- نقش غذای حلال در تربیت
از آنجایی که مواد غذایی از طریق خون وارد تکتک سلولهای بدن انسان میگردد، بر سلامت جسم و خُلق و خوی بشر، تأثیری مسلم و تردیدناپذیر دارد.
حضرت على عليهالسلام به كميل فرمودند:
«اى كميل همانا زبان از قلب نشأت مىگيرد (و آنچه را كه در قلب است ظاهر مىسازد) و قوام قلب به غذا است، پس متوجه باش كه قلب و جسمت از چه تغذيه مىكند؛ اگر از حلال نباشد خداوند تعالى تسبيح و شكرت را نمىپذيرد.» (1)
از دیدگاه فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام غذایی که مصرف میکنیم و به خانواده خود میخورانیم، علاوه بر آثار مادی که بر جسم میگذارد، آثار دیگری هم در روح و روان و شخصیت معنوی ما ایجاد میکند.
معمولاً آزمایشهای مادی و تجربههای عینی نمیتواند آثار معنوی غذای پاک یا ناپاک را ثابت کند، اما این امر از نظر مکتب تربیتی اهلبیت علیهمالسلام امری کاملاً واضح و پذیرفته شده میباشد. چنانکه از حضرت صادق عليهالسلام نقل شده است:
«اثر مالى كه از راه حرام بهدست آمده، در نسل آشكار مىشود.» (2)
یک فرد مسلمان به ویژه پدر خانواده، برای تربیت صحیح فرزندان، باید سفرههای هر چند ساده ولی با غذاها و خوردنیهای حلال و پاک را در منزل بگستراند. این کار خواص متعددی دارد که یکی از آنها به وجود آمدن زمینه رشد فضائل اخلاقی و خصال پسندیده در فرزندان میباشد که در طول تربیت فرزند باید کاملاً مراعات شود.
در اینجا به گفتاری از امام مجتبی علیهالسلام اشاره میکنیم، آن حضرت در این مورد میفرماید:
«از نشانههای انسانهای با ایمان انتخاب شغل حلال و درآمد مشروع است.» (3)
با توجه به این حدیث ارزشمند؛ مؤمنان از راه درست و مشروع معاش خود را تأمین میکنند و اولاد خود را با این درآمد پرورش میدهند.
یکی از آثار مهم درآمد از راه حلال، به وجود آمدن فضایی معنوی و آکنده از فضائل و کمالات در خانواده است که در آن فضا فرزندان رشد مییابند.
اسلام تمام ابعاد و تمايلات روحى و جسمى انسان و نيز عوامل و امور مادى و معنوى مؤثر بر وجود او را كه چهبسا بشر از ادراك آنها عاجز است، كاملاً مورد توجه قرار داده و متناسب با آن، مقررات ويژهاى وضع نموده است؛ لذا از نخستين مرحله رشد كودك، يعنى از زمانى كه نطفه در حال شكل گرفتن است، دستورهاى خاصى را كه تأمين كننده تمام نيازمنديهاى او است، صادر كرده است. مثلاً درباره رعايت تقوا و ترك محرمات توسط پدر و مادر و پرهيز آنان از غذاى حرام در زمان به وجود آمدن نطفه و در زمان قرار گرفتن آن در رحم و نيز خوددارى از تغذیه كودك با حرام پس از به دنيا آمدن، كه آثار غيرقابل انكارى در زندگى آنان برجاى مىگذارد، توجه كامل شده است. لذا در متون اسلامى به نطفهاى كه از مال حرام بهوجود آمده و آثار سویی كه در پى مىآورد، اشاره نموده است:
در تفسير شریف برهان در ذيل آيه 64، سوره الإسرا، (4)
از امام صادق علیهالسلام چنين نقل شده است:
«هر نطفهاى كه از مال حرام بهوجود آيد، شيطان در آن سهيم مىشود.» (5)
مسلم است كه در اين صورت صفات اهريمنى در فرزند بهوجود مىآيد.
و از قول معصوم علیهالسلام در مورد تأثیر خوراک حرام در نوزاد نقل شده است:
«همتای شیطان، فرزندی است که از مال حرام به وجود آید که در واقع از مشارکت شیطان، متولد شده است. اگر مال، حرام باشد، شیطان، همراه مرد خواهد بود تا این که آمیزش کند و نطفهاش با نطفه مرد میآمیزد و فرمود: هر دو نطفه با هم آمیخته هستند و فرمود: گاهی از هر دو با هم.» (6)
يعنى در نطفهاى كه از مال حرام بهوجود آيد و نيز در آن جنينى كه از حرام تغذيه شود مقتضيات شر ايجاد مىگردد.
و از پيامبر اعظم صلىاللهعليهوآلهوسلم روايت شده است:
«هر گوشتى كه از حرام روييده است آتش به آن سزاوارتر است.» (7)
تجربه ثابت نموده است افرادى كه از مال حرام پرهيز نمىكنند و از راههاى غيرمشروع ارتزاق مىنمايند، نسلى نابهنجار و بىبندوبار به اجتماع تحويل مىدهند كه باعث وبال و ناراحتى براى خودشان و ديگران مىباشند.
در قرآن مجيد آمده است:
«چرا خداشناسان و روحانيون يهود (پيروان خود را) از گفتار و گناه و خوردن حرام باز نمىدارند. هر آينه بد كارى است كه انجام مىدهند». (8)
در روايتى آمده است كه يكى از صحابه رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم از آن حضرت خواست كه (او را راهنمايى كند تا خداوند) وى را مستجابالدعوه قرار دهد. حضرت فرمود: «غذايت را حلال گردان، مستجابالدعوه مىشوى.» (9)
امام حسین علیهالسلام روز عاشورا، هنگام رویارویی با لشگریان دشمن، آنان را موعظه فرمود و حقایق را برایشان بیان کرد؛ اما سخنان امام در دلهای آلوده آنان تأثیر نداشت. بیتردید، کلام آن بزرگوار شرایط «تأثیرگذاری» را داشت؛ اما در جانهای ناپاک آنان زمینه «تأثیرپذیری» مهیا نبود.
چه عاملی باعث قساوت قلب و «حقناپذیری» آن نامردمان شده بود؟
سالار شهیدان، پاسخ این سؤال را به خواهر قهرمانش زینب کبری – که سلام خدا بر او باد – چنین داد: «… خواهرم! شکمهای اینان از غذای حرام پر شده و شیطان بر آنان مسلط گردیده و یاد خدا را از جانشان بیرون برده است…»
——————————-
1- «…يَا كُمَيْلُ إِنَّ اللِّسَانَ يَبُوحُ مِنَ الْقَلْبِ وَ الْقَلْبُ يَقُومُ بِالْغِذَاءِ فَانْظُرْ فِيمَا تُغَذِّي قَلْبَكَ وَ جِسْمَكَ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ حَلَالًا لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ تَعَالَى تَسْبِيحَكَ وَ لَا شُكْرَك…»؛ بحارالانوار، ج 74، ص 273.
2- «كَسْبُ الْحَرَامِ يَبِينُ فِي الذُّرِّيَّةِ»؛ وسائل الشیعه، ج 17، ص 82.
3- «إِنَّ مِنْ أَخْلَاقِ الْمُؤْمِنِینَ کَسباً مِن حَلالٍ»؛ اعلامالدین، ص 137.
4- «وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلاد.»
5- «مَا كَانَ مِنْ مَالٍ حَرَامٍ فَهُوَ شِرْكُ الشَّيْطَانِ»؛ البرهان فى تفسير القرآن، ج 3، ص 546؛ ذيل سوره اسراء، آیه 64.
6- «شِرْكُ الشَّيْطَانِ مَا كَانَ مِنْ مَالٍ حَرَامٍ فَهُوَ مِنْ شِرْكِهِ وَ يَكُونُ مَعَ الرَّجُلِ حِينَ يُجَامِعُ فَيَكُونُ نُطْفَتُهُ مَعَ نُطْفَتِهِ إِذَا كَانَ حَرَاماً قَالَ كِلْتَيْهِمَا جَمِيعاً يَخْتَلِطُهُ وَ قَالَ رُبَّمَا خُلِقَ مِنْ وَاحِدَةٍ وَ رُبَّمَا خُلِقَ مِنْهُمَا جَمِيعاً»؛ تفسير العياشي، ج 2، ص 300.
7- «لَحْمٌ نَبَتَ مِنَ الْحَرَامِ فَالنَّارُ أَوْلَى بِه»؛ مستدرکالوسائل، ج 16، ص 208.
8- «لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُون»؛ سوره مائده، آیه 63.
9- «أطب مطعمك تكن مستجاب الدعوة»؛ مجمع الزوائد، هیثمی، ج10، ص291.