• رضای از خداوند

رضایت؛ ترک اعتراض و ناخوشایندی بر مقدرات الهی در باطن و ظاهر و گفتار و کردار است.

رضایت؛ علامت ایمان و حسن ظن به خداست.

انسان راضی، نسبت به مقدرات الهی و سرنوشت خود سرور قلبی دارد و از آرامش دل نسبت به احکام و خواسته‌های خداوند برخوردار است.

رضا؛ با فضیلت‌ترین مقامات دینی و از مقامات مقربین است. این مقام معروف به باب الله اعظم است. هر کس به این مقام رسید داخل بهشت می‌شود. همان‌طور که در سوره فجر، آیات 27 و 28 آمده است:

«یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً * تو ای روح آرام‌یافته! به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است.»

نفس مطمئنه، نفسی است که با علاقمندی و یاد پروردگارش سکونت یافته و به آنچه او راضی است رضایت می‌دهد و در نتیجه خود را بنده‌ای می‌بیند که مالک هیچ خیر و شرّی و نفع و ضرری برای خود نیست و نیز دنیا را یک زندگی مجازی و داشتن و نداشتن و نفع و ضرر آن را امتحانی الهی می‌داند و در نتیجه اگر غرق در نعمت دنیایی شود، به طغیان و گسترش دادن به فساد و به علو و استکبار، وادار نمی‌شود، و اگر دچار فقر و فقدان گردد این تهی‌دستی و ناملایمات، او را به کفر و ترک شکر وانمی‌دارد، بلکه هم‌چنان در عبودیت پای‌برجا است و با افراط یا تفریط از صراط مستقیم منحرف نمی‌شود. (1)

صاحبان نفس مطمئنه به مقام رضا نائل شده‌اند. مانند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیه‌واله که راضیه و مرضیه بود.

اگر انسان فهمید که همه چیز از جانب خداست و هر چه هم از جانب او باشد برایش خیر است، دیگر از تقدیرات الهی ناراضی نمی‌شود.

نزد صاحب رضا، فقر و غناء، راحتی و مشکل، بقاء و فنا، عزّت و ذلّت، سلامتی و بیماری، مرگ و زندگی تفاوتی ندارد، چون همه را کار خدا می‌بیند و نسبت به همه کارهای خدا عاشق است.

در سوره مجادله، آیه 22 ویژگی‌های اهل رضا این‌گونه آمده است:

«لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشيرَتَهُمْ أُولئِكَ كَتَبَ في‏ قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * هيچ قومى را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمى‏يابى كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند؛ آنان كسانى هستند كه خدا ايمان را بر صفحه دل‌هايشان نوشته و با روحى از ناحيه خودش آن‌ها را تقويت فرموده، و آن‌ها را در باغ‌هايى از بهشت وارد مى‏كند كه نهرها از زير (درختانش) جارى است، جاودانه در آن مى‏مانند؛ خدا از آن‌ها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند؛ آن‌ها «حزب اللَّه» اند؛ بدانید «حزب اللَّه» پیروزان و رستگارانند.»

این آیه به پاداش‌هاى بزرگ گروهی از مؤمنان كه قلبشان به طور كامل در اختيار عشق خدا است پرداخته، و پنج موضوع را كه بعضى به صورت امداد و توفيق است، و بعضى به صورت نتيجه و سرانجام كار، بيان مى‏كند. در چهارمين مرحله از این پنج مرحله؛ مى‏فرمايد:

«خداوند از آن‌ها خشنود است و آن‌ها نيز از خدا خشنودند.»

در برابر مواهب مادى قيامت و جنّات و حور و قصور اين بزرگ‌ترين پاداش روحانى است كه به اين گروه از مؤمنان داده مى‏شود، آن‌ها احساس مى‏كنند كه خدا از آنان راضى است و اين رضايت مولا و معبودشان كه آن‌ها را پذيرفته، و در كنف حمايت خويش قرار داده، و بر بساط قربش آن‌ها را نشانده، لذت‌بخش‏ترين احساسى است كه به آن‌ها دست مى‏دهد، و نتيجه‏اش خشنودى كامل آن‌ها از خدا است.

آرى هيچ نعمتى به پايه اين خشنودى دوجانبه نمى‏رسد، و اين كليدى است براى مواهب و نعمت‌هاى ديگر، چرا كه وقتى خدا از كسى خشنود باشد هر چه تقاضا كند به او مى‏دهد كه او هم كريم است و هم قادر و توانا.

چه تعبير جالبى! مى‏فرمايد: «هم خدا از آن‌ها راضى است و هم آن‌ها از خدا راضى» يعنى مقامشان به قدرى بالا رفته است كه نامشان در كنار نام خدا، و رضايتشان در كنار رضايت او قرار گرفته است.

و در آخرين مرحله به صورت يك اعلام عمومى كه حاكى از نعمت و موهبت ديگرى است مى‏فرمايد: «آن‌ها حزب الله‏اند، بدانيد حزب اللَّه پيروز است.»

نه تنها پيروزى در سراى ديگر و نيل به انواع نعمت‌هاى مادى و معنوى در قيامت، بلكه همان‌گونه كه در آيات قبل نيز آمد در اين دنيا نيز به لطف الهى بر دشمنان پيروزند، و در پايان جهان نيز حكومت حق و عدالت در دست آن‌ها است. (2)

علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان برای این آیه می‌نویسد:

به این علت خدا مؤمنان را به چنان بهشتی در می‌آورد که از ایشان راضی بوده است، و رضایت خدا عبارت است از رحمت او که مخصوص افرادی است که در ایمانشان به خدا خالص باشند. ایشان هم از خدا راضی‌اند، برای این‌که با رسیدن به آن زندگی طیّب و آن بهشت، شادمان و خرسند می‌گردند.

این‌ها که دارای ایمانی خالص‌اند حزب خدای تعالی هستند، هم‌چنان‌که آن منافقین که در ظاهر اظهار اسلام می‌کنند، و در باطن کفار و دشمنان خدا را دوست می‌دارند، حزب شیطان‌اند، این‌ها رستگارند هم‌چنان‌که آن‌ها زیانکارند. (3)

مقام رضا با دعا و درخواست از خدا منافات ندارد، چرا که دعا یکی از بهترین مقامات عبودیت و از دستورات خود اوست و برخی از مقدّرات انسان، وابسته به دعا و درخواست از او می‌باشد، به علاوه این‌که گاهی دعا دفع بلاست.

—————-

1- ترجمه تفسیر المیزان، ج 20، ص 477.

2- تفسير نمونه، ج ‏23، ص 471.

3- ترجمه تفسیر المیزان، ج 19، ص 341.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا