- مشورت کردن با فرزندان
یکی از اصولی که درباره نوجوانان و جوانان باید رعایت شود، مشورت کردن با آنان است. خصوصاً مشورت در امور خانواده که از مهمترین عوامل شخصیت بخش به فرزندان است. هنگامی که با نوجوان و جوان در مورد مسئلهای مشورت شود، او احساس میکند شخصیت با ارزشی دارد و مورد اعتماد والدین قرار گرفته است. بنابراین، احساس شادی و خرسندی میکند.
در واقع مشورت با فرزند سهیم کردن او در برنامهریزی زندگی، خانوادگی، توجه به نیازها و علایق، توجه به اوقات فراغت او و نظایر آن، و همگی نشان احترام گذاشتن به او محسوب میشود.
در بسیاری موارد مشورت با فرزندان موجب میشود آنان در مورد مسائل بیشتری بیندیشند، احساس مسئولیت کنند، با واقعیتهای زندگی آشنا شوند و خود را برای حل مسائل روزمره خانواده آماده سازند. مشورت با فرزندان، به آنها جرأت میدهد تا طرحهایی به والدین ارائه دهند و پیشنهادهایی داشته باشند که در صورت برخورد مناسب والدین، شکوفایی و خلاقیت را در آنان در پی خواهد داشت. همچنین مشورت با فرزندان، فرصتی برای همراهی، همفکری و همکاری والدین و فرزندان فراهم میکند و موجب میشود آنان به تدریج شیوه درست اندیشیدن و تصمیمگیری را بیاموزند.
اینگونه توجه و عنایت به فرزندان، اندیشه و تفکر آنان را بارور میسازد و استعدادهای عقلی نهفته در وجودشان را به سوی خلاقیت و نوآوری عملی، استقلال فکری و نظر دادن در مسایل مختلف سوق میدهد. همچنین مشورت با فرزندان در مسایل گوناگون زندگی و خانوادگی و نظرخواهی از آنان در مباحث علمی و اجتماعی به تدریج تواناییهای بالقوه آنان را آشکار میسازد و فرزندان را در اداره زندگی خود در آینده آگاه و توانمند میگرداند.
پيغمبر اسلام صلیاللهعلیهواله فرمودند:
«فرزند تا هفت سال حاكم است (يعنى آزاد) و تا هفت سال بنده است (يعنى بايد كاملاً تحت تربيت باشد)، و هفت سال سوم وزير است (بايد مورد مشورت قرار گيرد).» (1)
بنابراین والدین باید به توانمندیهای نوجوانان و جوانان توجه کنند نه ضعفها و ناتوانیهای آنان. چرا که توجه به ویژگیهای مثبت و توانمندیهای قابل ملاحظه فرزندان، زمینه مناسبی برای ارضای نیاز آنها به ابراز وجود فراهم خواهد ساخت.
در واقع خانواده با درگیر کردن فرزند، در تصمیمگیریهای خود به او حس مسئولیتپذیری و بزرگ شدن داده و او را ترغیب میکنند که خانواده و مسائل آن جزء دغدغههای اصلی زندگی خود قرار دهد و به گرد انحرافها نچرخد و فکرش مشغول مسائل داخلی خانواده باشد و در آینده نیز این رویه مطلوب را در خانواده خود پیاده کند.
————————–
1- مكارم الأخلاق، ص 222.