• نهادهاي اجرايي در سرزمينهاي اسلامي
  • مقدمه بحث

بررسي پيدايش، سابقه، تعدد و چگونگي اداره ديوانهاي اسلامي، يعني نهادهاي اجرايي در سرزمينهاي اسلامي، پيش از نگاه تاريخي يا بررسي موردي آنها، نيازمند نگاهي عميق به مبادي و بنيادهاي زيرساختي آنها در اين سرزمينهاست. به نظر مي رسد آنچه تا كنون در بررسي پژوهشگران شرقي، اسلامي و خاورشناسان درباره نقش ديوانهاي اسلامي مغفول مانده توجه به اين مبادي و بنيادهاست. بررسي تاريخي و موردي درباره ديوانهاي دوره اسلامي در ميان خاورشناسان در اواسط قرن نوزدهم ميلادي آغاز شد و البته اين بررسيها از مطالب پراكنده اي كه در سفرنامه هاي جهانگردان اروپايي درباره تشكيلات و سازمان ديوانها در ممالك شرقي آمده است مستقل است.

گفتني است كه در پاره اي از مهمترين منابع تاريخ نگاري دوره اسلامي، همچون تاريخ جهان گشاي جويني، تاريخ عالم آراي عباسي و احسن التواريخ، بنا به مورد، گزارشهايي درباره تشكيلات و چگونگي اداره كشورها و كلا كشور داري مطالبي آمده است كه به شناسايي روش اداره سازمانها و نهادها در كشورهاي اسلامي كمك فراواني مي كند. بعضي آگاهي هاي ما دراين باره، در پاره اي از آثار ادبي ـ تاريخي، و نه تاريخي محض، ذكر شده اند، اما اين نوشته ها و آگاهيها نه جنبه تحليلي دارند نه با ديدي تطبيقي نوشته شده اند.

آگاهيهاي تحليلي ما در اين زمينه، يعني درباره چگونگي اداره كشورهاي اسلامي در طول تاريخ، به اعتبار نوشته هاي غربيان، خاورشناسان و صاحبان سفرنامه هاست و همانگونه كه ذكر شد، فاقد نگاهي جامع نگر و زيرساختي است.

به طوركلي، مبادي و بنيادهايي را كه از مغفول ماندن آنها صحبت كرديم به موارد زير مي توان دسته بندي كرد:

الف. توجه به نگاه معرفتي دين اسلام در مورد روابط ميان خداوند و انسان، به منزله بُنمايه اخلاق فردي و روابط منتج از آن ميان دستگاه حكومت و آحاد مردم؛

ب. توجه به وظايف محوله خداوند به ولي امر مسلمين، در جايگاه حاكم و سرپرست مردم، به منزله زير بنايي براي تبيين وظايف حاكم در برابر زيردستان؛

ج. توجه به انديشه سياسي برآمده از دين اسلام به مثابه كلي ترين عامل ايجاد تشكيلات ديوانهاي اسلامي براي شكل دهي به مفهوم سرزمين در اسلام، به ويژه در صدر اسلام؛

د. استفاده از تجارب سرزمينهاي غيراسلامي فتح شده براي پايه گذاري نخستين ديوانهاي اسلامي.

درباره هريك از موارد بالا به گستردگي مي توان سخن گفت، از جمله تبيين رابطه فردي بين انسان و خدا در دين اسلام كه يكي از مبادي اصولي دين اسلام به  شمار مي رود كه اين مطلب از واژه «مسلمان» به معني «تسليم در برابر اراده خداوند» نيز پيداست؛ تفويض اراده خداوند به واسطه پيامبراسلام (ص) به امامان (ع) در مقام جانشينان خود بر روي زمين و لزوم پيروي آحاد مردم از ايشان؛ تعدد وظايفي كه سرپرست و ولي امر مسلمين در برابر آحاد مسلمانان بر عهده دارد؛ انديشه عدالت گستري و نجات بخشي نهاده شده در ذات دين اسلام و عواملي مانند آنها موضوعاتي هستند كه بايد در قالب پژوهشهاي عميق و البته همه جانبه مورد بررسي قرارگيرند.

بر اين اساس و براي عرضه گزارشي كلي از مفهوم و عيني بودن انديشه حكومت اسلامي، بخشهاي سه گانه پيش رو در اين كتاب، شامل بخش ديوان، بخش خراج و بخش حِسبه تدوين شده اند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا