• نظم و انضباط

«نظم» در لغت به معنای آراستن کارها به برنامه‌ریزی با توجه به عنصر زمان و اولویت‌ها و نیازها می‌باشد.

و انضباط به معنای ترتیب و درستی، عدم هرج و مرج، سامان‌پذیری و آراستگی است.

نظم و انضباط و مدیریت زمان، از مهم‌ترین عوامل بهره‌برداری بهینه از سرمایه‌هاست؛ از این رو، شاخصه‌های انضباط در فعالیت‌های اقتصادی نیز مورد تأکید است.

برخی از شاخصه‌های نظم عبارت است از:

– تقسیم وقت

– تقسیم کار بر اساس توانمندی‌ها و تخصّص افراد

– رعایت میانه‌روی در کار با پرهیز از سستی یا حرص و آزمندی

– رعایت میانه‌روی با هدف پاسداشت سلامت جسمی و روحی و رسیدگی به سایر وظایف.

  • نظم در آفرینش

آفرینش بر اساس نظم استوار است و در دستگاه خلقت، هر پدیده‌ای جای خاصی دارد و مأموریت ویژه‌ای به عهده دارد. کرات آسمانی در مدار معیّنی حرکت می‌کنند، فصول سال و گذشت شب و روز نظم خاصی دارد و خلقت اشیا از اندازه، حدّ و میزان خاصی برخوردار است.

موجودات عالم نیز روی حساب و نظم دقیق و بر اساس هدف معیّنی قدم به عرصه هستی نهاده‌اند.

نظم شگفت‌انگیزی که در همه مخلوقات، حرکت سیاره‌ها و ستارگان، گیاهان، موجودات دریایی و صحرایی، بدن انسان، گردش خون و… وجود دارد، همه و همه معلول تدبیر خداوند حکیم، مدبّر و تواناست.

خدای توانا و حکیمی که نظم را در دستگاه پهناور و عظیم خلقت قرار داده است، همین نظم را در زندگی انسان‌ها و روابط اجتماعی آنان می‌پسندد. از این رو، شایسته است که انسان در زندگی فردی و اجتماعی خویش، نظم و ترتیب و تدبیر در امور را مراعات کند.

اسلام به عنوان دین جهانی و کامل به نظم و برنامه‌ریزی در زندگی اهمیت فراوان داده و به پیروان خویش سفارش کرده که تمام کارهای خود را طبق قانون و به صورت منظم انجام دهند و از بی‌برنامگی بپرهیزند. چرا که تمام احکام اسلامی؛ واجبات، محرّمات، مستحبات، مکروهات و… در این راستا و در جهتِ دادن برنامه دقیق و منظم به مسلمانان قرار داده شده که آنان را تحت نظم خاصّی در آورد.

بخش عظیمی از دستورات و سفارشات قرآن کریم در راستای تنظیم اندیشه و اعمال انسان است. همان‌طور که امیرمؤمنان علی علیه‌السلام می‌فرماید:

«أَلَا إِنَّ فِيهِ عِلْمَ مَا يَأْتِي وَ الْحَدِيثَ عَنِ الْمَاضِي وَ دَوَاءَ دَائِكُمْ وَ نَظْمَ مَا بَيْنَكُم‏ * آگاه باشید که آگاهی از آینده، خبر از گذشته، داروی درد شما و نظم و ترتیب زندگی روزمرّه شما در قرآن است.» (1)

دستورات و قوانین قرآن کریم را درباره نظم می‌توان به دو بخش تقسیم کرد:

الف- نظم در تکوین:

قرآن در این بخش، نظم حاکم بر جهان آفرینش را تشریح کرده و به انسان‌ها سفارش می‌کند که درباره آن بیندیشند. تا به طرّاح زبردست آن (خدای تعالی) پی ببرند و در این راستا، گاه از فرود آمدن باران و رویش گیاهان یاد می‌کند و گاهی از عظمت آسمان، کوه‌ها و دریاها سخن می‌گوید. زمانی شگفتی‌های آفرینش موجودات و از جمله انسان را تذکر می‌دهد و در بسیاری از مواقع نیز آمد و شد شب و روز، فراوانی پدیده های هستی و بی‌شماری نعمت‌های الهی را در لا‌به‌لای آیات بیان می‌کند و انسان را به تفکر در نظم شگفت‌آور آن وا می‌دارد. به عنوان نمونه در آیه 190 سوره آل‌عمران می‌فرماید:

«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْباب * مسلماً در آفرينش آسمان‌ها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‏هاى (روشنى) براى خردمندان است.»

ب- نظم در تشریع:

همه آیاتی که درباره قوانین و مقررات الهی نازل شده، برقرار کننده نظم و برنامه در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان است. با این بیان، قرآن همواره پیروان خویش را به داشتن یک برنامه صحیح و منظّم دعوت می‌کند و خواستار آن است که مسلمانان در زندگی به اصول و مقررات الهی پای‌بند بوده، طبق برنامه‌ای که خدا برای آنان تنظیم کرده، زندگی کنند و هیچ گاه از حدود الهی گام فراتر ننهند. همان‌طور که در سوره بقره، آیه 229 آمده است:

«مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُون * اين‌ها حدود و مرزهاى الهى است از آن، تجاوز نكنيد! و هر كس از آن تجاوز كند، ستمگر است.»

از این رو، می‌توان گفت یکی از اهداف مهمّ پیامبران الهی، تنظیم برنامه زندگی انسان‌ها در تمام ابعاد آن بوده و ایشان در صدد بودند تا جامعه طبق برنامه پروردگار به زندگی خویش ادامه دهد و از آن سرپیچی نکند.

به عنوان مثال قرآن برای انجام عبادت‌های اسلامی وقت و برنامه‌ای تنظیم کرده، تا همه مسلمانان در آن وقت معین به عبادت بپردازند. چنان که برای روزه گرفتن، ماه مبارک رمضان را معلوم کرده است.

نظم و انضباط در روایات اسلامی نیز مورد تأکید قرار گرفته است. به عنوان نمونه، امیرمؤمنان علیه‌السلام که بارها نتایج زیانبار بی‌نظمی و تشتّت را در فکر و عمل مسلمانان دیده بود، در بستر شهادت و در آخرین پیامش، فرزندان خود و مسلمانان را به تقوای الهی و نظم در کارها فراخوانده، می‌فرماید:

«أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ * شما را (ای حسن و حسین) و همه خانواده و فرزندانم و هر کس را که نوشته من به او می‌رسد، به تقوای الهی و نظم در کارهایتان سفارش می‌کنم.» (2)

و در عهدنامه مالک اشتر رعایت نظم را با عباراتی دیگر این‌چنین سفارش می‌کند:

«… إِیَّاکَ وَ الْعَجَلَهَ بِالْأُمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا أَوِ التَّسَقُّطَ فِیهَا عِنْدَ إِمْکَانِهَا أَوِ اللَّجَاجَهَ فِیهَا إِذَا تَنَکَّرَتْ أَوِ الْوَهْنَ عَنْهَا إِذَا اسْتَوْضَحَتْ فَضَعْ کُلَّ أَمْر مَوْضِعَهُ وَ أَوْقِعْ کُلَّ أَمْر مَوْقِعَهُ * از عجله در مورد کارهایی که وقتشان نرسیده، یا سستی در کارهایی که امکان عمل آن فراهم شده، یا لجاجت در اموری که مبهم است، یا سستی در کارها هنگامی که واضح و روشن است، بر حذر باش! و هر امری را در جای خویش و هر کاری را به موقع خود انجام بده.» (3)

  • موارد نظم

الف- نظم در اوقات شبانه‌روز:

یکی از موارد رعایت نظم در زندگی، تقسیم اوقات شبانه‌روز است تا از به هم‌ریختگی کارها و پراکندگی افکار جلوگیری شود. حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام در سخنی ارزشمند به پیروانش سفارش می‌کند:

«اجْتَهِدُوا فِي أَنْ يَكُونَ زَمَانُكُمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ؛ سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ وَ سَاعَةً لِأَمْرِ الْمَعَاشِ وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِينَ يُعَرِّفُونَكُمْ عُيُوبَكُمْ وَ يُخْلِصُونَ لَكُمْ فِي الْبَاطِنِ وَ سَاعَةً تَخْلُونَ فِيهَا لِلَذَّاتِكُمْ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ وَ بِهَذِهِ السَّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلَاثِ سَاعَاتٍ * بکوشید که اوقات خود را چهار قسمت کنید: بخشی برای مناجات با خدا، دیگری برای امرار معاش، سوّم برای معاشرت با برادران و معتمدانی که عیوبتان را به شما می‌گویند و قلباً به شما اخلاص دارند. چهارم برای لذت‌ها و کامیابی‌های مشروع. با این بخش است که بر سه بخش دیگر نیرو می‌گیرید.» (4)

از آن‌جایی که هدف از زندگی عبادت خداست نظم در زندگی یک مسلمان می‌تواند بر محور آن پدید آید. از این رو اوقات نماز خواندن بهترین شاخصه‌هایی تنظیم وقت انسان است.

ب- نظم فکری:

اگر انسان زندگی خود را طبق بینش اسلامی نظم بدهد و بکوشد گفتار، رفتار و حرکاتش منظم و مطابق برنامه دقیق اسلام باشد، نظم فکری پیدا می‌کند و هیچ گاه دچار تزلزل فکری و عقیدتی نمی‌شود. پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌واله امت خود را به نظم، در حرکات و رفتار دعوت می‌نمود حتی درباره ایستادن برای نماز جماعت فرمودند:

«اسْتَوُوا وَ لَا تَخْتَلِفُوا فَتَخْتَلِفَ قُلُوبُكُم‏ * در صفوف جماعت منظم باشید، چراکه بی‌انضباطی صفوف، دل‌های شما را هم دچار اختلاف می‌کند.» (5)

سیره آن حضرت همراه با نظم و آراستگی بود. ایشان از موزونی، سازمان‌یافتگی، زیبایی و آراستگی و تربیت الهی برخوردار بود.

ج- نظم در مصرف:

نظم در مصرف به معنای داشتن حساب و برنامه دقیق در دخل و خرج‌ها و مصرف‌هاست که انسان باید در این امور، اعتدال را رعایت کرده و از زیاده‌روی و اسراف بپرهیزد. چنان که قرآن کریم بندگان خوب خود را در سوره فرقان، آیه 67 این گونه می‌ستاید:

«وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً * و كسانى كه هر گاه انفاق كنند، نه اسراف مى‏نمايند و نه سخت‏گيرى بلكه در ميان اين دو، حدّ اعتدالى دارند.»

  • آثار نظم

از آثار نظم در زندگی می‌توان به آرامش فکری و دوری از تشویش و پراکندگی خاطر اشاره کرد. افراد منظم با تنظیم وقت خود، به همه کارها می‌رسند و در امور زندگی خود، سرعت دارند و امکان انجام کارهای زیادی را در فرصت کم می‌یابند. این افراد با رعایت نظم، از ضایع شدن حق خود و دیگران جلوگیری می‌کنند.

افراد منظم، می‌توانند با هم اجتماعی منظم و یک‌پارچه تشکیل دهند و زندگی خود و اجتماع را مدیریت کنند.

  • راه‌های کسب فضیلت نظم در زندگی

با مطالعه در زندگی مفاخر و کشف اثرات نظم در پیشرفت آنان می‌توان برای خود الگو در نظر گرفت.

مطالعه درباره اهمیت و برکات نظم در طبیعت و زندگی انسان‌ها، می‌تواند فرد را تشویق کند تا نظم و انضباط را در زندگی خود پیاده کند.

اهمیت دادن به نماز اول وقت، و تنظیم امورات خود با اوقات شرعی بهترین راه برای هدف‌دار کردن زندگی روزمره و نظم بخشیدن به ساعات است.

تقسیم نمودن اوقات روز و اختصاص هر ساعت برای فعالیت خاص، و نوشتن کارهای روزمره در فهرست روزانه، هفتگی و یا درازمدت می‌تواند از دیگر راه‌کارهای مهم برای نظم‌بخشی به افکار و اعمال باشد.

————

1- نهج البلاغه، صبحي صالح، خطبه 158.

2- نهج البلاغه، للصبحي صالح، نامه 47.

3- نهج البلاغه، صبحي صالح، نامه 53.

4- تحف العقول، ص 409.

5- نهج الفصاحة، ص 210.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا