- رشوه دادن و رشوه گرفتن
رشوه، به اِعطایی گفته میشود که جهت باطل کردن حقی و یا اثبات باطلی پرداخت میشود.
اگر کسی برای انجام وظیفهاش پولی بگیرد (مثلاً پول گرفتن کارمند اداره از مردم) یا برای انجام ندادن کار حرام پول بگیرد، (مثل پول گرفتن برای اذیت نکردن دیگران)، مشمول رشوه میشود.
در قضاوت نیز به مال یا فایدهای گفته میشود که به قاضی میدهند تا به نفع رشوهدهنده، حکم صادر کند یا راه پیروزی بر طرف مقابلش را به او یاد دهد.
رشوه، يكى از گناهان بزرگى است كه از نظر آیات و روایات این رفتار اخلاقی زشت، بسیار نکوهش شده است. به طور نمونه در سوره بقره، آیه 188 میخوانیم:
«وَ لَا تَأْكلُواْ أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَ تُدْلُواْ بِهَا إِلىَ الحُكَّامِ لِتَأْكُلُواْ فَرِيقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْاثْمِ وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ * و اموال يكديگر را به باطل (و ناحق) در ميان خود نخوريد! و براى خوردن بخشى از اموال مردم به گناه، (قسمتى از) آن را (به عنوان رشوه) به قضات ندهيد، در حالى كه مىدانيد (اين كار، گناه است)!»
يكى از بلاهاى بزرگى كه از قديمترين زمانها دامنگير بشر شده و امروز با شدت بيشتر ادامه دارد، بلاى رشوهخوارى است كه يكى از بزرگترين موانع اجراى عدالت اجتماعى بوده و هست و سبب مىشود قوانين كه قاعدتاً بايد حافظ منافع طبقات ضعيف باشد به سود طبقات نيرومند به كار بيفتد.
زيرا زورمندان، همواره قادرند كه با نيروى خود، از منافع خويش دفاع كنند، و اين ضعفا هستند كه بايد منافع و حقوق آنها در پناه قانون حفظ شود، بديهى است اگر باب رشوه گشوده شود قوانين درست نتيجه معكوس خواهد داد، زيرا زورمندان هستند كه قدرت بر پرداختن رشوه دارند و در نتيجه، قوانين بازيچه تازهاى در دست آنها براى ادامه ظلم و ستم و تجاوز به حقوق ضعفا خواهد شد.
به همين دليل در هر اجتماعى، رشوه نفوذ كند، شيرازه زندگى آنها از هم مىپاشد و ظلم و فساد و بىعدالتى و تبعيض در همه سازمانهاى آنها نفوذ مىكند و از قانون عدالت جز نامى باقى نخواهد ماند از این رو در اسلام مساله رشوهخوارى با شدت هر چه تمامتر مورد تقبيح قرار گرفته و محكوم شده است و يكى از گناهان كبيره محسوب مىشود. (1)
رشوه؛ مفاسد اجتماعى متعدّدى را به دنبال دارد، از جمله: حذف عدالت، يأس و نااميدى ضعیفان، جرأت و جسارت قدرتمندان، فساد و تباهى حاكم و قاضى، از بين رفتن اعتماد عمومى.
مالكيّت بايد از راه صحيح باشد. مانند: تجارت، زراعت، صنعت، ارث، هديه، امثال آن، و تصرف از طريق باطل و رشوه ايجاد مالكيّت نمىكند.
اسلام، مردم را مالك اموالشان مىداند و کسی حقّ ندارد براى تصاحب اموال مردم رشوه دهد. (2)
با توجّه به اين آثار و عوارض منفى، در روايات شديداً از اين عمل انتقاد شده است. همانطور که پیامبر اعظم صلیاللهعلیهواله فرمودند:
«بپرهیزید از رشوه چرا که کفر خالص است و اهل رشوه بوی بهشت را استشمام نمیکنند» (3)
رسول اكرم صلیاللهعلیهواله خطاب به حضرت على عليهالسلام در جایی دیگر فرمود:
«اى على! درآمد حاصل از فروش مردار، سگ، شراب، زنا و رشوه يكسان و حرام است.» (4)
همچنين امام على عليهالسلام در ذيل آيه 42 از سوره مائده: «أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ» فرمود:
«رشوهخواران؛ كسانى هستند كه مشكل مردم را حل نموده و در برابر، هداياى آنان را مىپذيرند.» (5)
رشوه دهنده و رشوه گيرنده و واسطه مورد لعن رسول اكرم صلىاللَّهعليهوآله قرار گرفتهاند:
«لَعَنَ اللَّهُ الرَّاشِيَ وَ الْمُرْتَشِيَ وَ الْمَاشِيَ بَيْنَهُمَا». (6)
قابل توجه اين است كه زشتى رشوه سبب مىشود كه اين هدف شوم در لابلاى عبارات و عناوين فريبنده ديگر انجام گيرد و رشوهخوار و رشوه دهنده از نامهايى مانند هديه، تعارف، حق و حساب، حق الزحمه و انعام استفاده كنند ولى روشن است اين تغيير نامها به هيچ وجه تغييرى در ماهيت آن نمىدهد و در هر صورت پولى كه از اين طريق گرفته مىشود حرام و نامشروع است.
هدیهها برای حاکم و کارگزاران، معمولاً از نوع رشوه است.
شخصى به رسول اكرم صلىاللَّهعليهوآله گفت: من متصدى و مسئول كارى هستم، مردم برايم هدايايى مىآورند، چگونه است؟!
حضرت در جواب فرمود: «چه شده است كه عُمّال ما از هدايا سخن مىگويند! آيا اگر در خانه مىنشستند كسى به آنان هديه مىداد؟!»
در نهج البلاغه در داستان هديه آوردن «اشعث بن قيس» مىخوانيم كه او براى پيروزى بر طرف دعواى خود در محكمه عدل امام علی علیهالسلام متوسل به رشوه شد و شبانه ظرفى پر از حلواى لذيذ به در خانه امام على علیهالسلام آورد و نام آن را هديه گذاشت حضرت برآشفت و فرمود:
«به خدا سوگند! اگر هفت اقليم را بر من ببخشند تا پوست جوى را به ناحق از دهان مورچهاى بگيرم اين كار را نخواهم كرد.» (7)
آن حضرت عليهالسّلام در این مورد در جایی دیگر نیز فرمودهاند:
«هر حاكمى كه حوائج مردم را برآورده نسازد، خداوند در روز قيامت حوائجش را برآورده نمىنمايد و اگر هديهاى بگيرد، خيانت كرده و اگر رشوه بگيرد، مشرك است.» (8)
- راههای درمان بیماری اخلاقی رشوه
از آنجایی که ریشه این رذیله و رفتار زشت، فراموشی از یاد خدا، ضعف توکل بر خدا و غلبه خواهشهای نفسانی و شهوت مالی بر انسان است؛ بهترین راه درمانی تقویت اعتقاد و ایمان به خدای یگانه و مطالعه آیات و روایات در مذمت رشوهخواری و حرامخواری است.
برای کسب توکل باید فرد، به کار و کسب حلال اقدام کند و قناعت را پیشه خود سازد و در همه مشکلات و گرههای زندگی از خداوند و انسانهای با تقوا کمک بگیرد.
————————-
1- تفسير نمونه، ج 2، ص 7.
2- تفسير نور، ج 1، ص 298.
3- من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 363.
4- بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج 101، ص 274.
5- عيون أخبار الرضا عليهالسلام، ج 2، ص 28.
6- بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج 101، ص 274.
7- نهج البلاغه، خطبه 224.
8- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص 261.