- محبت
یکی از مبانی مهم تعلیم و تربیت در اسلام، «محبت» است. محبت راه تغذیه عاطفی انسان و پاسخگویی به نیازهای عاطفی اوست. محبت چیزی است که فرد از دوران جنینی تا بعد از مرگ به آن نیاز دارد.
در ادبیات، از محبت به «کیمیا» تعبیر کردهاند؛ تبدیل کنندة که مس را به طلا تبدیل میکند.
محبت میتواند انسانی را که احساس پستی میکند به شخصی تبدیل کند که احساس کرامت میکند.
خداوند یکتا در قرآن کریم زمانی که از آموختن علم سخن میراند اشاره به صفت رحمانیت خود مینماید:
«الرَّحْمَنُ، عَلَّمَ الْقُرْءَانَ، خَلَقَ الْانسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَيَان * خداوند رحمان، قرآن را تعليم فرمود، انسان را آفريد، و به او «بيان» را آموخت. سوره الرحمن، آیات 1-4».
مطابق با این آیات نورانی، خداوند با صفت رحمانیت خود که اوج محبت و عطوفت است، یادگیری را در انسان ایجاد میکند. این رحمانیت، مهمترین چیزی است که میتواند آرامش را برای انسان به ارمغان آورد. یکی (از شرایط یادگیری این است که مغز حالت امنیت و آرامش داشته باشد).
در برخی آیات و روایات نیز وقتی بخواهند مسأله مهمی را مطرح کنند میگویند اگر شما فلان کار را انجام دهید خداوند شما را دوست میدارد. یعنی از موضوع محبت استفاده میکنند.
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، رحمت را به «سرازیری مجموعه عوامل رشد» تعبیر کردهاند؛ یعنی محبت جمع کننده همه عاملهاست.
پس محبت يکي از عوامل تربيتی است. بسياري از جنايتهایی که روزانه صورت میگیرد به خاطر دوست نداشتن همنوع و محبت نداشتن نسبت به دیگران است. کسی که مردم را دوست داشته باشد و به آنها محبت بورزد مرتکب گناه نميشود. از این روست که بسیار سفارش شده است هر چه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خویش کراهت میداری برای دیگران هم روا مدار.
روایت کردهاند روزی امام صادق عليهالسلام با یاران خود در راه سفر از جایی عبور میکردند، شخصی را دیدند که تقاضای چیزی مینمود. امام عليهالسلام یکی از یاران خود را نزد او فرستاد.
یار امام، پس از اندک تأملی بازگشت و گفت: آن شخص آب ميخواست. آبش ندادیم.
امام فرمودند: چرا آبش ندادي؟
گفت: او يهودي است.
امام فرمودند: مگر من پرسیدم چه ديني دارد؟ او انسانی تشنه است به او آب بدهيد. دلیل نمیشود چون مسلمان نيست، به او آب ندهید. انساندوستي يک ارزش است. آبش بدهيد، بعد اگر خواستيد موعظهاش کنيد.
امام علی علیهالسلام نیز در وصیتی که به فرزندش امام حسن علیهالسلام داشتهاند مسئله محبت و دوست داشتن دیگران را متذکر شده و اینچنین فرمودهاند:
«فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا * براى مردم آنچه را که براى خود دوست دارى، دوست بدار و آنچه را براى خود بد مىشمارى بد بشمار». (1)
قرآن کریم معلم و مربی اخلاق است و مهمترین محور فضایل اخلاقی را محبت میداند.
کار خدا تأدیب است و پیامبر صلیاللهعلیهواله ادب شده اوست و مدار ادب آن حضرت، نیز محبّت است. امام صادق علیهالسلام در این زمینه میفرماید:
«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ * خدای سبحان پیامبر خود را با محبت الهی تأدیب و تربیت کرده است». (2)
همانگونه که اصل رسالت، بر اساس علم الهی است و رزق موجودات بر پایه حکمت خداست، در زمینه تعلیم و تربیت نیز، اساس بر محبت است.
خداوند گروهی را بر اساس ترس از جهنم میپروراند؛ آنها به گونهای تربیت میشوند که فعل واجب و ترک حرام را برای این که در قیامت نسوزند انجام میدهند؛ برخی را بر اساس شوق به بهشت میپروراند که آنها فعل واجب و ترک حرام را برای رسیدن به بهشت انجام میدهند و برخی را نیز فارغ از خوف و بشارت میپروراند. از این رو بر اساس آیه 62 سوره یونس؛ «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون * آگاه باشيد (دوستان و) اولياى خدا، نه ترسى دارند و نه غمگين مىشوند!».
میتوان گفت چنین انسانهایی را خداوند بر اساس محبت میپروراند. از این رو عبادت پیامبر و اهل بیت عبادت شاکرانه و محبّانه بود.
چون ادب پیامبر بر محور محبت است و آن حضرت اسوه ماست، ما موظفیم هم در ارتباط با خدای سبحان و هم در ارتباط با خلق، بر مدار محبت حرکت کنیم.
دین مبین اسلام، ستون و پایههای اصیل خود را بر اساس اُنس و محبت با دیگران و تفکر اجتماعی تدوین و تنظیم کرده است و چنین جامعهای هرگز نسبت به دیگران خیانت نمیکند.
اجتماعات شبانهروز در نماز جماعتها و اجتماع هفتگی نماز جمعه و اجتماع عمومیتر نماز عید فطر و عید قربان، سالی دو بار، زمینه را فراهم میکند تا کنگره عظیم حج، سالی یک بار انجام شود که در آن نه تنها مردم یک کشور، بلکه مردم کشورهای گوناگون در کنار هم جمع میشوند.
بخشی از زیارت امینالله نیز راجع به محبت است. محبت به اولیاء خدا. در این زیارت سیزده جمله وجود دارد که این سیزده جمله دعاست؛ غیر از آن دو جمله دیگر وجود دارد که راجع به محبت است:
«خدایا من مىخواهم هم محبّ باشم هم محبوب؛ هم دوست بدارم، هم مرا دوست بدارند. مرا دوستدار اولیاء برگزیدهات قرار ده و محبوب آن برگزیدگانِ از اولیاى تو باشم». (3)
محبت میان خدا و بنده به عبادت و سرانجام یقین و وصل الهی میانجامد.
————–
(1) نهجالبلاغه، نامه 31.
(2) بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج 17، ص 3.
(3) «مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِيَائِكَ مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ وَ سَمَائِك…»؛ زیارت امینالله.