• قرب الهی

از موضوعات مهم و مورد توجه قرآن کريم و اهل‌بيت علیهم‌السلام، نزديک شدن انسان‌ها به خداي متعال است. از دیدگاه قرآن و اسلام اين امر با واژه های گوناگونی، همچون «قرب»، «زُلفي»، «عِند»، «دُنُو»، و «لقاء» بيان شده است و انسانی که به این کمال رسیده باشد با عناوینی مانند «مطهّر»، «صدّيق»، «شهيد» (به معناي گواه بر اعمال ديگران)، «مرضيّ»، «مخلَص»، و «مطمئن»شناخته مي‌شود.

نظام اخلاقي و معنوي اسلام، همچون ساير نظام‌هاي اخلاقي و عرفاني، بر اين باور است که يک مطلوب نهايي بالفطره براي انسان وجود دارد و آن مطلوب نهايي، در قرآن به «سعادت»، «فلاح»، «فوز» و امثال آن تعبير شده است، که همان نزديک شدن به خداي متعال است.

دين اسلام، هدف اصلي خود را رسیدن به خداوند می‌داند که اهداف ديگر به دنبال آن می­آید.

از این نگاه، مؤمن حقيقي تنها طالب خداست و هر چيز ديگر را نيز براي تقرّب به خدا مي‌خواهد.

این نوع مؤمنان افرادی هستند كه در راه رسيدن به «مقام قرب الهي» حركت مي‌كنند و همان نخبگان و برگزيدگانی مي‌باشند که در اين مسير، سه هدف را پيش رو و سر لوحه اعمال خود قرار داده‌اند و این سه هدف عبارت‌اند از: 1. قرب الي اللّه، 2. رضوان اللّه، 3. لقاء اللّه.

اینان رهایی از جهنم و دست‌يابي به بهشت را غايت اعمال و عبادات خود قرار نداده‌اند، بلکه در حقيقت، در پي آن هستند كه در مرتبه نخست، خود را از خصلت‌هاي منفي پاك و از ظلمت و تاريكي‌هاي جهان مادي رها سازند و به صفات و خصلت‌هاي الهي آراسته شوند تا در نتيجه چنان رهایی و چنین آراسته شدني، به مقام قرب الهي برسند و سزاوار رضوان، نظر و خشنودي خدا گردند، اما در عين حال، آنان بالاترين مقصود و والاترين آرزوهاي خويش را رسيدن به لقاء الله قرار داده‌اند و از تمام رفتار، گفتار و حركات خود آن مقصد والا را مي‌جويند.

این مقصد نهایی، مقام و مرتبتی است که به آن «نزد خدا» گفته می‌شود؛ یعنی انسان در نقطه نهایی سیر تکاملی خویش به جایگاهی می‌رسد که آن جا، نزد خدا و در جوار رحمت اوست. همان‏ جایگاهی که آسیه؛ همسر فرعون از خداوند درخواست می‌کند. دعا و تقاضای وی در سوره تحریم، آیه 11، چنین آمده است:

«رَبِّ ابْنِ لىِ عِندَكَ بَيْتًا فىِ الْجَنَّةِ * پروردگارا! برای من خانه‌ای در نزد خود در بهشت بنا کن».

در اینجا مقصود از سالك الي الله، چنين اشخاصي هستند كه در مسير قرب، رضوان و لقاء الهي كوشش مي‌كنند و منظور از سير و سلوك، قرار گرفتن در همين مسير مي‌باشد. از اين نظر، دست‏يابي به بهشت هم، از آن جهت براي سالك الي الله مطلوب است كه مكان قرب خدا و ساكنان آن شامل خشنودي و رضوان پروردگار و شاهد جمال و جلال الهي هستند و جهنم نيز به آن دليل منفور و تلخ و دردناك مي‌باشد كه مكان دوري از خدا و جايگاه دورماندگان از لطف و رحمت خداوند است.

تقرب به خدا امری واقعی و عینی است؛ یعنی برای بندگان خدا به سوی درگاه الهی مراحلی است که هر چه در این مراحل بالاتر روند به آستان ربوبی نزدیک‌تر می‌شوند.

همه چیز را از خدا و به سوی خدا دیدن و خود و موجودات دیگر را مملوک خدا یافتن و هرگونه استقلال را از موجودات نفی کردن، عین نزدیکی به خدا خواهد بود؛ مستقل پنداشتن خود و موجودات، عین دوری از درگاه خداست و ریشه دوری از خدا، در این عامل اصلی نهفته است که انسان به ارتباط بین خود و خدا پی نمی‌برد. اما اگر به تدریج در سایه تکامل روحی این واقعیت را دریافت کند که هر کس هر چه دارد از او دارد و برای هیچ موجودی جز او استقلالی نیست، به طور طبیعی همراه با چنین معرفتی، اخلاص کامل جلوه خواهد کرد.

با بیان این اهداف، اخلاق اسلامی، انسان را از ظلمت، شرک، ریا، عجب، غفلت و پلیدی‌ها، نجات می‌دهد و او را به عالم نورانی توحید، انس، رضوان و لقاء وارد می‌سازد.

بنابراین تزکیه (زدودن موانع اخلاقی و آراستن باطن)؛ که تمام انبیا به آن جهت مبعوث گردیده‌اند، برای این است که انسان به «قرب خدا» نائل شود.

در توضیح «قرب خدا» باید گفت: نزدیک شدن به خداوند تبارک و تعالی به معنای کم شدن فاصله زمانی و مکانی نیست؛ به طور مثال در مکه مکرمه قرار گرفتن از نظر مکانی، باعث نزدیک شدن به خدا نمی­شود، یا نیمه شب از نظر زمانی انسان را به خدا نزدیکتر نمی‌سازد؛ زیرا خداوند تبارک و تعالی خود آفریننده زمان و مکان است و بر همه زمان‌ها و مکان‌ها احاطه دارد و با هیچ کدام از موجودات نسبت زمانی و مکانی ندارد. نزدیکی خدای تعالی آن‌چنان است که، قرآن کریم می‌فرماید.

-در سوره قاف، آیه 16 فرموده است:

 «وَ نحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ * و ما به او از رگ قلبش نزديكتريم!».

– در سوره حدید، آیه 4 فرموده است:

 «وَ هُوَ مَعَكمُ‏ أَيْنَ مَا كُنتُمْ * هر جا باشید او با شماست».

– در سوره بقره، آیه 115 فرموده است:

 «فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ * و به هر سو رو كنيد، خدا آن‌جاست!».

پس با توجه به آیات ذکر شده مراد از قرب به خدا، این است که انسان، قدرت اختیار و انتخاب دارد تا با اعمال و کردار نیکو و دوری از هر زشتی و پلیدی به مقامی برسد که مورد عنایت خاص الهی قرار گیرد. بنده‌ای که به چنین مقامی برسد، به کمال خویش رسیده است.

  • مراتب قرب

کمال هر موجودی بر اساس رتبه‌ وجودی اوست و بر پایه‌ گرایش‌ها و بینش‌های او شناخته می‌شود. از این رو قرب خدای متعال یک نقطه نیست بلکه دارای مراتب مختلفی است. بدیهی است که انسان هر چه در نتیجه تحصیل فضایل الهی در درجات وجود بالاتر رود، به همان نسبت به ساحت قدس ربوبی نزدیک‌تر و مقرب‌تر می‌شود و از آثار معنوی آن برخوردار می‌گردد.

ایمان

اولین مرتبه قرب به خدا پیدایش ایمان به خداست. کسی که رو به درگاه خدا ندارد، به اولین مرحله تقرب نایل نخواهد شد. شرط لازم برای قرب به خدا و رسیدن به کمال، وارد شدن در عالم ایمان است. به طوری که اگر فردی در ظاهر بهترین اعمال را انجام دهد و شب و روز خود را در خدمت به خلق سپری کند اما از ایمان به خدا بی‌نصیب باشد، چون جهت حرکت قلب و روح او به سوی بالا و به جانب کمال مطلق نیست، از رسیدن به کمال و قرب به خدا محروم است.

یقین

بالاترین مدارج قرب حق و لقاء الله، حکمت و معرفت و «یقین شهودی» است؛ که غایت خلقت و هدف از تربیت؛ رسانیدن انسان به چنین مقامی است.

یقین از مدارج عالی علم و ایمان است؛ مرحله‌ای که در آن هیچ گونه شک و تردیدی راه ندارد.

مراتب کمال و تعالی و قدرت روحانی انسان به مراتب یقین او بستگی دارد. در پرتو یقین، آدمی به جایی می‌رسد که از قید زمان و مکان می‌رهد.

در محضر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله از راه رفتن حضرت عیسی علیه‌السلام بر روی آب صحبت شد، آن حضرت فرمود: «اگر یقین وی افزون‌تر می‌شد، در هوا گام می‌زد».

از دیدگاه قرآن خط سیر انسان بی‌نهایت است. هدف نهایی اخلاق اسلامی، رساندن جان آدمی به آخرین افق‌های انسانی و گذشتن از عالم فرشتگان و سیر بی‌نهایت است که این همان هدف نهایی از آفرینش انسان و جهان است. قرآن کریم هرگز هدف حرکت انسانی را به افق فرشتگان محدود نکرده است. بلکه به بیان‌های مختلف و با تأکید و تکرار، به صراحت، انسان را مسافر کوی خدا می‌داند. از جمله: در سوره آل عمران، آیه 28 می‌فرماید:

«وَ اِلَی اللهِ الْمَصیرِ * و بازگشت همه به سوی خداست».

و در سوره نجم، آیه 42 می‌فرماید: «وَ أنَّ اِلَی رَبِّک الْمُنْتَهَی * و این‌که پایان همه‌ خلق عالم به سوی خدا منتهی می‌شود».

و در سوره علق، آیه 8 آمده است:

«أنَّ اِلَی رَبِّکَ الرُّجْعَی * همانا برگشت به سوی خداست».

تعبیرات مختلفی که در این آیات کریمه به کار آمده، نشان می‌دهد که انسان به سوی پروردگارش بر می‌گردد.

 در برخی از احادیث نیز انسان از فرشتگان برتر شمرده است:

امیر المومنین علی علیه السلام می فرمایند: «خداوند در فرشتگان، عقل بدون شهوت و در چهارپایان، شهوت بدون عقل قرار داده است، ولی در بنی آدم هر دو را با هم ترکیب کرده است؛ پس هر که عقل او بر شهوتش غالب گردد، از ملائکه برتر است و هر کس شهوتش بر عقلش غالب آید، بدتر از چهارپایان است.» (1)

راه رسیدن به قرب و کمال

معرفت

تکامل روح همراه با تکامل معرفت است.

هر چه معرفت عقلي انسان کامل‌تر و عميق‌تر شود، به همان اندازه سير باطني او نيز کامل‌تر و سريع‌تر مي‌شود؛ يعني فاصله بين عقل و دل از ميان مي‌رود و تکامل عقل، انسان را در جهت تکامل دل جلوتر مي‌برد و روح او را بيش از پيش در عالم حقايق و معنويات سير مي‌دهد.

– عبادت

قرآن کریم تصریح دارد؛ راه رسیدن به یقین و شهود حقایق، «عبادت» است. همان‌گونه که در سوره حجر، آیه 99 می‌فرماید:

«وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتىَ‏ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ * و پروردگارت را عبادت كن تا يقين (مرگ‏) تو فرا رسد!».

عبودیت و بندگی را از دو زاویه می‌توان نگریست؛ یکی با مفهوم تشریعی، مانند نماز و روزه و امثال آن؛ که از این لحاظ بندگی، یکی از روش‌های تربیتی اسلام است.

دیگری حقیقت و جوهره عبودیت که پذیرش ولایت الهی است و حاصل و نتیجه عبادات تشریعی است؛ یعنی جدا شدن بنده از خویشتن و هر آن‌چه غیر خداست و پیوستن به حق و بی‌نیازی از غیر. با این مفهوم، عبودیت، فراتر از عبادت تشریعی است.

امام حسین علیه‌السلام می‌فرماید:

«خدای بزرگ، خلق را نیافرید جز برای معرفت خود، پس چون او را شناختند پرستش کنند و چون به عبادت او سر فرود آورند از عبادت و بندگی و عبادت غیر الله بی‌نیاز گردند». (2)

شکوفایی و فلاح انسان در سایه عبودیت، تزکیه و تعدیل صفات نفسانی و یاد خدا انجام می‌گیرد.

در برخی از آیات مانند آیه 56 از سوره ذاریات، هدف از آفرینش، پرستش خدا شمرده شده است:

«وَ مَا خَلَقْتُ الجْنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ * من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اين‌كه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند)!»

علامه طباطبایی ذیل این آیه کریمه در بیان حقیقت عبادت می‌گوید:

«حقیقت عبادت این است که بنده، خویشتن را در مقام ذلت و بندگی خدا قرار دهد و به ساحت قدس ربوبی رو آورد و از خود و هر چیز جز خداست منقطع شود و با یاد او و انس با او از غیر، بی‌نیاز شود».

 آن‌گاه با اشاره به آن‌چه در روایت امام حسین علیه‌السلام ملاحظه شد، خاطرنشان می‌سازد که پرستش و بندگی هدف متوسط است و پیوستن به حق هدف نهایی.

بدین ترتیب، عبادت یعنی اتصال به حق و بی‌نیازی از غیر است که به انسان، شایستگی درک حقایق و وصول به مقام قرب و یقین و حضور و شهود را می‌بخشد.

در مقام عبودیّت، انسان، بر نفس و هوا و تمایلات نفسانی و اندیشه­های واهی و خیالی تسلّط می‌یابد، تا بدن را تحت تدبیر و اراده‌ روح و جان پاک خود قرار دهد و در نهایت به اذن الهی به بیرون از بدن خود حکم‌رانی کند.

در قرآن کریم سوره اعلی، آیات 13-14 نیز همین هدف تعقیب شده است:

«قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکی وَ ذَکرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی * به يقين كسى كه پاكى جست (و خود را تزكيه كرد)، رستگار شد. و (آن كه) نام پروردگارش را ياد كرد، سپس نماز خواند!»

خلاصه کلام در هدف نهایی اخلاق این است که:

منتهای سیر و حرکت انسان که از خدا آغاز شده بود، رسیدن و بازگشت به سوی اوست.

 کمال و اوج این حرکت هنگامی است که انسان به یقین و علم و معرفت حقیقی نایل آید و با آرامش نفس و در عالمی آکنده از محبت و رضایت متقابل به جوار حضرت حق برسد و در زمره بندگان صالح خدا، به والاترین منازل بهشت که بهشت حضور است، درآید. همان‌گونه که خدای تعالی، خود در سوره فجر، آیات 27 و 28 فرموده است:

 «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة * تو اى روح آرام‏يافته! به سوى پروردگارت بازگرد؛ در حالى كه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است».

——————–

1- وسائل الشیعه، ج 15، ص 209، باب 9، باب وجوب غلبة العقل علی الشهوة.

2- علل الشرایع، ج 1، ص 9.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا