- رباخواری
ربا از ماده «ربو» به معنای افزوده است. «ربا» در لغت به معنای زیاد شدن و بالا رفتن و همچنین فزونی و سود حرام است.
ربا؛ عبارت است از افزودهای که افراد از وامدار خود میگیرند و یا در معامله در شرایطی خاص، دریافت میدارند.
به عبارت دیگر؛ «ربا» در اصطلاح به معنی زیادتی است که در معامله از یکی از طرفین گرفته میشود در حالیکه چیزی و عوضی در ازای آن زیادت وجود ندارد همانطور که قرآن کریم در سوره بقره، آیه 276 به آن گواهی میدهد:
«يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ … * خداوند، ربا را نابود مىكند و صدقات را افزايش مىدهد!…»
يكى از خصوصيات صدقات، اين است كه نمو مىكند و اين نمو، از آن جدا شدنى نيست چون باعث جلب محبت و حسن تفاهم و جذب قلوب است و امنيت را گسترش داده و دلها را از اينكه به سوى غصب و دزدى و افساد و اختلاس بگرايد، باز مىدارد و نيز باعث اتحاد و مساعدت و معاونت گشته و اكثر راههاى فساد و فناى اموال را مىبندد و همه اينها باعث مىشود كه مال آدمى در دنيا هم زياد شود و چند برابر گردد. (1)
پیامبراکرم صلیاللهعلیهواله همواره از شیوع رذیله اخلاقی ربا میان امتش خوف داشت همچنانکه خود فرمود:
«به راستی خوفناکترین چیزی که بر امتم پس از خودم از آن ترس دارم، درآمدهای حرام، و شهوت پنهان، و ربا.» (2)
نیاموختن احکام فقه در تجارت، باعث افتادن در وادی ربا میشود. افرادی که به دلیل غفلت از قیامت و حساب و عدم آگاهی از مسائل شرعی و راههای درآمدهای حلال، به دنبال سودجویی و تجارت باشند، به گناه ربا آلوده میشوند. همان گونه که امام علی علیهالسلام هشدار دادهاند:
«کسی که بدون علم، تجارت کند، در ربا فرو رود و بیشتر فرو میرود.» (3)
- علت حرمت ربا
در قرآن کریم در آیه 130 از سوره آل عمران اشاره به تحریم ربای فاحش شده و بیان گردیده است:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا الرِّبَوا أَضْعافاً مُضاعَفَةً * اى كسانى كه ايمان آوردهايد! ربا (و سود پول) را چند برابر نخوريد! از خدا بپرهيزيد، تا رستگار شويد!»
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: خداوند متعال در آیات قرآن نسبت به ربا سختگیریهایی فرموده که مانند آن را در هیچ یک از فروع دین خود، جز دوستی با دشمنان دین، نفرموده و تغییراتی که در مورد سایر کبائر مانند زنا، شرب خمر، قمار و حتی قتل نفس شده به خاطر این است که آثار شوم سایر گناهان از یک یا چند فرد تجاوز نمیکند آن هم در بعضی جهات، ولی آثار شوم این دو گناه (دوستی با دشمنان خدا و ربا) بنیاد دین را ویران و اثر آن را محو و نظام زندگی را فاسد کرده و روی فطرت انسانی پرده افکنده جلو چشم انسان را میگیرد.
ربا، خوردن مال به باطل است. وقتی کسی بدون دلیل عقلی و منطقی درآمدی به دست آورد؛ مانند: درآمد از راه قماربازی و یا شرابفروشی، خوردن از راه باطل گفته میشود.
حرام بودن ربا بر این اساس است که ماهیت ربا، قرض است و قرض، از آن جهت که قرض است، نمیتواند سود داشته باشد؛ بلکه سرمایه است که میتواند در هنگام جریان داشتن، سود داشته باشد؛ حال هر نوع جریانی که باشد، بازرگانی یا غیربازرگانی.
اگر انسان بخواهد قرض بدهد باید قرض الحسنه باشد.
ربا، بازدارنده از تلاش اقتصادی است. یکی از اصحاب امام صادق علیهالسلام به نام هشام، علت حرام شدن ربا را سؤال کرد. حضرت فرمود:
«اگر ربا حلال بود، مردم کار و تلاش را رها میکردند (و سود پول میگرفتند). خداوند، ربا را حرام کرد تا اینکه مردم سراغ کار و تلاش و معاملات سالم بروند و از حرام به حلال روی آورند.» (4)
ربا سبب فساد در جامعه میشود. ربا سبب میشود عدهای در جامعه روزبهروز فقیرتر بشوند و افراد فقیر بسیار آسیبپذیرند و بیش از دیگران زمینههای انحرافات برایشان فراهم است و شاید بدین جهت، گناه ربا از گناهان جنسی زیادتر بیان شده است؛ زیرا ربا زمینهساز بسیاری از آلودگیهاست و این ظلم بسیار بزرگی به فرد و جامعه است.
ربا مانع کار خیر میشود. یکی از اصحاب امام صادق علیهالسلام به نام سماعه نقل میکند، به حضرت گفتم: مشاهده کردهام که خداوند متعال بحث (حرام بودن) ربا را در قرآن مکرر بیان نموده است.
حضرت فرمود: آیا علتش را میدانی؟
عرض کردم: خیر.
فرمود: «همانا خداوند بلندمرتبه ربا را حرام کرد، چون ربا مانع کمک به دیگران و انجام کارهای خیر (در جامعه) میگردد.» (5)
- آثار سوء ربا
آثار نامطلوب ربا، در فرد و اجتماع بازتاب مییابد.
به لحاظ فردی، گناه ربا بدتر از زنا معرفی شده است. در برخی از آیات، ربا مانند جنگ با خداوند و پیامبر دانسته شده است.
دیگر آثار فردی عبارتاند از: عذاب دردناک جهنم، قبول نشدن هیچ عمل صالح، آب شدن دین و…
آثار اجتماعی ربا نیز ویرانگر است. برخی از این آثار عبارتاند از:
– کم رنگ شدن انگیزه قرض الحسنه
دین مقدس اسلام، مسلمانان را به انفاق و پرداخت صدقههای مستحبی بسیار سفارش کرده و در عین حال برای تشویق آنان به قرض الحسنه، پاداش قرض الحسنه را از انفاق و صدقههای مستحبی برتر دانسته است؛ زیرا اولاً، قرض غالباً به دست نیازمند میرسد. ثانیاً، شخصیتِ گیرنده محفوظ میماند و تحقیر نمیشود. ثالثاً، برای پرداخت آن کار و تلاش بیشتر میکند. رابعاً، اصل مال میماند و میشود با آن، مشکلات خیلیها را با قرض الحسنه مرتفع کرد. خامساً، در قرض دادن برکاتی چون: پاداش کمک به انسان نیازمند، کمک به خوبیها، قضای حاجت و رفع گرفتاری مؤمن نهفته است.
از طرف دیگر، اسلام کسانی را که امکانات و توانایی دادن قرض الحسنه را دارند و نمیدهند، بسیار نکوهش نموده است.
با وجود چنین ارزشی که اسلام برای قرض الحسنه قائل شده، ربا این روحیه را در افراد کم رنگ میکند و بدین جهت، اسلام شدیداً با ربا مبارزه کرده است.
– نازل شدن عذاب اجتماعی
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
«نشانه اینکه خداوند بخواهد قومی را به هلاکت برساند، آن است که آشکارا رباخواری کنند.» (6)
رباخواری، تعادل اقتصادی را در جامعهها به هم میزند و ثروتها را در یک قطب اجتماع جمع میکند، زیرا جمعی بر اثر آن فقط سود میبرند، و زیانهای اقتصادی همه متوجه گروه دیگر میگردد.
رباخواری، یک نوع تبادل اقتصادی ناسالم است که عواطف و پیوندها را سست میکند، و بذر کینه و دشمنی را در دلها میپاشد، و در واقع رباخواری بر این اصل استوار است که رباخوار فقط سود پول خود را میبیند و هیچ توجهی به ضرر و زیان بدهکار ندارد، اینجاست که بدهکار چنین میفهمد که رباخوار پول را وسیله بیچاره ساختن او و دیگران قرار داده است.
درست است که ربادهنده در اثر احتیاج تن به ربا میدهد، اما هرگز این بیعدالتی را فراموش نخواهد کرد.
این گسستگی پیوند تعاون و همکاری، در میان ملتها و کشورهای ربا دهنده، و ربا گیرنده، نیز آشکارا به چشم میخورد، ملتهایی که میبینند ثروتشان به عنوان ربا به جیب ملت دیگری ریخته میشود با بغض و کینه و نفرتی خاص به آن ملت مینگرند، و در عین این که نیاز به قرض داشتهاند منتظرند روزی عکس العمل مناسبی از خود نشان دهند.
– از عواقب ربا، اشاعه همهگونه گناه در جامعه است. با نابودی ارزشهای اخلاقی و دینی، تمایلات دینی کاهش مییابد و عمرها و ثروتها بیبرکت میشود.
- ربای حرام و ربای حلال
امام صادق علیهالسلام ربا را به دو گروه حلال و حرام تقسیم میکند و میفرماید:
«ربا دو نوع است. یکی حلال و دیگری حرام است. ربای حلال آن است که مردی قرضی به دیگری میدهد به امید آن که قرض گیرنده هنگام پرداخت قرض خویش بر اصل قرض مقداری بیفزاید و بیشتر از آنچه قرض گرفته بوده (و شرط باز پرداخت بیشتر هم نکرده بودند) بپردازد، اگر قرض گیرنده مقداری بیشتر از آنچه قرض گرفته بوده به قرض دهنده بپردازد مباح است در حالی که شرط بازپرداخت بیشتر نکرده باشند و در عوض، قرض دهنده نزد خداوند ثوابی ندارد، به دلیل کلام خداوند که فرمود: نزد خدا چیزی را قرض دهنده زیاد نکند؛ ولی ربای حرام آن است که فردی به دیگری قرض میدهد و شرط میکند که بیش از آنچه قرض داده، باز پس بگیرد.» (7)
————-
1- ترجمه الميزان، ج 2، ص 642.
2- الكافي (ط – دارالحديث)، ج 9، ص 678.
3- الكافي (ط – دارالحديث)، ج 10، ص 30.
4- من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 567.
5- الكافي (ط – دارالحديث)، ج 9، ص 753.
6- وسائل الشيعة، ج 18، ص 123.
7- وسائل الشيعة، ج 18 ، ص 160.