- اهمیّت حفظ طبیعت و محیط زیست در قرآن
در طول تاریخ خلقت، طبیعت، گاه خدای انسان و گاه ابزار انسان بوده است. انسان، همواره یا سوار بر طبیعت است و از مظاهر آن، نهایت استفاده را میبرد و یا به شدّت، مسحور طبیعت می شود و طبیعت، او را رام خویش میکند؛ و حتّی زندگی او را دستخوش تغییرات اساسی قرار می دهد.
بر همین اساس است که رابطه انسان و طبیعت باید با شناخت درست از طبیعت و بر اساس معیارهای عقلانی ترسیم شود.
قرآن کریم، که در همة عرصههای زندگی، چراغ راه مسلمانان است، در این مورد هم به کمک ما آمده و دستورها و رهنمودهایی را به منظور استفاده درست از طبیعت و رفتار صحیح با مظاهر طبیعی اطرافمان، در اختیار ما قرار داده است، تا با اتّکا به آن راهنماییها، رابطه خود را با محیط اطرافمان به گونهای مؤثّر و سازنده شکل دهیم.
اهمیت این موضوع در اسلام، تا حدّی است که تعداد زیادی از آیات قرآن، به طبیعت و پدیده های طبیعی اختصاص یافته است.
در فرهنگ اسلامي، تحقيق در طبيعت و كشف قوانين حاكم بر آن، علاوه بر راهنمایي انسان به سوي خدا، الگوي مناسبی برای ساختن محيطي مناسب و هماهنگ با نظم موجود در طبیعت است.
در اسلام با نگرشي صحیح و خدا شناسانه به طبیعت، آن را نيز از نشانههاي حكمت خداوند بشمار ميآورد:
«إِنَّ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلَافِ الَّيْلِ وَ النهَّارِ لاَيَاتٍ لّأُوْلىِ الْأَلْبَاب * مسلماً در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانههاى (روشنى) براى خردمندان است. سوره آل عمران آیه 190».
جايگاه طبيعت در قرآن را ميتوان تا حدودی از عناصر طبيعي به کار رفته در قرآن بیان کرد، که این عناصر عبارتند از:
آب، دريا، رود، باد، خورشيد و ستارگان، ماه، شهاب، خاك، فلزات، كوهها، زمين، دره، گياهان، جنگل، حيوانات، آسمان، آتش، جزر و مد، سيل، باران، صاعقه، تگرگ، سراب و گرداب، نسيم، طوفان، گردباد، خسوف، كسوف، نور، سايه، زلزله، فسيل، ابر، شفق و فلق، آتشفشان، گرما، سرما، آفرينش و رشد، زوجيت، تعادل، جاذبه، انعكاس، سال و ماه، شب و روز و … .
- هدف خداوند از طرح مسائل طبیعی در قرآن
هر چند از دیدگاه قرآن، هدف نهایی طبیعت شناسی، افزودن معرفت انسانها نسبت به خداوند و تقرّب به اوست، امّا با بررسی و مطالعه آیات قرآنی، این نکته به دست میآید که قرآن از پرداختن به پدیدههای طبیعی، اهداف متوسطی را نیز دنبال نموده است که لازمه و مقدّمه رسیدن به آن هدف نهایی به حساب میآیند که عبارت اند از:
- اثبات جایگاه خداوند به عنوان آفریننده جهان
قرآن برای این که خدا را به انسان نشان دهد و عقربه دل او را در جهت خدا نگه دارد، چگونگی آفرینش موجودات و عظمت حکمتهایی را که خدا در آفرینش آنها به کار برده است، به او یادآور میشود، تا انگیزه ای باشد برای شکر و حق شناسی انسان:
«إِنَّ فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لاَيَاتٍ لِّلْمُؤْمِنِينَ * وَ فىِ خَلْقِكمُ وَ مَا يَبُثُّ مِن دَابَّةٍ ءَايَاتٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُون * بدون شک، در آسمانها و زمین، نشانههای فراوانی است برای آنها که اهل ایماناند. همچنین در آفرینش شما و جنبندگانی که در سراسر زمین منتشر ساخته، نشانههایی است برای گروهی که اهل یقین اند. سوره جاثیه آیات 3 و 4».
- اثبات یگانگی خداوند و حاکمیت مطلق او بر تمامی هستی
قرآن، از راه های مختلف، سعی کرده است بشریت را به پرستش خداوند یکتا سوق دهد و از شریک قائل شدن برای او برحذر دارد. آیات بسیاری در قرآن وجود دارند که پس از این که آفرینش عناصر مختلف طبیعی را به خداوند نسبت میدهند و بیان میکنند که اداره امور تمام پدیدههای طبیعی جهان (علاوه بر خلقت) نیز به دست خداوند یکتاست، انسان ناآگاه را به پرستش ذات یکتای خداوند، دعوت میکنند و بیان میکنند که نباید معبودی غیر از او را بپرستد:
«أَمَّنْ يَهْديكُمْ في ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَنْ يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ تَعالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُون * آیا آن کس که شما را در تاریکیهای خشکی و دریا راه مینماید و آن کس که بادها را پیشاپیش رحمتش بشارتگر میفرستد شایسته عبادت نیست؟ آیا معبودی دیگر با خدا هست؟ خدا برتر است از آنچه با او شریک قرار میدهند. سوره نمل آیه 63».
- نشان دادن عظمت، قدرت، حکمت، علم و رحمت الهی
نظام منظّم و پیچیده طبیعت، دلیل روشنی است بر عظمت خالق متعال و علم بی پایان و قدرت عظیم و بی مانند او؛ امّا اُنس بشر با طبیعت و تکراری و روزمرّه بودن حوادث طبیعی (مثل: طلوع و غروب خورشید و ماه، آمد و شدِ شب و روز و تغییر فصول و…)، باعث غفلت انسان از توجّه به خالق آنها میشود. از این رو، قرآن، با بیان حوادث روزمرّه زندگی آدمی، انسان را به تأمّل در آنها وا میدارد و همه این پدیدهها را به عنوان نشانههای عظمت و حکمت آفریننده آنها معرّفی می کند:
«وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشي عَلى بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشي عَلى رِجْلَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشي عَلى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ * خداست که هر جنبنده ای را از آب آفرید. پس برخی از آنها بر روی شکم راه می روند و پاره ای بر روی دو پا و گروهی بر روی چهار پا. خدا هر چه بخواهد، میآفریند و البته خدا بر هر چیزی تواناست. سوره نور آیه 45».
- اثبات معاد و حیات دوباره
مسئله معاد و زندگی دوباره و حشر و نشر انسان پس از مرگ، از مسائل پیچیدهای است که همواره در طول تاریخ، ذهن بشر را به خود، مشغول داشته است. از این رو، قرآن، یکی از اهداف مهمّ خود را، توجّه دادن انسان به حیات دوباره قرار داده و از راه های مختلف از جمله، ذکر مثال های طبیعی برای اثبات معاد، بهره جسته است:
«وَ مِنْ آياتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خاشِعَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ إِنَّ الَّذي أَحْياها لَمُحْيِ الْمَوْتى إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدير * از نشانههای قدرت او آن که تو زمین خشک را می بینی، که چون آب بر آن بفرستیم، چگونه به جنبش آید و گیاه برویاند. آن کس که آن را زنده میکند، زنده کننده مردگان است و البته او بر هر کاری تواناست. سوره فصلت آیه 39».
- بیان مبدأ پیدایش و نحوه تکامل موجودات و نظم آنها
در برخی ایات قرآن، علاوه بر این که مبدأ خلقت و مراحل تکامل بعضی از پدیده های طبیعی مطرح شده است، توجّه انسان به هماهنگی بین پدیده های طبیعی سوق داده می شود و به بشر می آموزد که حواث طبیعی عالم را تصادفی فرض نکند و در پی کشف قوانین منظم آنها باشد:
«مَّا تَرَى فىِ خَلْقِ الرَّحْمَانِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُور * تو در خلقت خدای رحمان، بی نظمی و نقصانی نخواهی یافت. پس بازنگر. ایا خللی در آن می بینی؟ سوره ملک آیه 3».
- انسان و تعامل عملی با طبیعت از منظر اسلام:
1ـ حفظ طبیعت
قرآن کریم در بحث بهره گرفتن از طبیعت میفرماید:
«كُلُواْ وَ اشرَبُواْ وَ لَا تُسرِفُواْ إِنَّهُ لَا يحِبُّ الْمُسرِفِين * بخورید و بیاشامید اما اسراف نکنید که خدا اسراف کاران را دوست ندارد. سوره اعراف آیه 31».
تعامل در مصرف و لزوم بهره گیری مناسب و نیز حفظ مواهب الهی در روایات نیز به خوبی دیده میشود. در روایات اهل بیت (ع) به آلوده کردن طبیعت و تخریب آن توجه شده است و در هر یک از ابعاد آن عواقبی در نظر گرفته شده است.
امام صادق (ع) میفرمایند:
«درختان میوه دار را قطع نکنید که خدا بر شما عذاب فرو آورد».
امام علی (ع) میفرمایند:
«از بریدن درخت سبز و تر پرهیز شود مگر برای ضرورت».
پیامبر اکرم (ص) در باب حیوانات نیز میفرماید:
«هر کس گنجشکی را به ناحق بکشد خداوند روز قیامت از او بازخواست کند».
2ـ آباد کردن طبیعت:
خداوند سبحان که ردای خلافت را بر اندام موزون انسان وارسته پوشانید آبادسازی قلمرو خلافت را از جمله وظایف جانشین خود قرار داد و فرمود:
«هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكمُ فِيهَا * اوست كه شما را از زمين آفريد، و آبادى آن را به شما واگذاشت! سوره هود آیه 61».
3ـ کنترل طبیعت
بیان شد که خداوند هستی را تحت اراده انسان قرار داد و با انتساب انسان به سمت خلیفه الهی در زمین، انسان را ملزم به رفتار و منشی در خور جایگاه خلیفه بودنش نمود.
اما لازمه زندگی در زمین و به عبارتی حیات مادی بهره مندی از طبیعت است که این بهره مندی در پارهای از مراتب نیازمند کنترل انسانی است. دامنه کنترل طبیعت که از حیوانات گرفته تا هوا و آب و زمین، همگی را در برمی گیرد، نشأت گرفته از رشد عقل و علم بشر است. از این رو با پیشرفت علم و صنعت محدوده این کنترل فراتر رفته و فضا و کرات دیگر را نیز در برخواهد گرفت.
خداوند در کنار تأمین اسباب و عناصر محوری حیات بشر انسان را ملزم به شناخت، تحصیل و نگهداری از این مواهب نموده است.
4ـ تکریم طبیعت
قائل شدن حقوق برای حیوانات در اسلام بارزترین نشانه جهت تثبت کرامت طبیعت است که البته در تعاملات گوناگون انسان با محیط پیرامونش قابل بیان میباشد.
پیامبر اکرم (ص) در باب نحوه ارتباط با حیوانات میفرمود:
1ـ نهی از کشتن زنبورعسل.
2ـ منع داغ نهادن و نشانه گذاری در چهره حیوانات.
3ـ نهی از زدن بر چهره و سر و روی حیوانات.
4ـ عدم اجازه بر سوزاندن هیچ حیوانی با آتش.
و …
آیات قرآن كريم و اخبار وارده از معصومين عليهم السلام، آشكارا اهميت طبيعت و لزوم حمايت از آن و ضرورت پاسخ دادنِ همه جانبة كيفري و غير آن را در صورت زیان به طبیعت بيان كرده است.
بنابراين تخريب محيط زيست، افساد در زمين و ظلم به نوع بشر و موجودات زنده است.
عقل نیز حفاظت از محيط زيست و جبران خسارت ناشي از تجاوز به آن را امري پسنديده مي شمرد و از آنجا هر آنچه عقل به آن حکم میکند شرع نیز به آن حکم میکند ميتوان اذعان نمود كه شناسايي حقوق محيط زيست و جبران خسارت ناشي از تجاوز به آن از جملة احكام شرع نيز مي باشد.