واژهی جمع قرآن دو كاربرد دارد، يكى به معناى جمع در اذهان و سينهها كه همان حفظ قرآن مى باشد، ديگرى به معناى تدوين و نگاشتن قرآن است. در اینجا جمع به معناى اول یعنی حفظ کردن قرآن مورد نظر نيست. غرض در اين بخش اين است كه تأليف قرآن به صورت كتاب مدوّن در چه زمانى صورت گرفته است؟
قرآنی كه اكنون همگان در خدمت آن هستند، در عهد رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) تنظيم شده است؛ یعنی در عصر خود نبیّ مکرّم اسلام (ص)، هم آيههای آن كنار هم قرار گرفت و هـم سورهها مرتب و منظّم شدند.
به گونهاى كه زير نظر مبارك رسول خدا (ص) و با راهنمايى حضرت سورهی حمد اول و سورهی ناس در آخر قرآن و مابقی سوره ها نیز در بین آنها چینش شد؛ به همين ترتيب كنونى؛ زیرا شأن و جایگاه قـرآن به دلیل کلام الهی و معجزه بودن، چنان است كه ديگران نمیتوانند در آن دخالت کنند و طبق نظر شخصی با آن برخورد کنند.
قرآن کریم تدریجاً و در اوقات مختلف، به فراخور حوادث و مشکلاتی که پیش میآمده نازل گشته است. امّا مقدار وحیی که در هر مرتبه بر پیامبر اسلام (ص) نازل میشده یکسان نبوده و گاهی یک آیه و گاهی چند آیه و گاهی هم بنا بر شرایط پیش آمده سورهای کامل نازل می شده است.
- تقسیم و ترتیب سوره ها قرآن
قرآن دارای 114 سوره میباشد و هر سوره متشکل از جملاتی است بنام آيه که تعداد آنها به 6236 آيه میرسد. تقسیم بندی کلیتری نیز در مورد قرآن وجود دارد و آن تقسیم قرآن به 30 جزء مساوی است.
مشخصات ظاهری سورهها چنین است که 114 سوره دارای نام های مشخصی هستند و غير از سورهی توبه همه با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» شروع شده اند. طولانىترين سوره «بقره» است، با 286 آيه و كوتاهترين سورهها، «كوثر» با سه آيه است.
اکنون بحث مهمی که باید روشن شود این است که این تقسیم بندی بر اساس چه ملاک و معیاری انجام پذیرفته و ترتیب سورهها و آیات توسط چه کسی انجام گرفته است؟
پاسخ اجمالی برای این پرسش این است که آيات، به همان ترتیب كه نازل مىشدند، به دنبال هم نوشته مىشدند تا وقتى كه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» جدیدی نازل شود، در این صورت نويسندگان وحى، میدانستند که سورهی قبل به اتمام رسیده و سورهی جدیدی آغاز شده است؛ و اين جريانِ عادى و طبيعى تدوین قرآن بوده است.
غالبا ترتيب آيههاى يك سوره، بر حسب نزول بوده، مگر در برخى از موارد، كه شخص پيامبر (ص)، از طريق دريافت وحى، دستور مىداد كه اين آيات، در فلان سوره، يا قبل و بعد از فلان آيه، نوشته شود.
- ملاک تقسیم و ترتیب سورهها
از جمله شواهدی که نشان میدهد «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» جزء هر سورهای است، این موضوع میباشد که در مصحفهای قرآن که در زمانهای گذشته نگاشته میشده «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» را با همان خط و رنگی مینوشتند که آیات دیگر قرآن را مینوشتند.
اما در مورد تقسیم سورهها روش چنین بوده که هر گاه در نزول آیات قرآنی، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» نازل میشد، معلوم میگشت که سورهی پیشین تمام گشته و سورهی بعدی شروع شده است.
از ابن عباس نقل شده که هر وقت جبرئیل «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» قرائت میکرد، پیامبر اسلام (ص) میدانست که سورهی قبل تمام شده و سورهای جدید نازل شده است.
پس نتیجه این شد که تعیین محدودهی سورهها با توجه به «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» در هنگام نزول، در زمان نبی مکرم اسلام (ص) و به إذن الهی انجام شده است.
- ترتیب سورهها:
بسیاری از محققین برآنند که قرآن هم چنان که هست، در زمان حیات پیامبر (ص) شکل گرفته است؛ زیرا جماعتی قرآن را در آن عهد حافظ بوده اند و بسیار بعید می نماید که مسأله ای با این اهمیّت را پیامبر اکرم (ص) رها کرده باشد تا پس از وی نظم و ترتیب داده شود.
این نظر قابل قبول نیست، زیرا حافظ یا جامع قرآن بودن در آن عهد، دلیل نمی شود که میان سوره ها ترتیبی وجود داشته است.
لازمهی حفظ همهی قرآن ترتیب فعلی آن نیست. امّا اهمیّت این مسئله چندان روشن نیست، زیرا آنچه مهم است تکمیل سورهها و مستقل بودن هر سوره از سورهی دیگر است تا آیههای هر سوره با آیه های سورهی دیگر اشتباه نشود.
این مهم در عهد رسول اسلام (ص) صورت گرفت. امّا ترتیب بین سوره ها تا هنگام پایان یافتن نزول قرآن امکان نداشت، زیرا پیامبر اکرم (ص) تا در حال حیات بودند هر لحظه احتمال نزول سورهها و آیهای میرفت.
بنابراین طبیعی است که پس از اطمینان از عدم نزول قرآن که به پایان یافتن عمر رسول گرامی اسلام (ص) وابسته بود، سوره های قرآن قابل نظم و ترتیب خواهد بود.
بر این اساس، بیش تر محققین و تاریخ نویسان برآنند که جمع آوری و ترتیب سوره ها پس از وفات پیامبر اسلام (ص) برای نخستین بار به دست علی (ع) و سپس زید بن ثابت و دیگر صحابه انجام گرفت؛ و شاید بتوان گفت که عمل جمع قرآن به دست صحابه پس از رحلت رسول اسلام (ص) از امور مسلّم تاریخ است.
- ملاک تقسیم و ترتیب آیهها قرآن
چه کسی سورهها را به آیات تقسیم کرده و آنها را آیه آیه قرار داده است؟ چه کسی آیات را ترتیب داده و به این نحوی که امروز در قرآن مشاهده میشود در آورده است؟
در خصوص آیات قرآن باید به این نکتهی ضروری توجه شود که آیه به معنای مقدار معینی از جملات، در عصر پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) هم به همین معنی بوده و هر وقت امامان ما کلمهی آیه را استعمال میفرمودند مرادشان همین معنی بوده که اکنون ما از آن میفهمیم؛ یعنی مقدار معینی از جملات قرآن.
تأیید این مطلب آیهی هفتم سورهی آل عمران میباشد:
«هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ * و او كسى است كه كتاب را بر تو نازل كرد، بعضى از آيات آن، آيات محكم است كه اصل كتابند، و بعضى ديگر آيات متشابهند.».
همچنین در کتاب بحار الانوار از حضرت علی بن الحسین (علیهما السلام) روایتی آمده که پیامبر اسلام (ص) فرمودهاند:
«هر کس چهار آیه از اول سوره بقره بخواند و آیت الکرسی و دو آیه بعد آن و نیز سه آیه از آخر بقره را تلاوت کند در جان و مالش به ناملایمات مبتلا نمیشود و شیطان به او نزدیک نمیگردد و قرآن را فراموش نمیکند».
با این بیان روشن میشود که مفهوم آیه، در زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) هم به همین معنای مصطلح زمان ما بوده و این یعنی اینکه تقسیم سورهها به آیات در زمان حضرت رسول و به إذن الهی انجام پذیرفته است.
زیرا اگر قرار بود که این کار بر عهده مردم گذاشته شود هر گروهی طبق برداشت خود یک تقسیم و تریبی به آیات قرآن میدادند و در این صورت در آن اختلافات بسیاری بروز میکرد و دیگر قرآن نمیتوانست کتاب هدایت برای مردم باشد.
لذا باید گفت که ترتیب، نظم و عدد آیات در هر سوره در زمان حیات پیامبر (ص) و با دستور آن بزرگوار انجام شده و توقیفی است و باید تعبداً آن را پذیرفت و به همان ترتیب در هر سوره تلاووت کرد.
هر سوره به فرود آمدن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» آغاز می شد و آیات به ترتیب نزول در آن ثبت می گردید تا موقعی که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» دیگری نازل می شد و سوره ی دیگری آغاز می گردید. این نظم طبیعی آیات بود. گاهی اتفاق می افتاد که پیامبر اکرم (ص) با دستور خداوند متعال [به واسطه ی وحی جبرئیل] دستور می داد تا آیه ای بر خلاف نظم طبیعی در سوره ی دیگری قرار داده شود.
بنابر این ثبت آیات در سوره ها، چه با نظم طبیعی یا نظم دستوری، توقیفی است و با نظارت و دستور خودِ پیامبر اکرم (ص) انجام پذیرفته است و باید از آن پیروی نمود.
- تدوين و جمع آوری قرآن
مهمترین مسئله در تاریخ قرآن، مسئلهی جمعآوری این کتاب شریف است. برای یک فرد مسلمان مهم است بداند کتابی که در دست او به عنوان کتاب مقدّس، از سوی پروردگار بر پیامبر گرامیش نازل شده چه دورانی را پشت سر گذاشته و چه فراز و نشیبهایی داشته است.
در این خصوص دو نظریهی مشهور وجود دارد که یکی قائل است کار جمع آوری به تمامه در دوران رسول گرامی اسلام (ص) انجام پذیرفته و دیدگاه دیگر قائل است که این کار در چند مرحله انجام پذیرفته ولی مهمترین قسمت این کار یعنی آنچه که باعث میشود در اعجاز قرآن خللی به وجود نییاید در عصر پیامبر (ص) انجام پذیرفته و کارهای فرعی دیگری که خللی در اعجاز قرآن ایجاد نمیکند در دو دوره، پس از ایشان انجام شده است.
- دیدگاه اول
گروهی معتقدند، به دلیل جایگاه ویژهای که قرآن دارد باید جمع آوری این کتاب شریف در زمان نبیّ مکرم اسلام (ص) انجام شود. این گروه دلایلی را برای سخن خود آورده اند که به اختصار به آنها می پردازیم:
يكى از ادلّهی آنها، اهميّت قرآن است. آنها معتقدند چون قرآن آخرين وحى و معجزهی الهى است، بايد از هر گونه خطرِ تحريف مصون بماند تا حجّت خدا بر مردم تمام شده باشد.
لذا قرآن بايد در عهد رسول اللّه (ص) با اشرافیّتِ خودِ حضرت جمع آورى شده باشد تا از هر خطری حفظ شود؛ زیرا غير از حضرت كسى به طور كامل به خصوصيات قرآن آگاه نيست.
دلیل ديگر این گروه، اين است كه قرآن در آيه هاى تحدى، به آوردن یک یا چند سوره با مخالفان تحدّى نموده است.
«وَ إِنْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ * اگر باور نداريد قرآن از جانب خداست، يك سوره مثل آن را بياوريد. سوره بقره آیه 23»
این گروه میگویند اگر سورههای قرآن در زمان پیامبر (ص) جمع آوری نشده بودند، مخالفان چگونه میتوانستند بدانند که مقدار سوره چقدر است تا مانند آن را بیاورند. لذا كاربرد واژه سوره در قرآن دليل بر تدوين قرآن در زمان نبی مکرّم اسلام (ص) می باشد.
و سومین دلیل، روايات و شواهد تاريخى است که دلالت دارند، در عهد رسول اللّه (ص) عدّهاى مشغول جمع آورى و تدوين قرآن بوده اند؛ مانند:
«عن الشعبى جمع القرآن على عهد النبى ستة من الانصار ابى بن كعب، زيد بن ثابت، معاذ ابن جبل، ابو دردا، سعيد بن عبيد و ابو زيد/ شعبی میگوید قرآن در عصر رسول (ص) توسط شش نفر از انصار جمع آوری شد، اُبَی بن کعب و …».
روايتی هم از رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه:
«قرآن را از چهار نفر، عبد اللّه بن مسعود و سالم و معاذ و اُبَى بگيريد».
اينها عمده دلایل قائلین به این دیدگاه است که قرآن در زمان رسول اکرم (ص) جمع آوری شده است.
- دیدگاه دوم
ديدگاه دوم معتقد است، قرآن در سه مرحله جمع آورى شده است. یک مرحله در عهد رسول اللّه (ص)، مرحله دوم در زمان ابوبكر و مرحلهی سوم در زمان خلافت عثمان.
بـه ديگر سخن در مورد قرآن، سه نوع كار انجام گرفته شده است كه از هر سه به (جمع آوری قرآن) تعبير شده است، البته هر سه جمع آوری و تدوين در يك رتبه از اعتبار و اهميّت نمی باشند بلكه برخى از آنها از اهميّت بالاتری برخوردارند.
- مرحله اوّل
مرحلهی اولِ جمع آورى؛ عبارتند از نظم و چينش آيهها در كنار يكديگر و شكلگيرى سورهها. اين مرحله از جمعآورى كه از همه مهمتر مىباشد در عهد رسول اللّه (ص) انجام گرفته است به طورى كه تمام سورهها در الواح و اوراق و صحف جمع آورى شده بودند؛ اوّل سوره، آخر سوره، مقدار آيه های آن و ترتيب آيه ها كاملا مشخص بوده است؛ اما اين كه سوره ها از نظم خاصى برخوردار باشند (مثلا سوره حمد در اول قرآن و سوره ناس در آخر قرار گيرد و به صورت يك كتاب مدوّن در آید) اين كار بعد از رسول اللّه (ص) انجام گرفته است.
- انگيزه مرحله اول:
حال باید دید چرا این کار در زمان رسول الله (ص) انجام گرفته و به دورههای بعدی موکول نشده است؟ پاسخ این است که چينش و نظم آيهها از يك سو فضا و سياق سخن را شكل مى دهند، كه این فضا و سیاق جملهها میتواند در برداشت هاى متفاوت از قرآن تاثير گذار باشد؛ پس باید به دست رسول خدا (ص) این کار انجام میگرفت تا آنچه خداوند متعال اراده کرده بود برداشت شود.
از سوى ديگر تعيين جايگاه جملهها و نظم آيهها مقدار هر سورهاى را مشخص مىكند؛ زیرا در غیر این صورت احتمال جابجايى و حذف آنها وجود دارد.
مستنداتی که نشان میدهد این مرحله در زمان رسول الله انجام گرفته به شرح ذیل است:
- دليلی كه برای انجام شدن مرحله اول مىتوان طرح نمود، وجود نويسندگان وحى است.
در عهد رسول اللّه (ص) با اين كه هم افراد با سواد اندك بودند و هم لوازم التحرير آنچنانی نبود، ليكن به لحاظ اهتمام رسول اللّه (ص) به خواندن و نوشتن و نگاشتن قرآن، تعداد زيادى از اين نعمت برخوردار شدند و به عنوان نويسنده وحى، قرآن را نگاشتند.
گرچه نويسندگان وحى در يك درجه و رتبه نبودند و برخی از آنها نیز مورد تأیید پیامبر نبودند، امّا آنچه مهم بود، ضبط و نوشتن قرآن به دلیل احتمال از بین رفتن همه یا بعضی از آن بود. لذا پیامبر (ص) اشخاصی را مأمور کرده بودند که قرآن را بنویسند، گرچه بعضی از این اشخاص، از نظر رفتار مورد تأیید پیامبر (ص) هم نبودند.
از کاتبان وحی برخى از ابتدا همراه حضرت بودند و تمام قرآن را نگاشتند و برخى مقدارى از قرآن را نوشتند و برخى در اواخر بعثتِ حضرت به جمع آنان پيوستند، ليكن وجود افراد زيادى به عنوان كاتب وحى، دليل گويايى برای موضوع نگاشتن و جمع آورى قرآن و اهتمام فوق العاده به اين شأن ازشؤون قرآن مى باشد. تا آنجا كه افرادى هم به همين عنوان کاتبان وحی معروف و مشهور شده بودند.
- دليل ديگرى، كاربرد واژه (كتاب) در قرآن است. در آیات قرآن در موارد متعددی از قرآن به عنوان كتاب ياد شده است مانند:
«ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ * اين كتاب كه شك بردار نيست رهنمود انسانهاى با تقوى است. سوره بقره آیه2»
«كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبيرٍ * اين قرآن كتابى است داراى آياتى محكم كه از جانب خدايى حكيم و آگاه به تفصيل و بسيار روشن بيان گرديده است. سوره هود آیه 1»
و كتاب به چيزى كه در خارج نگاشته شده باشد اطلاق مى شود معلوم مى شود قرآن در هنگام نزول نوشته مى شده است و نگاشتن قرآن همان نظم آيهها و شكل گيرى سورههاست.
- نظير همين بيان را در مورد حديث شريف ثقلين مى توان طرح كرد زيرا در آن حديثِ مبارك، رسول اللّه (ص) از دو يادگار خویش نام برده است، يكى عنوان كتاب اللّه و ديگرى به عترت (ع).
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي * پیامبر (ص) می فرمایند: ای مردم در بین شما دو چیز به امانت میگذارم کتاب خدا و عترتم را». (1)
لذا میبینیم که به قرآن (كتاب) اطلاق مى شده است؛ و اين كاربردِ رايج در زبان احاديث نبوى (ص) است و اگر قرآن نگاشته نمى شده است به چه اعتبار به آن كتاب گفته مى شده؟
چند نكته ديگر را به عنوان تاييد نه به عنوان دليل، مى توان طرح كرد:
الف: در رواياتِ بسيارى، سخن از فضايل سورهها و ثواب قرائت آنها و برخى احكام فقهى آنها مى باشد؛ مانند:
«سوره حمد وآية الكرسى و دو آيه آل عمران آويخته هايى هستند (شايد منظور اين باشد كه حبل اللّه هستند) كه هيچ حجابى بين آنها و خداى سبحان وجود ندارد». (2)
مانند:
«از رسول اللّه (ص) پرسيدند چگونه زود پير شدى، فرمودند سورههاى هود، واقعه، مرسلات، وعم يتساءلون مرا پير كرد». (3)
«از رسول اللّه (ص) نقل شده كه هر كس در روز جمعه سوره يس و صافات را بخواند و آنگاه از خدا طلب حاجت كند، حاجت او بر آورده مى شود.»
«همچنین از رسول اللّه (ص) نقل شده كه هركس در شب جمعه سوره دخان و حم را بخواند، بخشيده مى شود». (4)
اين گونه تعبيرات شاهد بر اين نكته مى باشند كه محدوهی سورهها مشخص بوده، یعنی آيه هاى آنها با ترتيب خاصّی كنار هم قرار گرفته بودند.
ب: دومين نكته كه تاييد همين موضوع است، آيه هاى تحدى قرآن است كه مى فرمايند:
«وَ إِنْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ * اگر ترديد داريد قرآن از جانب خداست مانند آن بياوريد. سوره بقره آیه 23»
كاربرد سوره در خود قرآن دليل بر اين است كه سورهها بـه صورت نوشتار بوده اند و حدود آنها مشخص بوده است كه مى گويد مثل اين سورهها بياوريد.
ج: و نيز اهميّت قرآن كه آخرين وحى آسمانى است بايد از هر گونه خطر در امان باشد و بدون شك نگاشتن آيهها و تنظيم آن و مطرح شدن قرآن به صورت مكتوب در بين مردم آن هم در زمان پیامبر اسلام (ص) كمك به تحقق اين هدف دارد تا اراده الهى كه مىخواهد قرآن از هر خطرحفظ شود محقق شود:
«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ * ما قرآن را نازل كرديم و آن را از هر خطر مصون نگه مى داريم. سوره حجر آیه 9»
- مرحله دوم
مرحله دوم از جمع آورى در زمان ابوبكر بوده است كه عبارت از جمع نمودن مصحفهاى پراكنده در يكجا و تهيه جلد براى آنها.
قرآن بر روى الواح و صُحُف نگاشته شده بود ليكن چون به صورت پراكنده بود ابوبكر، زيد بن ثابت را مامور كرد تا آنها را يك جا جمع نموده و به صورت كتاب مدون در آورد و براى آن جلد تهيه نمايد.
- انگيزه مرحله دوم
در اواخر سال يازدهم هجرى بعد از رحلت رسول اللّه (ص) فردی بنام مُسَيلَمهی كذاب، ادعاى نبوّت مىكرد و اكاذيبى هم به عنوان وحى بافته بود، این کار موجب فتنه انگيزى و درگيرى هواداران او با مسلمانان شد.
در اين جنگ كه در زمان ابوبكر اتفاق افتاد تعداد زيادى از دو طرف كشته شدند، از جمله خود مُسَيلَمه. تعداد زيادى از قاريان قرآن نيزكه برخى تا هفتاد نفر ياد كرده اند نیز در این جنگ كشته شدند.
بعد از اين جنگ كه تعداد زيادى از قاريان را از مسلمانان گرفت، اين خطرمطرح شدكه اگر چنين جنگى تكرار شود و تعداد ديگرى از قاريان را از جامعهی نو پاى مسلمانان بگيرد، آنگاه خطر تحريف، قرآن را تهديد خواهد نمود. لذا زيد بن ثابت كه يكى از نويسندگان وحى بود مامور جمع آوری قرآن شد. زيد هم سوره هاى قرآن را كه در نقاط مختلف پراكنده بودند جمع آورى نمود و در داخل یک جلد به صورت یک کتاب قرار داد.
- مرحله سوم
مرحله سوم از تدوين قرآن، مربوط به زمان عثمان مى شود. در اثر اختلاف قرائتى كه پديد آمده بود عثمان عدّه اى را مأموريت داد تا براى ايجاد وحدت قرائت، تمام قرآنهاى نويسندگان وحى را جمع آورى كنند و از روى صحيح ترين آنها يك قرآن به عنوان الگو به نگارش در آورند.
كه از اين كار نيز به عنوان جمع آورى قرآن ياد شده است.
- انگيزه مرحله سوم
در زمان عثمان حدود پانزوده سال از رحلت رسول اللّه (ص) گذشته بود و فتوحاتى هم بر فتوحات رسول اللّه (ص) افزوده شده بود و كشورهاى بزرگى چون ايران و روم تحت تاثير قرار گرفته و بسيارى از آنها با ملّيت هاى گوناگون و زبانهاى متفاوت مسلمان شده بودند.
گسترش اسلام از يك سو و وجود زبانها و لهجه هاى گوناگون در سرزمین وحی از سوى ديگر؛ موجب تشديد اختلاف قرائتها از قرآن شده بود.
در زمان عثمان موضوع اختلاف قرائت گسترش پيدا كرد، به گونه اى كه بعد از فتح ارمنستان و آذربايجان خطر تحریف قرآن احساس میشود.
آنگاه عثمان با مشاوره با سران امّت اسلامى هيئتى را به سرپرستى زيد بن ثابت و متشكل از دوازده نفر تعيين مى كند. اين هيئت مأموريت داشتند تا قرآنها را جمع آورى کرده از بين آنها يك قرآن به عنوان الگو بنگارند و آنگاه از روى الگو چندين نسخه نوشته، به شهرهاى بزرگ آن زمان بفرستد.
انگيزه اصلى از اين اقدام ايجاد يك قرائت در بين همه مسلمانان بود تا قرآن از خطرها مصون بماند. خصوصيات اين جمع آورى اين بود كه افزون بر ايجاد وحدت قرائت كه هدف اصلى بود، سورهها نيز نظم خاصّى گرفتند زيرا در جمع آورى ابوبكر ترتيب سورهها در نظر نبود، فقط جمع كردن مصحفها در يكجا مدّ نظر بود.
اما در تدوين مرحله سوم سورهها هم نظم خاصّى پيداكردند، به همين نظمی كه اكنون در سوره ها وجود دارد. يعنى سوره حمد اول و سوره ناس آخرين سوره قرآن به حساب آمد.
در تعداد قرآنهايى كه عثمان برای شهرهای بزرگ فرستاد اختلاف است. برخى تنها چهار عدد نوشته اند، كه يكى در مدينه و بقيه را به مكّه و يمن و بحرين ارسال نمود. برخى تعداد آنها را شش عدد مى دانند. برخى تعداد آنها را هفت عدد عنوان مىكنند كه افزون بر آن شهرها به بصره، كوفه، شام، نيز فرستاده شده است.
- موفقيت مرحله سوم
عثمان از اين كار قرآنى دو هدف را دنبال مى كرد، يكى نظم سوره ها، ديگرى وحدت قرائت. او به هدف اول دست يافت، ليكن موفّقيت آن در هدف دوم كه هدف اصلى بود چشم گير نبود زيرا در آن زمان قرآن نقطه و اعراب گذارى نشده بود و براى ايجاد وحدت قرائت هم با هر قرآنى كه به شهرها مى فرستاد يك قارى آشنا به قرائت اصلى قرآن، همراهی مى كرد كه اين قارى همان كار علائم و اعراب را انجام مى داد.
در هر صورت قرآنهاى الگوى عثمان دوام پيدا نكردند و اختلاف قرائت هم همواره در حاشيه قرائت اصلى ادامه داشت و همچنان ادامه دارد!
بر این اساس بیش تر محقّقین و تاریخ نویسان برآنند که جمع آوری و ترتیب سوره ها پس از وفات پیامبر (ص) برای نخستین بار بر دست علی (ع) ولی به دلیل عدم پذیرش خلفا، بعداً به دست زید بن ثابت و دیگر صحابه انجام گرفت.
و در مجموع شاید بتوان گفت که عمل جمع آوری قرآن به دست صحابه، پس از رحلت پیامبر (ص) از امور مسلّم تاریخ است.
- مصحف علی (علیه السلام)
بر اساس توصيه رسول اللّه (ص) به على (ع) مبنی بر جمع آوری قرآن و جلوگیری از ضايع شدن و تحریف آن، على بن ابى طالب (ع) بعد از به خاک سپاری رسول اللّه (ص) مهمترين كارى كه در سرلوحه كارهاى خويش قرار داد، جمع آورى و تنظيم قرآن بود.
«وقتى رسول اللّه (ص) رحلت كردند، قسم ياد كردم كه ردا بر دوش نگيرم تا وقتى كه قرآن را جمع آورى كنم، و ردا بر نگرفتم تا قرآن را جمع آورى نمودم». (5)
«وقتى رسول اللّه (ص) رحلت نمودند على (ع) قرآن را آن گونه كه نازل شده بود تنظيم نمود». (6)
از اين گونه تعبيرات، در خصوص اولویّت و مهمترین کار امیر المؤمنین (ع) بعد از رحلت نبی مکرم اسلام فراوان است. آری علی (ع) نخستین کسی بود که پس از وفات پیامبر (ص) به جمع آوری قرآن مشغول گردید. بر حسب روایات، ایشان مدّت شش ماه در منزل نشستند و این کار را به انجام رساندند.
محمد بن سیرین از عکرمه نقل می کند:
در ابتدای خلافت ابوبکر، علی در خانه نشست و قرآن را جمع آوری کرد. گوید: از عکرمه پرسیدم: آیا ترتیب و نظم آن مانند دیگر مصاحف بود؟ آیا رعایت ترتیب نزول در آن شده بود؟
گفت: اگر جنّ و انس گرد آیند و بخواهند مانند علی قرآن را گرد آوردند، نخواهند توانست.
ابن سیرین گوید هر چه دنبال کردم تا بر آن مصحف دست یابم، میسور نگردید.
- وصف مصحف علی (ع)
مصحفی را که مولی امیر المؤمنین (ع)گردآوری کرده بودند، دارای ویژگی های خاصّی بود که در مصاحف دیگر وجود نداشت. از جمله:
اولاً؛ ترتیب سوره ها طبق نزول آنها رعایت شده بود؛ یعنی در این مصحف سیر تاریخی نزول آیات روشن بود. بدین وسیله سیر تشریع احکام، مخصوصاً مسألهی ناسخ و منسوخ در قرآن به خوبی به دست می آمد.
ثانیاً؛ در این مصحف قرائت آیات، طبق قرائت پیامبر اکرم (ص) که اصیل ترین قرائت بود، ثبت شده بود و هرگز برای اختلاف قرائت در آن راهی نبود. بدین ترتیب راه برای فهم محتوا و به دست آوردن تفسیر صحیح فراهم بود.
ثالثاً؛ این مصحف مشتمل بر شأن نزول و تأویل آیات بود؛ یعنی موارد نزول و مناسبت هایی را که موجب نزول آیات و سوره ها بود، در حاشیه ی مصحف توضیح می داد.
این حواشی بهترین وسیله برای فهم معانی قرآن و رفع بسیاری از مبهمات بود و علاوه بر ذکر سببِ نزول در حواشی، تأویلاتی نیز وجود داشت.
- سرانجام مصحف علی (ع)
سُلَیم بن قیس هلالی که از اصحاب خاصّ امیر مؤمنان (ع) بود، از سلمان فارسی (رضوان الله علیه) روایت می کند:
موقعی که علی (ع) بی مهری مردم را نسبت به خود احساس کرد، در خانه نشست و از خانه بیرون نیامد تا آنکه قرآن را کاملاً جمع آوری کرد.
علی (ع)پس از اِتمام کار، طبق روایت یعقوبی آن را بار شتری کرده به مسجد آورد. در حالی که مردم پیرامون ابوبکر گرد آمده بودند، به آنان گفت: بعد از مرگ پیامبر (ص) تا کنون به جمع آوری قرآن مشغول بودم و در این پارچه آن را فراهم کرده؛ و تمام آنچه بر پیامبر (ص) نازل شده است جمع آوردهام. نبوده است آیه ی مگر آنکه پیامبر (ص)خود بر من خوانده و تفسیر و تأویل آن را به من آموخته است. مبادا فردا بگوئید: از آن غافل بوده ایم.
آنگاه یکی از سران گروه به پا خواست و با دیدن آن چه علی (ع) در آن نوشته را فراهم کرده بود، به او گفت:
به آنچه آورده ای نیازی نیست و آنچه نزد ما هست ما را کفایت می کند.
علی (ع) گفت: دیگر هرگز آن را نخواهید دید. آنگاه داخل خانه ی خود شد و کسی آن را پس از آن ندید.
- قرآنهای خطی
قرآن بر چه چيز نوشته مى شده است؟
گرچه لوازم التحرير در آن زمان، اندك فراهم مى شده، ليكن علاقه مندان به نوشتن قرآن به هر نحوى بود، قرآن را در هر چيزى كه مناسب، تشخيص مىدادند مىنگاشتند، كه به برخى از آنها اشاره مى شود:
اكتاف، جمع كِتف، استخوانهاى كتف شتر و گوسفند.
اقتاب، تخته هاى پهن جلوى جهاز شتر.
اضلاع، استخوان دندهها.
لخاف، سنگهاى نازك سيقلى.
ظرر، سنگهاى تيز يا سنگهاى مدور.
رقاع، پوست دباغى و پرداخت شده.
كاغذ، ورق، حرير، پارچههاى ابريشمى.
اديم، چرم.
قضيم، پوست نازك و سفيد.
جرائد النخل، شاخههاى خرما.
———————————————
(1) كمال الدين و تمام النعمة- ج1- ص 239
(2) بحار الأنوار (ط – بيروت)- ج89- ص 269 .
(3) تفسير نور الثقلين- ج2- ص 334 .
(4) بحار الأنوار (ط – بيروت)- ج89- ص 300 .
(5) كشف اليقين في فضائل أمير المؤمنين عليه السلام- النص- ص 65 .
(6) بحار الأنوار (ط – بيروت)- ج40- ص 155 .