• شناخت حدیث صحیح

هم زمان با حیات پیامبر (ص) به ویژه در دوران مدینه، اشتیاق مردم بر شنیدن علوم پیامبر (ص) افزایش یافته بود.

در این بین کسانی خواسته یا ناخواسته گفتار ایشان را تحریف می­کردند و یا گفتاری را که از ایشان نبود را به آن بزرگوار نسبت می­دادند.

آنچنان که بنا به نقل امیر المؤمنین علی (ع) خود در این مورد هشدار می­دادند. ایشان می­فرمایند:

«زیاده بر من دروغ می­بندند، هر کس دانسته دروغی را بر من نسبت دهد، جایگاهش از آتش پر خواهد شد.» (1)

بعد از رحلت پیامبر (ص) و نادیده گرفتن سفارش ایشان و نیز باز داشتن خلفا از نوشتن احادیث، راه برای جعل کردن و ساختن احادیث دروغین، تحریف شده، نقل به معنا و آفات دیگر باز شد و ضربات جبران ناپذیری بر میراث حدیثی وارد ساخت.

و نیز دشمنان قسم خورده اسلام، در رأس آنان یهودیان که از مواجه مستقیم با اسلام چیزی به دست نیاورده بودند، با پنهان شدن در پشت پرده­ی نفاق، احادیث خرافی در قالب قصه­های انبیاء که مشهور به اسرائیلیات است را وارد میراث روایی مسلمانان کردند.

لذا شناخت صحیح احادیث که بعد از قرآن مهمترین منبع برای استخراج احکام و قوانین دین اسلام است، ایجاب می­کند ملاک و معیار­های شناخت احادیث صحیحی را بشناسیم تا از گزند انحرافات در امان باشیم.

  • موارد قابل بررسی در شناخت حدیث صحیح

حدیث رکن مهم آموزه­های دینی است که از دو قسمت تشکیل شده است: سند و متن.

محققان و حدیث پژوهان در بررسی و ارزیابی روایات تاریخی دو شیوه در پیش رو دارند: بررسی خارجی: که همان بررسی سند و ارزیابی کیفیّت سند و چگونگی حال راویانِ ذکر شده در سند، از لحاظ مورد اطمینان بودن، عدالت و نیز اتصال سند به معصوم (ع) است.

این قسمت از بررسی حدیث را علم رجال عهدار است و به شایستگی نیز از عهده­ی آن برآمده است.

و در بررسی داخلی حدیث، یعنی بررسی و ارزیابی کلمات و جملات، به بررسی و ارزیابی متن و نص حدیث فارغ از سند آن، پرداخته می­شود؛ زیرا چه بسا روایاتی از نظر سند صحیح و قابل اطمینان باشند ولی از نظر متن خالی از خلل و اشکال نباشد.

در ادامه به علومی که در مورد سند و متن احادیث می پردازند اشاره می­کنیم:

  • بررسی حدیث در علم رجال

علم رجال علمی است که به شناسایی راویان حدیث، احوال آنان و خصوصیاتی که تأثیر در رد و یا قبول سخنانشان دارد می پردازد.

تردیدی نیست که محور اصلی بررسی حدیث در این علم بحث راویان و یا به عبارت دیگر بحث سند حدیث است.

  • بررسی احادیث در علم درایة

بعد از علم رجال که نقشی بسیار مهم در تشخیص روایات صحیح از ناصحیح دارد، شاخه­ای دیگر در علوم حدیث به وجود آمد با نام درایه الحدیث که باعث تحولی بزرگ در بررسی و ارزیابی حدیث گردید.

علم درایه علمی است که سند کلی حدیث، متن آن، چگونگی دریافت حدیث از طرف راوی و نیز به چگونگی نقل آن می­پردازد.

علت ابداع علم رجال و علم درایة فاصله گرفتن از زمان معصومین (ع) و از بین رفتن بسیاری از قرائن که دلیلی بر صحیح بودن احادیث بودند و نیز صدور برخی احادیث از روی تقیّه و اضطرار و ورود شماری از احادیث جعلی و ساختگی به منابع روایی می­باشد تا با توجه به ملاک و روش هایی خاص و علمی، به شناخت احادیث صحیح از ناصحیح پرداخته شود تا بهره برداری از سنّت به عنوان دومین منبع معارف اسلام امکان پذیر گردد.

  •  ارتباط متن و سند حدیث

در ابتدای امر چنین به نظر می­رسد که بررسی سند و متن احادیث، دو مقوله­ی جدا از هم و بدون ارتباط و پیوستگی هستند و هر کدام باید در جای خویش و جدا از هم مورد بررسی قرار گیرد. امّا قدری دقّت نظر این امر را نمایان می­سازد که نقد سند و متن نه تنها از هم جدا نیستد، بلکه ارتباط تنگاتنگ آنها، بررسی هر دو را لازم و ضروری ساخته است و این حقیقت از نگاه تیز بین رجالیّون شیعه به دور نبوده است.

بررسی خارجی یا همان بررسی سندی حدیث، در علم رجال ارتباط محکم و نزدیکی با بررسی متن آن حدیث دارد، زیرا اثبات عدالت و مورد اطمینان بودن راویان، بهترین دلیل برای اطمینان پیدا کردن از صحت متن روایت است و به عکس اگر راوی مورد اطمینان نباشد و دروغگو معرفی شده باشد دلیلی روشن برای کذب و بی ارزش بودن متن روایت است.

و این مقوله، یعنی ارتباط متن و سند روایت، گاهی به عکس نیز اتفاق می­افتد؛ بدین صورت که گاهی دانشمندان علم رجال با دقت نظر در متن روایتهای صادر شده از یک راوی و مقایسه­ی آن با قرآن و دیگر احادیث مشهور به این نکته پی می­برند که این راوی چگونه شخصیتی داشته، آیا مورد اطمینان است یا نه.

در اینجا مسئله­ی مهمی که باید بیان شود این است که از نگاه حدیث شناسان ضعف سند الزاماً موجب ضعف متن حدیث نیست، همچنانکه به طور قطع نمی­شود گفت هر حدیثی که از سند محکمی برخوردار است از متن صحیحی نیز برخوردار است.

  • دلایل ورود احادیث دروغین به منابع حدیثی

هم زمان با حیات پیامبر (ص) به ویژه در دوران ده ساله­ی مدینه که اشتیاق مردم بر شنیدن و فراگیری علوم و هدایت آن انسان والا مقام افزایش یافته بود. کسانی خواسته یا ناخواسته گفتار او را تحریف می­کردند و یا گفتاری را که از ایشان نبود را به آن بزرگوار نسبت می­دادند.

بعد از رحلت پیامبر (ص) و نادیده گرفتن سفارش ایشان و نیز باز داشتن خلفا از نوشتن احادیث، راه را برای جعل کردن و ساختن احادیث دروغین، تحریف شده، نقل به معنا و آفات دیگر باز شد و ضربات جبران ناپذیری بر میراث حدیثی وارد ساخت.

امّا در این میان، حضرت علی و اهل بیت علیهم السلام و کسانی که به راستی حرمت ثقلین، قرآن و اهل بیت پیامبر (ص) را نگاه داشتند، به نهی حکومت مبنی بر عدم نوشتن احادیث پیامبر (ص) اعتنا نکرده و به نگارش و جمع آوری تعالیم و سنّت شریف رسول اسلام (ص) ادامه دادند و آثاری ارزنده و ارزشمند برای آیندگان بر جای نهادند و این امتیازی در خور برای حدیث شیعه است.

البته فاصله گرفتن از عصر پیامبر (ص) و حرکت زمامداران در مسیری خلاف سنّت ایشان و ورود مردمی به اسلام که از نزدیک با گفتار و کردار پیامبر (ص) آشنا نبودند و نیز رقابت­های سیاسی، مذهبی، فرقه­ای، قومی، قبیله­ای، به عنوان عواملی دیگر در گسترش احادیث ساختگی می­توان اشاره کرد.

  • خصوصیات حدیث جعلی و دروغ

عموم محدثان شیعه و سنّی برای تشخیص حدیث صحیح از نا صحیح، علاوه بر ارزیابی سند و شناسایی راویان دروغگو، به بررسی متن و کلمات و جملات آن حدیث نیز می­پردازند؛ و اگر نشانه­ها و ویژگی­های خاصی را که بیان خواهد شد، در متن حدیث بیابند احتمال بر جعلی و دروغ بودن حدیث می­دهند که مهترین این قرینه ها عبارتند از:

  1. رکیک و زشت بودن الفاظ و یا فساد معانی حدیث، به گونه­ای که با شأن و منزلت معصوم (ع) ناسازگار باشد.
  2. مخالفت صریح متن و مضمون حدیث با قرآن یا سنّت متواتر و مشهور نبی مکرم اسلام (ص).
  3. مخالفت متن حدیث با حقایق مسلّم تاریخی در عصر معصوم (ع).
  4. موافقت متن حدیث با مذاهب راوی، در صورتی که از افراد منحرف و یا غلو کننده در حق معصومین (ع) باشد.
  5. مخالفت معنا و مفهوم حدیث با بدیهیّات عقلی.
  6. مخالفت حدیث با ضروریات دین.
  7. مخالفت حدیث با آنچه که تمام مسلمانان و یا شیعه آن را پذیرفته است.

  • ملاک روایت صحیح از نگاه معصومین (ع)

پيامبر گرامي اسلام (ص) می­فرمایند: «پس از من احاديث زيادي از من براي شما نقل مي‌شود آنچه را كه با قرآن موافق بود بگيريد و آنچه را كه موافق نبود رها كنيد». این حدیث، معياري است كه حضرت (ص) براي شناخت حديث درست از نادرست، به ما داده‌اند.

لذا با توجه به اینکه ائمه (ع) ادامه دهنده­ی راه نبی مکرم اسلام (ص) هستند، ما در روايات فراواني می­بینیم که معيار سنجش حديث درست از نادرست را عرضه بر قرآن دانسته­اند و براي قرآن نسبت به سنّت نقشي هدايت‌گر و كنترل كننده قائل شده اند.

در روايات آمده است كه سخن مخالف با قرآن كريم از ما نيست؛ يا در مقام تعارض و مخالفت دو یا چند روايات، ترجيحِ قبول یکی از آنها موافقت با قرآن است.

حضرت رسول اكرم (ص) در روايتي مي‌فرمايند: «پس آنچه موافق قرآن است را اخذ كنيد و آنچه مخالف قرآن است را ترك نمایید». (2) و باز رسول اكرم (ص) مي‌فرمايند: «اي مردم آنچه از جانب من به شما رسيد و موافق قرآن بود آن را من گفته‌ام و آنچه به شما رسيد و مخالف قرآن بود من نگفته‌ام.» (3)

حاصل آن که قرآن كريم در حجيّت و اعتبار سنجی روايات نقش تعيين كننده­ای دارد و موافقت حديث با قرآن، معيار حجيت و صحّت آن حديث است.

  • فهم متن روایت

محدثان اسلامی، اعم از شیعه و سنّی، بعد از طی مراحل مختلف، أعم از جمع آوری و تدوین حدیث که در نهایت به پدید آمدن کُتُب جامع حدیثی در شیعه و سنّی انجامید، گام­های بلند دیگری در پالایش و جداسازی حدیث صحیح از ناصحیح برداشتند که این کار عظیم به کمک دو علم رجال و درایة صورت پذیرفت.

محدثان در آخرین گام به شرح، توضیح و تبیین متون احادیث پرداختند و بدین گونه علم دیگری به علوم حدیث افزوده شد که با توجه به خصوصیات خاص خود، فقه الحدیث نامگذاری گردید.

فقه در لغت به معنای فهم و درک عمیق و دقیق است و فقه الحدیث را اصطلاحاً علمی گویند که توضیح و تبیین متون و محتوای احادیث و روایات را عهده دار است؛ به عبارت دیگر رسالت و وظیفه ی این علم، پرداختن تام و تمام به متن حدیث و ارزیابی تمام عیار آن است.

فقه الحدیث خود به بخش­ها و شاخ­های متعددی تقسیم می­گردد که در این جا به مهترین آنها اشاره می شود:

  1. شرح متن حدیث:

یعنی تبیین و توضیح احادیث و روشن کردن نکات مشکل در حدیث.

  1. شناخت الفاظ غریب و تبیین مضامین مشکل حدیث:

به توضیح و تبیین الفاظ و کلمات کم کاربرد و نامفهومی که در حدیث به کار رفته است می پردازد.

  1. شناخت حدیث محکم و متشابه:

حدیثی که یک معنا از آن برداشت می شود را حدیث محکم گویند و حدیثی که چندین معنا از آن قابل برداشت باشد را متشابه گویند. برای صحیح معنا کردن احادیث متشابه به دلیل چند وجهی بودنشان باید معانی آنها را با احادیث محکم سنجید. لذا برای درک صحیح احادیث یکی از کارهای،‌ تشخیص احادیث محکم و متشابه است.

  1. شناختن علّت بیان شدن یک حدیث.
  2. شناختن احادیثی که ظاهراً با همدیگر از احاظ معنایی سازگاری ندارند و قابل جمع با هم نیستند.

مراحل بررسی متن یک حدیث

اندیشوران شیعی، در عرصه­ی علوم و معارف اسلامی، از دیرباز تا کنون، با درک جایگاه ویژه و حساس سنّت به تحلیل و ارزیابی عالمانه­ی آن پرداخته­اند و با بهر­گیری از رهنمود­های قرآن کریم و اولیاء دین موازین عقلی و روش های بررسی حدیث را تبیین نموده­اند.

تحقیقات گسترده در زمینه­ی بررسی و ارزیابی سند و راویان روایت، نه تنها این عالمان را از پرداختن به متن و محتوای احادیث غافل نکرده بلکه ژرف­نگری آنان را در این زمینه بیشتر کرده و تضمین کننده­ی بهتری برای پذیرش روایات معصومین (ع)‌ در تمام عرصه­های علوم اسلامی أعم از تفسیر، فقه، کلام، تاریخ، اخلاق و.. است.

اینک به روش چگونگی برخورد و ارزیابی متن حدیث خواهیم پرداخت. تا در شناخت حدیث صحیح دچار لغزش نشویم.

بررسی همه جانبه­ی متون روایات، مجموعاً در پنج مرحله انجام می­گیرد:

  1. بررسی و تحقیق در اصل صدور حدیث:

این بخش بیشتر به بررسی سند و میزان اطمینان راویان می­پردازد که علم رجال عهده دار آن است.

در این مرحله باید دید آیا این حدیث واقعاً از سوی معصوم (ع) صادر شده است.

  1. کشف جهت صدور:

در این قسمت بعد از اینکه ثابت شد این حدیث از طرف معصوم (ع) صادر شده، به این موضوع پرداخته خواهد شد که به چه جهتی این حدیث صادر و بیان شده است؟

آیا معصوم در مقام تبیین حکمی از احکام الهی بوده، یا در مقام بیان حکم جدید بوده و یا در مقام تقیّه چنین بیانی داشته اند.

  1. کشف مورد صدور حدیث:

در این مرحله نیز بعد از اطمینان از اینکه این حدیث از سوی معصوم صادر شده، با توجه به عوامل سه گانه­ی، زمان، مکان و جَوّی که در آن این حدیث صادر شده، حدیث را مورد بررسی قرار می دهند.

  1. بررسی و کشف دلالت حدیث:

در گام بعدی بعد از تعیین نوع حدیث، أعم از عقیدتی، احکام، اخلاق، تاریخی و … باید به بررسی وقوع تحریف در متن روایت پرداخته شود.

در صورتی که وجود تحریف ثابت شود، نوع تحریف و دلیل آن نیز بررسی شود.

  1. شرح و معنای مراد از آن حدیث:

 که این کار با ابزارهایی از قبیل اسلوب ادبی، اصول فقه، موازین منطقی و … انجام خواهد گرفت.

  • شرایط و شیوه های دریافت حدیث

مقصود از شرایط دریافت حدیث: شرایطی است که یک راویِ حدیث باید داشته باشد تا بتواند حدیث را از کسی که از او نقل حدیث می­کند دریافت نماید؛ و با داشتن این شرایط است که محدثان می­پذیرند که فرد حدیث را می­توانسته دریافت کرده در حافظه اش نگه دارد.

و مراد از شیوه­های دریافت حدیث راههایی است که یک راوی می­تواند از آن طریق حدیث را از کسی  نقل کند؛ یعنی بیان راههایی که می تواند حدیث از آن طریق به راوی برسد.

  • الف) شرایط دریافت حدیث

مقصود از شرایط دریافت حدیث: شرایطی است که یک راویِ حدیث باید داشته باشد تا بتواند حدیث را از کسی که از او نقل حدیث می­کند دریافت نماید؛ و با داشتن این شرایط است که محدثان می­پذیرند که فرد حدیث را می­توانسته دریافت کرده در حافظه­اش نگه دارد؛ که عبارتند از:

1) عقل؛ یعنی راوی باید عاقل باشد؛ و 2) تمییز؛ یعنی راوی در سِنی باشد که بتواند خوب را از بد تشخیص دهد.

امّا باید دانست زمانی روایت از کسی پذیرفته می­شود که دارای شرائط خاص دیگری چون مسلمان بودن، مؤمن بودن، بالغ بودن و عدالت داشتن نیز باشد؛ و این دو شرط فقط بیانگر آن است که راوی قدرت داشته که این حدیث را بفهمد و حفظ کند.

  • ب) شیوه­های دریافت حدیث

مراد از شیوه­های دریافت حدیث، راههایی است که یک راوی می­تواند از آن طریق، حدیث را از کسی دریافت کرده باشد؛ یعنی راههایی که راوی به حدیث می­رسد؛ که این راهها عبارتند از:

  1. شنیدن

یعنی راوی، روایت را از طریق شنیدن دریافت کند. طبق نظر اکثر علما شنیدن حدیث بهترین راه برای دریافت حدیث از کسی است.

اگر روایت را کسی گفته باشد و راوی آن را نگاشته باشد، به این راه (إملاء) گویند.

  1. قرائت

در این روش روایت توسط راوی برای شیخ خوانده (قرائت) می شود، یا به اصطلاح محدثان روایت بر شیخ عرضه می­شود. چنین شیوه­ای زمانی قابل اعتناست و می­توان آن روایت را پذیرفت که شیخ آن روایت را پس از شنیدن مورد تأیید قرار داده باشد.

  1. کتابت

کتابت آن است که شیخ روایت خود را برای مخاطب حاضر، یا غائب بنویسد، یا به شخص موثق و مورد اطمینانی فرمان دهد تا آن روایات را برای آن مخاطب بنویسد و خود در پایان تصریح کند که این کتابت به فرمان او انجام گرفته است. کتابت از نظر درجه اعتبار پس از شنیدن دانسته شده است.

  • شرایط پذیرش روایت

هر روایتی را بخواهیم بپذیریم علاوه بر داشتن شرایط دریافت باید دارای شرایط دیگری نیز باشد که در این جا به آنها خواهیم پرداخت.

1) اسلام

تمام محدّثان بر این عقیده اند اگر بخواهیم روایتی را از کسی پذیریم باید راوی مسلمان باشد. بر این اساس روایاتی که از کفّار، یهودی، مسیحی، یا فرقه­های اسلامی همچون خوارج، مجسمه (کسانی که برای خداوند جسم قائل هستند) و سایرین که در حکم کافرند به ما برسد مردود و غیر قابل پذیرش است.

2) عقل

یعنی راوی باید عاقل باشد و با این شرط روایت نقل شده از انسان مجنون و دیوانه، مست، انسانی که در خواب باشد و در خواب روایتی را نقل کرده باشد، انسانی که در بیهوشی روایتی را نقل کرده باشد و یا انسان مبتلا به فراموشی مورد قبول نبودن و مردود است.

3) بلوغ

یعنی راوی باید بالغ شده باشد. با این شرط روایت انسان غیر بالغ مردود و غیر قابل پذیرش است.

4) ایمان

مقصود از ایمان این است که علاوه بر ایمان به یگانگی خدا و نبوّت پیامبر (ص) اعتقاد به امامت ائمه ی دوازده­گانه داشته باشد.

5) عدالت

یعنی اینکه راوی نباید اهل فسق و گناه باشد. در خصوص این شرط، باید گفت که عموم محدثان شیعه عدالت را برای پذیرش روایت از راوی را شرط دانسته­اند؛ و گروهی هم آن را شرط نمی­دانند که خود به دو گروه تقسیم می­شوند:

الف) جمعی بر این باورند که کلیه­ی راویانی که در منابع رجالی از فسق و گنه کار بودن آنها سخنی به میان نیامده مورد پذیرش است، چه اینکه در مورد عدالت و یا مورد اطمینان بودن آنها سخن به میان آمده باشد و چه نیامده باشد.

ب) شیخ طوسی معتقد است، عدالت برای راوی لازم نیست بلکه اگر اطمینان حاصل شود که راوی دروغ گو نبوده برای پذیرش روایت از آن کافی است.

6) ضبط

منظور این است که راوی باید دارای چنان حافظه­ای بوده باشد که قدرت حفظ و ضبط او بیشتر از سهو و خطا و فراموشکاری او باشد؛ زیرا نمی­توان خطا را در نقل حدیث منتفی و نادیده گرفت.

————————————-

(1) محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج 1، ص  158.

(2) محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ترجمة سيّد جواد مصطفوي، ج1، ص 88.

(3) محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ترجمة سيّد جواد مصطفوي، ج1، ص 88.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا