• روزه‏

    از جمله پايه‏هاى ‏اساسى‏ دين مبين اسلام روزه است و بعد از نماز، مهم‏ترين دستور عبادى‏ در اين دين مقدس محسوب مى‏شود. روزه، هم از نظر فردى ‏و تهذيب نفس و هم از نظر اجتماعى ‏و جامعه‏سازى داراى آثار مادى‏ و معنوى ‏بسيار مهمى‏ است.

    «صوم» در لغت به معناى ‏خوددارى ‏است و در اصطلاح شرعى ‏آن است كه مسلمانان در ماه مبارك رمضان از اول اذان صبح تا مغرب، از خوردن، آشاميدن و انجام دادن كارهاى‏ ديگرى‏ كه شرع مقدس تعيين كرده است، اجتناب ورزند.

    روزه در ميان اديان مختلف جهان به صورت‏هاى‏ گوناگون وجود دارد. در اسلام نيز بر عموم مكلفان، در صورت نداشتن دلیلی واجب است كه يك ماه از سال را روزه بگيرند. اگر كسى ‏به دليل داشتن عذر شرعى‏ نتواند در ماه رمضان روزه بگيرد، فقط قضاى ‏آن روزه‏ها بر او واجب مى‏شود؛ اما اگر شخصى ‏از روى‏ عمد حتى ‏يك روز از ماه مبارك رمضان را روزه نگيرد، علاوه بر قضا، كفاره نيز بر او واجب مى‏شود. مجازات روزه نگرفتن در اسلام خيلى‏ سنگين است و از اين مجازات معلوم مى‏شود كه روزه در مكتب اسلام از اهميّت زيادى ‏برخوردار است.

    در حديث معراج آمده است كه پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از خداوند متعال سؤال كرد: اى‏پروردگار من، ميراث روزه چيست؟

    «خداوند فرمود: روزه حكمت را به ارث مى‏گذارد و حكمت، معرفت را و معرفت، يقين را؛ پس چون بنده به يقين نائل شود، سختى‏و آسايش زندگى‏براى او تفاوتى‏ندارد.» (1)

    • اهميّت روزه‏

    در اهميّت روزه همين بس كه خداوندمتعال در حديث قدسى‏فرموده است:

    «الصَّومُ لِي وَ انَا اجزَى بِهِ‏ * روزه براى ‏من است و من خود پاداش آن هستم.» (2)

    چنين پاداشى‏ ارزش مادى‏ ندارد، بلكه نويد بخش لقاى‏ پروردگار است و اين‏ پاداش مخصوص روزه‏دار است. اين تعبير فقط درباره روزه ذكر شده است و درباره عبادت‏هاى‏ ديگر چنين بيانى ‏وارد نشده است.

    یکی از نکاتی که در توضيح اين حديث قدسى ‏مى‏توان ذكر كرد، اين است كه هيچ كدام از مشركان و بت‏پرستان براى‏ تقرّب و نزدیکی به بت‏ها روزه نمى‏گرفتند. آنان براى ‏بت‏ها نماز مى‏خواندند و قربانى‏ نيز مى‏كردند، اما هيچ‏گاه براى ‏آنان روزه نمى‏گرفتند. روزه يك فرمان الهى ‏است و هيچ ملتى‏ آن را جز براى‏پ روردگار متعال، براى ‏هيچ معبودى ‏انجام نداده است. بنابراين خداوند فرمود: روزه براى ‏من است و من خود پاداش آن هستم.

    ابوحمزه مى‏گويد: از امام صادق (علیه السلام) شنيدم كه فرمود: «هر كس از شما روزه بگيرد، در عالم غيب، در باغ‏هاى ‏بهشت از نعمت‏ها و لذت‏ها بهره‏مند مى‏شود، در آنها سير مى‏كند و ملائكه تا هنگام افطار براى ‏او دعا مى‏كنند». (3)

    خداوند تبارك و تعالى‏در اهميّت روزه فرموده است:

    «كُلُّ عَمَلِ ابنِ آدَمَ هُوَ لَهُ إِلَّا الصّيِامَ، فَهُوَ لِي وَ انَا أجزى بِهِ‏ * هر عمل فرزند آدم از آنِ اوست، به‏جز روزه كه از آنِ من است و من پاداش آن هستم.» (4)

    • مراتب روزه‏

    روزه از نظر فقهاى ‏اسلام و علماى ‏اخلاق داراى‏ مراتب مختلفى ‏است.

    مرتبه نخست آن، روزه فقهى ‏است و آن روزه‏اى ‏است كه مطابق دستورهاى فقهى گرفته شود؛ بدين معنا كه روزه‏دار قبل از اذان صبح نيت روزه كند و تا مغرب از چیزهای که روزه را باطل می کنند، پرهيز نمايد. از نظر فقهاى ‏اسلام، چنين روزه‏اى‏ صحيح است. اين روزه انسان را از سقوط و گمراهى ‏نجات مى‏دهد، ولى‏ لزوماً موجب تقرّب انسان به درگاه الهى ‏نمى‏شود. علماى ‏اخلاق به چنين روزه‏اى، «روزه عامّه» مى‏گويند، زيرا عموم مردم بدين صورت روزه مى‏گيرند.

