• حق‏ خواهى‏ و روشنگری

گاهى براى يك فرد، حقيقت و واقعيت مسئله‏اى روشن نشده است و با گفتگو و مناظره با ديگران به دنبال فهم حقيقت است. يكى از فوايد و بركات مهم گفتگو، اين است كه در جريان گفتگو و مباحثه و مناظره با صاحب‏نظران، بهتر و بيشتر مى‏توان حقيقت را شناخت. تجربه نشان داده است كه انسان در گفتگو بهتر و دقيق‏تر و با نگاهى عميق‏تر به مسائل مى‏نگرد و افكار و انديشه‏هاى انسان بيشتر به حركت درمى‏آيد. در روايات فراوانى بر رايزنى علمى با ديگران و افراد صلاحيت‏دار تأكيد شده است، و مباحثه و گفتگوى علمى به‏عنوان يكى از راه‏هاى كشف حقيقت و دست‏يابى به واقعيت معرفى شده است. به هر حال، يكى از مهم‏ترين و اخلاقى‏ترين اهداف مناظرات علمى بايد كشف حقيقت باشد. طرفين مناظره واقعاً بايد در پى يافتن حقيقت باشند. حال درونى آنان بايد همچون حال كسى باشد كه در جستجوى گمشده‏اى مهم و گران‏قيمت است تا در نتيجه هر زمانى كه آن را يافتند، خدا را شكر گفته و آرامش روحى و روانى خود را به‏دست آورند. اگر چنين باشد، بسيارى از آفات اخلاقى‏اى كه ممكن است گريبانگير طرفين مناظره شود، خود به خود رخت مى‏بندد.

اگر كسى در جستجوى حقيقت باشد، زمانى كه به صورت منطقى و مستدل به او نشان داده مى‏شود كه راهى كه در پيش گرفته است او را به مقصد نمى‏رساند، نه تنها آزرده نمى‏شود، كه سپاسگزار راهنما نيز خواهد شد.

  • روشنگرى‏

يكى ديگر از مهم‏ترين و ارزشمندترين اهداف گفتگو، «روشنگرى و هدايت و راهنمايى ديگران» است و اين البته يكى از وظايف اخلاقى ما نيز هست. يكى از مصاديق امر به معروف و نهى از منكر در حوزه معرفتى، مناظره با كسانى است كه نادانسته و ناآگاهانه در عرصه انديشه به انحراف كشيده شده‏اند و يا حقيقت براى آنان مشتبه شده است. شكر نعمتِ فهم حق، دستگيرى معرفتى و علمى از كسانى است كه به هر دليلى، از آن نعمت محروم مانده‏اند.

 

در حقيقت، كم‏توجهى به آداب اخلاقى مناظره و يا عدم مراعات هر يك از آنها مى‏تواند به روند سالم مناظره آسيب رساند و مسير درست آن را به انحراف بكشاند. براى نمونه كسى كه دليل‏طلبى و پيروى از دانش را محور قرار ندهد و از هواهاى نفسانى و مطامع درونى خود پيروى كند، معلوم است كه اگر مورد خطاب و گفتگوى خداوند هم قرار گيرد، براى او فايده‏اى نخواهد داشت و از فوايد و ثمرات گفتگو طرفى نخواهد بست. هرگز نمى‏توان جان و دل كسى را كه به‏رغم وجود ادله قوى در برابر ديدگاهش، همچنان لجوجانه بر آن اصرار مى‏ورزد، با حقايق آشنا كرد. چنين كسى در حقيقت با زبان حال، خبر از حق‏گريزى و هواپرستى خود مى‏دهد.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا