• رباخواری

براى تحكيم پايه كارهاى توليدى رباخوارى شديداً در اسلام ممنوع شده تا كسى بدون كار و توليد و تنها از راه سود پول به زندگى خود ادامه ندهد.

گذشته از اين، رباخوارى عامل مؤثّرى براى به هم خوردن توازن ثروت و گسترش فاصله و شكاف ميان طبقه ثروتمند و طبقه ضعيف، است زيرا رباخوارى از يك سو اموال ثروتمندان را به طرز نادرستى افزايش سريع مى‏دهد و از سوى ديگر طبقات پائين را روز به روز ضعيف‏تر ساخته و آخرين رمق را از آنها مى‏گيرد.

اسلام رباخوارى را از گناهان كبيره مى‏داند و هيچ‏كس نمى‏تواند سود پولى را كه از طريق ربا بدست آورده مالك شود، بلكه بايد سود را به صاحبش باز گرداند.

  • حكم ربا

ربا به نصّ قرآن كريم، حرام و رباخوارى اعلان جنگ با خدا و رسولش شمرده شده است. در روايات نيز در رديف بزرگ‌ترين گناهان كبيره شمرده شده است. حرمت ربا ضرورى دين است؛ از اين رو، انكار حرمت آن موجب ارتداد است. در حرمت ربا فرقى بين گرفتن و دادن آن نيست؛ چنان كه نوشتن قرارداد معامله ربوى و گواهى دادن بر آن نيز حرام است.

«الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا يَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ * كسانى كه ربا مى‏خورند، در قيامت برنمى‏خيزند مگر مانند كسى كه بر اثر تماسّ شيطان، ديوانه شده و نمى‏تواند تعادل خود را حفظ كند گاهى زمين مى‏خورد، گاهى بپا مى‏خيزد. اين، به خاطر آن است كه گفتند: داد و ستد هم مانند ربا است و تفاوتى ميان آن دو نيست. در حالى كه خدا بيع را حلال كرده، و ربا را حرام! خداوند، ربا را نابود مى‏كند و صدقات را افزايش مى‏دهد! و خداوند، هيچ انسانِ ناسپاسِ گنهكارى را دوست نمى‏دارد اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد، و آنچه از مطالبات ربا باقى مانده، رها كنيد اگر ايمان داريد! اگر چنين نمى‏كنيد، بدانيد خدا و رسولش، با شما پيكار خواهند كرد! و اگر توبه كنيد، سرمايه‏هاى شما، از آنِ شماست [اصل سرمايه، بدون سود] نه ستم مى‏كنيد، و نه بر شما ستم وارد مى‏شود. سوره بقره آیات 275 تا 279».

  • زیان رباخواری

رباخواری، تعادل اقتصادی را در جامعه­ها به هم می­زند و ثروت­ها را در یک قطب اجتماع جمع می­کند، زیرا جمعی بر اثر آن فقط سود می­برند و زیانهای اقتصادی همه متوجه گروه دیگر می­گردد، و اگر می­شنویم فاصله میان کشورهای ثروتمند و فقیر جهان روز به روز بیشتر می­گردد یک عامل آن همین است و به دنبال آن بروز جنگهای خونین است. رباخواری، یک نوع تبادل اقتصادی ناسالم است که عواطف و پیوند­ها را سست می­کند و بذر کینه و دشمنی را در دلها می­پاشد و در واقع رباخواری بر این اصل استوار است که رباخوار فقط سود پول خود را می­بیند و هیچ توجهی به ضرر و زیان بدهکار ندارد، اینجاست که بدهکار چنین می­فهمد که رباخوار پول را وسیله­ی بیچاره ساختن او و دیگران قرار داده است.

درست است که قرض گیرنده در اثر احتیاج تن به ربا می­دهد، اما هرگز این بی عدالتی را فراموش نخواهد کرد و حتی کار به جایی می­رسد که فشار پنجه رباخوار را هر چه تمامتر بر گلوی خود احساس می­کند، این موقع است که سراسر وجود بدهکار، به رباخوار لعنت و نفرین می­فرستد، تشنه خون او می شود، زیرا با چشم خود می­بیند که هستی و درآمدی که به قیمت جانش تمام شده، به جیب رباخوار ریخته می­شود، در این شرایط بحرانی است که ده ها جنایت وحشتناک رخ می­دهد، بدهکار گاهی دست به خودکشی می­زند و گاهی در اثر شدت ناراحتی طلبکار را با وضع فجیعی می­کشد و گاهی به صورت یک بحران اجتماعی و انفجار عمومی و انقلاب همگانی در می­آید.

این گسستگی پیوند تعاون و همکاری، در میان ملت‌ها و کشور های ربادهنده و ربا گیرنده، نیز آشکارا به چشم می‌خورد، ملت‌هایی که می‌بینند ثروتشان به عنوان ربا به جیب ملت دیگری ریخته می‌شود با بغض و کینه و نفرتی خاص به آن ملت می‌نگرند و در عین این که نیاز به قرض داشته‌اند منتظرند روزی عکس‌العمل مناسبی از خود نشان دهند. است که می‌گوییم رباخواری از نظر اخلاقی اثر فوق‌العاده بدی در روحیه وام‌گیرنده به جا می­گذارد و کینه او را در دل خودش می پرورا‌‌‌‌ند و پیوند تعاون و همکاری اجتماعی را بین افراد و ملت­ها سست می­کند.

  • حرمت ربا از نظر ادیان آسمانی

در همه ادیان آسمانی ربا حرام شمرده شده است، بنابراین حرمت ربا اختصاص به اسلام ندارد. آیین یهود و مسیح پیروان خود را از رباخواری برحذر داشته اند مثلاً در تورات آمده است:

اگر برادر فقیر و تهیدستت به نزد تو آمد او را مانند غریب و مهمان پذیرایی و یاری نما تا با تو زندگی نماید از او ربا و سود مگیر و از خدای خود بترس تا برادرت با تو زندگی نماید. نقد خود را به ربا به او مده و خوراک را به سود به او مده، اگر نقدی به فقیران از قوم من که همسایه تو باشند قرض دادی مثل رباخوار با او رفتار مکن و هیچ سودی بر او مگذار. (1)

در جای دیگر می­خوانیم:

اگر مالی را به یکی از بندگانم قرض دادی مانند رباخواران با او برخورد نکن و از او سود مگیر. (2)

قرآن نیز حرمت ربا در آیین یهود را تایید می­کند، به همین جهت آنها را به عذاب و کیفر الهی بیم می­دهد و از نعمت­های حلال خداوند محروم می­سازد. یعنی آنها با وجود حرمت و ممنوعیت ربا در دین یهود معاملات ربوی انجام می­دادند، (3) بنابراین مستحق مجازات پروردگار بوده­اند.

در آیین مسیحیت ربا به طور مطلق حرام است، همان طور که در کتاب عهد جدید دریافت سود و ربای قرضی به دور از فضیلت و ارزشهای انسانی شمرده شده است، در اینجا قرض دادن کاری است ستوده و نیک خواهانه و دارای پاداش معنوی ولی دریافت سود حتی از دشمنان ناپسند و حرام می باشد. بر همین اساس، تا پایان قرن سیزدهم که کلیسا در اروپا حکومت می راند، ربا کاملا ممنوع و حرام بود. از نظر کلیسا انکار حرمت ربا به معنی ارتداد و خروج از دین شمرده می­شد. (4)

بنابراین، ربا از نظر ادیان الهی عملی ناپسند و حرام می­باشد. با دقت در عبارات تورات و انجیل و قرآن (که به دنبال این بحث خواهد آمد)، می­توان دریافت که قرض دهندگان از نظر اجتماعی و اقتصادی موقعیت بسیار خوبی در جامعه داشتند و بعکس قرض گیرندگان شامل طبقات فقیر و بینوای جامعه می­شوند، روح عدالت خواهی و ظلم ستیزی که شاخص و معیار تشخیص ادیان آسمانی می­باشد، در رابطه با مساله ربا مشهود و پیداست. حمایت از رباخواران به معنی پشتیبانی از طبقات اشراف و ثروتمند و استثمارگر می­باشد. به همین دلیل، ادیان الهی هماهنگ و همسو با آن به مبارزه برخاسته­اند و از متقاضیان قرض که معمولا افراد فقیر و تهیدست بودند، حمایت می­کردند.

  • حرمت ربا از نظر اسلام

حرمت ربا از نظر قرآن، سنت جای هیچ گونه تردیدی ندارد. در اسلام رباخواری از بزرگترین گناهان کبیره شمرده شده است. در اینجا سعی می­کنیم حکم ربا را از نظر قرآن، سنت و اجماع بررسی کنیم:

الف. ربا در قرآن

هشت آیه از آیات قرآنی در مورد ربا گفته شده است که ما در اینجا به چند مورد از آنها می پردازیم:

  1. «وَ مَا ءَاتَيْتُم مِّن رِّبًا لِّيرَبُوَاْ فىِ أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُواْ عِندَ اللَّهِ وَ مَا ءَاتَيْتُم مِّن زَكَوةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْمُضْعِفُون * و آن سودی که شما به رسم ربا دادید که بر اموال مردم رباخوار بیفزاید نزد خدا هرگز نیفزاید و آن زکوتی که از روی شوق و اخلاص به خدا به فقیران دادید ثوابش چندین برابر شود و همین زکات دهندگان هستند که بسیار دارایی خود را افزون کنند. سوره روم آیه 39».
  2. «وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَواْ وَ قَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَ أَكلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَ أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا * و هم بدین جهت که ربا می گرفتند در صورتی که از ربا خوردن نهی شده بودند و هم از آن رو که اموال مردم را به باطل می­خوردند به کیفر رسند و ما برای کافران آنها عذابی دردناک مهیا ساخته ایم. سوره نساء آیه 161».

در بررسی تفسیر این آیات می­توان دریافت که ربا حرام است و قرآن مسلمانان را از آن برحذر داشته است، ولی در آیه 39 از سوره روم با بیان ملایمتر و در قالب مقایسه آن با زکات و اشاره به پاداش معنوی زکات، با رباخواری به مخالفت برخاسته است. چیز دیگری که از این آیه می­توان استنباط کرد، نیازمندی و فقر قرض گیرندگان است. قرآن می­فرماید که به جای قرضهای ربوی، بهتر است به نیازمندان زکات بدهید. بدین ترتیب، هم شما مسئولیت اجتماعی خود را انجام داده­اید و موجب خشنودی پروردگار شده­اید و هم باری از مشکلات آنها را برداشته­اید و این مسیری است در جهت برابری و عدالت اجتماعی و رضایت پروردگار.

آیه دوم بیشتر می­خواهد یهودیان را سرزنش کند، با اینکه رباخواری در دین یهود حرام شده، آنها به این عمل زشت دست می­زدند و اموال مردم را به صورت باطل می­خوردند، خداوند آنها را به عذاب سخت و شدید بشارتشان می­دهد، طبعا این عبارت، به حرمت ربا و پیامدهای رباخواری اشاره دارد.

بدون تردید رباخواری از نظر قرآن حرام است. وعده آتش برای رباخواران، وضعیت نامتعادل و جن زده آنها، فرمان دوری گزیدن و نگرفتن ربا به مؤمنان، نافرمانی از دستور او در مورد ترک ربا به معنای اعلان جنگ با خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است، همه حکایت از شدت حرمت ربا دارد.

ب. ربا از نظر سنت

دومین منبع برای احکام قول، فعل و تقریر معصوم(علیه السلام) است. روایات زیادی در کتابهای معتبر شیعه و سنی در رابطه با حرمت ربا آمده است. در اینجا به ذکر برخی از آنها بسنده می­کنیم:

  1. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «مَنْ أَخَذَ الرِّبَا وَجَبَ عَلَيْهِ الْقَتْل‏ * هرکس ربا بگیرد، کشتنش واجب است». (5)
  2. در روایتی دیگر از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده است که: «مَنْ أَكَلَ الرِّبَا مَلَأَ اللَّهُ بَطْنَهُ نَارَ جَهَنَّمَ بِقَدْرِ مَا أَكَلَ فَإِنْ كَسَبَ مِنْهُ مَالًا لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ شَيْئاً مِنْ عَمَلِهِ وَ لَمْ يَزَلْ فِي لَعْنَةِ اللَّهِ وَ مَلَائِكَتِهِ مَا دَامَ مَعَهُ قِيرَاط * خداوند در روز قیامت شکم رباخوار را به اندازه ربایی که خورده است، از آتش جهنم پر می کند. هیچ یک از اعمال و کارهای نیک او را نمی­پذیرد، تا زمانی که مقداری از اموال ربوی در دستش است، پیوسته مورد لعن و نفرین خدا و فرشتگان قرار خواهد گرفت». (6)
  3. امام علی علیه السلام فرمودند: «إذا أراد اللّهُ بقريةٍ هلاكاً ظَهَرَ فِيهم الرّبا * زمانی که خداوند بخواهد مردمی را نابود کند، ربا در میانشان رواج پیدا می­کند». (7)
  4. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «گناه و عقوبت یک درهم ربا در نزد خداوند بزرگتر است از کیفر هفتاد زنا با محارم». (8)

خلاصه کلام اینکه، در رابطه با حرمت ربا روایات متعددی در کتب شیعه و سنی آمده است. در وسائل الشیعه، بیش از سیصد روایت در این باره گفته شده است که همگی مؤید حرمت رباست و آن را از اکبر الکبایر شمرده و در ردیف شرک به پروردگار قرار داده­اند. برخی دیگر از این روایات در مواقع خود مورد استفاده قرار خواهد گرفت. در اینجا به عنوان تایید حرمت ربا در سنت فقط به چند روایت بسنده شده است.

  • فلسفه حرمت ربا

از اساسی­ترین بحثهای مربوط به ربا، تجزیه و تحلیل فلسفه و علت حرمت آن است. سؤالات اساسی و مهمی در این مورد مطرح است: آیا عوامل اجتماعی و مقولاتی چون بی عدالتی، گسترش فاصله طبقاتی، افزایش نابرابری، تمرکز ثروت در دست معدودی از افراد جامعه و… می­توانند در تشریع حرمت ربا مؤثر باشند؟ آیا نمی­توان گفت که تحریم ربا جنبه سمبلیک دارد. هدف اصلی مبارزه با تنبلی، مفت خواری می­باشد؟ اسلام از این طریق می­خواهد ارزش و اعتبار کار و تلاش را نشان دهد، تنها درآمدی مشروع است که به نحوی از نیروی انسانی ناشی شده باشد؟ آیا جنبه­های اخلاقی و انسانی قضیه را نباید مورد توجه قرار داد؟ آیا شرایط اجتماعی که به تشریع این پدیده اقتصادی منجر شد، قابل بررسی نیست؟

اگر بتوانیم ثابت کنیم که موضوعات اجتماعی و اقتصادی در تشریع حرمت ربا مؤثر می باشد، لازم است آنها را شناسایی و تحلیل و بررسی نماییم. اینها، مسائلی هستند که در این قسمت بحث می­شود. با مراجعه به آیات و روایات خواهیم دید:

آیا علت حرمت ربا در کلام الهی و ائمه آمده است یا نه؟ در قرآن و روایات از عواملی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به عنوان علت حرمت ربا یاد شده است. در ذیل به بررسی هر یک می­پردازیم.

  1. مبارزه با ظلم

ظلم ستیزی و عدالت خواهی در اسلام، اصل اساسی و خدشه ناپذیر است. عدالت خواهی، جزء رسالت تمام انبیای الهی می­باشد. برقراری عدل مهمترین هدف اقتصادی اسلام است. هر آنچه با عدالت ناسازگار باشد، با اسلام نیز ناسازگار است، یعنی عدالت معیاری است برای ارزیابی اسلامی بودن فعالیتهای اقتصادی. رباخواری با این اصل در تضاد است، به همین جهت اسلام آن را حرام کرده است. قرض ربوی، استثمار انسان از انسان و تضییع حقوق افراد فقیر و بینوا توسط سرمایه داران و توانگران می­باشد. قرآن در سوره بقره، این مساله را با صراحت بیان کرده است.

آیات 273 تا 280 این سوره با تشویق انفاق و کمک به بینوایان آغاز می­شود. بعد از بیان حرمت ربا و خصوصیات روحی رباخواران و ذکر آثار ربا در مقایسه با صدقات، مؤمنان را از رباخواری برحذر می­دارد و آنها را از عواقب و پیامد رباخواری که اعلان جنگ و مبارزه با خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است، خبر می­دهد. در نهایت علت حرمت ربا را که همان ظلم و استثمار باشد، بیان می­کند: «وَ إِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَ لَا تُظْلَمُون» یعنی اگر از این عمل زشت (رباخواری) دست بردارید، اصل مال شما متعلق به خودتان است. در این صورت نه به واسطه گرفتن اضافه ظلم کرده­اید و نه به دلیل نگرفتن اصل سرمایه، مورد ستم واقع شده­اید. یعنی این آیه اشاره دارد که گرفتن اصل مال بدون زیادی حق شماست.

همچنین در روایتی از امام رضا علیه السلام، علت حرمت ربا ظالمانه بودن آن دانسته شده است. « عِلَّةُ تَحْرِيمِ الرِّبَا… وَ لِمَا فِي ذَلِكَ مِنَ الْفَسَادِ وَ الظُّلْمِ وَ فَنَاءِ الْأَمْوَالِ….» از امام در رابطه با علت حرمت ربا سؤال می شود، امام می­فرماید: «ربا اموال را به تباهی می­کشاند، ربا ظالمانه است و موجب فنای اموال می­گردد».

  1. ترویج کارهای نیک

اسلام در روابط فردی و اجتماعی به یک سری اصول اهمیت قابل توجهی می­دهد، اصولی نظیر همکاری، همیاری، تامین نیازمندان، همدردی، روابط انسانی و… . در این راستا، دستگیری از نیازمندان و بینوایان از مهمترین تعالیم اسلام می­باشد. مکتب حیاتبخش اسلام، جهت ترویج این اصول و گسترش کارهای نیک و انسانی، ربا را حرام کرده است. ایجاد قرض الحسنه و اهمیت دادن به آن یکی از این کارهاست. به طور کل، انفاق، صدقه، قرض الحسنه نقطه مقابل رباخواری است. اینها کارهای نیک خواهانه­ای است که رواج رباخواری مانع رشد و گسترش شان می­شود. روایات زیادی داریم که علت حرمت ربا را به همین مساله منسوب می­کند. در زیر بعضی از آنها را به عنوان نمونه می­آوریم:

  1. امام صادق علیه السلام می­فرمایند:

«خداوند ربا را به این جهت حرام کرده که مردم از کارهای خیرخواهانه امتناع نورزند». (9)

  1. امام رضا علیه السلام در رابطه با علت حرمت ربا می­فرمایند:

«علت حرمت ربا، علاوه بر نابودی اموال، باعث از بین رفتن کارهای نیک و خیرخواهانه می­شود. در این وضعیت، روابط سودجویانه و منفعت طلبانه، باعث ترک قرض الحسنه می­گردد و در نهایت به نابودی اموال و روابط ظالمانه می­انجامد». (10)

بنابراین، گرفتن ربا آن هم از کسانی که برای تامین حداقل معیشت دچار مشکلند و در تنگنای شدید اقتصادی قرار دارند، به عواطف و روابط انسانی ضربه می­زند و پیامدهای ناخوشایند روانی و اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. در مقابل، قرض الحسنه و انفاق در تحکیم روابط انسانی و توسعه همیاری و همکاری کمک می­کند و روح برادری و ایثار را رشد می­دهد.

اسلام قرض الحسنه را که در جهت همیاری و همکاری است، واجب نکرده ولی به عنوان یک عمل نیک و خداپسندانه که دارای اثرات و پیامدهای اجتماعی مثبت است، مورد تاکید قرار داده است.

  1. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می­فرماید: «وَ مَنْ أَقْرَضَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ كَانَ لَهُ بِكُلِّ دِرْهَمٍ أَقْرَضَهُ وَزْنَ جَبَلِ أُحُدٍ وَ جِبَالِ رَضْوَى وَ طُورِ سَيْنَاءَ حَسَنَات‏ * کسی که به برادر مسلمانش قرض بدهد، هر درهم آن ثوابی به وزن کوهی از کوههای رضوی و طور سینا دارد». (11)

اسلام، قرض الحسنه را واجب نکرده ولی زمینه گسترش و رشد آن را فراهم ساخته است، در حقیقت، سازوکاری را در احکام اقتصادی تعبیه کرده است که جامعه اسلامی به طور خودکار به سوی هدف مورد نظر هدایت شود. اسلام در کنار تشویق و ترغیب به پرداخت قرض الحسنه و اعلان پاداشهای عظیم معنوی برای آن، قرض ربوی را حرام کرده است و با وجوب زکات و خمس بر پس اندازهای غیر فعال پولی، از ذخیره سازی نیز جلوگیری نموده است. این بستری برای انجام و گسترش فعالیتهای نیک و انسانی و در جهت همبستگی بیشتر جامعه است.

  1. جلوگیری از رکود

وضعیتی را رکود می­گویند که تقاضا و فعالیتهای اقتصادی به شدت کاهش یابد، تعداد قابل توجهی از نیروی کار جامعه بیکار شوند، تولیدات تنزل پیدا کند، سرمایه گذاری متوقف شود، معاملات و مبادلات کم شود، بنگاههای ضعیف و کم تجربه ورشکست شوند و قدرت خرید مردم در سطح قابل توجهی کاهش یابد. عدم تمایل مردم به سرمایه گذاریهای تولیدی، از عوامل ایجاد رکود اقتصادی است.

در روایات از جمله علل و عوامل حرمت ربا، فساد و نابودی اموال، کاهش فعالیتهای تجاری و ایجاد رکود اقتصادی شمرده شده است و اینکه رواج رباخواری معاملات و مبادلات اقتصادی را کاهش می­دهد.

هشام از امام صادق علیه السلام در رابطه با علت حرمت ربا سؤال کرد، امام فرمود: «إِنَّهُ لَوْ كَانَ الرِّبَا حَلَالًا لَتَرَكَ النَّاسُ التِّجَارَاتِ وَ مَا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ فَحَرَّمَ اللَّهُ الرِّبَا لِتَنْفِرَ النَّاسُ مِنَ الْحَرَامِ إِلَى الْحَلَالِ وَ إِلَى التِّجَارَاتِ مِنَ الْبَيْعِ وَ الشِّرَاءِ‏ * خداوند ربا را به این جهت حرام کرد که مردم به کارهای تجاری و مفید روی آورند و اگر ربا حلال می­بود مردم فعالیتهای مفید و اقتصادی را ترک می­کردند». (12)

رباخواری باعث می شود، طلبکار بدون انجام فعالیت اقتصادی مفیدی از درآمد بالایی برخوردار شود و این عمل به اقتصاد جامعه لطمه می­زند. زیرا عده­ای از افراد بدون استفاده از استعداد و نیروی خود و بدون هیچ نیازی به کار کردن با پولی که از راه ربا به دست می­آورند، از امکانات و تولیدات جامعه استفاده می­کنند، یعنی ربا بستری می­شود برای رشد تن پروری، کندی تجارت، پدیداری رکود اقتصادی. بعلاوه، در اقتصاد ربوی به موازات افزایش درآمد رباخواران و تمرکز ثروت سرمایه داران، وضع اقتصادی بدهکاران هر روز بدتر می­شود و تلاش آنها در جهت بهبود شرایط زندگی و حتی حفظ وضع موجود، بی نتیجه می­ماند و روز به روز درآمدشان کاهش می­یابد. در یک جامعه معیشتی که افراد بی بضاعت و فقیر، تنها «حداقل معیشت» را می­توانند برای افراد تحت تکفل خود فراهم کنند، پرداخت بخشی از درآمد آنها به عنوان بهره، زندگی شان را دچار اختلال خواهد کرد و مصرفشان را به پایین ترین حد ممکن خواهد رساند و کمبود قدرت خرید در جامعه باعث رکود اقتصادی می­شود. پس ربا بیکاری را میان طبقات مرفه و سرمایه دار گسترش و تقاضا و مصرف را میان گروههای پایین جامعه کاهش می­دهد، پیامد طبیعی این وضعیت رکود اقتصادی می­باشد.

همچنین نه تنها ربا دورنمای آینده اقتصاد را تیره و ناپیدا می­سازد بلکه تمایل مردم به سرمایه گذاری تولیدی و مفید را کاهش می­دهد، در نهایت، اقتصاد با رکود، مواجه می­گردد.

  • اقسام ربا

ربا از نظر قوانين اسلام بر دو قسم هر دو قسم آن حرام است:

1- ربا در قرض:

رباى در قرض يعنى كسى پولى را قرض داده. و شرط كند بدهكار چيزى اضافه بر آن پس دهد، خواه كم باشد يا زياد، از همان جنس باشد يا جنس ديگر، ولى اگر شرط نكند و به خود حقّ هيچ‏گونه مطالبه ندهد، امّا بدهكار خودش روى ملاحظات اخلاقى چيزى به آن اضافه كند مانعى ندارد.

بنابراین اگر كسى كه قرض مى‏دهد شرط كند كه زيادتر از مقدارى كه مى‏دهد بگيرد، مثلاً ده من گندم بدهد و شرط كند كه يازده من بگيرد، يا ده هزار تومان بدهد و شرط كند كه يازده هزار تومان بگيرد، ربا و حرام است.

2- ربا در معامله:

رباى در معامله يعنى دو چيز مورد معامله از يك جنس امّا يكى از ديگرى بيشتر باشد مثلًا اگر 10 كيلو گندم مرغوب را با 12 كيلو گندم اگر چه متوسّط باشد خريد و فروش كنند رباست. اين نوع ربا داراى شرايطى است كه در فقه اسلامى مذكور شده است. (13)

———————–

(1) سفر خروج، باب 22 و 37، چاپ لندن، ص 195 و 199

(2) سفر خروج، فصل 23، آیه 20

(3) سوره نساء آیات 160، 161

(4) تبیین مفهوم و موضوع ربا از دیدگاه فقهی، تهران: مؤسسه تحقیقات پول و بانکی، ص 5و6

(5) علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، جلد 1، قم: مؤسسه دارالکتاب، جلد 1، ص 93.

(6) عباس قمی، سفینة البحار، تهران: فراهانی، جلد 1، ، ص 507.

(7) شیخ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ترجمه حسین نوری و محمد مفتح، ص 390.

(8) بحارالانوار، جلد 77، ص 58.

(9) محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، جلد 12، ص 422.

(10) همان، ص 425.

(11) همان، جلد 13، ص 85.

(12) همان، جلد 18، ص 120.

(13) اگر مقدارى از جنسى را كه با وزن يا پيمانه مى‏فروشند به زيادتر از همان جنس بفروشد، مثلاً يك من گندم را به يك من و نيم گندم بفروشد، ربا و حرام است، بلكه اگر يكى از دو جنس سالم و ديگرى معيوب يا جنس يكى خوب و جنس ديگرى بد باشد يا با يكديگر تفاوت قيمت داشته باشند، چنانچه بيشتر از مقدارى كه مى‏دهد بگيرد، باز هم ربا و حرام است، پس اگر مس درست را بدهد و بيشتر از آن مس شكسته بگيرد يا برنج درجه يك را بدهد و بيشتر از آن برنج درجه دو و سه بگيرد، يا طلاى ساخته را بدهد و بيشتر از آن طلاى نساخته بگيرد، ربا و حرام مى‏باشد.

شرط تحقق ربا هم جنس بودن است در نتیجه اگر چيزى را كه مى‏فروشد و عوضى را كه مى‏گيرد از يك جنس نباشد زيادى گرفتن اشكال ندارد، پس اگر يك من برنج بفروشد و دو من گندم بگيرد معامله صحيح است.

مسئله مهم در ربا آن است که اگر جنسى را كه مى‏فروشد و عوضى را كه مى‏گيرد از يك چيز عمل آمده باشد، مى‏تواند در معامله زيادى بگيرد و ربا نيست، پس اگر يك من روغن بفروشد و در عوض آن يك من و نيم پنير بگيرد حلال است.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا