• شرک

شرک از جمله رذائل اخلاقی اعتقادی است و در قرآن کریم از آن به عنوان «ظلم عظیم» یاد شده است. اوّلین کسی که مرتکب این خطیئه بزرگ گردید، ابلیس بود که حاضر به پذیرش ربوییّت تشریعی (سرپرستی و فرمانروایی) خداوند نگردید و در مقابل امر او ایستادگی کرد و در نهایت به همین سبب از درگاه الهی رانده شد. ملاحظه آنچه بر ابلیس گذشت و عبرت­آموزی از سرنوشت وی می­تواند بازدارندۀ انسان از ابتلا به این گناه بزرگ باشد.

خداوند در قرآن کریم شرک را گناهی نابخشودنی و از اکبر کبائر معرفی کرده است:

«إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا * خداوند هرگز شرک را نمی بخشد و کم­تر از آن را برای هر کسی که بخواهد می­بخشد و آن کس که برای خدا شریکی قرار دهد مرتکب بزرگ­ترین گناه شده است. سوره نساء آیه 48».

به راستی ظلمی از این بالاتر نمی­شود که انسان اجسام بی­ارزش و یا انسانی را همتایی وجود نامحدودی قرار دهد که در جهان هستی حکومت می­کند. این کار از سه جهت ظلم محسوب می شود؛ ظلم نسبت به پروردگار از آن­جهت که شریکی بر او قائل شده و ظلم بر خویشتن از آن روی که شخصیت و ارزش وجود خود را تا سرحد پرستش یک قطعه سنگ و چوب پائین آورده و ظلم به اجتماع که بر اثر شرک گرفتار تفرقه و پراکندگی و دور شدن از روح وحدت و یگانگی شده است.

قرآن کریم مرجع همه اوصاف رذیله را شرک و مبدأ همه اوصاف فاضله را ایمان به خدا و توحید خالص می­داند به این معنا که منشأ و سرچشمه بسیاری از گناهانی که در قرآن و روایات به آنها اشاره شده است از جلمه غرور، ریا، عجب و تکبر به هواپرستی منتهی می­شود و هواپرستی در حقیقت شرک ربوبی است.

  • تعریف لغوی و اصطلاحی شرک

یکی از رذیلت‌های اخلاقی بشر، شرک است که از مصداق‌های بارز جهل و نادانی است.

«شرک»، در لغت به معنای نصیب قرار دادن و درهم آمیخته شدن دو شریک است و در اصطلاح قرآنی، شریک و مثل و مانند قراردادن برای خداوند متعال است.

بنابراین مشرک کسی است که برای غیر خداوند، نقش مستقل در عالم وجود قائل باشد.

  • اقسام شرک

1ـ شرک در آفرینش

برخی از ملل، خدا را ذات بی مثل و مانند می­دانستند و او را به عنوان یگانه اصل جهان می شناختند. اما برخی مخلوقات را با او در خالقیت شریک می­شمردند مثلا می­گفتند خداوند مسئول خلقت شرور نیست، شرور آفریده‌ي برخی مخلوقات دیگر است.

به طور مثال گروهی از زردتشتیان نیز که قائل به اهورا و اهریمن شدند، اولی را خالق خیر و هستی و دومی را آفریننده‌ي شر و نیستی می­دانند.

این گونه شرک که در خالقیت و فاعلیت است، از نظر اسلام غیر قابل قبول است زیرا بر اساس برهان و دلایل قاطع، بدون شک نظام واحدی در جهان جاری است، برنامه­هایش با هم منطبق و اجزایش متناسب است. بنابراین اگر دو خالق در عالم وجود داشت باید برنامه هایشان با هم تداخل می­کرد.

خداوند متعال در سوره انبیاء، آیه 22 می­فرماید: «لَوْ كَانَ فِيهِمَا آَلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا * اگر در آسمان و زمین جز الله خدایان دیگری بود (نظام جهان به هم می­خورد و) فاسد می­شد». بنابراین هماهنگی قوانین و نظامات آفرینش از این حکایت می­کند که از مبداء واحدی سرچشمه گرفته است؛ چرا که اگر مبداء متعدد بود هماهنگی وجود نداشت. پس مجموعه جهان هستی آفریده‌ي یک خداست و بهترین نشانه‌ي آن هماهنگی این نظام است.

بنابراین هر گروهی که اعتقاد به استقلال در تأثیر موجودی غیر خداوند در هستی داشته باشد یعنی به غیر از خدا، معبود یا معبودهای دیگری را آفریدگار قلمداد کرده است.

2ـ شرک در ربوبیت تشریعی

اولین موجودی که دچار شرک در ربوبیت تشریعی الهی شد، «ابلیس» بود. ابلیس از جملۀ جنیان است و هزاران سال پیش از خلقت آدم در صف ملائکه به عبادت خدا مشغول بود، تا آنجا که ملائکه او را از جنس خودشان می­پنداشتند. اما در نهایت دچار شرک در ربوبیتِ تشریعی الهی، که یکی از اقسام ربوبیت الهی می­باشد، شد و پرچم طغیان و سرپیچی از فرمان خداوند را برافراشت و همین ابتلاء به شرک باعث استکبار ورزی وی شد.

