1. بشارت پیامبران پیشین به نبوت محمد (ص)

راه دوم اثبات نبوت مدعی پیامبری آن بود که شخصی که، پیامبری (و در نتیجه، عصمت) او محرز است، به نبوت شخص دیگری گواهی دهد. به اعتقاد ما، پیامبرانی همچون موسی علیه‌السلام و عیسی علیه‌السلام، در عصر خویش، مردم را به ظهور پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله بشارت داده‌اند. برای اثبات این مدعا، دست کم دو راه وجود دارد:

  1. راه اول آن است که با مراجعه به متون مقدس یهودیان و مسیحیان، بشارت‌هایی را بر نبوت پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله بیابیم. هر چند، به اعتقاد ما مسلمانان، مضمون وحیانی تورات و انجیل، در طول تاریخ، دچار تحریف شده است، اما بخش‌هایی از عهد عتیق و عهد جدید چنان اند که می‌توان در آن‌ها آثاری از حقایق وحیانی یافت. شگفت آنکه، در همان بخش اندکی از این متون، که اصالت خود را حفظ کرده‌اند، تعبیری وجود دارد که متضمن بشارت به نبوت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله است. یکی از صریح‌ترین بشارت‌ها، بشارت به ظهور فارقلیط است که به معنای «شخص ستوده شده» (محمود یا احمد) می‌باشد و از این رو، به ویژه با توجه به قراین موجود در عبارت‌هایی که این لفظ در آنها به کار رفته است، می‌توان آن را تعبیری از نام پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله دانست. در باب چهاردهم از انجیل یوحنّا، از جمله 15 و 16، آمده است:

اگر مرا دوست دارید احکام مرا نگاه دارید. و من از پدر سئوال می‌کنم و تسلی دهنده دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند. (1)

البته، مسیحیان این واژه را به معنای «تسلی دهنده» گرفته و مقصود از آن را «روح‌القدس» دانسته‌اند، ولی تأمل در ریشه لغوی این واژه در زبان عبری (که عیسی علیه‌السلام بدان سخن می‌گفته است) و نیز توجه به قراین موجود در این جمله‌ها، معنای نخست را تأیید می‌کند.

  1. راه دیگر توجه به این واقعیت تاریخی است که: پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در اثبات رسالت خویش، در مقابل یهودیان و مسیحیان احتجاج می‌ورزید که در متون مقدس اهل کتاب، به نبوت او بشارت داده شده است و علمای یهود و نصارا، در مقابل این ادعا، کاری جز سکوت انجام ندادند، در حالی که اگر احتجاج پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله بی اساس بود، قطعاً علمای مزبور ساکت ننشسته، او را تکذیب می‌کردند و با ارائه متون دینی خود، کذب او را آشکار می‌ساختند. قرآن در این زمینه می‌فرماید:

«الَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَریقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ * کسانی که به ایشان کتاب آسمانی داده‌ایم، همان گونه که پسران خود را می‌شناسند، او ( محمد) را می‌شناسند؛ و مسلماً گروهی از ایشان حقیقت را نهفته می دارند و خودشان هم می‌دانند. سوره بقره آیه 146».

و در آیه دیگری، به صراحت اعلام می‌دارد که ذکر پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله در متن تورات و انجیل آمده بوده است:

«الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ * همانان که از این فرستاده، پیامبر درس نخوانده که نام او را نزد خود در تورات و انجیل نوشته می‌یابند پیروی می‌کنند؛ همان پیامبری که آنان را به کار پسندیده فرمان می‌دهد و از کار ناپسند باز می‌دارد. سوره اعراف آیه 157».

به هر تقدیر، ادعای قرآن و پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله مبنی بر وجود بشارت‌هایی درباره ظهور پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله در تورات و انجیل و عدم مخالفت و تکذیب صریح این ادعا از سوی دانشمندان اهل کتاب معاصر با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، گواه تاریخی صدق این مدعاست.

—————————————

(1) کتاب مقدس، ترجمه لندن، 1914. همان گونه که ملاحظه می‌شود، در این ترجمه، از لفظ «تسلی‌دهنده» استفاده شده است. نیز ن. ک: انجیل یوحنا، باب 14، جمله 26، باب 16، جمله 7 و 8.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا