- نیاز امت به امام در روایات
در بسیاری از منابع و در تفسیرهایی چون طبری و تفسیر فخر رازی از قول ابنعباس آمده است که گفت:
«هنگامی که آیه «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» نازل شد، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دستش را بر سینه خود گذاشت و فرمود: منم منذر! سپس به شانه علی علیهالسلام اشاره کرد و فرمود: تویی هادی! به وسیله تو بعد از من هدایت یافتگان هدایت میشوند». (1)
و نیز، حاکم حسکانی در کتاب «شواهد التنزیل» از ابی برده اسلمی روایت کرده است که گفت:
«رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دستور داد که آب بیاورند، در حالی که علی بن ابیطالب علیهالسلام نزد آن حضرت بود. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بعد از آنکه وضو گرفت دست علی علیهالسلام را در دست گرفته به سینه خود چسبانید، و خواند؛ «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ» یعنی خود پیامبر صلیاللهعلیهوآله و آنگاه دست علی علیهالسلام را به سینه خود او گذاشت، و خواند: «وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ»؛ آنگاه به او فرمود: تو مشعل فروزان خلایق و مقصد (و پرچم) هدایت و امیر همه قاریان -قرآن- هستی و من بر این امر گواهی میدهم که تو این چنینی». (2)
همچنین خطیب خوارزمی در کتاب «مقتل الحسین» از عبدالله بن مسعود روایت کرده است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در حدیثی فرمود:
«به وسیله من انذار شدید و به وسیله علی بن ابیطالب علیهالسلام -هدایت یافتید- و آنگاه این آیه را تلاوت نمود: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» و سپس فرمود: به واسطه حسن علیهالسلام به خیر و نیکی خواهید رسید و به واسطه حسین علیهالسلام سعادتمند یا شقاوتمند خواهید شد. آگاه باشید که حسین علیهالسلام دری از درهای بهشت است، هر کس با او دشمنی کند خداوند بوی بهشت را بر او حرام خواهد گردانید». (3)
- اشاره به نیاز امت به امام در روایات شیعه
در بسیاری از منابع همچنین در امالی شیخ صدوق از قول عباد بن عبدالله آمده است که گفت علی علیهالسلام فرمود:
«آیهای از قرآن نازل نشده مگر آنکه من میدانم در کجا نازل شده و درباره چه کسی نازل شده و در مورد چه موضوعی نازل شده، در دشت و صحرا نازل شده است یا در کوه. گفتند: درباره خودت چه نازل شده است؟ فرمود: اگر از من نمیپرسیدید به شما نمیگفتم. درباره من این آیه نازل شده است: «همانا -ای پیامبر!- تو تنها بیمدهندهای و برای هر قومی هدایتکنندهای است». (4) پس رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بیمدهنده و من هدایتکنندهام بدانچه آن حضرت آورده است». (5)
در کتاب اصول کافی از عبدالرحیم قصیر از امام باقر علیهالسلام روایت کرده است که در تفسیر آیه شریفه «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» فرمود:
«بیم دهنده رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و هدایتکننده علی علیهالسلام است. و به خدا سوگند که مقام هدایت و رهبری از میان ما -اهل بیت- رخت برنبسته و پیوسته در میان ما -خانواده- است تا روز قیامت.» (6)
و نیز در کتاب اصول کافی از ابوبصیر روایت کرده که گفت:
«محضر امام صادق علیهالسلام عرضه داشتم: معنای آیه «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» چیست؟ فرمود: رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در تفسیر آن فرموده است: من منذرم، و علی هادی است. حال به نظر تو ای ابا محمد! آیا در امروز هدایتگر (و رهبرِ) وجود دارد؟ عرض کردم: فدایت شوم، آری. همیشه از شما خانواده هادیانی یکی پس از دیگری وجود داشته تا نوبت به شما رسیده است.
فرمود: خدا تو را رحمت کند ای ابا محمد، اگر این چنین بود که وقتی آیهای درباره امامی نازل میشد و او میمرد آیه هم میمرد، (و از بین میرفت و دیگر مصداقی نداشت) ولی قرآن زنده است و درباره بازماندگان جریان دارد همچنان که در گذشتگان جاری بود.» (7)
بنابراین مصداق بارز آیه، علی علیهالسلام و شمول آن نسبت به آن حضرت و باقی ائمه علیهمالسلام برای آن است که از دیدگاه قرآن، خداوند برای هر قوم و ملتی در هر عصر و زمانی امام و پیشوای معصومی قرار داده و هرگز روی زمین را خالی از حجت نگذارده است.
- اشاره به نیاز امت به امام در روایات شیعه و اهل سنت
شیخالاسلام حموینی در کتاب «فرائد السمطین» در ضمن یک حدیث مفصل و طولانی در مورد منا شده (قسم دادن) امیرالمؤمنین علیهالسلام در ایام خلافت عثمان که عدهای در مسجد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله گرد آمده و فضایل خود را بر میشمردند، از براءبنعازب، و سلمان، و ابوذر، و مقداد، و عمار نقل کرده است که این پنج نفر صحابی بزرگ گواهی دادند که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در روز «غدیر خم» فرمود:
«… ای مردم! همانا خدای عزوجل به من فرمان داده که امام و پیشوای شما را به امامت منصوب نمایم و آنکه بعد از من، وصی من و خلیفه من است و آن کسی را که خدای عزوجل در کتاب خود طاعت او را واجب شمرده و طاعت او را هم ردیف طاعت من قرار داده و شما به ولایت -و رهبری- او امر فرموده به شما معرفی کنم، و من در ابلاغ این امر از ترس طعن و نکوهش اهل نفاق و تکذیب آنها به خدای خود مراجعه نمودم، خدای -عزوجل- مرا تهدید کرد که اگر این امر را تبلیغ نکنم مرا عذاب خواهد فرمود. ای مردم! همانا خداوند شما را به اداء نماز امر فرموده و به طور تحقیق آن را برای شما بیان نموده و به زکات و روزه و حج امر فرموده و آنها را برای شما بیان فرموده و من آنها را برای شما تفسیر کردهام، و امر کرده است شما را به ولایت، و من شما را شاهد میگیرم که ولایت اختصاص به این (یعنی علی علیهالسلام) دارد، و بعد از او به دو پسرش اختصاص دارد و سپس به اوصیاء بعد از ایشان از فرزندانشان که آنها از قرآن جدا نشوند و قرآن از آنها جدا نشود تا بر من در کنار حوض -کوثر- وارد شوند.
ای مردم! من آنچه لازم بود برای شما بیان کردم، و پناهگاه شما بعد از خودم و امام شما و ولی شما و هادی و راهنمای شما را به شما معرفی نمودم و او برادر من علی بن ابیطالب علیهالسلام است و او در میان شما به منزله شخص من است. پس در دینتان از او پیروی کنید و او را در تمام امورتان اطاعت نمایید، زیرا تمام آنچه را که خدای -عزوجل- به من تعلیم فرموده از علم و حکمتش، تماماً در نزد اوست. پس از او بپرسید و از او و اوصیاء بعد از او بیاموزید و آنان را تعلیم ندهید و بر آنان پیشی نگیرید و از آنان عقب نمانید، زیرا آنان با حقند و حق با آنان است، هیچگاه آنها از حق و حق از آنها جدا نشود…». (8)
—————–
1- «وضع رسول الله صلیاللهعلیهوسلم یده علی صدره فقال (أنا المنذر) ثم أومأ الی منکب علی رضی الله عنه و قال «أنت الهادی یا علی بک یهتدی المهتدون من بعدی»؛ تفسیر فخررازی، ج 19، ص 14 و جامع البیان فی تفسیر القرآن، طبری، ج 13، ص 72.
2- «دَعَا رَسُولُ اللَّهِ ص بِالطَّهُورِ وَ عِنْدَهُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ، فَأَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِيَدِ عَلِيٍّ بَعْدَ مَا تَطَهَّرَ- فَأَلْزَقَهَا بِصَدْرِهِ، فَقَالَ: إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ ثُمَّ رَدَّهَا إِلَى صَدْرِ عَلِيٍّ ثُمَّ قَالَ: وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ ثُمَّ قَالَ: إِنَّكَ مَنَارَةُ الْأَنَامِ وَ غَايَةُ الْهُدَى وَ أَمِيرُ الْقُرَّاءِ [كَذَا]، أَشْهَدُ عَلَى ذَلِكَ أَنَّكَ كَذَلِك»؛ شواهد التنزیل، ج 1، ص 393.
3- «بی انذرتم، ثم بعلی بن أبی طالب اهتدیتم، و قرأ: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ»، و بالحسن اعطیتم الإحسان، و بالحسین تسعدون و به تشقون، الا و إن الحسین باب من أبواب الجنة، من عانده حرم الله علیه رائحة الجنة»؛ مقتل خوارزمی، ج 1، ص 212.
4- «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ»؛ سوره رعد، آیه 7.
5- شواهد التنزیل، ج 1، ص 391.
6- «ابن يعقوب عن محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن صفوان عن منصور عن عبد الرحيم القصير عن أبي جعفر (عليهالسلام) في قول الله تبارك و تعالى: «إنما أنت منذر ولكل قوم هاد» فقال: «رسول الله (صلىاللهعليهوآله) المنذر، و علي الهادي، أما والله ما ذهبت منا وما زالت فينا إلى الساعة»»؛ غایة المرام، ج 3، ص 235، باب 31، ح 4.
7- «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع- إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِ قَوْمٍ هادٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمُنْذِرُ وَ عَلِيٌّ الْهَادِي يَا أَبَا مُحَمَّدٍ هَلْ مِنْ هَادٍ الْيَوْمَ قُلْتُ بَلَى جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا زَالَ مِنْكُمْ هَادٍ بَعْدَ هَادٍ حَتَّى دُفِعَتْ إِلَيْكَ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَوْ كَانَتْ إِذَا نَزَلَتْ آيَةٌ عَلَى رَجُلٍ ثُمَّ مَاتَ ذَلِكَ الرَّجُلُ مَاتَتِ الْآيَةُ- مَاتَ الْكِتَابُ وَ لَكِنَّهُ حَيٌّ يَجْرِي فِيمَنْ بَقِيَ كَمَا جَرَى فِيمَنْ مَضَى». الكافي (ط – الإسلامية)، ج 1، ص 192.
8- فرائد السمطین، ج 1، ص 315 و 316.