- راه سوم: گواهی قراین و شواهد
در مباحث نبوت عامه اشاره کردیم که سومین راه اثبات نبوت پیامبران وجود مجموعهای از قراین است که در کنار هم گواهی قطعی به حقانیت یک پیامبر و الهی بودن دعوت او میدهند. نبوت پیامبر اسلام، افزون بر دو راه قبلی، از این راه نیز قابل اثبات است. البته، از آنجا که قراین مورد بحث، خصلتی تاریخی دارند، بحث گسترده از آن نیازمند بررسی جامع تاریخ زندگانی پیامبر صلیاللهعلیهوآله است که از گنجایش بحث ما خارج است. بنابراین، تنها به مروری فشرده بر بخشی از مهمترین قراین تاریخی نبوت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله اکتفا میکنیم:
- شخصیت اخلاقی پیامبر صلیاللهعلیهوآله:
بر اساس مدارک تاریخی معتبر، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله چه پیش از بعثت و چه پس از آن از سجایای اخلاقی والایی برخوردار بوده است. پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله در یکی از خانوادههای اصیل و نیک نام قریش، یعنی خاندان بنیهاشم، زاده شد و در دامان شخصیتهای برجستهای چون عبدالمطلب و ابوطالب علیهالسلام پرورش یافت. پیش از چهل سالگی (زمان بعثت) به هیچ یک از زشت خوییهای مرسوم در میان عرب (بت پرستی، شرابخوری و…) آلوده نگشت. فضایل اخلاقیاش چنان بر مردم آن زمان آشکار گشته بود که همگان او را به «محمد امین» میشناختند. بدیهی است که اگر کوچکترین نقطه ضعفی در کارنامه زندگانی محمد صلیاللهعلیهوآله پیش از بعثت وجود میداشت، مشرکان مکه از آن به مثابه بهترین سلاح برای مقابله با او و رسالتش بهره میجستند و آن را مستند مخالفت خویش قرار میدادند، حال آنکه در تاریخ حتی یک نمونه از چنین استنادی نقل نشده است. پس از بعثت نیز، هیچ گونه تغییری در منش اخلاقی پیامبر صلیاللهعلیهوآله حاصل نشد. فرازهایی از شخصیت اخلاقی رسول خدا در طی این دوران، در منابع تاریخی و در قالب صدها نمونه از مکارم و فضایل اخلاقی ایشان نقل شده است.
کوتاه سخن آنکه، منش اخلاقی پیامبر صلیاللهعلیهوآله در طول زندگانیاش به گونهای است که احتمال دخالت انگیزههای غیراخلاقی (مانند شهرت طلبی، هوسرانی و…) در ادعای نبوت او کاملاً منتفی میشود. همچنین، راستگویی، پاکدامنی و امانتداری وی قرینه روشنی بر راستگویی و صداقت او در ادعای پیامبری است.
- محیط ظهور اسلام:
محمد صلیاللهعلیهوآله در جامعهای غیرمتمدن ظهور یافت که اکثریت آن در منجلاب فساد و گمراهی غوطه ور بودند و زشترین کارها (قتل و غارت، کشتن دختران و…) در نزد آنان رایج و پسندیده بود. عموم مردم در جهل و بیخبری به سر میبردند و به جز ادبیات شعری (آن هم با محتوایی بی ارزش)، اثری از فرهنگ و دانش به چشم نمیخورد.
در چنین جامعه عقب ماندهای، پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله رسالت خویش را آغاز کرد و عالیترین معارف اعتقادی، اخلاقی، حقوقی و… را عرضه نمود، بدون آنکه در ارائه این معارف بهرهای از محیط اجتماعی خویش برده باشد.
- پیروان محمد صلیاللهعلیهوآله:
به گواهی تاریخ، پس از تبلیغ اسلام، شماری از بزرگترین شخصیتهای تاریخی، مانند علی بن ابیطالب علیه السلام، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، به محمد صلیاللهعلیهوآله گرویدند و به او ایمان آوردند. این افراد، که خود از نوادر روزگار و از مدارج والای علمی و عملی برخوردار بودند، خویش را وقف اسلام کردند و بدون داشتن هیچگونه چشم داشت مادی، در راه پیشرفت اهداف پیامبر صلیاللهعلیهوآله از جان خود نیز گذشتند. با توجه به اینکه، یکی از راه های معمول شناختن شخصیتهای اجتماعی، دقت در احوال پیروان، به ویژه همراهان نزدیک آنان است، تأمل در شخصیت اصحاب برجسته پیامبر صلیاللهعلیهوآله قرینه دیگری بر الهی بودن دعوت او فراهم میآورد.
- روشهای اجرایی:
مطالعه روشهای اجرایی پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای نیل به اهداف و مقاصد خود، شاهد دیگری بر الهی بودن رسالت اوست. او، برخلاف روش معمول در میان سیاستمداران دنیاطلب، هیچ گاه گامی از مسیر حق بیرون نگذارد و برای رسیدن به هدف، از ابزار غیر مشروع بهره نبرد. برخورد او، حتی با دشمنان، همواره بر سبیل عدالت و انصاف بود و هرگز با خدعه و نیرنگ کار خود را به سامان نرساند.
یکی از شواهد برجسته این مدعا، قضیه ای است که پس از مرگ فرزند پیامبر صلیاللهعلیهوآله، یعنی ابراهیم، رخ داد: مرگ ابراهیم با گرفتگی خورشید (کسوف) مقارن گردید و مردم این واقعه را معجزهای تلقی کردند که حاکی از تأثیر مرگ فرزند پیامبر صلیاللهعلیهوآله در سامانها بود. اما رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به جای آنکه با تأیید این برداشت عمومی، از آن برای تثبیت موقعیت اجتماعی خود بهره برداری کند، با آن مخالفت ورزید و آشکارا اعلام کرد که: خورشید و ماه از آیات الهی و مطیع خداوندند و گرفتگی آنها ارتباطی با مرگ و حیات انسانها ندارد. (1)
خلاصه آنکه، مطالعه روشهای عملی پیامبر صلیاللهعلیهوآله در پیشبرد نهضت خویش، خواه در جنگ و خواه در صلح، نشان میدهد که وی تنها در پی انجام وظیفه الهی و اجرای حق بود، بدون آنکه در اندیشه تأمین منافع شخصی خویش باشد.
- ثبات قدم و پایداری:
از دیگر نشانههای مردان الهی آن است که در راه تحقق اهداف و آرمانهای خود، از هیچ فداکاری و ایثاری دریغ ندارند و در این راه، از جان و مال و فرزند و گرانمایهترین سرمایههای خویش نیز به راحتی میگذرند. این امر گویای آن است که اینان خود به رسالت خویش ایمان دارند و به آن همچون مأمورتی الهی مینگرند و در پی مقاصد مادی و دنیوی نیستند.
نیم نگاهی به تاریخ زندگانی پیامبر صلیاللهعلیهوآله کافی است تا بالاترین درجه پایداری و از خودگذشتگی او را آشکار کند. ثبات قدم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در مکه (در سالهای آغازین پس از بعثت) و مقاومت او در برابر انواع تطمیعها، توهینها، تهدیدها و شکنجهها، پایداری او در جنگها، استقامت او در شعب ابیطالب، صبر و شکیبایی زایدالوصف او بر از دست دادن یاران و خویشان و… برگههای زرینی از یک عمر پایداری و مقاومت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله در راه خداست.
برای نمونه به یکی از رخدادهای مهم صدر اسلام اشاره میکنیم. در صدر اسلام، كافران قريش خدمت ابوطالب عموي پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم رسيدند و گفتند: اي ابوطالب! تو در ميان ما مردي شريف و سالخوردهاي. از شما خواستيم كه پسر برادرت را از كار تبليغ اسلام بازداري ولي عمل نكردي. به خدا سوگند! ديگر در برابر دشنام به خدايان و پدران و نسبت سفاهت به خردمندان قوممان صبر نخواهيم كرد، مگر اين كه تو او را از اين كار بازداري يا اين كه با او نبرد كنيم تا يكي از دو گروه از بين برود.
ابوطالب پيام آنان را به حضرت رسول اللهصلي الله عليه و آله و سلم رساند و پيامبر در پاسخ فرمود: «اي عمو! اگر خورشید در دست راست و ماه در دست چپم قرار داده شود تا امر نبوّت را ترك گويم، هرگز چنين نخواهم كرد تا آن كه خداوند اين امر را چيره كند يا من در اين راه هلاك شوم. سپس گريست و بپا خاست، و چون براي رفتن پشت كرد، ابوطالب او را صدا زد و گفت: فرزند برادرم! برو و آنچه دوست داري بگو. به خدا سوگند! من تو را تسليم چيزي و كسي نميكنم و همچنان از تو حمايت خواهم كرد. پيداست كه چنين عزم و اراده راسخي ميتواند شاهد پيامبري فرد قلم داد شود.
- تعالیم:
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در مدت کوتاه پس از بعثت (بیست و سه سال)، آموزههای عمیق و گستردهای را در شئون گوناگون اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و… عرضه داشت که بسیاری از آنها با اصول رایج جاهلیت و فرهنگ عمومی پیش از اسلام در تعارض بود. خِرَدپسندی و هماهنگی تعالیم اسلام در زمینه خداشناسی، انسانشناسی و جهانشناسی، دعوت به سوی فضایل و ارزشهای اخلاقی و پرهیز از رذایل اخلاقی؛ و نیز عدالت محوری و جامعیت قوانین اجتماعی و اقتصادی اسلام، همگی از الهی بودن رسالت پیامبر صلیاللهعلیهوآله خبر میدهند.
البته با مطالعه تارخی اسلام و زندگانی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، میتوان به قراین دیگری نیز دست یافت، اما به نظر میرسد قراینی که در بالا به آن اشاره شد، برای حصول یقین به نبوت پیامبر صلیاللهعلیهوآله کفایت میکند.
——————————
(1) علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 22، ص 156.