- شرک
مقصود از تربیت، برداشتن موانع و ایجاد زمینههایی مناسب برای تکامل بشر و شکوفایی استعدادهای درونی انسان و رساندن وی به کمال است تا چیزی شود که لایق آن است، ولی شرک مانع رسیدن انسان به کمال میشود.
از موجودات این جهان، انسان بیشترین استعداد را برای رسیدن به کمال دارد.
کمال انسان، بندگی خداست و از نظر روحی و معنوی، رسیدن به حدی که جز او کسی را در عالم مؤثر نداند و سرا پا خدایی شود و این نهایت کمال انسان است.
وقتی انسان در قلب خود گرایش و تمایل به غیر خدا داشته باشد، نمیتواند رفتار و اعمال خود را بر اساس احکام خدا و اخلاق اسلامی و مطابق معیارهای دینی استوار نماید.
عمل انسان، بازتاب اندیشه و افکار درونی اوست. پس عمل تربیت کسی که از نظر فکری مشرک باشد، غیرخدایی خواهد بود، چنانچه قرآن کریم شرط لقاء الله را عمل صالح و شریک قرار ندادن برای خدا معرفی نموده، میفرماید:
«… پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچکس را در عبادت پروردگارش شریک نکند!» (1)
قرآن کریم شرک در عبادت را مانع رسیدن انسان به خدا معرفی کرده است، یعنی انسان وقتی لیاقت تقرب الی الله پیدا میکند و رنگ خدایی به خود میگیرد که عمل صالح انجام داده باشد و در عبادات کسی را شریک خدا قرار ندهد. داشتن اخلاص در عمل و انجام عمل نیکو، نوعی تربیت دینی است. پس یکی از موانع تربیت دینی، شرک میباشد.
نخستین نکته تربیتی لقمان حکیم به فرزندش، نهی از شرک به خدای یکتا و سفارش به توحید است؛ لقمان خطاب به فرزندش میگوید:
«فرزندم، برای خداوند شریک قرار مده، زیرا شرک ظلم بسیار بزرگی است.» (2)
لقمان میخواهد فرزندش از ابتدای زندگی یکتاپرست و متدین پرورش یابد و استعدادهای درونی و خداجوی او را شکوفا سازد. وی به فرزندش سفارش میکند که به خدا شرک نورزد و برای او شریکی قرار ندهد.
———————
1- «… فَمَنْ کَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَ لاَ يُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»؛ سوره كهف، آیه 110.
2- «… يَا بُنَيَّ لاَ تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ«؛ سوره لقمان، آیه 13.