    مرتبه دوم، «روزه خواص» است. در اين مرتبه روزه‏دار علاوه بر اينكه از مبطلات روزه پرهيز مى‏كند، از گناهان كبيره و صغيره نيز اجتناب مى‏ورزد؛ به عبارت ديگر، چشم، گوش، زبان و اعضاى ‏بدن او هم روزه هستند.

    روزه‏دار چشم خود را از آنچه نهى‏ شده است، حفظ مى‏كند؛ گوش خود را از شنيدن هر چيزى‏كه شايسته شنيدن نيست، نگاه مى‏دارد؛ زيرا شنونده در معصيت دروغ و غيبت و غير آن، با گوينده شريك است. همچنين، زبان خود را از بيهوده‏گويى ‏باز مى‏دارد، يا خاموش مى‏نشيند يا به خواندن ذكرها و تلاوت قرآن كريم مشغول مى‏شود و سخنى‏كه مورد رضايت خداوند نيست، بر زبان نمى‏آورد. خلاصه آنكه، دست، پا و همه اعضا و جوارح او از كارهاى‏ ناشايست پرهيز مى‏كنند. چنين روزه‏اى ‏به افراد خاصّى ‏از انسان‏ها اختصاص دارد و به آن «روزه اخلاقى» نيز مى‏گويند.

    محمد بن مسلم از امام صادق (علیه السلام) روايت كرده كه حضرت فرمودند:

    «إِذَا صُمتَ فَليَصُم سَمعُكَ وَ بَصَرُكَ وَ شَعرُكَ وَ جِلدُكَ وَ عَدَّدَ أشياءَ غَيرَ هَذَا وَ قَالَ: لَا يَكُونُ يَومُ صَومِكَ كَيَومِ فِطرِكَ‏ * چون روزه گرفتى، پس بايد گوش، چشم، مو و پوست تو نيز روزه‏دار باشند و اعضا و جوارح ديگر نيز همين‏طور. نبايد روزى‏كه روزه‏دارى ‏با روزى‏كه روزه نيستى، يكسان باشد.» (5)

    امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «روزى ‏رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) زنى ‏روزه‏دار را ديد كه به كنيز خود دشنام مى‏داد؛ پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند كه طعام بياورند و سپس به آن زن فرمودند: طعام بخور! آن زن گفت: اى‏ رسول خدا چگونه طعام بخورم در حالى‏كه روزه‏دار هستم؟! حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آيا روزه‏دارى ‏و به كنيز خود دشنام مى‏دهى؟ روزه تنها خوددارى‏ از خوراك و نوشيدن نيست. به درستى‏كه خداوند روزه را حجابى ‏در برابر كارهاى‏ زشت و گفتارهاى ‏ناروا قرار داده است، زيرا اين‏گونه كارها نيز روزه را باطل مى‏كنند. چه اندك‏اند روزه‏داران و چه بسيارند گرسنگان!» (6)

     از نظر علماى‏اخلاق، اگر روزه‏دارى‏ دروغ بگويد يا غيبت كند و به عيب‏جويى ‏از مسلمانان بپردازد، روزه او صحيح نيست.

    در روايتى ‏آمده است كه در روزى ‏از ماه شعبان، پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به اصحاب فرمودند: «امروز روزه بگيريد و هنگام افطار نزد من آييد، آنگاه روزه خود را بگشاييد.

    به هنگام افطار، پيرمردى‏ خدمت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسيد و عرض كرد: اى‏ رسول خدا! من و دو دخترم روزه‏دار هستيم، اجازه مى‏دهيد تا افطار كنيم؟

    حضرت فرمودند: تو روزه هستى، اما دختران تو روزه نيستند. به خانه برو و به آنها بگو كه روزه آنان قبول نيست.

    پيرمرد با تعجب به خانه برگشت و به دخترانش گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مى‏فرمايند كه روزه شما قبول نيست. در اين هنگام دختران در حالت كشف ديدند كه دو لخته گوشت از دهانشان روى‏ زمين افتاد. آنان با ناراحتى‏خدمت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتند و عرض كردند: اى‏رسول خدا! ما ديشب گوشت نخورديم و امروز هم روزه بوديم، لخته‏هاى‏ گوشت چيست؟

    حضرت فرمودند: شما با زبان روزه، غيبت كرديد و كسى‏كه غيبت ديگرى‏ را بكند، مانند آن است كه گوشت مرده خورده باشد. مگر در قرآن نخوانده‏ايد كه مى‏فرمايد:

    «وَ لَا يَغتَب بَعضُكُم بَعضاً أيُحِبُّ أحَدُكُم أن يَأكُلَ لَحْمَ اخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللهَ * و از يكديگر غيبت نكنيد. آيا هيچ يك از شما دوست دارد گوشت برادر مردة ‏خود را بخورد؟ پس آن را ناخوش خواهيد داشت و از خدا بترسيد. ‏سوره حجرات آیه 12.»

    حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

    «مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ إِيمَاناً وَ احْتِسَاباً وَ كَفَّ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ لِسَانَهُ عَنِ‏ النَّاسِ قَبِلَ اللَّهُ صَوْمَهُ وَ غَفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ أَعْطَاهُ ثَوَابَ الصَّابِرِين‏ * كسى‏كه در ماه رمضان از روى‏ايمان و به انگيزه انجام دادن تكاليف الهى‏روزه بدارد و گوش، چشم و زبانش را از آنچه به مردم زيان مى‏رساند، حفظ كند، خداوند روزه او را مى‏پذيرد، گناهان گذشته و آينده‏اش را مى‏آمرزد و پاداش صابران را به او عطا مى‏كند.» (7)

    حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمودند:

    «مَا يَصنَعُ الصَّائِمُ بِصِيامِهِ إِذَا لَم يَصُن لِسَانَهُ وَ سَمعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ * روزه‏دارى‏كه زبان، گوش، چشم و ساير اندام‏هاى‏خود را حفظ نكند، روزه‏اش به حال او چه سودى‏دارد؟! » (8)

    مرتبه سوم، «روزه دل و باطن» است. در اين مرتبه روزه‏دار علاوه بر پرهيز از مبطلات روزه و اجتناب از گناهان و حفظ اعضا و جوارح، دل و باطن خود را نيز متوجه حق مى‏كند و از غير خدا محفوظ نگه مى‏دارد.

    چنين روزه‏دارى ‏از صبح تا مغرب، دلش در محضر ربوبى ‏است و خود را در پيشگاه خداوند متعال احساس مى‏كند. روزه دل به‏گونه‏اى ‏ديگر نيز تعبير شده است و آن اينكه گناهان قلبى‏ از قبيل كبر، حسد، ريا، كينه، غرور و … در دل روزه‏دار راه نمى‏يابد و قلب او از انديشه‏هاى ‏باطل و صفات ناپسند دور ‏است.

    حضرت على (علیه السلام) مى‏فرمايند:

    «صَومُ القَلب خَيرٌ مِن صِيامِ اللِّسان وَ صِيامُ اللّسَان خَيرٌ مِن صيِامِ البَطن * روزه قلب از روزه زبان و روزه زبان از روزه شكم بهتر است.» (9)

    روزه قلب كه در برخى‏از متون عرفانى ‏از آن به «روزه خاص الخواص» تعبير شده است. داراى ‏اين ويژگى ‏است كه روزه‏دار در حالى‏كه روزه است، هيچ‏گونه انديشه غير خدايى ‏به دل خود راه نمى‏دهد، زيرا توجه به غير خدا و انديشيدن درباره امور دنيوى ‏و حتى ‏اخروى‏ موجب بطلان اين روزه است.

    قِسم اول روزه، يعنى‏روزه فقهى‏ و امساك از خوردن و آشاميدن و ديگر مفطرات روزه، موجب رفع تكليف مى‏شود. قِسم دوم، يعنى ‏روزه اعضاء و جوارح ظاهرى ‏موجب غفران الهى ‏مى‏شود. قِسم سوم، يعنى ‏روزه‏اى‏كه همراه با حضور قلب باشد و همه قواى ‏باطنى، فكر و دل بنده هم در حال روزه باشد، موجب تقرّب بنده به حق‏تعالى ‏مى‏گردد و او در سایة حضرت معبود قرار مى‏گيرد و ميهمان خداوند مى‏شود. هر كدام از اين سه قِسم روزه، اجر و پاداش مخصوصى‏ دارد.

    روزه دل و باطن از روزه اعضاء و جوارح مهم‏تر و روزه اعضاء و جوارح نيز از روزه خوردن و آشاميدن مهم‏تر است. اگر روزه دل و قلب ميسّر نشد، روزه‏دار بايد بكوشد با گرفتن روزه خواص، دادن صدقه، اطعام روزه‏داران، توسّل به اهل‏بيت (علیهم السلام) و كمك به مستمندان، زمينه قبولى‏ روزه‏هاى‏ خود را در درگاه ربوبى‏ فراهم سازد.

    روزه حقيقى‏

    از نظر قرآن قبولى ‏اعمال بندگان مشروط به وجود خلوص در آن‏هاست. عملى‏كه به انگيزه تقرب به خداوند انجام شود، اگر با خلوص همراه باشد، پذيرفته است. خداوند در قرآن كريم مى‏فرمايد:

    «يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبطِلُوا صَدَقَاتِكُم بِالمَنِّ وَ الاذَى كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لَا يُؤمِنُ بِاللهِ وَ اليَومِ الآخِرِ * اى‏كسانى‏كه ايمان آورده‏ايد، صدقه‏هاى‏خويش را با منّت نهادن و آزار رسانيدن باطل نكنيد، مانند كسى‏كه اموال را از روى‏ريا و خودنمايى‏انفاق مى‏كند و به خداوند و روز قيامت ايمان ندارد. سوره بقره آیه 264»

    قرآن در اين آيه كريمه هشدار مى‏دهد كه خدمت‏هاى‏خود را با منّت باطل نكنيد و در اعمال خود ريا و تظاهر نداشته باشيد. اگر تظاهر و خودنمايى‏در عملى‏ باشد، علاوه بر آنكه آن عمل باطل است، گناه آن در حد كفر به خداوند و بى‏ايمانى ‏نسبت به جهان آخرت است. بنابراين، چنانچه در روزه خلوص وجود نداشته باشد، جز تشنگى ‏و گرسنگى‏ فايده‏اى براى روزه‏دار نخواهد داشت. اگر شخصى‏ براى ‏ستايش مردم و خودنمايى‏ و ريا روزه بگيرد، روزه او نه تنها باطل‏ است، بلكه گناه آن در حد كفر به پروردگار عالميان است.

    حضرت على (علیه السلام) فرمودند:

    «كَم مِن صَائِمٍ لَيسَ لَهُ مِن صِيامِهِ إلّا الجُوعُ وَ الظّمَاءُ، وَ كَم مِن قَائِمٍ لَيسَ لَهُ مِن قِيامِهِ إِلَّا السَّهَرِ وَ العَنَاءَ، حَبَّذا نَومُ الاكيَاسِ وَ إِفطَارُهُم‏ * چه بسا روزه‏دارى‏كه از روزه‏اش جز تشنگى ‏نصيبى‏ندارد و چه بسا شب‏زنده‏دارى‏كه جز رنج و سختى بهره‏اى نمى‏برد. چه خوش است خواب هوشمندان و افطار آنان». (10)

    در قرآن كريم خداوند خطاب به پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مى‏فرمايد:

    «قُل إِنَّمَا أعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثنَى وَ فُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا * بگو شما را به يك چيز اندرز مى‏دهم: دو نفر، دو نفر و يك يك براى‏خدا قيام كنيد، سپس بينديشد. سوره سبأ آیه 46»

    اين آيه كريمه همگان را به قيام براى ‏خدا كه همانا انجام دادن خالصانه اعمال براى‏ خداست، دعوت مى‏كند و آن را اندرز يگانه و موعظه‏بخش بشريت معرفى‏مى‏كند.

    اگر در يك ظرف غذا مقدار كمى‏ مواد آلوده ريخته شود، محتويات ظرف هر چند غذاى‏ خوش مزه‏اى باشد، غيرقابل استفاده مى‏شود. ريا و تظاهر هم اين چنين است. اگر در نماز، روزه و هر عمل عبادى ‏ديگر ذرّه‏اى‏ ريا و تظاهر وجود داشته باشد، آن اعمال ارزش خود را از دست مى‏دهند و مورد قبول درگاه احديّت قرار نمى‏گيرد.

    اگر انسان بتواند به گفتار و كردار خود رنگ خدايى‏ بدهد، عمل او با ارزش مى‏شود و نزد خداوند ارج و بها پيدا مى‏كند. چنانچه روزه‏دار با خلوص نيّت و تنها به خاطر خشنودى‏ پروردگار روزه گرفت، مى‏تواند در وقت افطار بگويد:

    «أللَّهُمَّ لَكَ صُمتُ وَ عَلَى رِزقِكَ أفطَرتُ وَ عَلَيكَ تَوَكَّلتُ * خدايا فقط براى‏تو روزه گرفتم و با روزى‏تو افطار مى‏كنم و تنها بر تو توكّل مى‏كنم.» (11)

    آدمى‏ با پر و بال اخلاص مى‏تواند به عالم ملكوت پرواز كند و به جايى ‏برسد كه جز خدا نبيند. وقتى‏ همه افكار و اعمال انسان نور خدايى‏ داشته باشد، شيطان نمى‏تواند او را فريب دهد. همان‏گونه كه در قرآن كريم آمده است:

    « ِانَّهُ لَيسَ لَهُ سُلطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلَى رَبِّهِم يَتَوَكَّلُونَ‏ * شيطان را بر كسانى‏كه ايمان آورده‏اند و بر خدا توكّل مى‏كنند، تسلّطى‏ نيست. سوره نحل آیه 99»

    در قرآن كريم آمده است كه شيطان به خداوند عرض مى‏كند:

    «قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَاغوِيَنَّهُم أجمَعِينَ إِلّا عِبَادَكَ مِنهُمُ المُخلَصِينَ‏ * گفت به عزّت تو سوگند كه همگان را گمراه مى‏كنم، مگر آن‏ها كه از بندگان مخلص تو باشند.»

    بندگان مخلَص كسانى‏ هستند كه خداوند متعال بر قلب و روح آنان حاكم است؛ و عبادت‏هاى ‏آنان فقط براى‏ تقرب به حق تعالى‏ و لقاى‏ پروردگار است. كسى‏ كه خداوند بر دلش حاكم شده باشد، ديگر هوى‏ و هوس به قلب او راه نمى‏يابد، افكار و خواطر شيطانى‏ به ذهن او وارد نمى‏شود و در خطر وسوسه‏هاى‏ شيطان قرار نمى‏گيرد؛ زيرا كه‏

    «قَلبُ المُؤمِن عَرشُ الرَّحمَان‏ * قلب مؤمن عرش خداى‏ رحمان است.» (12)

    • فضيلت روزه‏دار

    روزه‏دار در پيشگاه خداوند متعال داراى ‏ارزش و مقام والايى‏ است كه نمى‏توان آن را توصيف كرد. كسى‏كه به خاطر رضاى ‏پروردگار و خشنودى ‏حق تعالى، رنج گرسنگى ‏و تشنگى ‏را تحمل مى‏كند، اجر و ثواب بسيار زيادى ‏نزد خداوند دارد. رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

    «إِنَّ لِلجَنَّةِ بَاباً يُدعَى الرَّيَّانَ لَايَدخُلُ مِنهُ إِلّا الصَّائِمُونَ * بهشت را درى‏است به نام ريان كه از آن در جز روزه‏داران به بهشت وارد نمى‏شوند.» (13)

    امام صادق (علیه السلام) در فضيلت روزه‏دار مى‏فرمايند: «چنانچه كسى‏به خاطر خداى ‏عزّوجل در شدت گرما روزه بگيرد و تشنگى ‏بر او عارض شود، خداوند هزار فرشته بر او مى‏گمارد تا صورت او را دست بكشند و به او مژده نيكو دهند تا وقتى‏كه افطار شود، در آن هنگام خداى‏تعالى مى‏فرمايد: بوى‏تو چه خوش و جان تو چه نيكوست! اى ‏فرشتگان من! گواه باشيد كه من او را آمرزيدم.» (14)

    • فوايد روزه‏

    روزه از عبادت‏هايى‏ است كه در تقويت ايمان و اراده و نيز تهذيب روح و روان انسان نقش مؤثرى ‏دارد. روزه موجب مى شود انسان اراده‏اى قوى بيابد كه بتواند تمام اعضاء و جوارح و حتى خطورات قلبى خود را كنترل كند و با تمام قوا در مقابل شيطان ايستادگى كند. پرهيز از خوردن و آشاميدن و ديگر مبطلات روزه، موجب استحكام و استوارى ‏ايمان و تقويت اراده مى‏شود. وقتى ‏اراده قوى ‏شود، جسم نيز از آن پيروى ‏مى‏كند. روزه سبب شكستن شهوات و خواهش‏هاى نفسانى ‏است و روزه موجب حيات دل و دورى ‏انسان از گناهان مى‏باشد و آدمى ‏بر اثر دورى ‏از گناهان و پاك شدن از بدى‏ها، مسير تعالى‏ و رشد را طى ‏مى‏كند. حضرت على (علیه السلام) مى‏فرمايند:

    «الصِّيامُ اجتِنابُ المَحارِمِ كَمَا يَمتَنِعُ الرَّجُلُ مِنَ الطَّعامِ وَ الشَّرابِ* روزه دورى‏گزيدن از كارهاى‏حرام است، همان‏گونه كه روزه‏دار از خوراك و نوشيدنى خوددارى مى‏ورزد.» (15)

    از فوايد ديگر روزه، تندرستى، نشاط و شادابى‏جسم است. كسانى‏كه روزه مى‏گيرند، اين نشاط و شادابى ‏را به خوبى‏ در خود احساس مى‏كنند. پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مى‏فرمايند:

    «صُومُوا تَصِحُّوا * روزه بگيريد تا تندرست بمانيد.» (16)

    روزه در سير و سلوك و پيمودن راه تقرب به سوى پروردگار نقش مهمى‏ دارد.

    استادان علم اخلاق براى‏ تهذيب شاگردان خود به آنان دستور روزه مستحبّى‏مى‏دهند. روزه، مجاهدتى‏است كه در سوق دادن سالك به سوى ‏مقصد اعلى‏ و آماده كردن او براى ‏لقاى‏ حضرت حق كارساز است.

    روزه خود به مثابه معلم اخلاق، انسان را تربيت مى‏كند. همان‏گونه كه معلم اخلاق، شاگردان خود را در رسيدن به مقصد و هدف متعالى ‏كمك و راهنمايى‏ مى‏كند، روزه نيز انسان را به هدف‏هاى‏ با ارزش و والاى انسانى هدايت و او را در اين راه يارى ‏مى‏كند.

    روزه موجب رفع گرفتارى‏ و برآوردن بعضى ‏از حاجت‏ها در اين دنيا و خشنودى‏ و لقاى‏ پروردگار در جهان آخرت مى‏شود. امام صادق (علیه السلام) مى‏فرمايند:

    «لِلصَّائِمِ فَرحَتانِ فَرحَةٌ عِندَ إِفطَارِهِ وَ فَرحَةٌ عِندَ لِقَاءِ رَبّهِ‏ * براى‏روزه‏دار دو هنگامه شادى‏و سرور است: نخست شادى‏وقت افطار و ديگر شادى‏هنگام ديدار پروردگار» (17)

    مهم‏ترين اثر و بركت روزه به وجود آمدن روح تقوا و خداترسى ‏در انسان‏هاست. خداوند در قرآن كريم مى‏فرمايد:

    «يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَّكُم تَتَّقُونَ * اى‏كسانى‏كه ايمان آورده‏ايد! خداوند روزه را بر شما واجب گردانيد، همان‏گونه كه بر گذشتگان شما واجب شده بود، باشد كه تقوا پيشه كنيد. ‏سوره بقره آیه 183».

    در واقع، راز و حكمت وجوب روزه بر انسان‏ها پديد آمدن روح تقوا و خداترسى‏ در آنهاست. از ديدگاه اسلامى‏ مهم‏ترين عنصر در خودسازى، تقواست. روح خداترسى ‏در انسان موجب مى‏شود كه شيطان‏هاى ‏درون و برون نتوانند بر او چيره شوند.

    در خصوص فوايد روزه در روايات حضرات معصومان (علیهم السلام) آمده است كه روزه شكرگزارى ‏از نعمت‏هاى‏الهى ‏است، چرا كه به سبب روزه و گرسنگى، قدر نعمت‏هاى‏ خداوند بر روزه‏دار آشكار مى‏شود و شكر آن نعمت‏ها را به‏جا مى‏آورد.

    فايده ديگر روزه، احسان كردن به مستمندان است؛ زيرا به سبب روزه و درك گرسنگى، حال فقيران بر روزه‏دار معلوم مى‏شود و اين باعث نرمی قلب و احسان به آنان مى‏شود.

    • اقسام روزه‏

    روزه داراى ‏اقسامى ‏بدين شرح است: روزه واجب، حرام، مكروه و مستحبّ.

    روزه واجب، روزه‏اى ‏است كه شرع مقدس آن را بر عموم مكلفين، با شرايط خاصى‏ واجب كرده است. مهم‏ترين موارد روزه واجب، عبارت است از: روزه ماه مبارك رمضان و روزه‏اى‏ كه به واسطه نذر، قسم و عهد بر انسان واجب مى‏شود.

    روزه حرام، روزه‏اى ‏است كه گرفتن آن در دين اسلام منع شده است. چنين‏ روزه‏اى‏ باطل است و موجب گناه و معصيت خداوند مى‏شود؛ مانند روزه عيد فطر و عيد قربان.

    روزه مكروه، روزه‏اى است كه نگرفتن آن بهتر از گرفتن آن است؛ مانند روزه روز عاشورا براى ‏همه مكلّفين و روز عرفه براى‏ كسانى‏كه در صورت روزه گرفتن از خواندن دعا و مناجات باز مى‏مانند.

    روزه مستحبّى، روزه‏اى‏ است كه گرفتن آن ترجيح دارد و از سوى‏حضرات معصومين (علیه السلام) در مورد آن سفارش شده است. كسانى‏كه به گرفتن روزه مستحبّى‏ موفق مى‏شوند، نزد خداوند داراى ‏اجر مى‏باشند. روزه تمام ايام سال به غير از روزه‏هاى‏ حرام و مكروه، مستحبّ است و در مورد بعضى ‏از روزها بيشتر سفارش شده است.

    برخى‏ از روزه‏هاى که مستحبّ است عبارت است از: سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه، تمامى‏روزهاى‏ ماه رجب و شعبان، روز اول تا نهم ذى‏الحجّه، عيد سعيد غدير خم، بيست و پنجم ماه ذى‏القعده، هفدهم ربيع‏الاوّل و بيست و هفتم رجب.

    • اسرار روزه‏

    نماز، روزه و ساير احكام الهى داراى اسرارى ‏است كه انسان مى‏تواند از آن آگاه شود. راز اصلى‏ عبادت‏ها اين است كه روح انسان به كمك آن از تيرگى‏گناهان و رذايل اخلاقى‏ پيراسته و به زيور فضايل و مكارم اخلاقى ‏آراسته گردد. هیچ دشمنى ‏بدتر از دشمن درونى‏ و نفس امّاره نيست. بنابراين، تمام عبادت‏ها براى ‏آن است كه انسان از راه‏هاى‏ مختلف از غرور و خود خواهى رهايى يافته و بر نفس امّاره پيروز شود. حكمت و راز عبادات، كسب طهارت روح و پاكى‏ روان است و اينكه انسان وجود خود را از هرچه غير خداست، پاك كند.

    حضرت على (علیه السلام) در مورد حكمت بعضى‏از عبادت‏ها مى‏فرمايند:

    «فَرَضَ اللهُ الإِيمَانَ تَطهِيرًا مِنَ الشّركِ وَ الصَّلَوةَ تَنزِيهًا عَنِ الكِبرِ وَ الزَّكَوةَ تَسبِيباً لِلرّزقِ وَ الصّيامَ إبتِلَاءً لِإخلاصِ الخَلقِ‏ * خداوند ايمان را بر مردمان واجب كرد تا از آلودگى‏ شرك پاك شوند، نماز را واجب گردانيد تا از كبر و خودپسندى‏پاك شوند، زكات را فريضه ساخت تا عاملى‏ براى‏جلب روزى ‏باشد و روزه را قرار داد تا وسيله‏اى براى آزمون اخلاص مردمان باشد.» (18)

    يكى‏ ديگر از اسرار روزه كه در روايات به آن اشاره شده است، تحمل گرسنگى‏ و تشنگى‏ و دورى ‏از شهوات و تمايلات نفسانى ‏است. روزه‏دار با گرفتن روزه، رابطه خود را با خداوند متعال محكم و استوار مى‏كند و تحمّل سختى‏ها در راه رسيدن به محبوب و كسب رضاى‏ او برايش آسان مى‏شود.

    امام صادق (علیه السلام) در مورد يكى‏ از اسرار روزه فرمودند: «خداوند روزه را واجب كرد تا فقير و غنى‏ با يكديگر برابر شوند و سرّ آن، اين است كه ثروتمندان به رنج و گرسنگى ‏مبتلا نشده‏اند تا به افراد فقير مهربان باشند؛ زيرا ثروتمند هرگاه چيزى‏ بخواهد، قادر است آن را تأمين كند. پس خداوند عزّوجل خواست تا ميان آفريدگانش برابرى ‏ايجاد كند و ثروتمندان طعم گرسنگى‏ و رنج را بچشند تا بر ضعيفان نرمی کنند و به گرسنگان مهربانى‏كنند.» (19)

    • اهميّت ماه مبارك رمضان‏

    در روايتى از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده است كه: «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا * خداوند متعال گاهى فرصت‏هايى را در زندگى انسان قرار مى‏دهد كه انسان بايستى خود از این فرصت ها استفاده کند و گرنه خسارتى مى‏بيند كه به آسانى قابل جبران نيست.» (20)

    يكى از اين فرصت‏هاى مبارك، روزها و شب‏هاى ماه مبارك رمضان است. اين فرصت به اندازه‏اى مقدّس و با بركت است كه پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد آن فرمودند:

    «مردم، ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش به شما رو كرده است، ماهى است كه پيش خدا بهترين ماه است و روزهايش بهترين روزها و شب‏هايش بهترين شب‏ها و ساعاتش بهترين ساعات. آن ماهى است كه در آن دعوت شديد به ميهمانى خدا و اهل كرامت‏ خداييد در آن. نفس‏هاى شما در آن تسبيح است و خواب شما در آن عبادت است. كردارتان در آن پذيرفته و دعايتان مستجاب. از خدا بخواهيد با نيات درست و دل‏هاى پاك كه شما را براى روزه در آن و خواندن قرآن موفق دارد. بدبخت آنكه از آمرزش خدا در اين ماه محروم گردد. به گرسنگى و تشنگى خود در آن گرسنگى و تشنگى روز قيامت را ياد كنيد و بر فقراء و مساكين خود صدقه دهيد و بزرگان خود را احترام كنيد و کودکان را ترحم كنيد و صله رحم كنيد و زبان‏ها  را نگه داريد و از آنچه خدا ديدنش را حلال نكرده، چشم بپوشيد و آنچه را از شنيدنش حلال نكرده، گوش ببنديد و بر يتيمان مردم مهر ورزيد تا بر يتيمان شما مهر ورزند و به خدا از گناهان خود توبه كنيد و در وقت نماز دست به دعا برداريد كه بهترين ساعت‏ها است. خدا در آن نظر لطف به بندگان خود دارد، به مناجات آنها پاسخ دهد و فرياد آنها را لبيك گويد و درخواست آنها را بدهد و دعاى آنها را مستجاب كند.

    مردم، هر كدام از شما يك روزه‏دار را افطار دهد، در اين ماه نزد خدا ثواب آزاد كردن بنده‏اى دارد و گناهان گذشته‏اش آمرزيده‏ گردد.» (21)

     در روايت ديگرى از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مى‏خوانيم:

    «مَنْ ذَكَرَنِي فَلَمْ يُصَلِّ عَلَيَّ فَقَدْ شَقِيَ وَ مَنْ أَدْرَكَ رَمَضَانَ فَلَمْ تُصِبْهُ الرَّحْمَةُ فَقَدْ شَقِيَ وَ مَنْ أَدْرَكَ أَبَوَاهُ أَوْ أَحَدَهُمَا فَلَمْ يَبَرَّ فَقَدْ شَقِي‏ * شقى است كسى كه نام مرا ببرد و بر من درود نفرستد. شقى است كسى كه ماه مبارك رمضان را درك كند و مشمول رحمت قرار نگيرد. شقى است كسى كه والدين خود يا يكى از آنان را درك كند، امّا به آنان احسان نكند.» (22)

    در اين ماه بندگان ميهمان خداوند متعال‏اند. معناى اين ميهمانى اين نيست كه خداوند شكم بندگان را سير مى‏كند؛ معنايش اين است كه بندگان مى‏توانند در اين ماه مبارك رشد معنوى پيدا كنند و روزه، دعا، راز و نياز با خداوند و ساير عبادات در اين ماه، موجب رشد معنوى شده و روز به روز آنان را به سازندگى روح، ريشه‏كن كردن صفات پست و کاشتن درخت فضائل به جاى آن، نزديك سازد. غنيمت شمردن اين فرصت مبارك، انسان را به مقام قرب الهى مى‏رساند. فرصت كم‏ نظير شب‏هاى قدر، براى پيشرفت سير و سلوك، بسيار مفيد است. بندگان مى‏توانند با استفاده از اين ماه مبارك، بر نفس امّاره مسلط شوند و به جاى اينكه خادم نفس اماره باشند، آن را تابع خود كنند. در اين صورت، دنيا و آخرت آنان تأمين خواهد شد.

    اما توجّه به اين نكته ضرورى است كه براى رسيدن به اين مقامات، صرف اجتناب از مبطلات فقهى، كافى نيست. آنچه در رساله‏هاى عمليّه مراجع معظّم تقليد آمده، شرايط صحت روزه است و روزه صحيح با روزه مقبول فاصله زيادى دارد. روزه صحيح آن است كه قضا و كفاره را ساقط مى‏كند، اما روزه مقبول، علاوه‏ بر شرايط صحت روزه، به امور ديگرى نيز نيازمند است. از جمله اينكه تمامى اعضاء و جوارح انسان بايد روزه باشند. چشم او به نامحرم نگاه نكند، گوش او شنونده غنا و غيبت نباشد، زبان او گوينده غيبت و تهمت نباشد. روزه‏اى كه با اين امور همراه است، اگر چه قضا و كفاره ندارد، امّا روزه‏اى نيست كه پروردگار عالم آن را بپذيرد.

    • روزۀ مسافر

    مسافرى كه بايد نمازهاى چهار ركعتى را در سفر دو ركعت بخواند، نبايد روزه بگيرد و قضای آن را بجا آورد.

    • روزة قضا

    اگر كسى روزه را در وقت آن نگيرد، بايد روز ديگرى، به جاى آن روزه بگيرد، پس روزه اى كه بعد از وقت آن، به جا آورده مى شود، روزة قضا نام دارد.

    • كفارة روزه

    كفّاره ، همان جريمه اى است كه براى باطل كردن روزه معين شده است و عبارت است از:

    – آزاد كردن يك بَرده

    – دو ماه روزه گرفتن كه سى و يك روز آن بايد پى در پى باشد

    – سير كردن شصت فقير، يا دادن يك مُدّ طعام به هر يك از آن ها.

    كسى كه كفّاره بر او واجب شود، بايد يكى از اين سه را انجام دهد و چون امروزه برده  به معناى فقهىِ آن يافت نمى شود، مورد دوّم يا سوم را انجام مى دهد، و اگر هيچ يك از اينها برايش مقدور نيست هر مقدار كه مى تواند بايد به فقير طعام بدهد و اگر اصلاً نتواند طعام بدهد، بايد استغفار كند.

    لازم به ذکر است احکام بسیاری در مورد روزه بیان شده است از قبیل کسانی که روزه بر آنها واجب نیست یا شرایط قضای روزه و کفارۀ آن و نیز شرایط ثابت شدن اول ماه رمضان و … که به همین میزان اکتفا می شود و عزیزان را به کتاب­های مربوطه ارجاع می دهیم.

    ————————————

    (1) مستدرك الوسائل، ج 7، ص 500

    (2) من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 75

    (3) وسائل الشيعة، ج 10، ص 406

    (4) وسائل الشيعة، ج 10، ص 403

    (5) الكافي، ج 4، ص 87

    (6) بحار الأنوار، ج 93، ص 293

    (7) وسائل الشيعة، ج 10، ص 164

    (8) مستدرك الوسائل، ج 7، ص 366

    (9) ‏غررالحكم و دررالكلم، ص 176

    (10) مستدرك الوسائل، ج 7، ص 367

    (11) ‏مستدرك الوسائل، ج 7، ص 360

    (12) بحار الانوار، ج 55، ص 39

    (13) وسائل الشيعة، ج 10، ص 404

    (14) وسائل الشيعة، ج 10، ص 65

    (15) ‏مستدرك الوسائل، ج 7، ص 367

    (16) بحار الانوار، ج 93، ص 255

    (17) الكافي، ج 4، ص 65

    (18) نهج البلاغة، حكمت 252

    (19) المحجة البيضاء، ج 2، ص 124

    (20) بحار الأنوار، ج 68، ص 221

    (21) الأمالى شیخ صدوق، ص 93

    (22) جامع الأخبار، ص 59

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا