- راههای شناخت اوصاف الهی
تا کنون روشن شد که تنها راه معرفت حصولی انسان نسبت به خدای خویش، شناخت صفات ذات الهی است. حال باید دید که راههای اصلی دستیابی به چنین معرفتی کدام است و از چه طرقی میتوان به شناخت اوصاف خداوند راه یافت.
- راه عقلی: عقل، همانگونه که در تصدیق اصل هستی خداوند و اثبات گزاره «خدا هست» کارآمد است، میتواند انسان را در شناخت صفات الهی یاری رساند. عقل قادر است با استفاده از مفاهیم و قواعد خاصی، ابتدا اتصاف خداوند به تمام اوصاف کمالی را به نحو اجمالی ثابت کند و سپس به تفصیل، هر یک از اوصاف را به معنایی که زیبنده ذات الهی است، به خدا نسبت دهد.
در مبحث ادله اثبات خدا ملاحظه کردیم که میتوان با استفاده از برخی ادله و براهین عقلی، وجود خداوند را به عنوان «واجبالوجود» و «علةالعلل» ثابت کرد. اما حرکت عقل در این نقطه پایان نمیپذیرد؛ بلکه با تأمل در اوصاف اولیه خداوند، همچون وجوب وجود اوصاف دیگری که از لوازم صفات اولیهاند، کشف میشود. برای مثال، وقتی در حقیقت وجوب وجود تأمل میکنیم، در مییابیم که واجبالوجود نمیتواند مرکب از اجزای خارجی باشد؛ زیرا هر مرکبی به اجزای خود نیازمند است و نیازمندی به غیر با وجوب وجود سازگار نیست. بدین ترتیب، عقل با کاوش در صفات اولیه و لوازم آن، یکی از صفات ثانویه واجب، یعنی صفت سلبی «نفی ترکیب» را ثابت میکند.
همانگونه که خواهیم دید، ما در مباحث آتی و در مقام بیان تفصیلی برخی اوصاف خداوند، از همین روش استفاده خواهیم کرد؛ چنان که روش ما در اثبات انحای توحید نیز بر همین اساس استوار بود. به عبارت دیگر، ادله عقلی اثبات اقسام مختلف توحید، از آنرو که به اثبات دستهای از صفات (سلبی یا ثبوتی) خداوند باز میگردد، نمونهای به کار بستن روش عقلی برای اثبات و تبیین اوصاف الهی است.
- مطالعه جهان هستی: راه دیگر شناسایی اوصاف الهی، مطالعه ویژگیهای جهان هستی و تدبر در نظام تکوینی عالم است. در پرتو این مطالعه و تدبر، انسان میتواند به برخی از اوصاف کمالی خداوند پی ببرد. برای مثال، با تأمل در نظم عمومی عالم و استواری حاکم بر پدیدهها و غایتمندی کل هستی میتوان به صفاتی همچون «حکمت» و «علم» الهی پی برد. دلیل نظم نیز که در مبحث ادله اثبات خدا از آن سخن گفتیم، از یک جهت میتواند به عنوان راهی برای اثبات صفت حکمت قلمداد شود. همچنین میتوان طریق اثبات توحید خالق را بر اساس تأمل در یکپارچگی نظام عالم، نمونه دیگری از کاربرد این روش دانست.
گفتنی است که این روش نیز در فرجام خود با استفاده از قواعد عقلی به ثمر مینشیند و کاملاً مستقل و جدا از عقل نیست. تفاوت اصلی این راه در آن است که در روش نخست، تمام مقدمات از قضایای عقلی محضند؛ اما در راه دوم، برخی از مقدمات از مشاهده جهان خارج اخذ میشود. به عبارت روشنتر، عقلی نامیدن روش نخست هرگز بدین معنا نیست که در طریق دوم، کاملاً از اصول و قواعد عقلی بینیاز باشیم؛ بلکه مقصود آن است که در روش دوم بر خلاف روش اول، از برخی مقدمات غیر عقلی یا تجربی نیز استفاده میشود.
روش دوم، علاوه بر آن که به صورت گستردهای در قرآن و روایات به کار رفته، مورد توجه متکلمان مسلمان نیز بوده است.
- مراجعه به قرآن و روایات معتبر: بحث صفات الهی از آن دسته مباحث کلامی است که در بررسی آن، علاوه بر روش عقلی، میتوان از روش نقلی استفاده کرد. پس از پذیرش وجود خداوند و اثبات رسالت پیامبر صلیاللهعلیهوآله و برانگیختگی او از جانب خدا و اثبات برخی از صفات الهی که اعتبار و حجیت قرآن در گرو آن است، میتوان بسیاری از صفات خداوند را با مراجعه به متن وحی شناخت.
همانگونه که پیشتر نیز اشاره کردیم، قرآن کریم و روایات پیشوایان دین، حقایق بسیار ژرف و معارف بسیار وسیعی را در زمینه خداشناسی در اختیار بشر گذاردهاند؛ معارفی که چه بسا عقل بشر به تنهایی در شناسایی آن ناتوان است و یا با دشواری فراوان به درک آن نایل میآید. آموزههای اسلام در باب معرفت صفات و افعال خدا، قرنها منبع الهام فیلسوفان و متکلمان مسلمان بوده و هنوز نیز بسیاری از لایههای عمیقتر آن به چنگ عقول محدود آدمیان نیامده است.
- مشاهده قلبی و باطنی: راه دیگری که برای شناخت صفات خداوند سبحان فرا روی بشر قرار دارد، راه مشاهده قلبی و کشف و شهود باطنی است. آدمی در پرتو استکمال روحی و معنوی به جایی میرسد که میتواند جمال و جلال خداوند را با چشم دل مشاهده کند و مظاهر صفات کمالی او را ببیند.
البته این راه با راههای سهگانهای که قبلاً بدان اشاره کردیم، از جهت عمومیت تفاوت دارد. از آنجا که شهود قلبی و باطنی اسما و صفات الهی منوط بر آمادگی روحی خاصی است که جز در سایه تحقق مراتب بالای تقوا و ایمان حاصل نمیشود، راه اخیر به معدودی از انسانهای خاص اختصاص دارد و عموم مردم از آن بی بهرهاند یا بهرهای اندک دارند؛ اما راههای قبلی عمومیت بیشتری دارند و قدم گذاشتن در آنها آسانتر و نیازمند مقدمات کمتری است.