ابلیس هم ایمان به خدا داشت، هم ایمان به معاد و هم ایمان به قیامت. الله را نیز به عنوان آفریدگار خود قبول داشت چون خود ابلیس به خدا گفت: «خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ * تو مرا از آتش آفریدی. سوره اعراف آیه 12».

اما هنگامی که خداوند متعال دستور داد: «اسْجُدُوا لِآَدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى و اَسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ * سجده کنید برای آدم، پس همه ملائکه سجده کردند جز ابلیس که سرباز زد و استکبار ورزید و (به خاطر تکبرش) از کافرین شد. سوره یوسف آیه 24». از فرمان خداوند متعال سرپیچی کرد و همین شرک در ربوبیت تشریعی الهی باعث شد که جزء کافران بشمار بیاید.

در تاریخ بشر و تاریخ ادیان و مذاهب، شرک از نوع دوّم یعنی شرک در ربوّبیت تشریعی الهی نمود بیشتری دارد و بیشتر انسان­ها از شرک نوع اول منزه­اند با این حال بارزترین شرک در اقوام پیشین شرک در عبادت است که در ادامه به آن می­پردازیم.

3ـ شرک در عبادت:

رایج­ترین شرک در اقوام، ملل، ادیان و مذاهب در تاریخ بشر «شرک عبادی» است. برخی از ملل، در مقام پرستش، چوب یا سنگ یا فلز یا حیوان یا ستاره یا خورشید یا درخت یا دریا را می­پرستیده­اند.

آیات فراوانی در مورد این شرک در قرآن وجود دارد، اما در اینجا تنها به چند مورد بسنده می­کنیم:

1ـ «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اُعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ * ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید. سوره نحل آیه 36».

2ـ «لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لَا لِلْقَمَرِ وَ اسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ * برای خورشید و ماه سجده نکنید برای خدایی که آفریننده‌ي آنهاست، سجده کنید. سوره فصلت آیه 37».

3- «وَقَالَ اللَّـهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَاهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ * و خدای یکتا فرموده که به راه شرک و دو خدایی نروید، که خدا یکی است پس تنها از من بترسید. سوره فرقان آیه 43».

پس بر این اساس اگر کسی در برابر یکی از شخصیت­های برتر و مقرب، با اعتقاد به «خالقیت و استقلال در تدبیر» خضوع و خشوع کند عبادت غیر خدا محسوب می­شود و آلوده به شرک عبادی شده است.

  • پیامدهای شرک

شرک پیامدهای سوء فراوانی را در عرصه­های مختلف عقیدتی، روحی، اخلاقی و عملی از خود بر جای گذارده است و جوامع بشری را به انحطاط کشانده است که اینک به برخی از آنها اشاره می­کنیم.

دوری از هدف خلقت

هدف از آفرینش جهان، معرفت خداست. پس هر کس که خدا را به درستی شناخت و خدا را منشأ و مبدأ خلقت جهان هستی دانست، مشرک نمی­شود، اما افراد کمی به درستی به شناخت خدا می­رسند و به عظمت خداوند پی می­برند و از همه اقسام شرک دور می شوند.

قرآن کریم در مورد شرک آورندگان می­فرماید: «مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ * مثل کسانی که غیر از خدا را سپرست خود بر می­گزینند، مثل عنکبوت است که خانه­ای برای خود انتخاب کرده در حالی که سست­ترین خانه­ها خانه عنکبوت است، اگر می­دانستند. سوره عنکبوت آیه 41».

پس شرک­آورندگان در خانه­ای پناه برده­اند که فقط چند تار است. نه سقفی دارد و نه دیواری و با یک باد از بین می­رود. پناهگاه شرک، سست­ترین پناهگاه است و به این خاطر به خانه عنکبوت مثال زده شده چون از بین حیوانات خانه عنکبوت سست­ترین خانه است که با کوچک­ترین حرکتی از هم جدا می­شود و سرانجام نابودی و فساد به سراغ پناه­آورندگان شرک می­آید.

نابودی اعمال

از پیامدهای شرک به خداوند متعال نابودی اعمال است که از این آیه قرآنی استفاده می­شود: «وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ * و اگر آنان مشرک شوند اعمال آن­ها را نابود می سازد. سوره انعام آیه 88».

هم چنان که آتش هیزم را می­بلعد، شرک هم اعمال نیک انسان را نابود می­کند. زیرا شرط قبولی اعمال، اخلاص و برای خدا بودن است و اگر برای غیر خدا باشد باید همان غیر خدا پاداش دهنده باشد و همه میدانیم که غیر خدا نیازمند و محتاج خداست و استقلالی از خود ندارد.

3- پذیرا شدن ولایت شیطان:

خطرناک­ترین پیامد شرک، داخل شدن در ولایت شیطان است.

در مورد پیروی نکردن از شیطان آیات فراوانی در قرآن وجود دارد. از آن جمله آیه­ای که حضرت ابراهیم (ع) به پدرش (به نقل صحیح عمویش) آذر هشدار می­دهد که عبادت بت­ها را انجام ندهد و در ادامه به وی چنین هشدار می­دهد: «يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا * ای پدر من از این می­ترسم که از سوی خداوند رحمان عذابی به تو برسد و در نتیجه از دوستان شیطان باشی. سوره مریم آیه 45».

لذا پرستش بت­ها و شرک به پروردگار باعث می­شود انسان ولایت شیطان را بپذیرد. بر این اساس خداوند در سوره مجادله آیه 19 در مورد سرنوشت برخی انسان­ها می­فرماید: «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ * شیطان بر آنان مسلط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده، آنها حزب شیطانند! بدانید حزب شیطان زیانکارند».

شیطان منحرف کننده آدمی است و قسم خورده است تا روز قیامت انسان­ها را به پیروی از راه باطل وسوسه کند و بر بار گناهان ایشان بیافزاید، اما انسان­های پاک و با ایمان فقط از وسوسه­های شیطان در امان هستند، آنها هستند که به شیطان اجازه نمی­دهند تا در وجودشان لانه کند و آنها را به انحراف بکشاند.

این بخش را با حدیثی از پیامبر (ص) به اتمام می­رسانیم: که فرمودند:

«مبادا لحظه­ای به خدا شرک ورزی حتی اگر ارّه شوی یا تکه تکه­ات کنند یا به دارت آویزند و یا به آتش سوزانند». (1)

  • درمان و معالجه شرک

بهتر است انسان در مورد توحید مطالعه داشته باشد و یاد بگیرد که در فکر و عمل بر استوانه توکل و یقین تکیه زند و هر کاری می‌کند، مؤثر واقعی را خدا بداند و هر نوع شرک آشکار یا مخفی را در اعتقادات و اعمال خود از بین ببرد و به استغفار زبانی و قلبی بپردازد.

به طور کلی موارد زیر برای درمان شرک مفید است:

1- آشنایی با استدلالات توحیدی

2- آشنایی با علم کلام

3- مراجعه به قرآن و روایات در باب توحید و شرک

4- دقت در مفاسد شرک جهت دوری از آن (مفاسد شرک: حبط و نابودی اعمال، جاودانگی ابدی در آتش جهنم، نجس بودن، اضطراب و نگرانی درونی دائمی، بزرگترین گناه کبیره بودن شرک، منشأ و ریشه بودن شرک برای بسیاری از مفاسد اخلاقی دیگر، ریشه بودن برای بسیاری از محرومیت‌های معنوی)

5- مبارزه با ریشه‌های شرک

6- مجالست با اهل توحید و اولیاء الهی

7- شرکت در محافل دینی و پایگاه‌های توحید مخصوصاً حج

8- تمرین اخلاص و خدامحوری

9- شناخت خدا و صفات الهی

10- دقت در وظایف ایمانی مؤمن

11- مطالعه زندگی اولیاء خدا

12- توجه به نماز

13- تأسی به پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏واله خاندان نبوت

14- گفتن ذکر «لاحول و لا قوة الّا بالله» و دقت در معنای آن

15- صدقه دادن

16- هر روز یک کار برای رضای خدا انجام دادن

17- نگفتن کارهای خیر انجام گرفته به دیگران

18- تدبر در دعاهایی مانند دعای جوشن کبیر و دعای عرفه سیدالشهدا که مشتمل بر توحید افعالی و شئون الهی و مراسم بندگی است.

  • نتیجه:

بندگی خداوند و قرار ندادن شریک برای او بالاترین حقّ خداوند بر بندگان و مهمترین امریست که خداوند از مؤمنان طلب کرده است. خداوند که به تنهایی و بدون کمک جستن از دیگری ما را آفریده است و خود او نیز امر دنیا و امر آخرت ما را کفایت می­کند شایسته نیست تا مورد شرک قرار گیرد و به همین خاطر از شرک در قرآن به «ظلم عظیم» یاد شده است؛ چرا که زیر پا گذاشتن و پایمال کردن یکی از حقوق الهی است که در حقیقت به ظلم به خویشتن باز می­گردد.

خداوند متعال در قرآن به ما انسان­ها دستور یکتاپرستی می­دهد و از شرک­ورزی در تمام صور و اشکالش نهی می­کند. چه شرک در خالقیت و چه شرک در تشریع و عبودیت.

بنابراین در اسلام هر­گونه هوا پرستی، مقام پرستی، پول پرستی و شخص پرستی و به طور کلی هر آنچه انسان را از یاد خدا غافل می­کند، نوعی شرک معرّفی شده است.

شرک­ورزی پیامدهای بسیار زیانباری را به همراه دارد که از جمله مهم­ترین آنها نابودی اعمال و در آمدن در قلمرو ولایت شیطان است.

————————-

(1) میزان الحکمه، ج 6، ص 2719.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا