- فصل پنجم: كلام
دلايل چندى باعث پيدايش علم كلام بر دامنه تمدن اسلامى شد. از جمله اين دلايل ارتباط بين مسلمانان با غيرمسلمانان همچون ايرانيان، روميان و مصريان بود. بر اثر اين ارتباط اختلاف عقايد آشكار شد و مسلمانان براى دفاع از دين اسلام به فراگيرى روشهاى نوين فكرى و استدلالى پرداختند.
دليل ديگر پيدايش اين علم، اسلام آوردن اقوامى بود كه در مذهب آنان عقايدى در باب صفات خدا، توحيد، قضا و قدر، جزا و سزا و مانند آن وجود داشت. با توجه به اين سابقه، تازه مسلمانان مىكوشيدند باورهاى دين ديرين خود را در قالب دين اسلام تبيين كنند. از اين رو، مسلمانان كوشيدند با بهرهگيرى از استدلالهاى عقلى، اصول عقايد اسلامى را مستحكم كنند.
علم كلام از آغاز صرفاً به بحثهايى در مسائل اعتقادى بهويژه توحيد و مانند آن مىپرداخت و كسى كه در امور اعتقادى استدلال مىكرد متكلم خوانده مىشد، خودِ بحث و جدل در امور اعتقادى و اصول دينى را «علم كلام» ناميدند.
از متكلمان بزرگ اسلامى كه در ساختن و پرداختن انديشهها و مذاهب كلامى تأثيرگذار بودند، بايد به حسن بصرى (110- 21 ق) اشاره كرد. او در مورد گناهان بسيار سخت مىگرفت و باور داشت همه افعال با مسئوليت انسان صورت مىگيرد.
در سده سوم، ابوسهل بشربن معتمر هلالى كوفى بغدادى (م 210 ق) مذهب بشريّه را پايهگذارى كرد. او معتقد بود خداوند قادر است و بندگان خود را بر انجام دادن اعراض توانا كرده است، ولى جايز ندانسته است امورى مانند حيات و موت و قدرت را به انسانها واگذارد.
در سده چهارم، شاهد به وجود آمدن چند متكلم مشهور و معروف هستيم. يكى از اين افراد، شيخ مفيد است. او حدود دويست اثر از خود برجاى گذاشت كه بيشتر آنها ردّيه بر عقايد فرقههاى گوناگون كلامى است. ديگر متكلم مشهور سده چهارم، شيخ الطايفه ابوجعفر محمدبن حسن طوسى است. او نخستين كسى است كه نجف را به پايگاه علمى و دينى شيعه تبديل كرد. كتابهاى مشهور وى در كلام عبارتاند از: تلخيص الشافى، الاقتصاد الهادى الى الرشاد و تمهيد الاصول.
متكلمان زمانى به يارى دين قيام كردند كه اختلاف بين فرق دينى بالا گرفته بود و ايمان در قلوب مردم متزلزل شده بود. و آنان با استدلالهاى عقلى و منطقى راه شبهه پراكنى را بر آنها مسدود كردند.
برجستهترين متكلم سده هفتم خواجه نصيرالدين طوسى است. از آنجا كه خواجه، هم شيعه بود و هم نزد هلاكوخان مغول مقام داشت، بسيارى از دانشمندان اهل سنت به مقام او حسد ورزيده و بعضاً او را دشنام دادهاند، مهمترين كتاب كلامى او تجريدالاعتقاد نام دارد.
تنها عالم اسلامى كه طى قرون گذشته به لقب «آيتاللَّه» مفتخر شد، علامه حلى است كه در سده هفتم به دنيا آمد. شمار تأليفات او از چهارصد رساله گذشته است. او بحث سياست را نيز در آثار كلامى خود طرح كرده است. از آنجا كه او سياست و ديانت را همزاد مىداند، بحثهاى كلامىاش نمايانگر باورهاى سياسى و شيعى او نيز هست. مهمترين كتاب كلامى او الباب الحادى عشر است كه در ابواب آن موضوعات مختلف كلامى شيعه، از جمله نبوت، وجوب عصمت پيامبر، افضليت پيامبر، دور بودن پيامبر از نقص، امامت، معصوم بودن امام و امامت حضرت على عليه السلام بحث و بررسى شده است.