• پیمان عقبه‏

نبى اكرم صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله در ايام موسم حج با قبايل عرب به مذاکره و گفتگو می‌پرداخت تا اين كه یک روز با گروهی شش نفره از خزرجى‏ها برخورد كرد و به آنها فرمود: آيا نمى‏نشينيد تا مقدارى براى شما صحبت كنم؟ گفتند: چرا، پس نشستند و رسول الله صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله آنها را به پرستش خدا دعوت كرد و اسلام را به آنها عرضه كرد و مقدارى از قرآن را براى آنها قرائت كرد.

پس از آن بعضى از آنها به همديگر مى‏گفتند: به خدا قسم كه اين همان پيامبرى است كه يهود وعده ظهور وى را مى‏داد پس مواظب باشيد كه ديگران در بيعت با وى از شما سبقت نگيرند، بنابراین او را تصديق كردند و اسلام را پذیرفتند. (1)

  • بیعة النساء، بیعت اول:

پس از آن كه موسم حج فرا رسيد، دوازده نفر از انصار به ملاقات رسول الله صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله رفتند و با او «بيعت نساء» را به جاى آوردند و آن حضرت مصعب بن عمير بن هاشم را به همراه آنها فرستاد و او نيز براى آنها نماز مى‏خواند و قرآن قرائت مى‏كرد، به طورى كه به «مقرئ» يعنى آموزگار قرآن معروف شد و پس از مدتى هيچ خانه‏اى در مدينه نبود مگر اين‌كه در آن زن يا مرد مسلمانى وجود داشت.

  • بیعة الحرب، بیعت دوم:

در موسم حج سال جمعى از انصار به همراه حاجيان قوم خويش راهى مكه شدند و يكى از شب‏هاى ايام تشريق در عقبه گرد هم آمدند و تعدادشان 73 مرد و دو زن بود.

رسول الله صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله در ميان ايشان ايستاد و فرمود: با شما بر سر اسلام بيعت مى‏كنم. بعضى از آنها گفتند: اى رسول خدا! مى‏خواهيم كه براى ما توضيح دهى تا بدانيم كه چه وظايفى در مقابل خدا داريم و خدا چه كارهايى براى ما انجام مى‏دهد؟

آن حضرت فرمود: اما حقوقى كه خداوند بر شما دارد اين است كه: او را بپرستيد و چيزى را شريك او قرار ندهيد و حقى كه من بر گردن شما دارم، اين است كه: بايد مرا همانند زنان و فرزندانتان مورد حمايت قرار دهيد و بر داغ شمشير و از دست دادن عزيزان خويش صبر داشته باشيد.

گفتند: اگر چنين كنيم خداوند در مقابل به ما چه مى‏دهد؟

فرمود: در دنيا شما را بر دشمنان غالب مى‏كند و در آخرت رضوان و بهشت را به شما ارزانى مى‏كند. (2)

اين مطلبى است كه ابن شهر آشوب در فصل هجرت ذكر كرده‏، سپس خلاصه خبر بيعت عقبه اول و دوم و نام‏هاى افراد را ذكر مى‏كند و مى‏نويسد:

بيعت عقبه اول در منى بوده است و در اين جلسه پنج نفر از خزرجى‏ها و يك نفر از أوسى‏ها دور از چشم قوم و قبيله خويش با آن حضرت «بيعت نساء» را منعقد كردند در سال بعدى كه عقبه دوم منعقد شد، شش نفر ديگر مسلمان شدند و با آن حضرت بيعت كردند. سپس نبى اكرم صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله پسر عمويش (در نسخه اين گونه آمده است) مصعب بن (عمير) بن هاشم را به همراه آنها فرستاد و او در منزل أسعد بن زراره سكونت كرد و مردم به ديدار وى مى‏آمدند و اسلام را قبول مى‏كردند.

و در سال بعدى «بيعت جنگ» منعقد شد و قضيه به اين صورت بود كه هفتاد مرد و زن از أوس و خزرج، دوازده نفر نماينده از ميان خويش برگزيدند كه با نبى اكرم صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله بيعت كنند و نه نفر از آنها خزرجى بودند؛ و سه نفر أوسى بودند. ظاهر عبارت وى- چنان كه مشاهده مى‏شود- اين مطلب را مى‏رساند كه سه بيعت متوالى در سه سال منعقد شده است.

قمى در تفسيرش مى‏نويسد:

«هنگامى كه أوسى‏ها و خزرجى‏ها به مكه آمدند، اكثراً مشرك بودند و دين جاهليت خويش را داشتند و در ميان آنها عبد الله بن ابىّ بن سَلول هم حضور داشت. در اين حال رسول الله صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله در منزل عبد المطّلب (در منى در ايام موسم حج) اقامت داشت و على عليه‌السّلام و حمزه و عبّاس نيز با وى بودند. رسول الله صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله نزد أوس و خزرج رفت و فرمود: آيا از من مواظبت مى‏كنيد تا بتوانم مقدارى از آيات قرآن را براى شما بخوانم و در مقابل، خداوند بهشت را به شما ارزانى خواهد كرد؟

گفتند: بله از تو حمايت خواهيم كرد و تو هر چه كه مى‏خواهى بر ما عرضه كن.

رسول الله صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله فرمود: قرار ما در عقبه در شب وسطى از شب‏هاى تشريق و با هم در خانه عبد المطلّب در عقبه گرد هم خواهيم آمد و كسانى كه خواب هستند را آگاه نسازيد كه كجا مى‏رويد. آنها پس از اتمام حج خود به منى بازگشتند و از ميان آنها هفتاد نفر از أوسى‏ها و خزرجى‏ها نزد آن حضرت در خانه عبد المطلّب آمدند. پس از آن كه همه جمع شدند، پس رسول الله صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله فرمود: آيا شرط مى‏كنيد كه همان گونه كه از خود و خانواده خود محافظت مى‏كنيد، از من و خانواده‏ام محافظت كنيد؟

گفتند: اگر چنين كنيم در مقابل به چه چيزى دست مى‏يابيم؟

فرمود: در دنيا بر تمام عرب حاكم خواهيد شد و عجم‏ها زير سيطره شما قرار خواهند گرفت و در بهشت از پادشاهان خواهيد بود.

گفتند: قبول كرديم.

رسول الله صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله فرمود: حال دوازده نفر از ميان خويش انتخاب كنيد كه به عنوان نماينده شما با من بيعت كنند، چنان كه موسى عليه‌السّلام دوازده نفر را از ميان بنى اسرائيل برگزيد.

گفتند: هر كسى را مى‏خواهى انتخاب كن.

سپس جبرئيل عليه‌السّلام به آنها اشاره كرد و گفت: اين نماينده است و اين نماينده است و … تا اين كه نه نفر را از خزرج انتخاب كرد. سه نفر از أوسى‏ها را انتخاب كرد. پس از آن كه آنها اجتماع كردند و با رسول الله صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله بيعت كردند، ابليس فرياد كشيد: اى جماعت قريش و عرب! اين محمد و عده‏اى از اوسى‏ها و خزرجى‏ها هستند كه در اين گردنه با هم پيمان مى‏بندند كه به جنگ با شما برخيزند. به اين ترتيب اهل منى صداى او را شنيدند و قريشى‏ها سلاح‏هاى خويش را برداشتند و به سوى گردنه عقبه شتافتند.

از سوى ديگر رسول الله صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله فرياد ابليس را شنيد و براى همين به انصار فرمود: متفرق شويد. آنها گفتند: يا رسول الله صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله: اگر اجازه دهيد كه با سلاح به استقبال آنها برويم، چنين خواهيم كرد.

رسول الله صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله فرمود: مأمور به اين دستور نشده‏ام و خداوند اجازه جهاد با آنان را نداده است.

گفتند: پس اى رسول الله صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله شما هم با ما خارج شويد. فرمود: منتظر امر الهى در مورد هجرت هستم و متفرق شدند. در اين حال حمزه و على عليه‌السّلام حركت كردند و حمزه با شمشير برهنه جلوى گردنه ايستاد و وقتى كه قريشى‏ها آمدند، حمزه را ديدند و به همديگر گفتند: اين كه فقط حمزه است كه براى جنگ با او آمده‏ايد؟

حمزه نيز گفت: ما اجتماعى نداشته‏ايم و اينجا كسى نيست و به خدا قسم كه هر كس بخواهد از اين گردنه عقبه بگذرد، گردنش را مى‏زنم! پس آنها برگشتند و رسول الله صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله نيز به مكه بازگشت. (3)

  • اهمیّت نخستین بیعت‌ها

دنبال كردن اين موضوع در سيره رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله نشان مى‏دهد كه مفهوم بيعت يكى از اساسى‏ترين مفاهيم سياسى بوده است. مفهومى كه افراد جامعه را به رهبر آن متصل می‌كرده و حدود و قيود تعهدات آنها را نسبت به يكديگر معين مى‏ساخته است.

مناسب است كه در ابتدا درباره معناى لفظى آن توضيح بيشترى داده شود. بيع و بايع، هم در مورد خريدار به كار می‌رود و هم در مورد فروشنده. به تعبير ديگر بيع معاوضه و مبادله است. استفاده از چنين لفظى در بيعت، به اين معنى است كه در اينجا نيز نوعى معامله صورت مى‏گيرد.

آنچه كه ما در اين مباحث در پى آن هستيم مرور بر تحولات تاريخى بيعت است. بيعتى كه مردم در عقبه اول و دوم، با رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله انجام دادند، از يكسو تعهد افراد نسبت به شروطى بود كه رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله مطرح كرد. در مقابل، پیامبراکرم صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله متضمن «بهشت» براى آنان شد. اگر عنصر «اطاعت» را در «بيعت» جدى بدانيم (و ديگر شروط را فرع آن،) بايد اولين پايه تشكيل حكومت (به معناى ايجاد انضباط سياسى ميان افراد و رهبر) همين بيعت عقبه اول و دوم تلقى شود.

در مجموع آنچه كه در اين بيعت از اهميت برخوردار بود، مسأله «دفاع» از رسول اللّه بود. در آن زمان رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله سخت در معرض تهديد مشركان بود؛ پيش از آن، در این انديشه بود تا اسلام را در طايف ترويج دهد و در آنجا پناه گيرد؛ اما ارتباط محكم آن مردم با مكيان، مانع از چنين تحوّلى شد. اكنون يثرب با پذيرش اسلام و قبول تعهد دفاع از رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله كه به معناى دفاع از اسلام بود، مى‏توانست نقطه مهم در اين بيعت تلقى شود. (4)

اولين اقدام براى ايجاد انضباط و تشكّل سياسى، در همان شب به ابتكار رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله صورت گرفت. از ميان جمع هفتاد نفره حاضر، دوازده نفر به عنوان «نقيب» برگزيده شدند و اين درست به تعداد دوازده نقيبى بود كه موسى عليه‌السلام از ميان سران بنى اسرائيل برگزيد.

رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله آنان را به حواريين حضرت عيسى عليه‌السلام تشبيه كرد و فرمود كه تا كفالت قوم خود را عهده‏دار شوند. (5)

از ميان جمع دوازده نفرى، اسعدبن زراره به عنوان «نقيب النقباء» معين شد. او از نخستين مسلمانان يثرب بود كه تلاش گسترده‏اى در ترويج اسلام در اين شهر كرده بود. بعدها اصطلاح نقيب، نقش مهمى در ايجاد ارتباط ميان قبايل و دستگاه حكومت ايفا كرد.

آنچه در مورد بيعت در زمان رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله اهميت دارد، محتواى اين بيعت‏هاست. بيعت آنان با حضرت، نشانگر اظهار پايبندى فرد بيعت كننده در عمل به مسائل دينى و اطاعت از رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله بوده است.

مطلب مهمى كه در اينجا بايد مورد توجه قرار گيرد اين كه آيا بيعت به معناى «رأى» دادن بود يا نه؟ مسلم است كه چنين امرى درباره رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله و يا هر شخص ديگرى كه قدرتش، از ناحيه خداوند تأمين می‌شود، مصداق ندارد. اگر كسى بيعت را به معناى‏ «رأى» دادن و «حق طبيعى فرد» معنا كند، لزوماً درباره رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله و بيعتى كه در قرآن از آن ياد شده است دچار مشكل خواهد شد. به هر صورت، پاسخ سؤال مزبور هرچه باشد در اين امر تأثيرى ندارد كه معناى روشن بيعت در عهد رسالت، همان موافقت و اظهار رضايت به اسلام در درجه اول و بعد از آن، پذيرش حكومت رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله است يعنى كسى كه مشروعيت حكومت را از خداوند (قرآن) به دست آورده است‏ «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ». (6)

بيعت در اين دوره علاوه بر پذيرش اسلام، نوعى ابراز وفادارى و پايبندى فرد مسلمان تلقى مى‏شود نه بيشتر. به‏طور كلى رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله دو (و به عبارتى سه) بار با مردم بيعت عمومى داشته است. يكى در عقبه و ديگرى در جريان صلح حديبيه كه با نام «بيعت رضوان» شناخته مى‏شود. اما هر مشركى كه مسلمان مى‏شد به طور انفرادى با رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله بيعت مى‏كرد.

بيعت‌هايى كه در طى اين سال‌ها صورت گرفته، شامل موارد چندى بوده است كه به‏طور اجمال اشاره مى‏كنيم:

در بيعت عقبه اول، براى مواردى كه در آيه مربوط به بيعت زنان آمده است، بيعت گرفته شد: شرك نورزيدن، دزدى نكردن، زنا نكردن، نكشتن فرزندان، نزدن بهتان (درمورد فرزند متولد شده و پدر آنها) عدم عصيان مردم از رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله در كارهاى معروف.

در بيعت دوم، (بنا به آنچه عبادة بن صامت نقل كرده) بيعت بر فرمانبرى و اطاعت در سختى و راحتى و در حال اكراه و آزادى، عدم منازعه با صاحبان امر (حكومت)، اظهار حق و نداشتن ترس از هيچ چيز بوده است.

افزون بر آن، بيعت بر پايه دفاع از رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله همانند دفاع از خود و فرزندان از موارد اصلى اين بيعت بوده است.

بيعت‌هاى انفرادى بعدى، نوعاً بر اسلام، هجرت و جهاد بوده است؛ و بعد از فتح مكه، فقط بر اسلام و جهاد بوده است.

روشن است كه در همه اين موارد، اساس بيعت، بر پايه «اسلام» قرار داشته است. (7)

————————–

1- تاریخ تحقیقی اسلام، ج 2، ص 139.

2- تاریخ تحقیقی اسلام، ج 2، ص 103-104.

3- تاریخ تحقیقی اسلام، ج 2، ص 138.

4- سیره رسول خدا (جعفریان)، ص 388.

5- سیره رسول خدا (جعفریان)، ص 391؛ برای مطالعه بیشتر ر.ک: انساب الاشراف، ج 1، ص 253.

6- سوره نساء، آیه 59.

7- سیره رسول خدا (جعفریان)، ص 393؛ برای مطالعه بیشتر ر.ک: بخارى، ج 2، ص 143؛ مسند احمد، ج 3، ص 170، 187، 205، 252، 288؛ در مغازى واقدى (ج 2، ص 453) به جاى« اسلام»،« جهاد» آمده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا