- نقش مربی
در امر تربیت؛ یکی از عواملی که زمینهساز رشد و تعالی است، مربی و معلم است. و مسلماً در مسير تربیت و رشد، كسى مىتواند جلودار و راهنمای خوبی باشد كه خود، راه را به خوبى طى كرده باشد.
امام علی عليهالسلام فرمودند:
«هركس خود را پيشواى مردم نمود، بايد پيش از ياد دادن به ديگرى، نخست به تعليم نفس خويش بپردازد. (زيرا اثر سخن كسى كه گفتار و كردارش يكسان باشد، بيشتر است، و مردم در مُخالفت با او نمىكوشند) و بايد پيش از ادب كردن و آراستن ديگرى به زبان، به روش (در عمل)؛ خود را ادب و آراسته سازد (مثلاً پيش از آنكه به ديگرى بگويد نماز بخوان تا رستگار شوى، بايد خود نماز بخواند) و آموزنده و ادب كننده نفس خود از آموزنده و ادب كننده مردم به تعظيم و احترام سزاوارتر است». (1)
امام عليهالسلام در اين كلام، دو مطلب اساسى را در موضوع «تربيت» بيان فرمودهاند:
مطلب اول: مربى و معلم بايد قبلاً خودش دانشآموخته و تربيتشده باشد، آنگاه مربى و معلم ديگران شود. سخن گفتن و خطابه و وعظ بدون آگاهى به جز انحراف و گمراهى نتيجهاى ندارد.
مطلب دوم: واعظ و مربى بايد با عمل خود ديگران را تربيت و هدايت نمايد. گفتار بدون عمل نه تنها موجب هدايت نمىشود، بلكه گاهى ممكن است موجب سلب اعتماد و گمراهى شخص گردد.
البته شخصى، كه هم خودسازىكرده و هم مردم را تربيت مىكند، مسلماً برتر است از كسى كه تنها گليم خود را از آب مىكشد.
تربيت و تعليم دو اصل مسلم و غيرقابل تفکيک در اسلام است، و علماي اخلاق و حکمت عملي اتفاق دارند که تربيت نيکو، وابسته به مقام مربي است، هر قدر مربي فاضلتر و عالمتر باشد تربيتش نيکوتر و مؤثرتر است.
نسبت تربيت از جهت بالا و پایین بودن سطح، نسبت مستقيمي با علم و فضيلت مربي دارد.
شکي نيست که بهترين و بالاترين مربيان عالم بشريت حضرت خاتم النبيين (ص) ميباشد که در مکتب ربوبي ربالعالمين تربيت يافته و از مبدأ فياض سرچشمه فضيلت گرفته، و دريچه دل نازنينش با انوار فيوضات رباني چنان منطبق شده است که گویی آیینه صفات الهی است. بهترين و قويترين شاهد، قرآن مجيد است آنجا که فرمود: «پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است.» (2)
اين مفاخره درباره تمامترین و کاملترین فرد آفرينش؛ عقل کل و اشرف رُسل است که براي نجات بشر برگزيده شد، و دلهاي سياه و سخت و تاريک اعراب را به فاصله کوتاهي چنان تربيت کرد که روشنترين و نرمترين و باعاطفهترين دلها گرديدند. حضرت با دست تواناي همان مردم، نهضت ديني و جنبش جهانگيري و قيام علمي در دنياي آن روز کرد.
- صفات و ويژگىهاى مربيان
صفات و ويژگىهاى مربيان برتر و شايسته عبارت است از:
- نرمخویی و مهربانی
از مهمترين رازهاى توفيق در امر تعليم و تربيت اخلاق نيكو و برخورد ملايم با متربيان است.
تمام پيامبران و اولياء الهى بدون استثناء در تربيت انسانها از اين خصيصه والا بهرهمند بوده و در طريق هدايت شيوه ملايمت و خوش خلقى اولين حربه آنان بوده است. تاريخ و تجربه نيز گواهى مىدهد كه مربى موفق كسى است كه بتواند با رفتارى خوش و چهرهاى گشاده دل متربيان را صيد كرده و آنان را به سوى سجاياى پسنديده و مطلوب هدايت نموده و لغزشها و خطاهاى آنان را اصلاح نمايد. به قولی رفتار و كردار اولياء و معلمان بايد به گونهاى باشد كه فرزندان و شاگردان آنان شيفته او باشند، مصاحبت و همنشينى با آنان بايد جذاب، فرحانگيز و نشاطآور باشد.
امام حسن مجتبی علیهالسلام مىفرمايد:
«زيباترين زيبايىها اخلاق زيبا و خوشرفتارى است.» (3)
- رفتار مطابق گفتار
خدای متعال در قرآن كريم مىفرمايد:
«آيا مردم را به نيكى (و ايمان به پيامبرى كه صفات او آشكارا در تورات آمده) دعوت مىكنيد، اما خودتان را فراموش مىنماييد با اينكه شما كتاب (آسمانى) را مىخوانيد! آيا نمىانديشيد؟!» (4)
در تفسیر این آیه امام باقر عليهالسلام مىفرمايند:
«كسانى هستند كه با زبان، عدالت را توصيف و در عمل، خلاف آن را عمل مىكنند.» (5)
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله نیز در بیان احوال عالمان بیعمل فرمودند:
«شب معراج مردمى را ديدم كه لبهايشان با قيچىهاى آتشين چيده و به دور انداخته مىشد. از جبرئيل پرسيدم: اينها كيانند؟ گفت: خطيبان امت تو هستند كه مردم را به نيكى دعوت مىنمايند؛ در حالى كه خود را فراموش نمودهاند و به گفته خود عمل نمىكنند و ايشان قرآن را تلاوت مىكنند، آيا در آن تعقل نمىكنند؟» (6)
امام صادقعليهالسلام نیز مىفرمايند:
«اگر عالم به علم خويش عمل نكند، پند و اندرزش در دلهاى شنوندگان فرو نمىرود، همانگونه كه باران در سنگ صاف فرو نمىرود.» (7)
مربيان براى تربيت شايسته نسل آينده، بايد به رفتارهاى خود توجه دقيق داشته باشند. اگر آنان به گفتههاى خويش جامه عمل بپوشانند، بهترين، مؤثرترين و پرثمرترين شيوه را در تربيت به كار گرفته و به طور غيرمستقيم و ناخودآگاه متربيان را تحت تأثير قرار دادهاند.
پندها و نصيحتهاى مربيان و والدين زمانى، مؤثر واقع خواهد شد، كه آنان هر يك نمونهاى عملى از آن توصيهها باشند، و گفتار خويش را با عمل هماهنگ سازند.
حضرت مجتبى عليهالسلام در اين رابطه يكى از دوستان خود را كه شايسته تمجيد و ستايش آن بزرگوار بود، با صفات زيبايى ستوده و در ضمن شمارش خصلتهاى پسنديده او مىفرمايد:
«او آنچه را كه عمل نمىكرد نمىگفت، و كارهايى را كه نگفته بود، انجام مىداد.» (8)
البته تطبيق رفتار با گفتار كار آسانى نيست و معمولاً عدهاى از عهده آن برنمىآيند، كه امام مجتبى عليهالسلام با اشاره به اين دسته مىفرمايد:
«روايت كنندهگان پيامها و آيات الهى بسيار است، اما رعايت كننده و عامل به آن كم مىباشد.» (9)
در صورت مطابق نبودن گفتار با رفتار مطمئناً ساير روشها و تلاشهاى مربيان و والدين بىثمر خواهد بود و نه تنها نتيجه تربيتى حاصل نخواهد شد، بلكه در ذهن متربى گفتارها، نصايح و ساير اهداف مطلوب تربيتى سست و سبك و بدون كارآيى و غير قابل عمل، جلوه خواهد كرد.
- اخلاص و ايمان به اهداف تربيت
بالاترين سرمايه جاويدان يك مربى اخلاص و ايمان مىباشد. اگر مربى به اين صفت دارا باشد هيچگاه از كار تعليم و تربيت خسته نمىشود. پدر و مادرى كه مخلصانه و با جان و دل دوستدار تعالى و رشد فرزند خويش هستند از مشكلات طاقتفرسا و موانع تربيت هراسى به دل راه نمىدهند. اولياء و مربيانى كه به خاطر رضاى خدا و با خلوص نيت امر تربيت را انجام مىدهند منتظر تحسين و خوش آمد ديگران باقى نمىمانند، آنان هرگونه سختى، محروميت و ناملايمات را به جان خريده و راه پيچيده و پرمشقت تربيت را دنبال مىكنند. عمل و ايمان به هدف يكى از مهمترين رموز توفيق است زيرا مؤثر واقعى خداوند متعال است و اگر تربيت را براى رضاى او انجام دهيم بر دلهاى اثر گذاشته و روش متربی را از رفتار موجود به رفتار مطلوب تغيير خواهيم داد. امام حسن حسن عسکری عليهالسلام در مورد اهميت اخلاص در عمل فرمود:
«اگر تمام دنيا يك لقمه شود و من آن را در دهان شخصى كه عبادت و عمل خالصانه انجام مىدهد بگذارم، باز هم در حق او كوتاهى كردهام.» (10)
با توجه به اينكه مؤثر واقعى خدا است، مربى براى تأثير سخن و رفتارش بايد اخلاص داشته باشد و براى خدا تربيت كند. اگر مربى، تمام ابزارهاى تربيت را در دست داشته باشد، اما خدا را در نظر نگيرد، در تربيت موفق نخواهد بود.
- عشق به تربيت
مربى بايد دلبسته و عاشق امر تربيت باشد و همّ و غم خويش را در مسير تربيت مصروف دارد اگر مهمترين دغدغههاى پدران و مادران كشاندن كودكان به مسير صحيح زندگى و تربيت باشد و در اين راه با جديت و اهتمام تمام استقامت داشته و پشتكار به خرج دهند، مسلم است كه ثمره شيرين زحمات خود را در آينده نه چندان دور خواهند چشيد و نتيجه تلاش آنان در وجود فرزندانى شايسته و كارآمد متبلور خواهد شد. فرزندانى كه مايه چشم روشنى و افتخار پدر و مادر خواهند بود و والدين با ديدن آنان احساس عزت و سربلندى كرده و از زندگى بيش از پيش لذت خواهند نمود. اما در مقابل والدينى كه به پرورش و تربيت كودكان خود بىتوجه هستند و كودك را يك موجود بىاحساس و ابزارى بيش نمىدانند و اساساً علاقهاى به امر تربيت ندارند چه طور مىتوانند در آينده صاحب نسلى سعادتمند و دلخواه باشند.
پدر و مادرى كه به خاطر علاقه به ثروت و يا شغل و مقام خويش، از كار تربيت فرزندان خود غافل شده و در نگهدارى كودكش به مؤسسات و افراد ديگر رجوع مىكند، چگونه مىتواند شاهد فرزندانى با عاطفه، با شهامت و با نشاط و مسئوليتپذير باشد. براى همين در صورت سهلانگارى و مسامحه در امر تربيت فرزندان، به جز پشيمانى چيزى عايد والدين نخواهد شد. امام مجتبى عليهالسلام مىفرمايد:
«نيكى آن است كه با كندى و مسامحه كارى آغاز نشود و دنبال آن منت هم نباشد.» (11)
امر تربيت كودكان كه بالاترين نيكىهاست، مسلماً بايد مورد تسامح و سهلانگارى قرار نگيرد. كار تربيت در زندگى پدران و مادرانى كه عاشق رشد فرزندان خويش هستند، زمان و مكان نمىشناسد، آنان براساس خواسته درونى خويش، از هر روشى و فرصتى براى تحت تأثير قرار دادن كودكان در امر تربيت بهره مىگيرند. والدين علاقهمند به تربيت فرزند، از وقت و ساير امكانات خويش براى تربيت دريغ نمىورزند و هميشه در صحنه تربيت حاضرند. اما عدهاى از والدين كه احساس مسئوليت نمىكنند و از امر تربيت غافلند، به خيال اينكه كودك ابزارى بىاحساس در دست آنهاست، وقت خود را در اشتغالات ديگر صرف مىكنند و در پرورش نسل خويش از وقتهاى زنده خود، هيچ سرمايهگذارى نمىكنند و بهترين و با نشاطترين ساعاتشان را در به دست آوردن زندگىهاى مجلل و جاذبههاى لوكس و پرطمطراق آن صرف مىكنند و به دنبال تلاش براى رسيدن به قلههاى كاذب زندگى تجملاتى و تشريفاتى هستند. از چنين افرادى كه در تربيت فرزند دست به دامن مؤسسات ديگر و يا افراد فاميل مىشوند، چگونه مىتوان داشتن فرزندانى صالح و شايسته سراغ داشت.
- خوش گفتارى
سخن گفتن يكى از امتيازات بشر مىباشد و ارتباط كلامى يكى از نعمتهاى خداوندى است كه انسان اجتماعى را در ارتباط با همنوعان خود يارى مىكند. ارتباط گفتارى بهترين و راحتترين و كم هزينهترين وسيله تربيتى است كه اگر با موازين درست انجام شود بهرههاى خوبى را نصيب مربيان و والدين خواهد نمود.
به كار بردن كلمات احترامآميز و عبارات مهرافزا و دلنشين در برخورد با متربيان و به طور كلى در ارتباط با هر مخاطبى تأثير فوقالعاده در جذب و انعطاف طرف مقابل دارد. يك فروشنده خوشگفتار در دل مشتريان خود نفوذ مىكند و يك مبلغ، مربى، معلم و صاحب هر شغل و حرفهاى مىتواند با جملههاى محبتآفرين مخاطبين خود را جذب كرده و آنان را تحت تأثير عاطفى قرار دهد.
البته اين سخن زمانى نتيجه مىدهد كه انسان از دورويى و نفاق و چاپلوسى بر كنار باشد و حقيقتاً گوينده كلمات زيبا از ته دل مخاطبين خود را دوست داشته و با ارادت قلبى آن سخنان را ادا كند، و گرنه همين روش تأثيرگذار در صورت كاذب و مصنوعى بودن بدترين تأثير را در شنونده گذاشته و تنفر شديد ايجاد خواهد كرد.
پدران و مادران آگاه در گفتوگوهاى خود با فرزندان خويش به بهداشت روانى آنان توجه كرده و صميمانه از گفتارى خوب و كلمات دلنشين بهره مىگيرند. يك مربى آگاه مىتواند متربيان خود را با گفتارهاى دلنشين شيفته خود نموده و از خود شخصيت قابل قبولى براى آنان بسازد. مربيان و والدين از به كار بردن الفاظ زشت و تحقيرآميز، سركوفت زدن و ساير عبارات و كلماتى كه به نابودى شخصيت يك كودك و نوجوان مىانجامد، بايد كاملاً خوددارى نمايند.
متأسفانه بعضى مربيان و والدين در حضور ديگران فرزندان و شاگردان خود را تحقير مىكنند و با اعمال نادرست خويش شالوده شخصيت فرزندان خويش را ويران مىسازند و نتيجه آن يأس و نااميدى، سردرگمى، بحران هويت، و دهها مشكل روحى ديگر براى فرزندان مىباشد. امام مجتبى عليهالسلام آنچنان زيبا سخن و خوش گفتار بود كه مخاطبين را به خود جذب نموده و تحت تأثير قرار مىداد و علاوه بر اين كه از به كار بردن كلمات نامناسب پرهيز مىنمود مؤمنين را نيز از آن باز مىداشت، آن حضرت در جملهاى فرمود:
«انسان با ايمان طعنه نمىزند و با لقبهاى زشت و كلمات ركيك ديگران را خطاب نمىكند.» (12)
در مورد سيره تربيتى پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله آمده است:
«هر گاه از پيامبر صلىاللهعليهوآله حاجتى خواسته مىشد، آن را برآورده مىكرد و اگر امكان رفع نياز سائل نبود او را با زبان خوش و سخنان دلنشين و چهرهاى گشاده جواب مىگفت.»
- اعتدال و پرهيز از شيوههاى ناشايست
اعتدال در به كارگيرى روشهاى تربيتى از جمله صفاتى است كه بايد يك مربى آن را رعايت نمايد، زيرا هر چيزى هر قدر زيبا و شيرين و دوست داشتنى باشد، افراط در آن موجب مىشود ديگران دلزده شده و از آن نوعى نفرت داشته باشند و انسان را خسته و ملول مىكند. امر تربيت هم از اين گفته مستثنى نيست. براى يك مربى برتر شايسته نيست كه در اعمال روشهاى تربيتى به ويژه در تربيت دينى زيادهروى نموده و از دايره اعتدال بيرون رود، براى اين كه در اين صورت نتيجه تلاش برعكس شده و به ضد تربيت تبديل خواهد شد. به عنوان مثال مربى اگر در تربيت دينى سختگير باشد، موجبات ملالت و دينگريزى متربيان را فراهم خواهد نمود و اين همان چيزى است كه مخالفين و دشمنان تربيت دينى مىخواهند. امام مجتبى عليهالسلام مىفرمايد:
«هرگاه انجام دادن اعمال مستحبى به واجبات لطمه بزند [و موجب خستگى و اتلاف وقت شده و در نتيجه باعث زدگى و فوت شدن واجبات شود] آنها را ترك كنيد.» (13)
در اين جا لازم است اضافه كنيم كه در تربيت دينى، شايسته است كه دستورات، راهنمايىها و احكام زيباى دين مبين اسلام در قالبهاى دلپسند و زيبا و با روشهاى خوب و ستوده عرضه شود، تا نتيجه مطلوب به دست آيد، ارائه مطالب خوب و سازنده تربيتى با روشهاى ناشايست و غلط نتيجهاى جز بدبينى و گريزاندن جوانان و نوجوانان از اسلام نخواهد داشت.
- استقامت و پشتكار
در كار تربيت، يك مربى ممكن است با انواع مشكلات و موانع روبهرو شود، ناسازگارى فرزندان، بيمارىهاى گوناگون، همسران ناموافق، مشكلات شغلى، و اختلالات روانى اعضاى خانواده و دهها نمونه ديگر، ممكن است براى يك پدر يا مادر و يا ساير مربيان، به وجود آيد، در اينگونه موارد سزاوار است كه آنان با بردبارى، حوصله، استقامت و پشتكار اين موانع را تحمل نموده و به اهداف والاى تربيت بينديشند.
رسول گرامى اسلام تحمل سختى و مشكلات در راه تربيت و اصلاح فرزند را به منزله جهاد در راه خدا مىداند و مىفرمايد:
«اى مردم! همه شما نسبت به زيردستان خويش نگهبان و مسئول هستيد، كسى كه به اصلاح خويش و ديگران مشغول است، همانند كسى نيست كه تنها به اصلاح خود مىپردازد. كسى كه آزار ديگران را تحمل مىكند، همانند كسى نيست كه در رفاه و آسايش به سر مىبرد، تحمل سختىهاى خانواده و فرزند به منزله جهاد در راه خداست.» (14)
و حضرت مجتبى عليهالسلام نيز سختىهاى زندگى را كليد پاداش عنوان نموده و انسان را به تحمل سختىها و مشكلات توصيه مىكند و مىفرمايد:
«مصيبتها و سختىهاى زندگى كليدهاى پاداش است.» (15)
تحمل سختىها و مشكلات انسانساز و سعادتآفرين است و هيچكس بدون رنج و مصيبت به اهداف خويش نرسيده است. پدر و مادرى كه در برخورد با حوادث دردناك و مشكلات طاقت فرساى زندگى مقاومت كرده و بردبارى از خود نشان دهند و خود را در پيچ و خمها و پستى و بلندى زندگى نبازند، فرزندان آنان نيز اين چنين صبور و مقام خواهند بود.
امام مجتبى عليهالسلام در گفتارى نغز فرمود:
«افراد با ايمان در سختىها به خدا پناه مىبرند.» (16)
مربيان برتر شخصيتى متين و استوار دارند، آنان در تندبادهاى حوادث و ناملايمات، پناهگاهى امن و پايدار براى فرزندان و نوجوانان خويش محسوب مىشوند.
- سعه صدر و عذرپذيرى
سعه صدر و روحيه عذرپذيرى در امر تربيت امرى لازم و ضرورى مىباشد. مربيان موفق مىدانند كه كودك از روى ناآگاهى اشتباهاتى انجام مىدهد، نوجوان در اثر غرور در رفتارهاى غلط خود پافشارى مىكند، در برخى كودكان و نوجوانان ناهنجارىهايى از قبيل شرارت، خشونت و عصبانيت ديده مىشود. اما بعد از مدت كوتاهى اين حالت برطرف شده آنان متوجه خطاى خود مىشوند و با زبان حال يا زبان قال عذرخواهى مىكنند. در اين حالات مربيان آگاه، با سعه صدر خطاهاى آنان را ناديده گرفته و با روحيه عذرپذيرى كه دارند از اشتباه آنان چشمپوشى مىكنند. حضرت مجتبى عليهالسلام در يك عبارت زيبايى مىفرمايد:
«اگر كسى در يك گوشم به من فحش دهد و در گوش ديگرم از من عذرخواهى كند، من از او قبول مىكنم.» (17)
اگر ما خطاهاى فرزندان را ناديده نگيريم و اشتباهات آنان را كم اهميت جلوه ندهيم، كمترين نتيجه آن، احساس كمبود شخصيت و از دست دادن اعتماد به نفس، در فرزندان خواهد شد. در احاديث مىخوانيم كه امام دوم شيعيان در يك رفتارى پسنديده، خصيصهى عذرپذيرى را به عنوان يك خصلت مطلوب براى مربيان عالم ارائه نمود.
جمعى از سادات بنىهاشم، شبى در منزل حضرت امام حسن مجتبى عليهالسلام مهمان بودند و از موضوعات مختلف سخن مىگفتند، هنگام صرف غذا رسيد، در اين موقع يكى از خادمين حضرت، مشغول خدمتگزارى و پذيرايى گرديد. او همينطور كه غذاى داغ را تقسيم مىكرد در اثر سهلانگارى مقدارى از آن بر روى بدن حضرت ريخت و از حرارت آن، پوست بدنش آسيب ديد. غلام از كار خود ناراحت شده و زبان به عذرخواهی گشوده و گفت:
«سرور من! خداوند متعال مىفرمايد: «پرهيزگاران خشم خود را فرومىبرند.»
امام فرمود: «خشم خود را فرو بردم.»
و غلام ادامه داد: «و از خطاى مردم مىگذرند.»
فرمود: «از تو عفو كردم و از خطايت گذشتم.»
غلام اضافه كرد: «و خداوند نيكوكاران را دوست دارد.»
امام فرمود: «تو را آزاده كرده و پانصد درهم نيز به تو بخشيدم.» (18)
- سيماى پاكيزه و آراسته
رعايت نظافت و پاكيزگى ظاهر، ناخواسته در ديگران جاذبه ايجاد مىكند و اين يكى از ويژگىهاى مربيان و والدين موفق مىباشد. پدران و مادرانى كه با رسيدگى به وضع ظاهرى خويش و مرتب كردن لباس و پوشش مناسب و تميز، خود را بيشتر در دل فرزندان دوست داشتنىتر مىكنند، در حقيقت پاكيزگى و آراستگى ظاهر را هماهنگ با پرورش جمال باطنى به فرزندانشان مىآموزند. براى اين كه كودكان و نوجوانان زيبايى و جمال ظاهرى را دوست دارند، و اساساً عشق به زيبايى از تمايلات فطرى بشر مىباشد و تمام طبقات مردم، از اقوام و ملتهاى پيشرفته تا عقب افتادهترين افراد جامعه، به اين نكته اذعان دارند. در روايات اهلبيت عليهمالسلام به پوشيدن لباس تميز زيبا و رسيدگى به وضع ظاهرى بارها تأكيد شده است.
امام مجتبى عليهالسلام مىفرمايد:
«يكى از ويژگىهاى مؤمنين اين است كه در عين فقر و نادارى ظاهرى آراسته و پاكيزه دارند.» (19)
آرى مؤمنين هر چقدر هم فقير و بىچيز باشند، خود را در ظاهر مفلوك و درمانده و كثيف نشان نمىدهند. ظاهر فرد با ايمان جلوهاى از ايمان باطنى اوست.
امام مجتبى عليهالسلام چنان از صورت زيبا و ظاهرى پاكيزه و آراسته برخوردار بود كه حتى توجه دشمنان و مخالفين را به خود معطوف مىداشت.
بديهى است كه آراستگى ظاهر با تجملگرايى و تشريفات كاملاً متفاوت است، چرا كه اولى امرى مثبت، مفيد، پسنديده و داراى ارزش مىباشد، اما تجملگرايى صفتى منفى، ناپسند، و ضد تربيت، تلقى مىشود.
تجملگرايى زاييده انديشههاى دنياپرستى، تكبر، تفاخر و هوسرانى است و افراط در رسيدگى به وضع ظاهر و اسراف در پوشيدن لباسهاى گرانقيمت و آن چنانى، منجر به تجملگرايى مىشود. انسانهاى متجمل، جمال معنوى و سيرت زيبا را به بوته فراموشى سپرده و در مظاهر فريبنده دنيا غرق مىشوند.
طبق تعليمات اسلامى مربيان برتر در عين اين كه ظاهرى پاكيزه و آراسته دارند، از تجملگرايى شديداً متنفر بوده و آن را از آفات تربيت مىدانند. آنان روح تجملگرايى و تشريفاتى را با روح تربيت اسلامى كاملاً در تضاد دانسته و آن را با تعليمات بيگانه مطابق قلمداد مىكنند.
———————-
1- نهج البلاغه، ترجمه و شرح فيض الإسلام، حكمت 70.
2- «تبارک الله أحسن الخالقين»؛ سوره مؤمنون، آیه14.
3- «اِنَّ اَحسَنَ الحَسَن الخُلقُ الحَسَن»؛ وسائلالشيعه، ج 12، ص 153.
4- «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُم وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُون»؛ سوره بقره، آيه 44.
5- «هُمْ قَوْمٌ وَصَفُوا عَدْلًا بِأَلْسِنَتِهِمْ ثُمَّ خَالَفُوهُ إِلَى غَيْرِهِ»؛ الكافي (ط – الإسلامية)، ج 1، ص 47.
6- «رَأَيْتُ لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ قَوْماً يُقْرَضُ شِفَاهُمْ بِالْمَقَارِيضِ مِنْ نَارٍ ثُمَّ يُرْمَى بِهَا فَقُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ مَنْ هَؤُلَاء؟ فقال: خُطَبَاءُ أُمَّتِكَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ يَنْسَوْنَ أَنْفُسَهُمْ وَ هُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ فَلَا يَعْقِلُون»؛ إرشاد القلوب إلى الصواب، ديلمي، ج 1، ص 16.
7- «إِنَّ الْعَالِمَ إِذَا لَمْ يَعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ كَمَا يَزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا»؛ الكافي (ط – الإسلامية)، ج 1، ص 44.
8- «كَانَ لَايَقُولُ مَا لَايَفْعَلُ وَ يَفْعَلُ مَا لَايَقُول»؛ تحفالعقول، ص 234.
9- «فَإِنَّ رُوَاةَ الْكِتَابِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيل»؛ تحفالعقول، ص 228.
10- «لَوْ جَعَلْتُ الدُّنْيَا كُلَّهَا لُقْمَةً وَاحِدَةً وَ لَقَّمْتُهَا مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ خَالِصاً لَرَأَيْتُ أَنِّي مُقَصِّرٌ فِي حَقِّهِ»؛ بحارالانوار، ج67، ص245.
11- «الْمَعْرُوفُ مَا لَمْ يَتَقَدَّمْهُ مَطْلٌ وَ لَا يَتْبَعُه مَنٌّ»؛ بحارالانوار، ج 75، ص 113.
12- «إِنَّ الْمُؤْمِن… وَ لَا يَطْعُن … وَ لَا يُنَابِزُ بِالْأَلْقَابِ»؛ اعلامالدين، ص 137.
13- «إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرِيضَةِ فَارْفُضُوهَا»؛ بحارالانوار، ج 75، ص 109.
14- بحارالانوار، ج 72، ص 38.
15- «الْمَصَائِبُ مَفَاتِيحُ الْأَجْر»؛ بحارالانوار، ج 75، ص 113.
16- «إِنَّ الْمُؤْمِنَ عَوَّاذٌ بِاللَّه»؛ اعلام الدين، ص 137.
17- امام مجتبى علیهالسلام، ص 183، به نقل از احقاق الحق، ج 11، ص 116.
18- «و الْكاظِمينَ الْغَيْظَ* وَ الْعافينَ عَنِ النَّاس*وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِين»؛ سوره آل عمران، آیه 134.
19- «تَجَمُّلًا فِي فَاقَةٍ»؛ اعلام الدين، ص 137.