- شرافت و تعالی علم اخلاق
وجود انسان در جسم و آثار جسمانی او خلاصه نمیشود بلکه استعدادها و تواناییهای او بسیار گستردهتر و متنوعتر از تواناییها و استعدادهای جسم است. موجودی که میفهمد، میاندیشد، محبت و نفرت میورزد، حسادت و خیرخواهی میکند، خشم و بردباری دارد، میبخشد یا دشمنی میکند، قانع یا حریص میشود، متکبر یا متواضع میگردد، جسم انسان نیست؛ چرا که ما جسم را میبینیم که در پی حادثهای به جمادی تبدیل میشود که هیچ از او برنمیآید و جز فضا اشغال کردن، هیچ اثری ندارد؛ بنابراین وجود انسان علاوه بر این جسم دارای بعدی دیگر است که تمامی این آثار و تواناییها از آن اوست.
این بُعد نادیدنی وجود انسان، در فرهنگ اسلامی، روح انسان نامیده میشود. پس انسان موجودی دو بعدی است.
موضوع علم اخلاق، نفس انسان است. نفس انسان، شریفترین و ارزشمندترین مخلوقات الهی و برترین موجود عالم آفرینش است؛ چرا که خداوند متعال او را به خود نسبت داده، میفرماید:
«وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِى* و از روح خويش در آن دميدم. سوره ص، آیه 72».
روح آدمی چنان منزلت رفیعی دارد که خالق متعال عالم برای آفرینش آن به خود، آفرین گفته است:
«وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَنَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ * ثمُ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فىِ قَرَارٍ مَّكِينٍ * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَمًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الخَالِقِينَ * و ما انسان را از عصارهاى از گِل آفريديم. سپس او را نطفهاى در قرارگاه مطمئن [رحم] قرار داديم. سپس نطفه را به صورت علقه [خون بسته]، و علقه را به صورت مضغه [چيزى شبيه گوشت جويده شده]، و مضغه را به صورت استخوانهايى درآورديم و بر استخوانها گوشت پوشانديم سپس آن را آفرينش تازهاى داديم پس بزرگ است خدايى كه بهترين آفرينندگان است!. سوره مؤمنون آیات 12-14».
روح انسان، از حیث گستره وجودی از پایینترین مراتب وجود یعنی افق حیوانیت حرکت میکند و مرحله به مرحله تا قرب الهی پیش میرود.
این فضیلتی است که تنها روح آدمی به آن آراسته شده است. جز انسان هیچ موجودی را در عالم آفرینش نمیشناسیم که این فضیلت را کسب کرده باشد و هم از این روست که او را برترین مخلوقات خدا مینامیم.
هدف علم اخلاق رساندن روح آدمی به برترین قلههای کمال است. این هدف، ارزشمندترین هدفی است که میتوان از یک دانش انتظار داشت؛ بنابراین میتوان گفت که علم اخلاق چون از حیث موضوع با اشرف مخلوقات خدا سروکار دارد تا او را از پستی حیوانیت به کمال انسانیت برساند ارزشمندترین دانش بشری است.
حیات حقیقی انسان در گرو تهذیب اخلاق است بنابراین به خوبی آشکار میگردد که تهذیب و تزکیه نفس از شریفترین علوم و سودمندترین آنان است؛ زیرا شرافت و سودمندی هر علمی به شرافت موضوع یا انگیزه آن است. به عنوان مثال علم پزشکی بر علم دبّاغی شرافت دارد؛ زیرا موضوع اول در ارتباط با بدن انسان است و حال آنکه موضوع دوم پوست حیوانات است. همچنین علم اخلاق بر علم پزشکی فضیلت دارد؛ زیرا در اولی موضوع جان و روان انسان است در دومی بدن و کالبد فانی مطرح است.
علم اخلاق سبب میشود که آدمی به عالیترین مدارج انسانی برسد و حال آنکه سایر علوم، موضوعی محدود و مشخص دارند.
بنابراین علم اخلاق از آن جهت اهمیت فراوان دارد که موضوع این علم، والاترین ابعاد وجودی اشرف مخلوقات یعنی انسان است.