- صفت قدرت
يكي ديگر از اوصاف ثبوتي و ذاتي خداوند «قدرت» است و آيات زيادي از قرآن كريم خدا را به نام «قادر» و «قدير» مي خواند. قدرت نيز از جمله اوصافي است كه ما مي توانيم مرتبه محدودي از آن را در خود بيابيم. از اين رو مفهوم قدرت و عجز تا حد زيادي براي ما روشن است. با اين حال لازم است براي وضوح بيشتر بحث، تعريفي از قدرت ارائه كنيم كه بر قدرت خداوند نيز قابل تطبيق باشد.
- قدرت چيست؟
قادر کسی است که اگر بخواهد انجام می دهد و اگر بخواهد، آنرا ترک می کند. بر این اساس، هنگامی گفته می شود که فاعل برانجام فعلی قدرت دارد که انجام یا ترک آن فعل، تابع خواست و اراده او باشد؛ بنابراین، در کلیه مواردی که فاعل بدون اراده از او فعلی صادر می شود به آن قدرت نمی گویم. از این رو می توان گفت که آتش بر ایجاد حرارت و فعل سوزاندن قادر نیست، زیرا فعل آن از اراده و خواست او بر نمی خیزد و نمی توان گفت که اگر بخواهد، فعل سوزاندن را ترک می کند.
براساس تعریف فوق می توان به اصول زیر دست یافت:
الف) قدرت داشتن بر انجام کاری، لزوماً به معنای وقوع آن کار نیست، بلکه ممکن است فاعلی که بر انجام کاری قادر است، آن را ترک کند و این در صورتی است که اراده او، به جای انجام فعل، به ترک آن تعلق می گیرد.
ب) فاعل قادر قبل از انجام فعل نیز به صفت قدرت متصف می شود. صحت این مدعا را می توان با مراجعه به حالات درونی خود دریافت زیرا ما در درون خود، خویش را بر انجام بسیاری از کارها قادر می یابیم، در حالی که هنوز به انجام آنها اقدام نکرده ایم.
ج) هر جا سخن از قدرت فاعل به میان می آید، مقصود از آن، هم توانایی انجام فعل است و هم توانایی ترک آن.
- معنای قدرت الهی
پس از روشن شدن معنای قدرت، باید ببینیم قدرت خداوند به چه معناست؟
با تأمل در تعریف یاد شده چنین به نظر می رسد اطلاق این معنا بر خداوند متعال بدون مانع است زیرا مشتمل بر نقص و محدودیتی برای او نیست.
بنابراین قادر بودن خدا بدین معناست که اگر مشیت و اراده او به انجام فعلی تعلق پذیرفت، آنرا انجام می دهد و اگر مشیت و اراده او به ترک آن تعلق گرفت، آنرا ترک می کند.
- دلايل اثبات قدرت خداوند
با توجه به معنای که از قدرت الهی بیان گردید، می توان قادر بودن خداوند را با استناد به دلایل مختلف اثبات کرد:
دليل اول
يكي از دلايل اثبات قدرت براي خداي عزوجل اين است كه، ثابت شد كه عالم هستي ساختهی خداست؛ و هرگز نديدهايم كسي كه قادر بر ساختن چيزي نيست آن را بسازد. همان گونه كه شخص زمينگير هرگز راه نميرود. چون قدرت ندارد و اگر جز اين بود ما بدون توانِ پرواز و داشتن ابزار آن، پرواز مي كرديم و بدون داشتن بعضي حواس مانند قوه بينايي و حس شنوايي ادراك ميكرديم، مي ديديم و ميشنيديم و حال اين كه هيچ يك از اين امور براي ما ممكن نيست. پس خداي عزوجل نيز كه عالم را ساخته است قادر است.
دليل دوم
قادر نبودن خداوند درصورتي صادق است كه خواست او به وقوع كاري تعلق پذيرد و در عين حال آن كار واقع نشود و يا در صورت تعلق خواست به عدم وقوع، آن كار واقع گردد. حال مي پرسيم علت عدم تحقق آنچه كه خدا خواسته است، چيست؟ در پاسخ به اين سؤال با دو احتمال روبه رو خواهيم بود:
احتمال اول آن است كه ذات الهي، خود علت عدم تحقق آنچه خواسته است، باشد. اين احتمال كاملاً نامعقول و باطل است؛ زيرا معقول نيست كه خدا از يك سو بخواهد كاري را انجام دهد و از سوي ديگر، خودش سبب عدم وقوع آن شود. به عبارت ديگر، اين فرض با حكمت الهي ناسازگار است.
احتمال دوم آن است كه موجودي غير از خدا مانع تحقق خواسته او شود. اين احتمال نيز نامعقول و باطل است؛ زيرا در جاي خود ثابت گشته كه خداوند، واجب الوجودِ يكتا و ساير موجودات همگي ممكن الوجود و مخلوقات او هستند و در همه شؤون خود وابسته به خالق و آفريدگارخود مي باشند، بنابراين معقول نيست كه موجود ممكني كه از خود هيچ استقلالي ندارد، بتواند در مقابل مشيت الهي بايستد و مانع تحقق آن شود.
بدين ترتيب ثابت مي شود كه خداوند قادر است؛ زيرا به فرض تعلق خواست او به چيزي، هيچ مانعي از تحقق آنچه او مي خواهد، قابل تصور نيست.
دليل سوم
آسمان و زمین و هر آنچه در آن است، همه دلایل و نشانه های قدرت خداوند است. هر آنچه موجود است، چیزی جز نشانه ی قدرت او نمی باشد و هیچ کس را توان بر شمردن همه آنها نیست. خداوند در قرآن کریم بارها انسان را به دیدن این نشانه ها دعوت کرده است. ما در این جا به بعضی از این نشانه ها اشاره می کنیم:
1. نشانه های قدرت او در آسمان و زمین: خداوند در آیات زیادی از جمله در سوره بقره آیه 164 می فرماید: «إِنَّ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلَافِ الَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ الْفُلْكِ الَّتىِ تجَرِى فىِ الْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ النَّاسَ وَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتهِا وَ بَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ وَ تَصْرِيفِ الرِّيَحِ وَ السَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ لاَيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُون * در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، و كشتي هايى كه در دريا به سود مردم در حركتند، و آبى كه خداوند از آسمان نازل كرده، و با آن، زمين را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و همچنين در تغيير مسير بادها و ابرهايى كه ميان زمين و آسمان مسخرند، نشانههايى است از ذات پاك خدا براى مردمى كه عقل دارند و مىانديشند». (1)
بزرگی، گستردگی، وسعت و بیشمار بودن کرات آسمانی و کهکشانها آشکار ترین نشانه بر قدرت بی انتهای خداست که به گوشه ای از این عظمت اشاره می کنیم:
هیچکس به درستی نمی داند آسمان ها تا چه حد وسیع و گسترده است. کهکشان ما جزء یک خانواده کهکشانی است. یکی دیگر از آن کهکشان ها آندرومدا است که در خیلی خصوصیات شبیه راه شیری است و با ما 20 میلیارد، میلیارد کیلومتر فاصله دارد. راه شیری با سرعت سرسام آوری به سوی آن پیش می رود، ولی احتمال تصادم وجود ندارد زیرا حداقل 75 میلیون قرن طول خواهد کشید تا دو کهکشان به هم برسند. در کهکشان ما خورشید است که بیش از یک میلیون مرتبه از زمین بزرگتر است! در اینجا شهادت رصدخانه ی پالورما آمریکا درباره ی عظمت آسمان ها بسیار جالب است:
تا وقتی دوربین بزرگ رصدخانه ساخته نشده بود وسعت دنیایی که به نظر ما می رسید بیش از پانصد سال نوری (نور با سرعت سیصد هزار کیلومتر در ثانیه را طی می کند!! که در یک دقیقه هجده میلیون کیلومتر راه را می پیماید) نباشد ولی این دوربین وسعت دنیای ما را به هزاران میلیون سال نوری رساند و در نتیجه میلیون ها کهکشان جدید کشف شد؛ اما بدون تردید در ماوراء آن صدها میلیون کهکشان دیگر وجود دارد و به نظر می رسد که تمام این دنیای عظیمی که می بینیم جز ذره ی کوچک و بی مقداری از یک دنیای عظیم تری است. (2)
اما در زمین: دانشمندان در حدود یک قرن پیش ثابت کرده اند که در روی زمین در هفت جهت مختلف می گردیم!! هم اکنون که خیال می کنید بی حرکت هستید، حداقل در هفت جهت مختلف در سرعت هایی که گاه تا یک میلیون و هشتصد هزار کیلومتر در ساعت می رسد در حرکت هستید! یکی از این حرکت ها همان حرکت زمین به دور خود است. این چرخش توسط فوکو دانشمند فرانسوی کشف شد. این چرخش دارای سرعت 1300 کیلومتر در ساعت ولی در مقابل سرعت حرکت کره ی زمین به دور خورشید ناچیز است. دانشمندان نجوم معتقدند زمین با سرعت سرسام آور 000/110 کیلومتر در ساعت و یا 30 کیلومتر در ثانیه پیش می تازد؛ بنابراین هر روز ما 000/600/2 کیلومتر در این جهت طی مسافت می کنیم!! یک بچه ی شیرخوار در روزی که پدر و مادرش جشن تولد یک سالگی او را می گیرند (950) میلیون کیلومتر در این راستا حرکت کرده است! یک انسان که هفتاد سال عمرکرده باشد در طول عمرش 75 میلیارد کیلومتر یعنی پنج برابر قطر منظومه شمسی در این جهت مسافرت می کند! (3) ولی ما هرگز این مسافت را احساس نمی کنیم. خداوند بارها به آرامش زمین برای ادامه ی حیات و بقاء نسل بشر اشاره دارد. (4) آیا زمین با این همه حرکات و در جهات مختلف اما آرام و مطمئن برای زندگی دلیلی قاطع بر قدرت خداوند نیست؟!
2. نشانه های او در پیدایش رعد و برق: در آیاتی از جمله «وَ مِنْ ءَايَاتِهِ يُرِيكُمُ الْبرْقَ خَوْفًا وَ طَمَعًا * و از نشانه های او اين است كه رعد و برق را به شما نشان مىدهد كه هم مايه ترس و هم اميد است. سوره روم آیه 24».
نشانه ای که گاه هراه با خوف و ترس و گاه همراه با امید است. ترس از صاعقه ها و امید به نزول باران.
بنابر نظر دانشمندان، رعد و برق گاهی از برخورد دو ابر با بارهای مثبت و منفی ایجاد می شود و گاهی از برخورد بین ابر و زمین، یعنی ابری که دارای الکتریسیته مثبت است به زمین که دارای بار منفی است نزدیک می شود و جرقه ای ایجاد می شود که حرارت فوق العاده ای دارد و به هر چیز اصابت کند خاکستر می کند. اگرچه مدت صاعقه یک دهم ثانیه و گاه یک صدم آن است ولی چون حرارت تولید شده به 15000 درجه سانتیگراد می رسد، می تواند خطرات فوق العاده ای ایجاد کند (حرارت سطح خورشید فقط هشت هزار درجه است!). (5)
با این توضیح خطرات برق و عامل خوف که در آیات قرآنی به آن اشاره شده روشن می شود. رعد و برق علاوه بر این که نشانه بزرگی از نشانه های الهی است دارای فواید و برکات فراوانی است.
الف) آبیاری: «برق ها معمولاً حرارت فوق العاده زیادی گاه در حدود 15 هزار درجه سانتیگراد تولید می کنند، این حرارت کافی است که مقدار زیادی از هوای اطراف را بسوزاند و در نتیجه فشار هوا کم شود. می دانیم در فشار کم، ابرها می بارند و به همین دلیل، غالباً متعاقب جهش برق رگبارهایی شروع می شود و دانه های درشت باران فرو می ریزد، از اینرو در واقع یکی از برکات برق آبیاری است». (6)
ب) سمپاشی: «هنگامی که برق با آن حرارتش آشکار می شود قطرات باران با مقداری اکسیژن اضافی ترکیب می شوند و آب سنگین یعنی آب اکسیژنه ایجاد می کنند که یکی از فوایدش از بین بردن میکروب ها است به همین جهت در مصارف طبی برای شستشوی زخم ها به کار می رود، این قطرات آب اکسیژنه هنگامی که بر زمین ها می بارد، آفات و بیماری های گیاهان را از بین می برد و در حقیقت آنها را سمپاشی می کند به همین جهت گفته اند هر سال که رعد و برق کم باشد آفات گیاهی بیشتر است».
3. نشانه های خداوند در خلقت انسان: در آیاتی از قرآن به بعضی از نشانه های خداوند در خلقت انسان اشاره شده است؛ مانند: «وَ مِنْ ءَايَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُون * از نشانههاى او اين است كه شما را از خاك آفريد، سپس بناگاه انسانهايى شديد و در روى زمين گسترش يافتيد . سوره روم آیه 20». (7)
امروزه نحوه ی پیدایش حیات و رشد موجودات تک سلولی اعجاب دانشمندان را برانگیخته است؛ اما چقدر اسرار آمیز و شگفت است خلق موجودی پیچیده و با سلول های فراوان از خاک مرده و بی روح؟!
امروز کوچکترین اجزاء بدن انسان به صورت تخصصی و فوق تخصصی مورد مطالعه و دقت قرار گرفته است ولی باز هم مجهولات فراوان است. آیا کسی باور می کند که برای شناخت (بلکه معالجه) از کوچکترین عضوها (مانند چشم) چندین تخصص و فوق تخصص نیاز باشد اما برای ساختن آنها مطلقاً علم و قدرتی لازم نباشد؟
بدن انسان از تعداد بسیار زیادی سلول تشکیل شده است، هر سلول را می توان به شهری تشبیه کرد که هزاران تأسیسات دارد. با لابراتوارها برای تبدیل مواد غذایی به مواد مورد نیاز بدن که عظیم ترین و مدرن ترین پدیده های صنعتی بشر قابل مقایسه با آن نیست.
4. نشانه های او در زندگی زنبور عسل:
زندگی زنبور عسل یکی از نشانه های قدرت الهی است، محصولی که تولید می کند در قرآن «شفاء» نامیده شده است. خداوند درباره ی زندگی و کار زنبور عسل می فرماید: «پروردگارت به زنبور عسل وحی فرستاد که از کوه ها و درختان و داربست هایی که مردم می سازند خانه هایی برگزین، پس؛ از تمام ثمرات تناول کن و راه هایی که پروردگارت برای تو تعیین کرده به راحتی بپیما، از درون شکم او نوشیدنی خاصی خارج می شود، به رنگ های مختلف که در آن شفای مردم است، در این امر نشانه ی روشنی است (از قدرت خداوند) برای گروهی که اهل فکرند. سوره نحل آیات 69 و 68» آری امروز زندگی پر رمز و راز زنبور عسل فقط با همین وحی الهی قابل توجیه است. موریس مترلینگ زیست شناس معروف می گوید: «ما نمی دانیم که این قوانین و نظامات (در زندگی زنبور عسل) از کجا و چگونه وضع شده است. در انتظار این هستیم که شاید روزی بتوانیم به راز آن پی بریم و واضع این مقررات را بشناسیم. خلاصه ما نمی توانیم بفهمیم قوانین کشور زنبوران در کدام مجلس شورا تصویب و تصمیم به اجرای آن گرفته می شود و کیست که فرمان حرکت را در روز معین صادر می کند». (8)
یکی از دانشمندان، لوزی قعر خانه زنبوران را اندازه گرفت، زاویه ی بزرگ آن صد و نه درجه و بیست و هشت دقیقه بود، سپس این مسأله را به یک مهندس بزرگ آلمانی به نام «کینک» به صورت یک سؤال کلی داد که اگر کسی بخواهد با کمترین مصالح، هرمی با بزرگترین گنجایش بسازد که از سه سطح لوزی فراهم شود زوایای آن چه اندازه باید باشد؟ او با حساب «دیفرانسیل» این مشکل را حل کرد و در جواب نوشت: صد و نه درجه و بیست و شش دقیقه. بی آنکه بداند سؤال راجع به خانه زنبور است به این ترتیب فقط دو دقیقه با حساب خانه زنبور متفاوت بود.
بعد از او مهندس دیگری به نام «ماگ لوزن» محاسبات دقیق تری انجام و متوجه شد آن دو دقیقه نتیجهی مسامحه مهندس اول بوده و جواب صحیح همانند کار زنبوران عسل است. (9)
آیا این نشانه ها و نشانه های بیشمار دیگر دلیل روشنی بر وجود خالقی یکتا و قدرت بی انتهای او نیست، هزاران سرّ از این اسرار در عالم آفرینش موجود است، دقت در یکی از آنها کافی است تا هر انسان منصفی را به قدرت بی انتهای الهی رهنمون کند، اگر انسان چشم باز کند هر ذره از ذرات عالم نشان از او و قدرت او دارند. آیا این همه نظم و شگفتی تصادفی و بدون خالق است و از وجود خالقی بسیار توانا حکایت نمی کند؟
آری همه ذرات این عالم نشان از وجود پروردگار دانا و توانا دارد اما فقط چشم بینا می خواهد!
آیا امور محال در حیطه قدرت خدا قرار دارد؟
در یکی از شبهاتی که از زمانهای کهن درباره قدرت مطلق الهی مطرح بوده است، مواردی فرض میشود که به حسب ظاهر، تعلق و عدم تعلق قدرت خداوند به آن، هر دو با اشکال روبهروست. این شبهه به بیانهای گوناگون و در قالبهای مختلفی اظهار شده است که مبنای همه آنها یکی است. برخی از مشهورترین تقریرهای این شبهه را از نظر میگذرانیم:
1. آیا خداوند قادر است شریک و مانندی برای خود بیافریند؟ اگر پاسخ این سؤال مثبت باشد، لازم میآید که امکان وجود شریک برای خداوند را بپذیریم؛ در حالی که در نظر عموم موحدان، وجود شریک برای خدا امر ممتنعی است، اما اگر پاسخ ما به این سؤال منفی باشد، لازم میآید که محدود بودن قدرت خدا را بپذیریم؛ چون قبول کرده ایم کاری وجود دارد که خدا از انجام آن ناتوان است.
2. آیا خداوند میتواند جهان هستی را در درون یک تخم مرغ قرار دهد، بی آن که در ابعاد جهان و در ابعاد تخم مرغ تغییری حاصل شود؟ پاسخ عقل سلیم به این سؤال، منفی است؛ بنابراین، قدرت خدا نامحدود و مطلق نیست و کارهایی وجود دارد که از حیطه توانایی او خارج است.
3. پیچیدهترین صورت این شبهه آن است که پرسشی طرح شود که پاسخ مثبت یا منفی به آن، هر دو، مستقیماً به انکار قدرت مطلق بینجامد. مثلاً گفته میشود: آیا خدا قادر است سنگی خلق کند که خود نتواند آن را حرکت دهد؟ و یا گفته میشود: آیا خدا توانایی دارد موجودی بیافریند که نتواند آن را نابود کند؟ با دقت در پرسشهای بالا، آشکار میشود که به آن پاسخ مثبت دهیم و چه پاسخ ما منفی باشد، ظاهراً در هر دو صورت، مطلق بودن قدرت الهی را نفی کردهایم.
از آنجا که شبهات فوق، با همه تنوعی که دارند، بر مبنای واحدی استوارند، میتوان یکجا به همه پاسخ داد. به منظور آن که پاسخ ما از وضوح کافی برخوردار باشد، مناسب است ابتدا نگاهی به اقسام «محال» داشته باشیم.
امور «محال» یا «ممتنع»، از یک جهت به سه دسته تقسیم میشوند:
1. محال ذاتی: امری است که در ذات خویش، محال و ناشدنی است؛ بدون آن که پای امر دیگری در میان باشد. اجتماع یا ارتفاع نقیضین، از روشنترین مصادیق محال ذاتی است.
2. محال وقوعی: امری است که فی حد نفسه و با نظر به ذات آن، محال نیست؛ لیکن وقوع آن مستلزم محال ذاتی است. برای مثال، وجود معلول بدون علت، محال وقوعی است؛ زیرا تحقق آن مستلزم تناقض (اجتماع نقیضین) خواهد بود.
3. محال عادی: امری است که وقوع آن به قوانین شناخته شده طبیعت ناممکن است؛ لیکن تحقق آن نه ذاتاً ممتنع است و نه مستلزم محال ذاتی است.
با توجه به تعاریف فوق، پاسخ اصلی شبهات مورد بحث آن است که قدرت خداوند به محال ذاتی و وقوعی تعلق نمیپذیرد و تمام مواردی که در تقریرهای مختلف این شبهه طرح شده است، از جمله محالات وقوعیاند. برای مثال، شریک داشتن خداوند از محالات وقوعی است؛ زیرا فرض وجود دو واجبالوجود، پس از تحلیل، به تناقض میانجامد؛ یعنی لازم میآید که دو واجب الوجود مفروض، در همان حال که واجبند، واجبالوجود نباشند. وقوع مورد دوم، یعنی قرار گرفتن جهان درون یک تخممرغ نیز به گونه دیگری مستلزم تناقض است؛ زیرا لازمه این فرض آن است که جهان در همان حال که بزرگ است، بزرگ نباشد (چون درون یک تخممرغ جای گرفته است). به همین ترتیب، فرض ایجاد سنگی که خدا نتواند آن را حرکت دهد، یا آفریدن مخلوقی که نتواند آن را نابود سازد، همگی پس از تحلیل به تناقض باز میگردند.
باید به این نکته بسیار مهم نیز توجه داشت که عدم تعلق قدرت خداوند به محالات ذاتی و وقوعی، در واقع هیچگونه محدودیتی برای قدرت الهی به شمار نمیآید؛ زیرا این امور اصولاً قابلیت ایجاد ندارند و لذا مادون مرتبهای قرار دارند که قدرت به آن تعلق میپذیرد.
برای روشنتر شدن این بحث، میتوان موارد مشابهی را که به صورت ملموس در اطراف ما قرار دارند، مورد تأمل قرار داد (البته این موارد، با مسأله مورد بحث ما، یعنی قدرت و فاعلیت خداوند، تفاوتی اساسی دارند؛ لیکن برای تقریب به ذهن میتوان صرفاً به جنبه مشابهت آنها توجه کرد). برای مثال، استاد کوزهگری را در نظر بگیریم که میتواند زیباترین کوزهها را از گل بسازد. حال به جای گل، مقداری آب در اختیار او قرار داده، از وی میخواهیم که با آن کوزهای بسازد. بدیهی است که در این شرایط، او کوچکترین توفیقی برای ساختن حتی یک کوزه ساده نخواهد یافت. واضح است که این عدم توفیق را نمیتوان به پای ناتوانی یا کمتجربگی او گذاشت و مقام استادی او را مورد تردید قرار داد؛ زیرا آنچه که در اختیار او نهادهایم، یعنی آب، اصولاً قابلیت تبدیل به کوزه را ندارد.
در بحث ما نیز قضیهای شبیه به این مثال برقرار است و نقصان و کاستی به ناحیه قابل باز میگردد؛ نه فاعل.
بنابراین، حاصل پاسخ ما این است که امور مذکور در شبهات مورد بحث، از جمله محالات عقلیاند و اساساً قابلیت تعلق قدرت به این امور منتفی است و عدم تعلق نیز نقص و محدودتی برای قدرت خداوند به شمار نمیآید.
البته همانگونه که در بحث «اعجاز» خواهیم گفت، قدرت الهی به محالات عادی تعلق میپذیرد و اصولاً معجزات از مصادیق ایجاد اینگونه از امور محال است.
ويژگي هاي قدرت خداوند
عينيت قدرت با ذات و ديگر صفات الهي
قدرت صفتي ذاتي است بنابراين عين ذات بوده وبا ديگر صفات ذات نيز عينيت دارد.
ازليت و ابديت قدرت خدا
ازآنجا كه قدرت صفتي ذاتي است مي توان آن را همچون حيات سرمدي دانست و از آنجا كه صفات ذات، عين ذاتند اين مسأله امري بديهي مي باشد.
عموميت قدرت الهي
همه ي ممكنات در حيطهي قدرت خدا هستند وخداي تعالي برهرفعلي كه امتناع ذاتي نداشته باشد تواناست و اگر گفته مي شود كار زشت از او محال است اين امتناع نه به دليل عجز بلكه به دليل بي نيازي و حكمت اوست.
قدرت قبل از ايجاد
همانگونه كه خداي تعالي قبل از وجود عيني معلولات بر آنها علم دارد قبل از ايجاد مقدورات نيز بر آنها قادر بوده است. چنان كه اميرالمومنين عليه السلام مي فرمايد: «خداي تعالي قادر بر اشياء بود آنگاه كه مقدوري نبود». (10)
تأثيرايمان به قدرت نامحدود خداوند
رهايي از يأس
اميرمؤمنان، علي عليهالسلام در بدرقه ابوذرِ، كه از جانب حكومت عثمان به ربذه تبعيد شد، فرمود: «اگر درهاي آسمانها و زمينها، بر بندهاي بسته باشد و او تقواي خدا را رعايت كند، بدون ترديد خدا براي او راهي خواهد گشود».
اعتقاد به قدرت مطلق خداوند، آن چنان بينش و منشي به انسان عطا ميكند كه هرگز يأس و نااميدي سراغ او نخواهد آمد. چون خداوند را توانا برای نجات خود مييابد.
رهايي از ترس
اگر چيزي واقعاً نامتناهي باشد، فرد دومي براي آن فرض ندارد؛ چون نامتناهي جا براي غير باقي نميگذارد. پس در قبال قدرت نامتناهي خداي سبحان قدرت ديگري هر چند متناهي فرض ندارد؛ زيرا با بينهايت بودن قدرت و قوت خدا، خلأ قدرتي نيست تا قدرت ديگري بخواهد آن را پر كند. اعتقاد به اينكه تنها قادر مطلق خداست و جز او قدرتي مطلق نيست، باعث بريدن انسان از همه قدرتها و وصل شدن به اين قدرت نامتناهي مي شود و ديگر، هيچ ترسي از ديگران نخواهد داشت.
اعتماد كامل در همه امور
در قدرت نامتناهي، آسان و آسانتر، يا سخت و سختتر، راه ندارد؛ چون علت آسان و دشوار بودن كاري، زياد و كم بودن قدرت بر آن كار است؛ و كسي كه قدرتش در انجام هر كاري بي نهايت است، انجام همه كارها براي او آسان است. بنابراين انسان در همه امورش مي تواند به خدا تكيه كرده و به او اميدوار باشد.
اطمينان و آرامش قلبي
قدرت نامتناهي خداي سبحان نه سابقه نيستي دارد و نه به عدم ختم می شود. پس قلب به وجود چنين قدرتي آرامش و اطمينان مي يابد.
بیم و امید
قدرت مطلق خداوند هم بیم و اندوه است و هم نويد؛ بیم و اندوه به عاصيان وتبهكاراني كه هرگز نمي توانند خود را از قهر الهي برهانند وخدا مجال نمي دهد كه آنان دين ونورش را به افول بكشانند تا باطل فراگير شود؛ و امید به مومنان كه در حركت و تلاش خود هرگز يأس و نااميدي و ترس به خود راه ندهند؛ زيرا خداوند قادر يار آنان اس. به طوري كه هم به نيازهاي آنان آگاه است و هم به رفع آنها توانمند و هم به آنان مهربانتر از خود آنان و هم اهل جود و سخاست. از اينرو جاي هيچ گونه نگراني نيست.
——————————————–
(1) برای تحقیق بیشتر به آیات مراجعه فرمایید: روم، 22؛ جاثیه، 3؛ عنکبوت، 44؛ یونس، 3؛ عنکبوت، 61؛ غافر، 57؛ ذاریات، 47-48؛ انبیاء، 32؛ رعد، 2.
(2) مجله فضا، شماره 56، فروردین 1351، به نقل از پیام قرآن، ج 2، ص 177.
(3) دائرة المعارف نو، سعیدیان، ص 1558.
(4) «أَ لَمْ نجَعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا * آيا زمين را محل آرامش شما قرار نداديم؟ سوره نبأ آیه6».
(5) پیام قرآن، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، ج 2، ص 264.
(6) پیام قرآن، مکارم شیرازی، ج 2، ص 265.
(7) آیاتی همچون (روم، 20؛ انسان، 2؛ مؤمنون، 13 و 12؛ الم سجده، 6-9، جاثیه، 4 و …)
(8) از پیام قرآن، ج 2، ص 387.
(9) پیام قرآن، ج 2، ص 388.
(10) نهج البلاغه، خطبه اول.