگفتند، زيرا بزرگان صحابه در كنار آن نشسته و به گفتگو مىپرداختند، و اين بخاطر شرافت كسانى بود كه در آنجا حاضر مىشدند.
- استوانه سرير
ابن زباله و يحيى، در بيان محلّ شب زندهدارى پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كردهاند كه ايشان سريرى (تختى) از چوب خرما داشتند كه كنار ستونى گذاشته و به پهلو روى آن مىخوابيدند و يا اعتكاف مىكردند. امروزه ضريح و ديواره غربى مرقد مطهر پيامبر صلى الله عليه و آله در ميان اين ستون و ستونهاى محرس و وفود قرار دارد و در سمت شرق آن ستون توبه است. نبىّ گرامى صلى الله عليه و آله روزها نيز براى پاسخگويى به پرسشها و مسائل مسلمانان، به آن تكيه مىداد و نيازمندىهاى آنان را برآورده مىساخت. «اسطوانة السّرير» اوّلين ستون از سمت قبله است.
- استوانه قرعه، عايشه، مهاجرين
براى اين ستون، سه نام ياد كردهاند. نام «قرعه» از آنروست كه عايشه نقل كرد كه پيامبر (ص) فرمود، در كنار اين ستون، زمينى است كه اگر مردم اهميت آن را مىشناختند براى نماز خواندن ميان خود قرعه مىانداختند. همچنين نام گذارى آن به «عايشه» از آن روست كه وى اين حديث را روايت كرده وفضيلت آن را گوشزد كرد. پس از آن به دليل اجتماع مهاجران در كنار آن، آن را استوانه «مهاجرين» ناميدند. بيشتر اين نقلها را سمهودى در وفاء الوفاء آورده است.
- استوانه حنانه
پيامبر صلى الله عليه و آله هنگام قرائت خطبه، ابتدا به درختى در سمت غرب محراب تكيه مىدادند و از آن به عنوان منبر استفاده مىكردند. هنگامى كه براى ايشان منبرى ساختند، بر منبر نشستند. گويند در اين هنگام از آن درخت صدايى شبيه به ناله بلند شد كه گويى در فراغ آن حضرت سر داده بود. لذا از آن روز اين درخت را «حَنّانه» ناميدند. به معناى بانگ بچه شترى كه از مادر خود جدا مىشود. آن حضرت دستى بر درخت كشيدند و آرام شد. به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله حفرهاى كنده و آن درخت را دفن كردند. بعدها در توسعه مسجد درخت ياد شده به دست ابىّ بن كعب افتاد و هرگز آن را از خود جدا نكرد. به گفته ابن جبير، تا قرن ششم اين درخت در مسجد بود و مردم آن را مسح و لمس مىكردند. محل اين ستون در غرب محراب است.
- استوانه مُربّعه القبر يا مقام جبرئيل
اين محل بدان جهت به عنوان «مقام جبرئيل» شناخته شده كه ملك مقرّب از آنجا بررسول خدا (ص) وارد مىشد و خدمت آن حضرت مىرسيد. اينجا درِ ورودى خانه حضرت فاطمه زهرا (س) نيز بوده است.
اسطوانة مربعة القبر اكنون در داخل حجره شريفه واقع است و قرنهاست كه قابل دسترسى نيست. اين نقطه، محل تلاقى ديوار غربى حجره به سمت ديوار شمالى حجره است. هنگامى كه دسترسى بدين محل امكان داشت، به عنوان يكى از نقاط بسيار متبرّك، محل عبادت بوده و كسانى كه در جستجوى اماكن متبركه بودند، سخت به اينجا عشق مىورزيدند. براساس برخى روايات، قبر حضرت فاطمه (س) در اين قسمت است.
در فضيلت اين استوانه كه در ضمن، باب خانه حضرت فاطمه (س) نيز بوده، آمده است كه رسول خدا (ص) چهل روز صبحگاهان در كنار اين در مىرفت و خطاب به اهل خانه كه امام على (ع)، حضرت فاطمه (س) و حَسَنَيْن (ع) بودهاند، مىفرمود: «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهْلَ الْبَيت». واين آيه را مىخواند: (… إِنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً). اين روايت در منابع مختلف اهل سنت نقل شده است. (3)
- اسطوانه التهجد
گذشت كه انتهاى ديوار غربى ضريح رسول خدا (ص)، در نقطهاى كه به ديوار شمالى مىرسد، باب خانه فاطمه زهرا (س) و ستون مربعةالقبر يا مقام جبرئيل است. در ادامه ديوار شمالى به سمت شرق، و در انتهاى ديوار شمالى خانه فاطمه زهرا (س)، محراب تهجد قرار دارد. كسى كه در اين محراب بايستد، سمت چپ او باب جبرئيل و سمت راست او مقام جبرييل است.
اين نقطه، در زمان پيامبر، خارج از مسجد بوده و به اين ترتيب روشن مىشود كه حضرت رسول (ص) نماز شب را در اينجا مىخوانده و به همين دليل به محراب تهجّد شهرت يافته است. حضرت فرمودند: إن أفضل صلاة المرء فى بيته إلا المكتوبة؛ بهترين نماز شخص آن است كه در خانه خوانده شود جز نماز واجب. (4)
بر اساس برخى نقلها، رسول خدا (ص) هر شب، وقتى همه مردم به خواب مىرفتند، در پشت خانه على (ع) حصيرى مىانداخت و نماز شب مىخواند. (5)
سعيد بن عبدالله بن فضيل مىگويد: من در حالى كه در اينجا مشغول اقامه نماز بودم، محمدبن حنفيه را ديدم. از من پرسيد: آيا براى اين نقطه فضيلتى مىشناسى؟
گفتم: خير. فرمود: «فالْزِمْها، فإنّها كانَتْ مُصَلّى رَسُول الله (ص) مِنَ الَّليل * در آنجا بنشين، آنجا محلّ نماز شب رسولخدا است.». (6)
مسلمانان در گذر زمان سخت به استوانهاى كه در محل اين محراب بوده و البته نبايد آن را از استوانههاى خود مسجد به حساب آورد، علاقمند بودهاند و تا كنون نيز براى نماز خواندن در پشت محراب تهجّد، اجتماع مىكنند.
- استوانه مُخَلَّقه
استوانهاى است نزديك مصلاى رسول خدا كه بعدها به دليل آن كه مصحف در كنار آن بوده است، به آن «اسطوانه نزديك مصحف» هم گفته مىشد. اما اين كه چرا مخلقه ناميده شد، از آن روست كه خَلوق به معناى عطر است و مُخَلّقه به معناى معطّر، و بعدها به دليل آن كه روى اين ستون عود مىنهادند و بوى آن فضاى مسجد را معطّر مىكرد، به آن مخلقه گفتند. گفتهاند، اين رسم (و طبعا نام هم) از زمان مهدى عباسى و توسط همسر او خيزران باب شد و از آن پس ادامه يافت و در حال حاضر، نامش روى اين ستون نوشته شده است. به روايت بخارى سلمةبن اكوع، صحابى پيامبر (ص) به دليل اعتقادش به تبرّك، هميشه در كنار اين ستون نماز مىگزارد؛ و مىگفت: پيامبر (ص) را در كنار اين ستون، در حال نماز ديده است. مالك بن انس نيز مىگفت: بهترين جاى خواندن نماز نافله اينجاست؛ و البته نماز واجب، بهترين جايش صف اول است. اين روايات در منابع اصلى اهل سنت، باور نسل نخست صحابه را به تبرّك نشان مىدهد.
نوشتهاند كه وقتى قبله تغيير كرد، اين ستون تا چندين روز، در مقابل پيامبر خدا (ص) قرار داشت و در واقع، عَلَم قبله به حساب مىآمد. گويا قسمتى از اين ستون كه در نزديكى محراب قرار دارد، در داخل محراب واقع شده است.
در كنار اين ستون، صندوقى بوده كه يك مصحف در آن نگهدارى مىشده است.
————————–
- وفاء الوفا، ج 2، ص 448
- المغانم المطابه، ص 156، تحقيق النصره، ص 59 .
- در اين باره بنگريد: آية التطهير فى احاديث الفريقين، سيد على موحد ابطحى، قم، مطبعة سيد الشهداء، 1405 ق( دو جلد)؛ آية التطهير فى مصادر الفريقين، سيد مرتضى عسكرى، المجمع العلمى الاسلامى، چاپ اول، تهران، 1377 ش.
- طبقات الكبرى، ج 1، ص 362.
- التعريف، ص 33.
- وفاء الوفا، ج 2، ص 451.