• موانع یاد معاد

عواملی كه سبب مي‏شوند انسان از آخرت غفلت نماید و قیامت را فراموش کند گذشته از شبهات اعتقادي و گمان­های باطل فكري عبارت است از:

  1. رفاه طلبي و اسراف.
  2. دل بستن به خوشي­ها و خوش‏گذراني‏هاي زودگذر، سرگرمي‏ها، عيش و نوش و هوسراني.
  3. ثروت اندوزي‏هاي بي اندازه.
  4. دشواري راه و خستگي انسان و … .

به طور كلّي مي‏توان گفت هم سختي ها و هم خوشي­های سرگرم كننده گمراه كننده و بازدارنده از ياد قيامت است.

يكي از نمونه‏هاي بارز دنيا طلبي و غرور در بیان قرآن کریم، داستان قارون است سوره قصص آیات 83-76 . خداوند مي‏فرمايد: قارون يكي از ثروتمندان قوم موسي (عليه‏السلام) بود. ما امكانات و ثروت زیادی  به او داديم و بدين وسيله او را آزموديم. به او گفته شد: به مال و ثروت خود مغرور مباش كه خدا هرگز مردم پرغرور را دوست نمي‏دارد. و بكوش با آنچه خدا به تو عطا فرموده ثواب و سعادت خانه آخرت را تحصيل كني. به ياد قيامت باش، ليكن بهره ات از دنيا را هم فراموش مكن.

 امّا قارون فقط به زينت­ها و تجمّلات دنيایی توجه داشت. دنياجويان نيز آرزوي مال و ثروتی همانند او را داشتند. اما غفلت از ياد قيامت سبب عذاب و فرو رفتن او در زمین شد؛ پس از اندك زماني او را با خانه­اش به زمين فرو برديم و هيچ كس جز خدا نتوانست او را ياري كند و خود او نيز هيچ‏گونه كمك دريافت نكرد. قرآن در مقام نتيجه گيري مي‏فرمايد: ما خانه آخرت را براي آنان كه در زمين اراده برتری، فساد و سركشي ندارند قرار می­دهیم. سراي زنده و جاويد آخرت ويژه كساني است كه فخر فروش، مستكبر، تجمّل پرست، دنيازده، خوش‏گذران و عيّاش نباشند. قارون با كردار خود سبب شد تا عدّه‏اي مقام و دارايي او را آرزو كنند و همچون او سرگرم زينت و زيور دنیا شوند و از آخرت غافل گردند.

يكي از اشتباهات بزرگ بشر اين است كه بر اثر انكار معاد و نفي روز حساب و قیامت گمان می­کند که تبه‏كاران و شايستگان يكسانند: «أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْترَحُواْ السَّيَّاتِ أَن نجَّعَلَهُمْ كاَلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَوَاءً محَّيَاهُمْ وَ مَمَاتهُمْ سَاءَ مَا يحَكُمُونآيا * آنان كه مرتكب اعمال زشت و تبه كاري شدند گمان كردند آنان را مانند كساني كه به خدا ايمان آورده و نيكوكار شدند يكسان قرار مي‏دهيم تا در مرگ و زندگي هم يكسان باشند؟ هرگز چنين نيست و چه داوري باطل و جاهلانه ای است. سوره جاثیه آیه 21» علت اين که نیکوکاران و بدکاران را یکسان می­پندارند، آن است كه اگر زندگی بعد از مرگ يعني معاد نباشد و همگان با مردن از بين بروند و نیست گردند، يكسان خواهند بود؛ زيرا اشياء يا اشخاص از بین رفته هيچ امتيازي نسبت به هم ندارند و نیکوكار و تبه‏كار مساوي خواهند بود. اين دسته يعني منكران معاد دنباله رو خواسته‏هاي نفساني بوده و در واقع پروردگارشان خواهش­های نفسانی آنهاست: «أَ فَرَءَيْتَ مَنِ اتخَّذَ إِلَاهَهُ هَوَئه * اي رسول ما مي‏نگري آن کسی را كه هواي نفسش را خداي خود قرار داده است؟ سوره جاثیه آیه 23».

منطق اين گروه چنين است: «وَ قَالُواْ مَا هِىَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَ نحْيَا وَ مَا يهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ  وَ مَا لهُم بِذَالِكَ مِنْ عِلْمٍ  إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّون * گفتند: زندگي ما جز همين دنيا و حيات طبيعت نيست و كسي جز طبیعت ما را نمي‏ميراند و اين سخن را نه از روي علم و دليل، بلكه از روي وهم و خيال مي‏گويند. سوره جاثیه آیه 24»

منطق کسانی که اعتقاد به خدا ندارند در زمان ما نيز همين است؛ چون نديدند مرده‏اي زنده شود، مي پندارند معاد و قيامت وجود ندارد. دليل آنان اين است كه اگر معادي وجود دارد نياكان ما را زنده كنيد: «مَّا كاَنَ حُجَّتهَمْ إِلَّا أَن قَالُواْ ائْتُواْ بِابَائنَا إِن كُنتُمْ صَادِقِين. سوره جاثیه آیه 25». خداي سبحان در پاسخ آنها مي‏فرمايد: «قُلِ اللَّهُ يحْيِيكمُ‏ ثمَّ يُمِيتُكمُ‏ ثمُ‏ يجَمَعُكمُ‏ إِلىَ‏ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَ لَاكِنَّ أَكْثرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُون. سوره جاثیه آیه26»؛ نگوييد روزگار و طبيعت ما را از بين مي‏برد؛ زيرا نظام آفرينش محكم و متقن و بر پايه علم و حكمت استوار است. مبدأ اين عالم وجود مقدّس اللّه است كه به شما حيات مي‏دهد و شما را از اين عالم به سراي ديگر منتقل مي‏كند. در حق بودن آن روز ترديدي وجود ندارد و امري ضروري و حتمي است، ولي منكران معاد از روي جهل آن را انكار مي‏كنند: «وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ  وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئذٍ يخَسَرُ الْمُبْطِلُون. سوره جاثیه آیه27» فرمانروايي آسمان و زمين از آنِ خداي سبحان است. او مي‏تواند آنها را به نظام ديگر تبديل و به حساب همگان رسيدگي كند. روزي كه قيامت قيام كند بر آنان كه عمري را به گناه و بيهودگي گذرانده­اند معلوم خواهد شد كه خسارت زده و سرمايه باخته اند.

آري در آن روز هر گروهي را به كتاب كردارش فرا مي‏خوانند: «وَ تَرَى‏ كلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً  كلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلىَ‏ كِتَابهَا الْيَوْمَ تجُزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُون. سوره جاثیه آیه28»؛ هر فرقه‏اي به سوي كتاب و نامه عمل خود خوانده خواهد شد و ندا داده مي‏شود كه امروز همه به پاداش اعمال خود مي‏رسيد. بنابراين، به ياد معاد بودن هم وظيفه فرد است و هم وظيفه جامعه و گروه؛ انسان هم در برابر وظايف فردي مسؤول است و هم در برابر وظايف جمعي و سعادت او جز با رعايت همه مسؤوليت‏ها به دست نخواهد آمد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا