• محافل اجتماعی

از عوامل کارساز در امر تربیت، می‌توان کانون‌ها و محافل اجتماعی را نام برد. زیرا انسان در محیط زندگی خویش و با نشست و برخاست در چنین مجالسی در مجموعه افکار و اندیشه‌های خود تأثیر و تأثر می‌پذیرد.

فرزندان جامعه نیز، در اثر معاشرت با مجالس و محافل و شرکت در گروه‌ها و تشکیلات اجتماعی تحت تأثیر رفتارها و حرکات آنان قرار می‌گیرند، حال اگر اعضای آن مجموعه‌ها از افراد نیک‌اندیش و دارای افکار سالم و مثبت باشند، بر سجایا و روحیات کودکان و نوجوانان تأثیر مفید و مثبت خواهند گذاشت و اگر از افراد سست ایمان و ناسالم باشند، بدیهی است که نقش آنان منفی و مخرب خواهد بود.

این‌ها عوامل مهمی هستند که در ساختن یا ویران کردن بنای اخلاقی کودکان نقش اساسی دارند. چه انسان‌های پاک و شریفی که در اثر اختلاط با گروه‌ها و محافل منحرف، ایمان و اعتقاد خود را از دست داده و به یک فرد ناصالح و سربار جامعه تبدیل شده‌اند.

در مقابل، افراد ناشایست بسیاری را سراغ داریم که با ورود به محافل مذهبی، علمی و فکری، اخلاق و منش و رفتار خویش را تغییر داده و به فردی مفید و شریف و بزرگوار و حتی به سرسلسله و رهبر فکری آن مجالس سالم و ارزشمند بدل گشته‌اند.

در عصر ما کانون‌های اجتماعی را می‌توان تحت عنوان‌های ورزشی، تبلیغی، تفریحی، ادبی، مذهبی و… غیره نام برد. این مراکز اگر تحت کنترل و مراقبت دل‌سوزان و عقلای جامعه باشند و متولیان و گردانندگان در این‌گونه اجتماعات افراد متعهد خیرخواه و آشنا به نیازهای نسل جدید باشند و اولیاء و مربیان نیز در مدیریت و اداره و رفت و آمد فرزندان‌شان به این مجموعه‌ها نظارت کنند؛ این مراکز تأثیر شایان توجهی در زمینه پرورش جسمانی، روانی و اخلاقی کودک و نوجوان خواهند داشت.

در این رابطه امام حسن مجتبی علیه‌السلام سخنی دارد که راهکار سودمند و در خور توجهی برای والدین و مربیان و فرزندان می‌باشد، در این کلام نورانی آن بزرگوار علاوه بر یادآوری اصل تأثیرگذاری مجالس و کانون‌های اجتماعی، به شرکت جستن در محافل مفید و سالم توصیه و ترغیب نموده، می‌فرماید:

«کسی که پیوسته به مساجد رفت و آمد داشته باشد، یکی از هشت بهره نصیبش خواهد شد:

1- آشنایی با دوستان جدید

2- استفاده از دانش‌های نو و اطلاعات تازه و نایاب

3- یافتن دلیل محکم و قاطع در راه هدف

4- رسیدن به رحمتی مورد انتظار از طرف خداوند

5- آموختن سخنانی که او را از لغزش‌ها و خطاها باز می‌دارد

6- یاد گرفتن راه‌های صحیح و هدایت‌بخش

7- ترک گناه و معصیت از ترس خداوند

8- خودداری از گناه به خاطر شرم از مردم و ترس از رسوایی.» (1)

بنابراین رفت و آمد به مساجد که از محافل سالم و مفید و از مهم‌ترین مراکز تأثیرگذار فرهنگی، معنوی، سیاسی، عبادی و اجتماعی در جوامع مسلمانان است، در رشد و تکامل شخصیت افراد کاملاً مؤثر می‌باشد.

اگر والدین و مربیان بتوانند فرزندان خود را با چنین مراکزی و یا اجتماعاتی مطمئن مانند این‌ها و در این راستا آشنا کنند و کودکان و نوجوانان با میل و رغبت به این محافل بروند به سازندگی و بالندگی و رشد روحی و روانی آنان کمک قابل توجهی خواهد شد و بدون تردید به سرعت پرورش و رشد کودکان در جهت کسب کمالات و خصال پسندیده افزوده خواهد شد.

 امام مجتبی علیه‌السلام در حدیثی از افرادی که مساجد را ترک می‌کنند و در اجتماعات مسلمانان در مساجد شرکت نمی‌کنند انتقاد نموده و آنان را به غفلت و بی‌خبری نسبت داده، می‌فرماید:

«غفلت آن است که مسجد رفتن را ترک کنی و از انسان‌های فاسد پیروی نمایی.» (2)

یکی از راه‌های انس کودکان و نوجوانان با این مراکز و محافل مفید این است که اولیاء گرامی با ایجاد ارتباط دوستانه و صمیمی با فرزندان‌شان آنان را به مجالس مذهبی و محل‌های دینی برده و این کار را به همراه خاطرات خوش و شیرین هم‌زمان و قرین سازند، تا این‌که کودکان با عشق و علاقه به این اجتماعات راه یافته و از جو معنوی و فضای دوستی و دوست داشتنی آن کمال استفاده را ببرند.

  • انجمن‌ها و گروه‌ها

انجمن‌ها و گروه‌ها و تشکل‌ها نیز از عوامل محیطی مؤثر بر تربیت فرزندان هستند. فرزندان آن‌گاه که به گروه و تشکلی احساس تعلق پیدا کنند، در مجالس و محافل آنان شرکت کرده و تحت تأثیر ویژگی‌ها و رفتارهای آن‌ها قرار می‌گیرند. اگر آن گروه استنادی یا مرجع، دارای ویژگی‌های مثبت و سازنده باشد، بر فرزندان تأثیر مثبت می‌گذارد و الا باعث انحراف نوجوانان و جوانان خواهد شد.

امام علی علیه‌السلام در وصیت به فرزندش امام حسن مجتبی علیه‌السلام می‌فرمایند:

«باگروه خوبان و نیکوکاران هم‌نشین شو تا از آنان باشی و از گروه بدان و شرور دور باش تا از آنان نباشی.» (3)

حضرت علی علیه‌السلام در حدیث دیگر به عنوان یک پدر دل‌سوز و مراقب، فرزندش را از حضور در مجالس و محافل نامطمئن و جاهایی که انسان در معرض اتهام قرار می‌گیرد، بر حذر داشته و در وصیت به امام حسن علیه‌السلام می‌فرمایند:

«از حضور در محل‌های تهمت‌زا و مجلسی که گمان بد در آن می‌رود، بپرهیز؛ چون هم‌نشین بد، هم‌نشین خود را دگرگون می‌سازد.» (4)

  • نقش مدرسه در رشدِ منش انسان

صفات، منش یا خوی آدمی فرایندی است که در طول زمان بر اثر تجربه شخصی به صورت احساس و اندیشه و عمل پدید می‌آید. صفات موجود فرد حاصل نگرش‌ها و واکنش‌های گذشته او است. رشد اخلاقی بستگی به آن دارد که شخص بداند حق چیست و بخواهد حق را شعار و تجلی آن را رفتار خود قرار دهد. در این میان انگیزش وسیله‌ای است که معلومات کودک را درباره حق و حقیقت با عمل آشکار او ارتباط می‌دهد.

مدرسه می‌تواند نقش مهمی در همه جنبه‌های رشد منش و خوی کودکان و نوجوانان به عهده داشته باشد. بررسی‌های نشان داده‌اند که تحصیلات رسمی در ایجاد و تقویت صفات منش مانند اعتماد‌به‌نفس و خویشتن‌داری اثر مطلوب به جا می‌گذارد و صفات نامطلوب همچون نگرش‌های اقتدارطلبانه، نابردباری و پرمدعایی یا عرض اندام‌های افراطی را تغییر می‌دهد و شاگردان را متعادل و جامعه‌پذیر می‌سازد.

اساس شخصیت اخلاقی و اجتماعی این دسته از افراد وابسته به آن است که به مقابله با مسائلی مانند تقلب، ریاکاری، جعل و دزدی، زورگویی و خودخواهی بپردازیم و در آنان روح آزادمنشی و آزاداندیشی و اتکاء به صداقت و درست‌کاری را رسوخ دهیم. در واقع توجه به رفع نیازهای بدنی و روانی آدمی قانون طبیعت است. قید و بندهای نامعقول در راه آزادی و ابراز احساس و اندیشه، نه تنها جلو رشد طبیعی شاگردان را می‌گیرد، بلکه مانع هر گونه ابتکار و آفرینندگی آنان نیز خواهد شد. انسان موجودی اجتماعی است و به تنهایی قادر به ادامه زندگی نیست، بنابراین هنگامی به سعادت دست می‌یابد که بتواند صادقانه با جامعه خود همکاری کند و یقین داشته باشد که خیر و صلاح جامعه به سود او نیز خواهد بود و هر گونه اسراف و زیاده‌روی یا آلوده‌سازی محیط زیست به زیان او هم تمام خواهد شد. آموزش راه و روش‌های منطقی و پرورش شخصیت‌های مؤثر اجتماعی یکی از وظایف ارزشمند معلمان واقعی است.

یکی از وظایف مهم مدرسه ایجاد موقعیت‌های اجتماعی است که بدین وسیله شاگردان را در کسب صفات و منش‌های پسندیده یاری می‌دهد؛ بدین معنا که اقدام‌های گروهی فرصتی را فراهم می‌آورد تا روح همکاری، صداقت، رفتارهای منصفانه، شجاعت اخلاقی، خودانگیزی و خویشتن‌داری را در آنان تقویت کند. در واقع تجربه‌های تربیتی و اجتماعی در کسب منش دارای تأثیر فراوان می‌باشند. معلم در موضعی است که می‌تواند از راه موافقت یا مخالفت، راهنمایی و مصلحت‌اندیشی شاگردان را به اکتساب فضایل اخلاقی تشویق کند، به ویژه اگر ارتباط صمیمانه او بر اساس تفاهم و احترام متقابل با شاگردانش باشد. آن‌چه در این رابطه بیش از همه اهمیت دارد این است که معلم به جای این‌که به طور غیرمستقیم به راهنمایی شاگردانش بپردازد بهتر است رویارو و به طور مستقیم به پرسش‌های آنان پاسخ دهد و هرگز از پاسخ دادن شانه خالی نکند و پرسش آنان را نادیده نینگارد و یا به این عذر ناموجه متوسل نشود که «علم و عقل تو به جایی نرسیده که حرف‌های مرا بفهمی!» اگر مشخص گردید که شاگرد برای حقیقت‌یابی پرسش‌هایش را مطرح کرده است باید صادقانه به او پاسخ داده شود.

بازی‌ها، کارهای اردویی، انواع ورزش‌ها و فعالیت‌های باشگاهی نیز فرصت‌های مناسبی را در یک مجموعه اجتماعی برای ایجاد منش‌های مطلوب فراهم می‌آورند و به کودک می‌آموزند که دیگران در زمینه‌های مختلف چه احساس و اندیشه‌ای را دنبال می‌کنند. اگر کودک به گونه‌ای شایسته راهنمایی شود می‌تواند فردی کارآمد و سودمند برای جامعه بار آید و از تجربه‌های خود صفات عالی اخلاقی به‌دست آورد.

  • مدرسه عاملی برای اجتماعی شدن

بعد از نخستین سال مدرسه، بخش عظیمی از زندگی کودک، در اختیار مدرسه قرار می‌گیرد. کودک سال‌های زیادی را در مدرسه به عنوان عضوی از جامعه کوچک می‌گذراند و به این علت، با وظایفی که باید انجام دهد آشنا می‌شود و می‌داند که چگونه و با چه کسی رابطه برقرار کند و به قوانینی که رفتار و احساسات و نگرش‌ها را محدود می‌کند پی می‌برد. همه این‌ها به علاوه تجارب بسیار زیاد دیگر، زمینه‌های رشد هویت، توانایی‌های فردی و تصورات مربوط به زندگی، امکانات شغلی، رابطه اجتماعی و ارزیابی رفتار شایسته و ناشایست را برای او فراهم می‌کند.

مدرسه به عنوان نهادی اجتماعی کننده، از جنبه‌های متعددی، حائز اهمیت است و با خانواده تفاوت‌هایی دارد که در این قسمت به بعضی از آن تفاوت‌ها اشاره می‌کنیم:

– جنبه غیر شخصی مدرسه بیش از خانواده است؛

– در مدرسه روابط کودک با بزرگ‌سال کوتاه مدت است؛

– در مدرسه کودک با عده‌ای بزرگ‌سال (معلمان) در تماس است که آن‌ها عقاید متفاوت با یکدیگر و نیز متفاوت با والدین دارند؛

– ارزیابی عملکرد کودک در مدرسه، نسبی، همگانی و تکرار شونده است.

  1. مدرسه و رشد اجتماعی – شناختی

تحصیل در مدرسه سبب جهت‌گیری نمادی و انتزاعی در برابر جهان می‌شود و این نوع جهت‌گیری بر توان فرد برای تفکر درباره مفاهیم کلی و قوانین و حوادث فرضی می‌افزاید. مدرسه فقط به کودکان، دانش نمی‌آموزد، بلکه به آنان می‌آموزد که درباره جهان به طرق مختلف به تفکر بپردازند. این مسائل نقش پر اهمیت و منحصر به فردی را که این نهاد در مسیر رشد شناختی و اجتماعی کودکان ایفا می‌کند، مشخص می‌سازد.

امروزه کودکان ما، به طور متوسط روزی 5-4 ساعت و تقریباً سالی 200 روز به مدرسه می‌روند، نسبت به گذشته، دوران مدرسه زودتر شروع شده، عده بیشتری از محصلین دوران دبیرستان را طی می‌کنند و در مجموع درصد محصل چشم‌گیر است. کودکان زمان زیادی (حدود 900 ساعت) در سال را در کلاس و مدرسه سپری می‌کنند و این خود موجب رشد اجتماعی آن‌ها می‌شود؛ ولی سؤالی که مطرح می‌شود این است که میزان تأثیر مدرسه در اجتماعی کردن کودک تا چه اندازه است؟ در پاسخ به این سؤال تا حدودی بین صاحب‌نظران اختلاف است. عده ای از محققین طبق تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که مدارس، خانواده و گروه همسالان بر جهت‌گیری ارزش‌های اخلاقی و دیدگاه‌های مربوط به خط مشی و نیز پیش‌رفت و تمایلات شغلی کودک تأثیر می‌گذارند.

  1. سازمان و ساختار کلاس

معلم به شیوه‌های متعددی می‌تواند کلاس را سازماندهی کند. به عنوان مثال او می‌تواند دانش‌آموزان را در تصمیم‌گیری درباره نحوه آرایش کلاس شرکت دهد، آن‌ها را به گروه‌های کوچک تقسیم کند، برای کمک کردن آن‌ها به یکدیگر برنامه‌ریزی کند، و یا این‌که فعالیت‌های کلاس را به روش سنتی به اجرا درآورد.

کلاس آزاد مجموعه‌ای از شیوه‌های آموزشی است که نمایان‌گر این اعتقاد است که کودک موقعی به بهترین وجه ممکن می‌آموزد که محیط آموزشی او غنی و سرشار از وسایل و ابزار آموزشی باشد، به او مسئولیت داده شود، حق انتخاب داشته باشد و به گونه‌ای آزاد و غیر رسمی بتواند با معلم و سایر دانش‌آموزان گفت‌وگو کند.

این نوع تعلیم و تربیت بر این فرضیه استوار است که کودکان به جای آن‌که دریافت کننده انفعالی معلومات باشند، باید با شرکت فعال و با ابتکار شخصی، خود در یادگیری نقش داشته باشند.

نتایج مطالعه‌ای که در زمینه مقایسه بین دو شیوه سنتی و آزاد صورت گرفت نشان داد که هر چند از نظر پیش‌رفت تحصیلی تفاوت چندانی بین این دو شیوه دیده نمی‌شود، همکاری، خلاقیت و اتکای به نفس در کلاس‌های آزاد پیش‌رفت شایانی داشته است.

با این حال، گروهی دیگر از محققان گفته‌اند کودکان، ریاضی و خواندن را در کلاس‌های سازمان یافته بهتر یاد می‌گیرند. دلیل این اختلاف این است که برخی کودکان در کلاس‌های سازمان یافته بهتر و بیشتر یاد می‌گیرند و گروهی دیگر در یک تشکیلات آزاد بهتر رشد می‌کنند.

به طور خلاصه، کلاس آزاد یک موفقیت آمیخته است. ممکن است آرایش کلاس در اجتماعی کردن کودکان مؤثر باشد، ولی برای بسیاری از کودکان مؤثرترین شیوه یادگیری محسوب نمی‌شود، شاید انعطاف‌پذیری، معقول‌ترین خط مشی به شمار آید.

هم اکنون بسیاری از مدارس از هر دو نوع کلاس (آزاد – سنتی) استفاده می‌کنند و سعی بر آن است که کلاس را در اختیار دانش‌آموز و معلم بگذارند که به بهترین وجه با نیاز، زمینه و توانایی آن‌ها هماهنگ باشد.

از آن‌جا که معلمان سازمان دهندگان اصلی مدرسه محسوب می‌شوند، اینک به بحث درباره تأثیر معلم در پیش‌رفت اجتماعی و تحصیلی کودکان می‌پردازیم.

  1. معلم

معلم از ارکان اصلی مدرسه است که در پیش‌رفت تحصیلی و رشد اجتماعی، عاطفی و اخلاقی کودکان تأثیر بسزایی دارد. معلم به شیوه‌های مختلف می‌تواند بر دانش‌آموزان خود اثر بگذارد. گاه معلم بعد از آشنایی با شاگردان خود از آن‌ها انتظاراتی دارد که در عملکرد آینده کودک تأثیری مناسب می‌گذارد و می‌تواند مانع رفتارهای نامطلوب و نابهنجار دانش‌آموزان شود و رفتار نامطلوب آن‌ها را اصلاح کند. برای مثال کودکان نازپرورده را از وابستگی بیشتر والدینی باز دارد و به کودکانی که به هر دلیلی از محبت والدین و دیگران محروم بوده‌اند، مهربانی کرده، موقعیت اجتماعی آن‌ها را تثبیت کند.

از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است با متعلمان و معلمان خود با نرمی و ملاطفت رفتار کنید. (5)

—————————

1- «مَنْ أَدَامَ الِاخْتِلَافَ إِلَی الْمَسْجِدِ أَصَابَ إِحْدَی ثَمَانٍ- آیَةً مُحْکَمَةً وَ أَخاً مُسْتَفَاداً- وَ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً وَ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً- وَ کَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَی الْهُدَی أَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًی- وَ تَرْکَ الذُّنُوبِ حَیَاءً أَوْ خَشْیَة»؛ تحف‌العقول، ص 235.

2- «الْغَفْلَةُ تَرْکُکَ الْمَسْجِدَ وَ طَاعَتُکَ الْمُفْسِد»؛ العدد القویه، ص 53.

3- «قَارِنْ أَهْلَ الْخَیْرِ تَکُنْ مِنْهُمْ وَ بَایِنْ أَهْلَ الشَّرِّ تَبِنْ عَنْهُم»؛ تحف‌العقول، ص 79.

4- «إِیَّاکَ وَ مَوَاطِنَ التُّهَمَةِ وَ الْمَجْلِسَ الْمَظْنُونَ بِهِ السُّوءُ فَإِنَّ قَرِینَ السَّوْءِ یُغَیِّرُ جَلِیسَه»؛ الأمالی، مفید، ص 222.

5- «لَیِّنُوا لِمَنْ تُعَلِّمُونَ وَ لِمَنْ تَتَعَلَّمُونَ مِنْه»؛ بحارالانوار، ج 2، ص 62.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا