- قاطعیت
از جمله ویژگیهای لازم و ضروری در کارگزاران و مدیران و زمامداران جوامع اسلامی، قاطعیت در مقام تصمیمگیری و اجراست. نقش و تأثیر جدی بودن مسئولان جامعه در تمام ایام، به ویژه در حالات بحرانی و در مقابل آفات، و ضررهای شک و دو دلی آنان، بر کسی پوشیده نیست. از این رو یکی از ملاکهای انتخاب مدیر و زمامدار، قاطعیت به شمار میرود.
امام علی علیهالسلام درباره قاطعیت کارگزار معتقد است که:
«خداوند، پیامبران را با عزم و اراده ای قوی، گرچه با ظاهری ساده و فقیر، مبعوث کرد، با قناعتی که دلها و چشمها را پر سازد.» (1)
آن حضرت، در مقام توصیف مالک اشتر، به عنوان یک مدیر شایسته، یکی از ویژگیهای برتر او را «قدرت تصمیمگیری» برمیشمارد:
«من، بندهای از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم که در روزهای وحشت نمیخوابد و در لحظههای ترس از دشمن، روی نمیگرداند و بر بدکاران، از شعلههای آتش تندتر است. او مالک، پسر حارث مذحجی است. آنجا که با حق است، سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید! او شمشیری از شمشیرهای خداست که نه تیزی آن کُند میشود و نه ضربت آن بی اثر است.» (2)
در مورد قدرت تصمیم گیری، و نکوهشِ دو دلی و تردید مدیران و کارگزاران، میفرماید:
«دانش خویش را نادانی، و یقین خود را شک مپندارید! آن گاه که به علم دست یافتید، عمل کنید و آن گاه که به یقین رسیدید، اقدام کنید.» (3)
لازم به یادآوری است که کلمه «قاطعیت» از ریشه «قطع» به معنای «بریدن و جدا کردن» است و انتخاب چنین واژهای، از آن رو است که افراد قاطع، مشکلات را میبرند و گرهها را میگشایند.
خداوند متعال، وصف قاطعیت را برای رهبران و پیامبران، لازم دانسته و در سوره آل عمران، آیه 159، به رسول خدا صلیاللهعلیهواله دستور میدهد، پس از مشاوره و رایزنیهای لازم، شک و دودلی را کنار گذاشته و با عزمی راسخ تصمیم بگیرد و بر خدا توکل کند:
«… وَ شَاوِرْهُمْ فىِ الْأَمْر فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلىَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكلِّين * … و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد.»
همان اندازه كه به هنگام مشورت بايد، نرمش و انعطاف به خرج داد، در موقع اتخاذ تصميم نهايى بايد قاطع بود، بنابراين پس از برگزارى مشاوره و روشن شدن نتيجه مشورت، بايد هر گونه ترديد و دو دلى و آراء پراكنده را كنار زد و با قاطعيت تصميم گرفت و اين همان چيزى است كه در آيه فوق از آن تعبير به عزم شده است و آن تصميم قاطع مىباشد.
قابل توجه اينكه در جمله بالا مسئله مشاوره به صورت جمع ذكر شده (و شاورهم) ولى تصميم نهايى تنها به عهده پيامبر صلیاللهعلیهواله و به صورت مفرد ذكر شده (عزمت).
اين اختلاف تعبير، اشاره به يك نكته مهم مىكند و آن اينكه: بررسى و مطالعه جوانب مختلف مسائل اجتماعى، بايد به صورت دستهجمعى انجام گيرد، اما هنگامى كه طرحى تصويب شد بايد براى اجراى آن، اراده واحدى به كار افتد. در غير اين صورت هرج و مرج پديد خواهد آمد، زيرا اگر اجراى يك برنامه به وسيله رهبران متعدد، بدون الهام گرفتن از يك سرپرست صورت گيرد، قطعا مواجه با اختلاف و شكست خواهد شد و به همين جهت در دنياى امروز نيز مشورت را به صورت دستهجمعى انجام مىدهند، اما اجراى آن را به دست دولتهايى مىسپارند كه تشكيلات آنها زير نظر يك نفر اداره مىشود.
موضوع مهم ديگر اين است كه به هنگام تصميم نهايى بايد توكل بر خدا داشته باشيد يعنى در عين فراهم نمودن اسباب و وسائل عادى، استمداد از قدرت بى پايان پروردگار را فراموش مكن.
البته معناى توكل اين نيست كه انسان از وسائل و اسباب پيروزى كه خداوند در جهان ماده در اختيار او گذاشته است، صرفنظر كند چنان كه در حديثى از پيامبر اكرم صلیاللهعلیهواله نقل شده است كه هنگامى كه يك نفر عرب، پاى شتر خود را نبسته بود و آن را بدون محافظ رها ساخته بود و اين كار را نشانه توكل بر خدا مىدانست به او فرمود:
«پايش را ببند و سپس توكل كن.» (4)
منظور اين است كه انسان در چهار ديوار عالم ماده، و محدوده قدرت و توانايى خود محاصره نگردد و چشم خود را به حمايت و لطف پروردگار بدوزد، اين توجه مخصوص، آرامش و اطمينان و نيروى فوق العاده روحى و معنوى به انسان مىبخشد كه در مواجهه با مشكلات اثر عظيمى خواهد داشت. (5)
———–
1- نهج البلاغه، خطبه 192.
2- نهج البلاغه، نامه 38.
3- نهج البلاغه، حکمت 274.
4- مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، النص، ص 320.
5- تفسير نمونه، ج 3، ص 149.