• قاطعیت

قاطعیت یعنی با اراده‌ی قوی و محکم تصمیم گرفتن و آن را با تلاش آگاهانه و جدیت و جرأت، در چارچوب شرع مقدس و قانون اجرا كردن.

مدیر یک گروه، از دیدگاه قرآن و روایات باید اراده‌ی قوی داشته باشد و در تصمیمات خود با قاطعیت رفتار كند تا عوامل بیرونی نتواند در كارهای او خلل ایجاد كند. كسی كه در رأس قرار می‏گیرد در زمان مسؤولیت خود با مسائل و پدیده‌های مختلفی روبه‌رو می‏شود. مواجهه با این گونه مسائل در کنار وظیفه‌ی پاسداری از منافع سازمان و ارزش‌های فرهنگی حاكم بر آن سازمان نیازمند قاطعیت در اجرای قانون است.

امام علی (علیه‌السلام) هنگامی که مالک اشتر را به حکومت مصر منصوب کردند، در نامه‌ی خود به وی توصیه می‌كنند که برای قضاوت، افرادی را برگزیند که ویژگی‌های لازم را داشته باشند؛ یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی که ایشان سفارش می‌كنند، قاطعیت است:

«وَ أَصْرَمَهُمْ عِنْدَ اتِّضَاحِ الْحُكْم * و چون حكم روشن شد قاطعانه داورى كند». (1)

تحقیق و بررسی در سیره‌ی حكومتی امام علی (علیه‌السلام) به خوبی مشخص می‌سازد كه ایشان حاكمی دلیر و مدیری قاطع بودند و در اخذ تصمیم، ذره‌ای هراس و تردید به دل راه نمی‌دادند. هنگام انتخاب والیان و حاكمان سرزمین‌های اسلامی، که موقعیت حساسی داشت، فرمانروایان و حاکمان شجاع و قاطع را برمی‌گزیدند. بنابراین آن روز كه مالك اشتر را به عنوان فرمانروای سرزمین مصر انتخاب كردند، برای معرفی مالک به مردم مصر از قاطعیت کامل مالک در مدیریت و تیزی و توانایی او سخن گفتند:

«فَإِنَّهُ سَیفٌ مِنْ سُیوفِ اللَّهِ لَا كَلِیلُ الظُّبَةِ وَ لَا نَابِی الضَّرِیبَةِ * او شمشیری است از شمشیرهای خدا که تیزی آن کند نمی‌شود و زدن آن بی اثر نمی‌شود (به هر جا زده شود می‌بُرد)». (2)

مدیران قاطع، صریح‌اند و بی‌آنکه از موضوع موردنظر شانه خالی کنند، با صداقت نسبت به آن توافق می‌كنند و یا آن را رد می‌کنند. چنین كسانی می‌توانند به طور مستقیم و صادقانه با نگرانی‌ها روبرو شوند. همچنان كه می‌توانند تا حد امکان به همگان عدالت را رعایت كنند.

بعضى از مدیران و مسؤولان سازمان‌ها بیش از حد در اتخاذ تصمیم و اجراى آن، تردید مى‌كنند و بعد از آماده شدن همه‌ی مقدمات و مهیا شدن همه‌ شرایط، باز هم توانایى اتخاذ تصمیمى مناسب و قاطع ندارند. یا اینكه تصمیم مى‌گیرند، اما تصمیم‌گیرى آنان با دلهره و اضطراب همراه است. این وضعیت باعث مى‌شود كه تردید و ابهام به همه‌ی سازمان سرایت كند و كارها در زمان مناسب به انجام نرسد؛ در نتیجه سازمان از رسیدن به اهداف پیش‌بینى شده‌ی خود بازماند.

پس در واقع قاطعیت، یعنی تلاش‌های آگاهانه را با جدیت و جرأت، اجرا كردن. همان‌طور که امام على (علیه‌السلام) پیروان خود را از شك بیش از حد و تردیدهاى بى‌مورد نهى مى‌كنند و مى‌فرمایند:

«لَا تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلًا وَ یقِینَكُمْ شَكّاً إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا وَ إِذَا تَیقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا * علم خود را به جهل، و یقین خویش را به شك تبدیل نكنید. وقتى كه عالم و آگاه شدید، عمل كنید و زمانى كه یقین پیدا كردید اقدام كنید». (3)

بی‌شک تمام پیروزی‌های بزرگ در طول تاریخ مدیون افراد قاطع و شجاعی است که در تصمیم و کار خود قاطعیت نشان داده‌اند و مسیر انحرافی را به سوی رستگاری هدایت كرده‌اند و بر اساس همین قاطعیت ایشان نامشان تا ابد در تاریخ ثبت شده‌است. همان‌گونه که پس از گذشت قرن‌ها نام امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) همچنان صفحات تاریخ را روشن کرده است. در نهج‌البلاغه، نزدیک به چهارده نامه از ایشان وجود دارد که به استانداران زمان حکومت خود نوشته و با عبارات: «به من خبر رسیده است» (بَلَغَنِی‏)، «مرا آگاه کرده‌اند» (یعْلِمُنِی‏) و «فهمیدم» (عرفتُ)، کارگزاران را از نظارت مقتدارانه‌ی خویش آگاه ساخته‌‌اند. (4)

«قاطعيت» از ريشه «قطع» به معناى بريدن و جدا كردن گرفته‌شده و «قاطع» صفت كسى است كه در پيشبرد كارها و وظايفش، بُرّا و صاحب تصميم است؛ در کارها سستى نمى‏كند؛ تزلزل و ترديد در او راه ندارد؛ موانع و مشكلات را مى‏بُرد و آنها را از پيش پاى خود برمى‏دارد و راه را براى پيشرفت هموار مى‏سازد.

توانايي اِعمال قدرت مشروع و اقتدار از شرايط مهم ديگري است كه قرآن براي صاحبان امر بيان مي‌كند. هر مسئول باید افزون بر مهرباني و عدالت و مشورت با مردم از قاطعيت پس از گرفتن تصميم استفاده كند. به همين دليل قرآن‌كريم بعد از فرمان مشورت با ديگران و بررسى همه جوانب کارها، به پيامبر‌اكرم (ص) دستور پايبندى به تصميم می­دهد و مى‏فرمايد:

 «وَ شاوِرْهُمْ فِى الْامْرِ وَاذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ * در كارها با آنان مشورت كن و هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكّل كن! سوره آل عمران آیه 159».

قاطعيت هرگز به معنا و مفهوم استبداد و خودكامگي نيست؛ زيرا بدون قاطعيت پس از تصميم نمي‌توان نظام کارها را مديريت و تدبير نمود. پس قاطعیت یکی از لوازم اجتناب‌ناپذیر و قطعی مدیریت است و همان اندازه كه وقت مشورت بايد نرمش و انعطاف نشان داد در تصميم‏گيرى نهايى و اجراى آن نيز بايد قاطع بود وهر گونه تردید و دودلى را كنار زد و اقدام كرد و اين همان معناى دقيق عزم و قاطعيت است. امام على (ع) در نامه‏اى به يكى از كارگزاران خود، آميختن شدّت و نرمى را با يكديگر چنين تبيين كرده‌اند:

«درشتى را با اندكى نرمى بياميز و آنجا كه مهربانى بايد، راه مهربانى پوى و در جایی كه جز درشتى به كار نيايد، درشتى پيش‌گير». (5)

از آنجا که قاطعیت، هنر ارتباط عمیق با دیگران، برخورد جدی با کار و زندگی و تسلط بر خویش است، قاطع بودن می‌تواند برای همه افراد چه در جامعه و چه در سازمان نتایج سودمندی فراهم کند. افراد قاطع به دنبال حقوق دیگران و در عین حال گرفتن حق خود هستند. هدف افراد قاطع رعایت عدالت برای تمامی طرف‌های درگیر است.

برخورد این افراد نسبت به تعارض منصفانه است. حالات و حرکات غیرکلامی آنان هنگام سخن گفتن، ناشی از اعتماد‌به‌نفس و همراه با آرامش است. مدیر قاطع نیز رابطه بهتری با زیردستان و برخورد موثرتری با مافوق خود دارد.

گاهی رفتار قاطع با رفتار پرخاشگرانه اشتباه می‌شود؛ لذا باید گفت از جمله تمایزات اساسی میان مدیران قاطع و مدیران پرخاشگر این است که مدیر قاطع مورد احترام دیگران است همان‌گونه که برای خود ارزش و احترام قائل می‌شود به دیگران نیز احترام می‌گذارد.

 چنین مدیری به جای آنکه دیگران را به پیروی از خواسته‌های خود مجبور کند با آنها مشورت می‌کند در حالی که مدیران پرخاشگر به تابعیت محض زیردستان عادت کرده‌اند نه مشارکتشان.

 به طور کلی استفاده ماهرانه از قاطعیت به فرد کمک می‌کند که:

– جلوی پایمال شدن حقوق را بگیرد.

– تقاضاهای نامعقول دیگران را رد کند.

– بتواند از دیگران درخواست‌های معقولی کند.

– با مخالفت‌های نامعقول دیگران، درست و مؤثر برخورد کند.

– حقوق دیگران را به رسمیت بشناسد.

– رفتار دیگران در برابر خود را تغییر دهد.

– از رفتارهای پرخاشگرانه غیرضروری خودداری کند.

– در هر موردی موضع خود را با اعتماد‌به‌نفس و آزادانه مطرح سازد.

فرماندهان باید از اعمال قانون به صورت قاطعانه ابا نکنند؛ چرا که قاطعیت صفت تمام حاکمان الهی، و برجسته­ترین ویژگی­های پيامبران الهى، قاطع بودن آنهاست.

هيچ پيامبرى از جانب خداوند به رسالت برانگيخته نشده مگر اينكه از اين نعمت گرانبها برخوردار بوده است.

حضرت على (ع) درباره عموم انبياى الهى مى‏فرمايند:

 «وَ لکِنَّ اللَّهَ سُبْحانَهُ جَعَلَ رُسُلَهُ أُولِى قُوَّةٍ فِى عَزائِمِهِمْ * خداوند سبحان، پيامبران خود را در تصميم‏ها و قاطعيتهاشان قدرتمند قرار داد». (6)

از اين رو، رسول اكرم (ص) با عزم آهنين در برابر همه توطئه‏ها و تهديد و تطميع مخالفان اسلام، ايستادگى كرد و رسالت جاويد و جهانى خويش را به بهترين شكل به فرجام رساند.

زندگى سياسى امير‌مؤمنان (ع) نيز سرشار از قاطعيت، شجاعت و سازش‌ناپذيرى بود.

وقتى در زمان حيات رسول خدا (ص) گروهى ضعيف‌النّفس كه تحمّل پافشارى او را در اجراى حق و عدالت نداشتند، از وى نزد رسول خدا شكايت كردند، پيامبر (ص) درباره او فرمودند:

«اِرْفَعُوا أَلْسِنَتَكُمْ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَإِنَّهُ خَشِنٌ فِي ذَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ غَيْرُ مُدَاهِنٍ فِي دِينِهِ *  زبان‏هاى خود را از بدگويى درباره على بازداريد كه او در اجراى دستور خداوند بى‌پروا و در امر دينش سازش‏ناپذير است». (7)

آن حضرت در هنگام تصدّى خلافت، درباره اموال به يغما رفته بیت‌المال چنين فرمودند:

«وَاللّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تَزَوِّجَ بِهِ النّساءُ و مُلِكَ بِهِ الْاِماءُ لَرَدَدْتُهُ، فَاِنَّ فى الْعَدْلِ سَعَةً وَ مْنَ ضاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ أضْيَقُ * سوگند به خدا اگر بخشیده عثمان را بیابم به مالک آن بازگردانم؛ اگرچه از آن زنها شوهر داده و کنیزان خریده شده باشد؛ زیرا در عدل و درستی وسعت و گشایشی است و بر کسی که عدل و درستی تنگ گردد، جور و ستم تنگ‌تر شود». (8)

  1. مصمم و پایدار بودن در کارها در چارچوب قانون و شرع

نداشتن قدرت تصمیم‌گیری قاطعانه برای اجرای قانون و شرع مقدس، یکی از ضعف‌های خطرناک مدیریتی است.

اگر مدیر نتواند پس از مشورت و رایزنی به نتیجه واحد و انتخاب درستی برسد با تردیدهای خود در کار سازمان اختلال و اشتباه وارد می سازد.

پایدار نبودن در اجرای قوانین چونان سمّ مهلکی است که تمامی ارکان سازمان را مسموم می‌سازد.

مدیران قاطع، صریح‌ هستند و بی‌آنکه از موضوع موردنظر شانه خالی کنند با صداقت بر روی آن توافق، و یا آن را رد می‌کنند. چنین مدیری می‌تواند مستقیم و صادقانه با این نگرانی‌ها روبرو شود و تا حد امکان به همگان و سایر مدیران در سازمان به چشم برابر نگاه کند.

قاطعیت داشتن در راه حق برای افراد مصمّم محبوبیت می‌آورد؛ همانگونه که پس از گذشت قرن‌ها نام امیرالمؤمنین (ع) همچنان صفحات تاریخ را منوّر کرده است.

حق‌تعالی در سوره مبارکه هود به رسول گرانقدر خود می‌فرماید:

«فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * پس همان‏گونه که فرمان يافته‏اي، استقامت کن و همچنين کساني که با تو به سوي خدا آمده‏اند (بايد استقامت کنند) و طغيان نکنيد که خداوند آنچه را انجام مي‏دهيد مي‏بيند. سوره هود آیه 112».

  • شرايط اعمال قاطعيت‏ در اجرای قانون و شرع

تصميم و اقدام قاطعانه، شرايطی دارد كه بدون تحقّق آنها ممكن است قاطعيت سودمند نباشد يا زيان‌هايى به بار آورد. عواملى كه در اجراى موفّقيت‏آميز هر تصميم قاطع دخالت دارد، عبارت است از:

1- آگاهى: كسى كه از جوانب مختلف قانون و شرع آگاهى ندارد، نبايد درباره آن تصميمى بگيرد يا اقدامى صورت دهد. امام صادق (ع) اقدامات نا آگاهانه را گام برداشتن در بيراهه می­دانند و مى‏فرمايند:

 «اَلْعامِلُ عَلى غَيْرِ بَصيرَةِ، كَالسَّائِرِ عَلى غَيْرِ الطَّريقِ، لا يَزيدُهُ سُرْعَةُ السَّيرِ اِلّا بُعْداً * انجام دهنده بدون بصيرت چون رهروى است كه در بيراهه مى‏رود، تندروى، جز دورى (از هدف، چيزى) بر او نيفزايد». (9)

لازم است کارکنان و مدیران از قوانین و مقررات آگاهی داشته باشند.

2- اعتماد‌به‌نفس: اعتماد‌به‌نفس به اين معناست كه آدمى بر نيروی ايمان، اراده، دانش و تونايى‏هاى خويش متّكى باشد و تنها خود را مسئول پيامدهاى نيك و بد كار خويش بداند.

وابستگى بى مورد به ديگران و اميد و توقّع بيجا از افراد با قاطعيت سازگار نيست.

3- شجاعت: فرمانده كاردان و دلسوز با آگاهی نسبت به پيامدهاى جنبى كه ممكن است عملیات او به دنبال داشته باشد، وقتى تصميم به اقدام گرفت و اوضاع جامعه را از هر جهت مهيّا ديد، دست به كار مى‏شود.

زمامداران و مسئولان سياسى جامعه نيز بايستى تصميمات معقول و منطقى را در زمان مناسب، بدون وسواس و ترديد به اجرا گذارند و عوارض زودگذر و ناراحتى‏هاى مقطعى، آنان را از اقدامات مفيد و حركت به سوى اهداف عالى و ارزشمند باز ندارد. مسئولانى كه با وجود آمادگى زمینه­ها، شجاعت تصميم‏گيرى ندارند يا تصميمى همراه با اضطراب و ترديد مى‏گيرند يا از سرزنش و نكوهش ديگران در هراسند و گامي پيش مى‏نهند و قدمى به عقب باز مى‏گردند، شهد شيرين موفّقيت را كمتر مى‏چشند.

حضرت على (ع) هنگام پذيرش حكومت ظاهرى با مردم چنين اتمام حجّت مى‏كنند:

«وَ اعْلَمُوا أَنِّى إِنْ أَجَبْتُکُمْ رَکِبْتُ بِکُمْ ما أَعْلَمُ، وَ لَمْ أُصْغِ إِلى قَوْلِ الْقائِل وَ عَتْبِ الْعاتِبِ * و بدانيد كه اگر من دعوت شما را بپذيرم، طبق آنچه خود می‌دانم رفتار خواهم نمود؛ به سخن گوينده و سرزنش‏كننده‏اى گوش نمى‏دهم». (10)

4- استقامت: اجرای رسالت‏هاى سنگين و مأموريت‏هاى خطير، نمى‏تواند بدون سختى و دشوارى باشد.

همواره زمامداران و مسئولانى كه در ورطه سختى‏ها مردانه مى‏ايستند و مشكلات را با سر انگشت تدبير حل مى‏كنند، موفق مى‏شوند و آنان كه در برابر دشوارى‏ها بى تابى مى‏كنند، خيلى زود از پاى در مى‏آيند.

لقمان حكيم به فرزندش مى‏فرمايد:

«وَ اصْبِرْ عَلى‏ ما اصابَكَ انَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْامُور * در برابر مصيبتى كه به تو مى‏رسد، شكيبا باش كه اين از كارهاى مهمّ است. سوره لقمان آیه 17».

  1. تصمیم­گیری سریع و بدون نگرانی در کارهای مهم

یکی از ویژگی‌های افراد قاطع، داشتن قدرت تصمیم‌گیری سریع و به دور از تشویش و پراکندگی افکار است. در فصل مربوط به مهارت تصمیم‌گیری به قدرت تصمیم‌گیری سریع در مدیران و فرماندهان پرداخته شد.

مدير خوب كسي است كه تصميمات صحيح را به موقع می­گیرد و مدير بد كسي است كه در تصميم‌گيري متزلزل، عمل کند.

عوامل گوناگونى موجب سستى در تصميم‏گيرى صحیح و سریع مدیران مى‏شود؛ مانند:

1- ترديد و دو‌دلى (كه از ضعف‏هاى فكرى و روحى انسان سرچشمه مى‏گيرد).

2- ترس از عوامل خارجى مانند جنجال‏هاى تبليغاتى، از دست دادن شغل، اختلاف سليقه با مقام بالاتر، جو سازى افراد هتّاك و بى‌آبرو.

3- هوس‏هاى بيجا و بى‌مورد ديگران‏.

4- رعايت مناسبات خويشاوندى يا دوستانه. (پارتى بازى)

5- نامساعد بودن جوّ حاكم بر محيط اجراى تصميم و ….

لازم به ذکر است در مناطق مختلف، عوامل متعدد دیگری مانع تصمیم‌گیری‌های سریع خواهد شد. با بررسی عمیق منطقه‌ای بایستی این عوامل شناسایی و تدبیر شود تا در مواقع بحران بتوان تصمیمات صحیح گرفت.

برای داشتن سرعت عمل در تصمیم باید سریع اندیشید و با جامع‌نگری در مورد موضوع مورد نظر، انتخابی شایسته انجام داد.

حضرت علي (ع) می‌فرمایند:

«ایّها النّاس إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا بِما عَلِمتُم لعلّکُم تَهتدون * ای مردم وقتي مطلبی را دانستيد، سریعاً به آنچه می‌دانید عمل کنيد تا هدایت شوید». (11)

لازمه قاطعيت و تصمیم­گیری صحیح در مدیریت، اطاعت و همراهى نيروهاى تحت امر و اجراى بى چون ‏و چراى دستورات است. اين كار، علاوه بر نقشى كه در به هم پيوستن افراد و جلوگيرى از هرج و مرج و از هم گسيختگى دارد بر كارايى و هدفمندى سازمان نيز مى‏افزايد و بدان قوام و دوام مى‏بخشد؛ چرا كه بررسى و مطالعه جوانب مختلف مسائل اجتماعى نشان می دهد که این امور بايد به صورت دسته جمعى انجام گيرد. امّا هنگامى كه طرحى تصويب شد، بايد براى اجراى آن اراده واحدى به كار افتد. در غير اين صورت، هرج و مرج پديد خواهد آمد؛ زيرا اگر اجراى هر برنامه به وسيله رهبران متعدد، بدون الهام گرفتن از يك سر پرست صورت گيرد، قطعاً با اختلاف و شكست رو به رو خواهد شد و به همين دلیل در دنياى امروز نيز مشورت را دسته جمعى انجام مى‏دهند. امّا اجراى آن را به دست دولت‏هايى مى‏سپارند كه تشكيلات آن‏ها زير نظر يك نفر اداره مى‏شود.

  1. عدم پذیرش هرگونه سفارش اجتماعی و سیاسی

اعمال نفوذ و توصیه‌بازی‌ها را در عرف «پارتی‌بازی» می‌گویند.

پارتی‌بازی زمانی صورت می‌گیرد که کسی باعث شود تا فرصت در هر اداره یا سازمان، که به همه مردم یا گروه معینی متعلق است به فرد یا گروه خاصی داده شود بدون اینکه ملاک‌های تدوین شده آن اداره یا سازمان را داشته باشد.

با توجه به معنای پارتی‌بازی، معرفی کردن و راهنمایی کردن افراد یا حتی آشنایان به منظور استفاده از فرصت‌ها به شرطی که حق دیگران ضایع نشود پارتی بازی نیست. اما اگر کسی باعث شود حق قانونی عموم مردم زیر پا گذاشته شود و به هر نحوی در اختیار افراد غیر‌شایسته و نالایق و حتی افراد شایسته ولی با دیگران غیر مساوی و برابر، قرار بگیرد، پارتی‌بازی است.

توصیه، سفارش و اِعمال نفوذ از سوی اربابان قدرت در سازمان و تشکیلات، نتایج بدی به همراه دارد؛ از جمله اینکه موجب می‌شود افراد ناکارامد به مسند قدرت تکیه بزنند و افراد درستکار و با استعداد به حاشیه رانده شوند.

از ويژگي‌هاى حكومت پيامبر (ص) و امام على (ع) عدم پذیرش هرگونه سفارش اجتماعی و سیاسی بود. آن بزرگواران سهم هر مسلمانى را از بيت‏المال بر مبناى قانون اسلام پرداخت مى‏كردند و هرگز نظر شخصى، فاميلى، پارتى‌بازى، تملّق‏گويى و مانند آن را در واگذاری مناصب مناسب حکومتی دخالت نمى‏دادند.

جامعه اسلامی به عموم مسلمانان متعلق است؛ همه آنان در اداره و منافع آن سهيم و شريكند و اين شركت به دلیل مسلمان بودن آنهاست و در اين عنوان كسى بر ديگرى امتيازى ندارد. بنابراين سهم همه افراد باهم مساوى است و هر فردى حقّى مشابه حق ديگران دارد.

حضرت امير مؤمنان (ع) چند روز پس از به خلافت رسيدن به خزانه‌دار خود عبيداللّه بن ابى رافع فرمودند:

«نخست مهاجران را صدا كن و به هر يك سه دينار بپرداز؛ پس از آنها به انصار نيز همين قدر پرداخت كن؛ سپس به هر يك از مردم كه حاضر شدند، سرخ باشند يا سياه، سه دينار بده. سهل‌بن‌حنيف به اين‏تقسيم عادلانه اعتراض مى‏كند و مى‏گويد اى اميرمؤمنان! اين شخص (اشاره می‌کند به فردی) تا ديروز غلام من بوده است كه آزادش كرده‏ام، آيا سهم من و او يكى است؟

حضرت (ع) فرمودند «هر اندازه به تو بدهيم به او نيز مى‏دهيم!» و هيچ كس را بر ديگرى برترى نداد.

طلحه و زبير نيز به چنين قانونى اعتراض كردند و حتى سهميه خود را دريافت نكردند تا اين قانون برابرى را تغيير دهند؛ ولى حضرت على‏ (ع) به اعتراض آنان اعتنايى نكردند و فرمودند من كه از نزد خود، چنين قانونى را وضع نكرده‏ام. من و شما شاهد بوديم كه رسول خدا (ع) چنين مى‏كرد و كتاب خدا نيز گويا و گواه است». (12)

عملکرد قاطعانه مسئولان در کنترل ادارات و سازمان‌ها عامل مهمی در پیش‌گیری از ترویج این نوع از فساد است. مدیران باید علاوه بر اینکه خود قاطعانه در برابر توصیه و سفارشهای غیرقانونی می‌ایستند به کارکنان خویش نیز چگونگی برخورد با پارتی بازی‌ها را بیاموزند. نظارت بر این امر نیز می‌تواند بسیار کارساز باشد.

برنامه‌ریزی قاطعانه در این زمینه و همکاری مدیر و کارکنان گامی اساسی برای برخورد با رابطه مداری است.

در جامعه اسلامی باید امکانات به صورت مساوى تقسيم شود و همه افراد از لحاظ امكانات عمومى جامعه در شرايط مساوى به سر برند و عده‏اى با استفاده از پارتى، رانت‏هاى اطلاعاتى و غيره، حقوق مسلم جامعه را لگدمال نكنند. اين امر بدان معنا نيست كه همه حقوق يكسان دريافت دارند بلکه هر کس بنابر کار و خدمات خود حقوق دریافت کند.

  1. بیان سریع، صریح و شفاف مواضع قانونی در برابر قانون گریزان

در روابط انسانی با بیان مواضع خود به صورت شفاف بهتر می‌توان با مخاطبان خود تعامل داشت؛ زیرا عدم تعامل زمانی شکل می‌گیرد که سازمان­ها از منشور معینی برخوردار نباشند و هر روز بخواهند به یک سمت گرایش پیدا کنند.

خداوند متعال در سوره مبارکه توبه می‌فرماید:

«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون‏ * او کسي است که رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد تا آن را بر همه آيين‏ها غالب گرداند؛ هر چند مشرکان کراهت داشته باشند. سوره توبه آیه 33».

این آیه شریفه می‌تواند الهام‌بخش تمامی مجریان حق و عدالت باشد. طبق وعده الهی در این آیه کراهت قانون‌شکنان و قانون‌گریزان نمی‌تواند مانع پیروزی حزب حق شود.

البته کسانی می توانند در موضع قاطع حق قرار گیرند که هم سطح آگاهي و ايمان خود را بالا برده باشند و هم در اصلاح اعمال خويش بکوشند.

کسانی که با ظلم و ستم همکاري دارند و با ايمان و عمل صالح بيگانه‏اند، افراد ترسو و زبوني که بر اثر ضعف ايمان از همه چيز حتي از سايه خود مي‏ترسند و افراد سست و بيحال و بيکاره‏اي که دست روي دست می­گذارند و در برابر مفاسدِ محيط و جامعه‏ سکوت اختيار می­کنند و کمترين تلاش و کوششي در راه مبارزه با فساد ندارند، نمی‌توانند عاملان به این آیه شریفه باشند.

—————–

(1) نهج‌البلاغه، نامه‌ی53.

(2) همان، نامه‌ی 38.

(3) بحارالانوار، ج 36، ص 2.

(4) نهج‌البلاغه، نامه‌ 71.

(5) همان، نامه 60.

(6) همان، خطبه 234.

(7) بحارالانوار، ج 21، ص 385.

(8) نهج البلاغه، خطبه 15.

(9) کافی، ج 1، ص 43.

(10) نهج البلاغه، خطبه 91.

(11) کافی، ج 1، ص 45.

(12) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 7، ص 41.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا