• مسجد فاطمه (س) يا بيت الأحزان‏

فاطمه عليها السلام، دختر گرامى و معصوم پيامبرخدا صلى الله عليه و آله، در فراغ پدر بزرگوار خود و شِكوه از اوضاع زمانه، به گفته برخى روايات، در گوشه‏اى از بقيع به گريه و زارى مى‏پرداخت. اين محل، كه چونان خانه‏اى بدون سقف بود، بعدها مقبره او نام گرفت و سپس به «مسجد فاطمه» مشهور شد. مكان آن، كنار قبر عباس و ائمه شيعه بوده است.

دختر پيامبر صلى الله عليه و آله شبانه روز در منزل خود، در حال گريه و زارى بود. بعضى نزد على عليه السلام آمده، از آن حضرت خواستند كه از فاطمه بخواهد يا شب گريه كند و روز آرام باشد و يا روزها بگريد و شب‏ها آرام گيرد. لذا على عليه السلام ايشان را با رضايت خود در محلى نزديك خانه عقيل در بقيع ساكن كرد و اين مكان بعدها نام «بيت‏الأحزان» به خود گرفت. در دوران عثمانى، ضريحى كوچك از آهن در اين محل که در زمان‏هاى متأخر به عنوان مسجد فاطمه (س) از آن ياد شده است، قرار داده شد كه زائران آن را زيارت كرده و از آن تبرّك مى‏جستند. در دوران سعودى، همراه با تخريب گنبد و بارگاه‏هاى بقيع، آن ضريح را برداشتند.

اين محل در شمال قبر عباس‏بن عبدالمطّلب و قبور چهار امام (ع) قرار داشته و بعدها ضميمه بقيع شده است. در مدينه جاى ديگرى به عنوان بيت‏الأحزان مطرح نبوده است.

از جمله منابع حديثى كه در آن از انگيزه به وجود آمدن بيت‏الاحزان سخن به ميان آمده، خصال شيخ صدوق رحمه الله مى‏باشد كه آن محدث بزرگ، در ضمن روايتى با اسناد از امام صادق عليه السلام نقل مى‏كند:

«فاطمه در مصيبت رسول خدا صلى الله عليه و آله آنقدر گريه نمود كه مردم مدينه از گريه او ناراحت شدند و اظهار نمودند با كثرت گريه‏ات ما را متأذّى نمودى ولذا خانه خود را ترك مى‏نمود و به كنار قبرها مى‏رفت …» (1)

صريح‏تر و روشن‏تر از روايت صدوق، گفتار فضه (خادمه حضرت زهرا عليها السلام است كه مرحوم علامه مجلسى در ضمن بيان جريان مفصل شهادت حضرت زهرا از زبان فضه، چنين نقل مى‏كند كه:

«امير مؤمنان عليه السلام براى فاطمه، در بقيع و در خارج مدينه، خيمه‏اى برافراشت كه آن حضرت به همراه حسنين به آنجا مى‏آمد و پس از گريه طولانى به خانه‏اش مراجعت مى‏نمود. (2)

از غزالى نويسنده معروف نقل شده كه گفت: مستحب است زائر مدينه هر روز پس از سلام بر رسول خدا (ص) به بقيع برود … و در مسجد فاطمه (س) نماز بگزارد. (3)

قديمى‏ترين تاريخ موجود در باره مدينه منوره، تاريخ المدينه، تأليف ابوزيد عمر ابن شبه النميرى‏ است. او كه يكى از شخصيّتهاى علمى و از فقها و محدثان مورد وثوق و از مورخان مورد اعتماد، نزد علما و دانشمندان اهل سنت است، در كتاب خود، آنجا كه آثار و قبور بقيع- موجود در زمان خودش- را معرفى مى‏كند، چنين مى‏نويسد:

«شخص موثق و مورد اعتمادى بر من نقل نمود مسجدى كه در طرف شرقى آن به جنازه اطفال نماز خوانده مى‏شود، دراصل خيمه‏اى بوده براى زن سياهى بنام «رقيه» كه به دستور حسين ابن على عليه السلام در آنجا مى‏نشست تا از قبر فاطمه عليه السلام مراقبت كند زيرا قبر فاطمه را كسى بجز همان زن نمى‏شناخت. از اين گفتارِ ابن شبه كه مشهود و مسموع خود را در مورد بيت‏الاحزان نقل نموده است، به دست مى‏آيد که بيت‏الاحزان در دوران حسين بن على عليه السلام يعنى تا سال 61 هجرى، مانند حال حيات حضرت زهرا عليها السلام بصورت خيمه و چادر و محلى بوده است مشخص و معين و حسين بن على عليه السلام بر حفظ آن عنايت و اهتمام داشته؛ بطورى كه يكى از بانوان و ارادتمندان حضرت زهرا عليها السلام را مأموريت داده است، در اين بيت و خيمه كه يادآورِ دورانِ حساس زندگى مادر بزرگوارش بوده، اقامت نموده و از آنجا حراست و نگهبانى كند و لابد براساس همين ديد و اهتمام و به پيروى از روش آن حضرت، افرادى از اهل بيتِ عصمت پس از آن حضرت نيز همين روش را ادامه داده و خيمه را به ساختمان مبدّل نموده‏اند.

اگر چه اقامت آن زن در ميان بيت‏الاحزان براى حفظ و مراقبت قبر حضرت زهرا عليها السلام بوده است، غير قابل قبول است  زيرا: اولًا خودِ ابن شبه در اين كتاب، مانند عدّه ديگر از مورخان مى‏گويد كه على بن ابى‏طالب عليه السلام پيكر مطهر حضرت زهرا عليها السلام را شبانه و در داخل منزل خود دفن نمود؛ بنابراين، مراقبت از قبر آن حضرت در بقيع مفهومى ندارد. و ثانياً اگر قبر آن حضرت در بقيع واقع بوده و كسى بجز «رقيه» آن را نمى‏شناخته، باز هم مراقبت از قبرِ مجهول، معنا و مفهومى ندارد.

اما بهرحال با توجه به شرايط خاص و حساس آن روز، ابهام در پاسدارى از بيت‏الاحزان و توجيهات مختلف در اقامت يك زن در داخل آن ، بعید نيست.

مقتدا و پيشواى مدينه‏شناسان، نورالدين على بن احمد سمهودى مصرى مى‏گويد:

«مشهور در بيت‏الاحزان، همان محلى است كه به مسجد فاطمه معروف و در طرف قبله حرم (امام) حسن و (جناب) عباس واقع گرديده است و به عقيده من، اين بيت الأحزان در محل همان بيت و مسكنى است كه على بن ابى‏طالب عليه السلام آن را در بقيع آماده ساخته بود». (4) و اضافه مى‏كند كه فعلًا در ميان آن، شكل چند قبر نيز موجود است.

————————

  1. خصال ابواب الخمسه- وسائل الشيعه، ج 2، ص 922، باب 87 از ابواب دفن.
  2. بحارالانوار، ج 43، ص 177.
  3. احياءالعلوم غزالى، ج 1، ص 260؛ براى آگاهيهاى تفصيلى درباره اين مكان، بنگريد: مقاله« بيت الأحزان» از محمد صادق نجمى، فصلنامه« ميقات حج»، ش 2، صص 130- 121.
  4. وفاءالوفا، ج 3، ص 918.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا