- کفران نعمت
کفران نعمتهای الهی؛ نشناختن نعمتهای الهی و شاد نبودن به آن و صرف نکردن نعمتها در جهت رضایت خداوند است.
کفران نعمت؛ به معنای پوشاندن و ندیده گرفتن نعمتهاست با رفتاری مانند انکار یا مخالفت.
کفران و پوشاندن نعمت، سه مرتبه دارد:
1- نادانی نسبت به نعمت که سختتر و بدتر از سایر مراتب است و به دو صورت میباشد:
– جهل نسبت به اصل نعمت؛ که فرد به خاطر نافهمی خود، نعمت را نمیشناسد و آن را نادیده میگیرد و بود و نبودش برایش یکسان است.
– جهل نسبت به نعمتدهنده که فرد، اصلاً پروردگار خود را نشناخته و یا نعمت را از او نمیداند.
2- مرتبه دوم کفران، شاد نشدن فرد در مقابل نعمتی است که به او رسیده است. فرد در این حالت به پروردگارش بدگمان بوده و به فضلش امیدی ندارد.
3- مرتبه سوم کفر، پوشاندن نعمت به وسیله اعضاء و جوارج است؛ به این معنا که فرد، زبان به شکایت بگشاید و به جای شکر زبانی و ذکر نعمتها، همه را نادیده بگیرد و از نرسیدن به آرزوهای خیالی خود شکایت کرده و نعمتهای خداوند را در غیر مسیر طبیعی و الهی آن به کار گیرد و بدن خود را در راه حرام به فعالیت وادارد.
خداوند، گرچه نیازمند سپاسگزاری و عبادت ما نیست، ولی آنها را از روی حکمت و مصلحت بر بندگان ضروری دانسته و در قرآن کریم در سوره لقمان، آیه 12 پس از نوید به سپاسگزاران، به ناسپاسان بیاعتنایی کرده، میفرماید:
«وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَ مَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمیدٌ * ما به لقمان حکمت دادیم (و به او گفتیم:) شکر خدا را بجای آور هر کس شکرگزاری کند، تنها به سود خویش شکر کرده و آن کس که کفران کند، (زیانی به خدا نمیرساند) چرا که خداوند بینیاز و ستوده است.»
- عواقب کفران نعمت
با اینکه خداوند از سپاس و تشکر نعمتپذیران بینیاز است و بزرگوارتر از آن است که ناسپاسان را محروم سازد، ولی «کفران نعمت»، خود، سبب برخی از ناهنجاریها میشود که در زیر میآید:
– پستی
انسان ناسپاس، پستی و بیکفایتی خود را اثبات میکند چرا که عقل و وجدان انسان میگوید که نعمتپذیر باید سپاسگزار باشد و زیر پا گذاشتن عقل و وجدان از کسانی سر میزند که در پستی و بی ارزشی به حدّ حیوانیت رسیده؛ بلکه پستتر شدهاند. امام زین العابدین علیهالسلام در این زمینه میفرماید:
«و سپاس خداى را كه اگر بندگانش را از شناختن سپاسگزارى خود بر نعمتهاى پى در پى كه به ايشان داده و بخششهاى پيوسته كه براى آنها تمام گردانيده باز ميداشت (امر نفرموده بود كه شكر نعمتهايش بجا آورند) هر آينه نعمتهايش را صرف نموده او را سپاس نميگزاردند، و در روزىای كه عطا فرموده گشایش و راحتی مييافتند و شكرش را بجا نميآوردند و اگر چنين ميبودند (شكر نميكردند) از حدود انسانيّت به مرز چارپايان، كه مرتبه بىخردى است روى ميآوردند و چنان بودند كه در كتاب محكم و استوار خود (قرآن مجيد؛ سوره فرقان، آیه 44) وصف فرموده: أَمْ تحْسَبُ أَنَّ أَكْثرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كاَلْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً * ناسپاسان جز مانند چارپايان نيستند بلكه گمراهترند (زيرا چارپايان هيچيك از قواى طبيعى را تعطيل و بيكار ننموده بلكه هر يك را براى آنچه آفريده شده به كار مياندازند، پس اگر گمراه باشند در طلب كمال كوتاهى ننمودهاند بر خلاف انسان كه اگر قوّه عقليّه را كه به معرفت حقّ راهنما است و امتياز او از چارپايان به همين قوّه است تعطيل نموده از كار بيندازد از چارپايان گمراهتر و سزاوار كيفر است).» (1)
– زوال نعمت
کفران نعمت، سبب بیثباتی و ناپایداری نعمتها میگردد و خیر و برکت را از بین میبرد. همانطور که سپاسگزاری سبب بقای آن میشود. امام صادق علیهالسلام میفرماید:
«اگر سپاسگزاری کنی نعمتها پایدار است و اگر کفران بورزی، دوامی ندارد» (2)
– کم شدن احسان و نیکی
اثر دیگر کفران نعمت، کم شدن خیر و احسان در جامعه است، چرا که ناسپاسی، صاحبان نعمت را دلسرد کرده، از انعام و بخشش باز میدارد. سنّت خداوند نیز چنین است که اگر بندگان کفران نعمت ورزند از فضل و احسانش بکاهد. امام صادق علیهالسلام میفرماید:
«نفرین خدا بر آنان که راه خیر و خوبی را میبندند، پرسیدند: چه کسانی چنیناند؟ فرمود: کسی که به او خوبی میکنند و او کفران میورزند، آنگاه صاحب نعمت به دیگری احسان نمیکند.»
– عقوبت سریع
اثر ناهنجار دیگر کفران نعمت، تسریع در شکنجه و عقوبت کافر نعمت است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«سریعترین گناهان در عقوبت، کفران نعمت است.» (3)
اقوامی که کفران نعمت نمودند و قرآن از آنان نیز یاد نموده است عبارتاند از:
قوم نوح، قوم عاد، قوم ثمود، قوم لوط، قوم شعیب، قوم بنیاسرائیل، قوم سبأ، اصحاب رسّ، اصحاب اُخدود، اصحاب فیل.
امام جواد علیهالسلام میفرماید:
«نعمتی که سپاسگزاری آن به عمل نیاید همچون گناه آمرزیده نشده است.» (4)
– رفتن به دوزخ
آخرین برداشتی که کافِرِ نعمت از محصول خود میکند، رفتن به دوزخ سوزنده است، زیرا او با پوشاندن نعمتهای خدا و نادیده گرفتن احسان بندگان او از راه خدا منحرف گشته و قدم در راه ستم مینهد که پایانی جز جهنّم نخواهد داشت. این سرانجامی است که قرآن در سوره ابراهیم، آیه 28 به آنان نشان داده است:
«أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرار * آیا ندیدهای کسانی را که نعمت خدا را به کفر بدل ساختند و مردم خود را به دیار هلاکت بردند، آنان به قرارگاه بد، دوزخ، داخل میشوند.»
- درمان رذیلت اخلاقی کفران نعمت
کفران نعمت که از صفات کفّار و ملحدین است، باعث از دست دادن نعمتها، شقاوت و بدبختی دنیا و آخرت میشود، خشم خدا را به همراه دارد.
از ریشههای این صفت اخلاقی بد، غفلت از نعمتها، عادت کردن به آن و نشناختن ارزش نعمت است.
گاهی نیز فرد آنقدر به نعمتها مشغول میشود که از نعمتدهنده غافل میشود. از این رو بهترین درمان برای این صفت، شناختن نعمتها و نعمتدهنده است. دانش به زیبایی و فواید شکرگزاری میتواند انسان را به صفت شکرگزاری متمایل کند. مصرف کردن نعمتهای الهی در بهترین مسیر آن، و دوری از عوامل غفلتزا از دیگر راههای درمانی برای درمان کفران و ناسپاسی است.
——–
1- الصحيفة السجادية، دعای اول، ص 30.
2- وسائل الشيعة، ج 15، ص 315.
3- الأمالي، طوسي، النص، ص 450.
4- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 280.