- فصل پنجم: کیمیا (شیمی)
مقوله كيمياگرى برآيند علم و فن و جادو بود كه تدريجاً شكل اوليه شيمى را به خود گرفت. موضوع كيمياگرى، تبديل مواد در حضور عاملى روحانى بود. كيميا يكى از انواع علوم مخفى بود كه اصطلاحاً به آنها «كُلّهُ سرّ» برگرفته از حرف اول نام پنج علم كيميا، ليميا، هيميا، سيميا، ريميا گفته مىشد. در كيميا، از مادّهاى بحث مىشد كه با به كار بردن آن تبديل فلزات پست چون آهن و مس به زر و سيم ممكن مىشد. آن ماده را كيمياگران «اكسير» مىناميدند.
در كيمياى اسلامى كه به سرعت پس از ظهور اسلام، در سده نخست هجرى، پيدا شد و سنتى پيوسته تا زمان حال دارد، متون فراوانى در دست است كه در دوازده سده گذشته نوشته شده و در همه مراحل اين صنعت بحث مىكند.
مهمترين اين مجموعه از آنِ جابر بن حيّان است كه نه تنها در جهان اسلام، بلكه در مغرب زمين نيز بزرگترين حجت در كيميا بهشمار مىرود. با ظهور جابر، كيميا در نزد مسلمانان از صورت «صنعت زر خرافى» بهصورت «دانش تجربى آزمايشگاهى» در آمده است.
جابر به تقطير مايعات خالص مانند آب و شيره و روغن و خون، و مانند آن مىپرداخت و چنين مىپنداشت كه هر بار كه آب را تقطير مىكند، مادهاى تازه بر ماده خالص پيشين افزوده مىشود، تا عدد اين تقطير به هفتصد برسد. به نظر او دست يافتن به اكسير از طريق جوشاندن و تقطير طلا در مراحل خلوص گوناگون تا هزار بار مقدور بود.
شمار آثارى كه نويسنده آنها نام جابر دارد چندان فراوان است كه درباره درستى انتساب برخى از آنها به جابربن حيان توليد شك كرده است. به نظر بعضى از دانشمندان غربى و پژوهشگران درباره جابر، تعدادى از اين رسائل را پيروان فرقه اسماعيليه و در سده چهارم هجرى نوشتهاند.
پس از جابر، ديگر كيمياگر مشهور دوره اسلامى بدون شك محمدبن زكرياى رازى است. رازى پيش از آنكه به تحصيل پزشكى بپردازد كيمياگر بوده است و نقل شده كه بر اساس تجربههاى بيش از حد و سخت كيميايى ديد چشمان او كاهش يافت و به همين سبب، مأيوسانه دست از كار كيميا كشيد. رازى خود را شاگرد جابر مىشمرد و حتى عنوان بيشتر نوشتههاى كيميايى او مانند عناوين مجموعه جابرى است ولى كيمياى جابرى بر پايه تفسير و تأويل باطنى طبيعت بهعنوان كتاب تكوين بوده است كه در تشيع يكى از اركان اعتقادى است.
كتابهاى كيميايى رازى در اصل نخستين كتابهاى علم شيمى است. كتاب سرّالاسرار كه مهمترين اثر كيميايى رازى است در واقع كتابى شيمى است كه با اصطلاحات كيميا بيان شده است. در اين كتاب، ذكر فرايندها و آزمايشهايى از شيمى به ميان آمده كه خود رازى آنها را انجام داده است و مىتوان آنها را با اشكال برابر آن اعمال در شيمى جديد همچون تقطير و تكليس و تبلور و غيره مطابق دانست. رازى در اين كتاب و ديگر آثارش بسيارى از آلات را همچون قرع و انبيق (قرع که دیگی است شبیه کدو حلوایی برای جوشاندن موادی است که میخواهند تقطیر کنند و دیگری انبیق که جهت تقطیر بخارات حاصل از قرع است) و ديگ و چراغ نفتى شرح كرده است كه بعضى از آنها تا زمان حاضر كاربرد دارند.
در سده چهارم هجرى، ابنسينا و فارابى درباره اكسيرها و برخى از موضوعات مربوط به كيميا چيزهايى نوشتند. اما هيچ كدام از اين افراد رساله جداگانهاى درباره كيميا تأليف نكردند.
از ديگر كيمياگرانى كه در اين دوره و پس از آن مىشناسيم بايد از ابوالحكيم محمدبن عبدالملك صالحى خوارزمى، صاحب رساله عين الصنعة و عون الصُّناع ياد كرد.
پس از او، ابوالقاسم عراقى كه در سده هفتم مىزيست، كتاب المكتب فى زراعةالذهب را به رشته تحرير درآورد.
عبداللَّهبن على كاشانى كيميادان سده هفتم و اوايل سده هشتم نيز از اشخاص صاحبنام به شمار مىآيد.
آخرين ستاره فروزان در آسمان كيميا در دوره اسلامى عزالدين جلدكى است كه نوشتههايش از مآخذ درس و مصدر فهم زمان او و پس از او بوده است. المصباح فى اسرار علم المفتاح و البدر المنير فى اسرار الاكسير چند نمونه از آثار كيميايى او بهشمار مىروند.