- قانونگرایی
قانون به معنای قاعده و آیین است و قانون بشری، شامل مقررات و قواعدی است که بر پایه تجربیات بشر استوار و تدوین شده و منظور از آن جلب منافع و رفع و دفع مفاسد از مردم در زندگی اجتماعی است.
با این تعریف، قانونگرایی، یعنی حفظ و اجرای قوانین به طور عادلانه و رعایت حقوق همه افراد. رعایت قانون و اجرای آن در هر مجموعهای لازم و مایه بقای آن مجموعه است؛ پس میتوان با صراحت گفت اگر قانون نبود، اجتماع منسجمی هم نبود و پیشرفتی هم حاصل نمیشد.
باید توجه کرد همه قوانين وضعى بشرى درگذشته و امروز نتوانستهاند و نمىتوانند از اشكالات اساسى دور و بركنار باشند؛ فقط قانون شريعت است كه از همه اين اشكالات دور و بركنار است و هيچ نظير و همرديفى ندارد.
در شريعت اسلامى، اسباب انحراف از عدالت به طور كلى وجود خارجى ندارد؛ چون قانونگذار براى همه، و خداى همه است؛ پس در مقدم داشتن فرد يا گروهى براى وى سودى نيست و بدين ترتيب فكر «طبقات» و «جنگ طبقاتى» در اجتماع اسلامى به كلى از بين مىرود.
هر فردى حقوق و وظائفى دارد كه هر دو با هم همراه است و اين چنين حکومت اسلامى به صورت مجموعه افرادى در مىآيد كه حقوق و وظائف آنان در قانون به موازات همديگر ملاحظه شده است.
در حکومت اسلامى، منافع و مصالح طبقات مختلف با هم تضاد ندارد و قانون، بعضى را بر بعضى ديگر مقدم نمیشمارد.
در صورتى كه قوانين اسلامى در ميدان حكومت و اقتصاد كاملًا اجرا شود، نظام طبقاتى معنى ندارد و در نتيجه، جنگ طبقاتى نيز نخواهد بود.
قانون اسلام به نياز بدن و احتياج فكر و خواست روح در شعائر و شرائع خود به طور يكسان جواب مىدهد.
قانون اسلام، نیاز افراد را در حال «فرد» بودن و نيازمندى آنان را در حالى كه جزو «اجتماع» هستند در نظر دارد و مراعات مىكند و در عين حال، حدود و قوانينى نيز براى انحرافهاى زیانبار وضع کرده است تا از وقوع آنها هم جلوگيرى كند.
اسلام به همه مردم اختيار و قدرتى مىدهد كه در حكومتى كه انتخاب مىكنند از آن به نفع همه و براى همه، استفاده كنند و از كوشش و محصول آن، همه بهرهبردارى میکنند و به وسيله آن براى سود همه از هرگونه كوشش غيرقانونى و ضدانسانى و فعاليت غيرمشروع جلوگيرى مىكند.
در اجتماع اسلامى همچنين علل و عواملى نيست كه احساس نياز فرد به سرپیچی و قيام را تحريك يا توليد كند مگر اینکه اين تمرد و قيام و برترىجویى علیه طاغوت و دستورات آن است!
تنها اسلام است كه اطاعت و پيروى از حاكم را به قيام وى بر اجراى شريعت و قانونى مربوط مىداند كه خود وى آن را وضع نكرده بلكه خداى همه مردم، آن را وضع كرده است.
اين اطاعت به همين مسئله موقوف است و اگر هيئت حاكم و توده ملت در مسئله يا قضيهاى اختلاف پيدا كردند، راه حل مسئله بازگشت به خدا و رسول او است:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلاً * اي کساني که ايمان آوردهايد! اطاعت کنيد خدا را و اطاعت کنيد پيامبر خدا و اولو الأمر (اوصياي پيامبر) را و هرگاه در چيزي نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داوري بطلبيد)؛ اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد. اين (کار) براي شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيکوتر است. سوره نساء آیه 59».
اين آخرين و تنها راهى است كه فرد- تا روزى كه فطرت وى منحرف نگشته و دست نخورده باشد- براى بروز شخصيت و استقلال خود مىتواند بخواهد. اسلام برای مردم قانون مىگذارد و در محيط آن، امنيت و صلح را محقق و عملى میکند و برقرار مىسازد.
اصل قانونگرایی پدیدهای است که ادیان الهی و رهبران دینی پیامآور اصلی آن هستند؛ همانطور که طبق آیات قرآن مجید انبیاء در صدد تشکیل جامعهای قانونمند مبتنی بر عدل الهی بودهاند:
«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ * ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم و با آنها کتاب (آسماني) و ميزان (شناسايي حق از باطل و قوانين عادلانه) نازل کرديم تا مردم قيام به عدالت کنند. سوره حدید آیه 24».
امروزه دستورهای قرآن، سیره و گفتار معصومان به صورت مجموعه قوانین حیاتبخش، دستورالعمل زندگی شیعیان را تشکیل میدهد. از این رو حکومت اسلامی قانونگرا و قانونمحور است.
پیامبر اکرم (ص) به عنوان اولین مجری این حکومت، مسئولیت سنگین آن را به عهده گرفت. ایشان نه تنها خود به اجرای قانون در جامعه گرایش بسیار زیادی داشت، بلکه حکومت وی حکومت قانونمدار بوده است. قرآن آشکارا پیامبر گرامی (ص) را در حالی که خود در اجرای قوانین اسلامی پیشگام بود به قانونمحوری ملزم میکند و میفرماید:
«وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ، لَأَخَذْنا مِنْهُ بِاليَمِينِ، ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ، فَما مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِينَ * اگر او (پیامبر) سخني دروغ بر ما ميبست، ما او را با قدرت میگرفتیم؛ سپس رگ قلبش را قطع میکردیم و هیچکس از شما نمیتوانست از (مجازات) او مانع شود. سوره حاقه آیه 24».
برای ایجاد جامعه ضابطهمند، باید رهبران آن قانونپذیرترین افراد باشند؛ زیرا قانونگرایی آنان در قانونپذیری مردم نقش اساسی دارد. طبق قوانین الهی پیامبر (ص) حق ندارد از پیش خود سخنانی را به خداوند نسبت دهد و خارج از آن چه به او فرمان داده شده است عملی انجام دهد؛ در غیر این صورت مجازات سختی در انتظارش خواهد بود.
پیامبر (ص) مردم را به عبودیت خدا و آزادی معنوی فرا خواند. ایشان با اجرای قوانین الهی و با بهرهگیری از اصل معنویت توانست از جامعه جاهل، انسانهای قانونمند و متمدن بسازد؛ چنان که ویل دورانت مینویسد:
«اسلام تا آنجا پیش رفت که توانست انسانهای وحشی راکه به هیچ قانونی پایبند نبودند به انسانهای متمدن، قانونمند و صالح تبدیل کند و دلهایی را که از جاهلیت و گمراهی مرده بود به دلهای زنده و مشحون از نور امید و شجاعت مبدل سازد و عقلهای متین و محکم پدید آورد و سپس چنان آزادی در جامعه به وجود آورد که موجب تکامل افکار بشر در همه زمانها شد.»
پیامبر اسلام (ص) اولین جامعه قانونمند را، که میتوان از آن به عنوان جامعه مدنی اسلامی تعبیر کرد در مدینه ایجاد نمود. از قوانین حاکم بر دولت نبوی میتوان به موارد زیادی اشاره کرد: قانون صلح، خدمت نظام اجباری و حکم پناهندگی از جمله آن است.
پیامبر (ص) به دلیل قانونگرایی شدید توانست با اقدامات صحیح و اجرای قوانین مطلوب اسلام و قوانین اسلامی را از جامعه کوچک مدینه به سراسر شبه جزیره عربستان و حتی خارج از آن سرایت دهد و این ناشی از قوه تدبیر و مدیریت قوی در اداره کارها بود که با موفقیت شایانی صورت گرفت. موفقیت آن حضرت به دلیل قانونگذاری ایشان بود. جامعهای که قانونگذار آن خداوند است با جامعهای که قوانین آن ساخته و پرداخته فکر بشری باشد، تفاوت بنیادی دارد. در هر جامعه مدنی غیردینی نواقص بسیاری هست که در قانونگذاری الهی نیست.
- شناخت قوانین و مقررات مرتبط با مسئولیت
شناخت قوانین برای مجریان و اطاعتکنندگان و همه کسانی که به نظم و عدالت میاندیشند، ضروری است.
امام علی (ع) خطاب به کمیلبنزیاد میفرمایند:
«يَا كُمَيْلُ مَا مِنْ حَرَكَةٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِيهَا إِلَى مَعْرِفَةٍ * ای کمیل! هیچ حرکتی نیست مگر این که در آن نیازمند به شناخت و آگاهی هستی». (1)
اگر کارکنان و مدیران به فوايد رعايت قانون آشنا و آگاه شوند با رعايت قانون و مقررات هم به خود احترام میگذارند و هم باعث آسودگی دیگران گرديدهاند. امامعلى (ع) میفرمایند:
«النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا * مردم، دشمن چيزى هستند كه آن را نمىدانند». (2)
طبق این حدیث گهربار با تبیین و توضیح قوانین میتوان کمتر شاهد بيقانوني و بينظمي بود. یکی از بهترین روشها برای راضی کردن خویشتن به اطاعت از قوانین و جلب پیروی دیگران، روشن کردن نقاط کور هر قانون و مشخص کردن دلایل تدوین آن است.
برخوردهای مكرر امام علی (ع) با كارگزاران خود به دلیل تخطی آنان از وظایف محول در قالب آگاهی دادن، نكوهش یا عزل همه به دلیل شناخت دقیق آن حضرت از قانون و صلابت در اجرای آن بود.
حضرت علی (ع) پيشواى آزادى در نهضت اصلاحطلبانه و عدالتخواهانهاش ضمن نفى رهبرى نالايق و تاريكانديش و تباهآفرين اموى بر شايستهسالارى و رهبرى و امامت عادلانه و بشر دوستانه و كارامد و آسمانى خاندان پيامبر (ع) تأكيد مىكنند و مىفرمايند:
«اى مردم! اگر شما از خدا بترسيد و حق را براى اهل آن بشناسيد، اين كار بهتر موجب خشنودى خدا خواهد بود و بدانيد كه ما خاندان پيامبر به امامت و رهبرى جامعه از اين مدّعيان نالايق و عاملان ستم و بيداد شايستهتريم». (3)
تعبیر «شایستهتر بودن»، نشانه شناخت دقیق به قوانین الهی است حضرت با ذکر این نکته نشان دادند مدیری که مسئولیت افرادی را در سازمان بر عهده دارد باید ابتدا خود به قوانین و مقررات سازمان کاملا آگاه باشد و بعد از آن پیش از دیگران به اجرای آن بپردازد و به آن عمل کند تا دیگر اعضا نیز به پیروی از مدیر خود به قوانین احترام بگذارند و مسئولیتهای خود را بشناسند و به آن عمل کنند.
قوانینی که وضع میگردد باید درست عمل شود و هر کسی نسبت به مسئولیت خود باید حساس باشد و قوانین مربوط به آن را بشناسد تا بتواند مسئولیتش را درست به انجام رساند.
پیامبر (ص) در زمینه نیاز به شناخت در هر کاری میفرمایند:
«مَنْ عَمِلَ عَلَى غَيْرِ عِلْمٍ كَانَ مَا يُفْسِدُ أَكْثَرَ مِمَّا يُصْلِحُ * اگر كسى بدون علم كارى انجام دهد، تباهسازى او از سازندگیش بیشتر خواهد بود». (4)
اگر شناخت نباشد، فرقى نيست كه منصب و عملی به دست شخصی ناشى، بدون تخصص و نا آشنا به قوانین سپرده شود یا شخصی خائن! چون در هر دو صورت، كار تباه میشود و زيان به بار میآید.
مدیران باید با بررسی تمام زوایای قوانین سازمان تحت مدیریت خود، نسبت به این مقررات و ضوابط آشنایی و شناخت کافی پیدا کنند تا هنگام اجرای وظیفه به طور شایسته از عهده مسئولیتهای حساس خویش برآیند.
- پیروی و اجرای قوانین و مقررات
اهمیت قانون و پیروی از آن، واجب، و برقراری زندگی منظم و سرشار از امنیت به اجرای قوانین سالم و صحیح منوط است. در قانون الهی، ابلاغ و اجرای دستور از اهمیت بسیاری برخودار است. خداوند یکتا در حجةالوداع در گرمای سوزان مکه به رسول خود امر میکند همه حاجیان را فراخواند و امر الهی را به اطلاع برساند که اگر قانون الهی را تبلیغ نکند، رسالت خویش را انجام نداده است:
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ * اي پيامبر! آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملا (به مردم) برسان و اگر نکني، رسالت او را انجام ندادهاي. سوره مائده آیه 67».
قرآن کریم همگان را به رعايت حدود و قوانين الهى، فرامیخواند و رعایت قانون را وسيلهاى براى رستگارى میداند:
«تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ * اينها قوانین الهى است و هر كس از خدا و پيامبر او اطاعت كند، وى را به باغهايى درآورد كه از زير [درختانِ] آن نهرها روان است؛ در آن جاودانهاند و اين همان كاميابى بزرگ است. سوره نساء آیه 13».
پیامبر (ص) اطاعت از قانون الهی را در جامعه اسلامی واجب و لازم میدانست و با آنها که از قانون و شریعت اسلامی سوءاستفاده میکردند، شدیدأ برخورد میکرد؛ خود در عمل به قانون الهی پایبند بود و اگر هم کسی به حریم قانون تجاوز میکرد، مطلقأ گذشت نمیکرد و در اجرای آن و مجازات متخلف در هر وضعیتی مسامحه روا نمیداشت.
از نمونههای بسیار برجسته قانونگرایی پیامبر (ص)، سندی است که حضرت هنگام ورود به مدینه و تشکیل دولت تنظیم کردند. در آغاز این سند آمده است:
«به نام خداوند بخشنده مهربان. این نوشته دستور یا منشوری است از طرف محمد پیامبر خدا در میان مؤمنان و مسلمانان از طایفه قریش و اهالی یثرب (مدینه) و کسانی که از آنها پیروی کنند و به آنها بپیوندند و با آنها جهاد کنند، نافذ و جاری خواهد بود. و با این قانون تکلیف مردم مشخص گردید…» (5)
پیامبر (ص) در این عهدنامه، یهودیان را در دین و دارایی خویش آزاد گذاشت و شرایطی را برای آنها مقرر کرد؛ از جمله این که هر گروه از یهودیان، مسئول حفظ و حراست بخش خود خواهد بود و خونبهای خود را با رعایت حس نیکوکاری و عدالت، خواهد پرداخت و نیز فدیه اسیران خود را بر اساس اصول نیکوکاری و عدالت همه با یکدیگر پرداخت خواهد کرد.
در این سند پیامبر (ص)، شدیدترین مجازات، حقوقی و جزایی را برای خودش تأیین فرمود؛ و از آنجا که مقتدرترین شخصیت در دولت نمیتوانست به اراده خود بر خلاف قانون، عملی انجام دهد و قانونشکنی کند، سایر مأموران و طبعأ به طور کلی سایر مردم با مراقبت بیشتری مواظب اعمال خود بودند تا از قانون تخلف نکنند.
این سند شامل 47 بند بود و درآن، همه آن چه در جامعه کوچک مدینه میتوانست مشکلساز شود آورده شده است و با راهکارهایی که پیامبر (ص) ارائه کرده، و قوانینی که برای هر قسمت پایهگذاری کرده بودند با وجود دشمنان فراوان و مشکلات متعدد توانست این واحد سیاسی را در آن موقعیت حساس به خوبی اداره کند.
هر سازمان، ارگان و مجموعهای برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود براي آسانی و رفاه بيشتر، آییننامهها و دستورالعملهایی تعریف میکند. حال اگر در سازمانی، قانون در ابعاد مختلف آن رعايت نشود و يا در رعايت آن بياعتنايي صورت بگيرد آن مجموعه با هرج و مرج فراواني دست به گريبان خواهد بود. اما اگر همه افراد اعم از مدیران و کارکنان خود را به پیروی از آن ملزم بدانند، راه رسیدن به اهداف هموارتر خواهد شد.
حضرت امیرالمومنین (ص) در دوران حکومت خویش، تمام توان خود را در راستای اجرای عدالت و قانون همگانی به کار میگرفتند. نمونههای این روش متعالی در کتاب ارزشمند نهجالبلاغه دیده میشود. حضرت اصل حاکمیت قانون را بدون هیچ نرمشی در جامعه اسلامی رسمیت دادند و در پایداری آن اهتمام میورزیدند. ایشان در رویارویی با هنجارشکنی و قانونگریزی از هیچ کوششی فرو گذار ننمود. امام علی (ع) در مورد قانونگرايى و قانونمدارى خويش در گفتار و عمل و همچنین شناخت نسبت به قوانین فرمودند:
«أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّكُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُكُمْ إِلَيْهَا وَ لَا أَنْهَاكُمْ عَنْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَكُمْ عَنْهَا * اى مردم! به خداى سوگند من شما را به هيچ فرمان و قانونى فرا نمىخوانم جز اينكه خود پيش از شما به اجرای آن همّت مىگمارم و از هيچ گناه و نافرمانى و زشتى شما را هشدار نمىدهم جز اينكه خود پيش از همه شما هشدار مىپذيرم و از آن دورى مىجويم». (6)
در مورد اهتمام آن حضرت به اجرای قوانین الهی از امام باقر (ع) روايتي نقل شده است که حضرت علي (ع) مردي از بنياسد را که مرتکب خلافي شده بود، دستگير کردند. گروهي از خويشاوندان وي جمع شدند و از امام حسن (ع) خواستند تا با آنان نزد امام علي (ع) بروند و از مرد اسدي شفاعت کنند، اما امام حسن (ع) که پدر خود و التزام وي به قانون را به خوبي ميشناخت به آنان فرمود خود نزد علي (ع) برويد، چون وي شما را به خوبي ميشناسد. پس آنان علي (ع) را ديدار کردند و از وي خواستند تا از حد زدن مرد اسدي صرف نظر کند. حضرت در پاسخ فرمودند اگر چيزي را از من بخواهيد که خود مالک آن باشم به شما خواهم داد. آن گروه که گمان ميکردند امام علي (ع) به آنان پاسخ مثبت داده است از نزد وي بيرون آمدند. امام حسن (ع) از آنان پرسيد چه کرديد؟ گفتند قول مساعد داد و سخناني را که بين امام علي (ع) و خودشان مطرح شده بود، نقل کردند. امام حسن (ع) که منظور پدر را خوب فهميده بود به آنان فرمودند دوستتان تازيانه خواهد خورد. امامعلي (ع) مرد اسدي را بيرون آورد و تازيانه زد، سپس فرمودند به خدا سوگند من مالک اين امر نبودم که وي را ببخشم». (7)
مطابق با این روش عاقلانه و مدبّرانه، مدیران شایسته و لایق به قانون احترام میگذارند. چنین مدیرانی به خوبی میدانند که پیروی و اجرای قوانین و مقررات باید از سطوح بالای مدیریت و رهبری و فرماندهی آغاز شود تا حجتی محکم و الگویی پسندیده برای زیردستان و کارکنان باشد.
آن حضرت (ع) یکی از حقوق والی را نسبت به زیردستان، حقّ اطاعت دانسته و فرمودهاند:
«وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ وَ النَّصِيحَةُ فِي الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِيبِ وَ الْإِجَابَةُ حِينَ أَدْعُوكُمْ وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُم * و اما حقي که من بر شما دارم باقي ماندن به بيعت است و اخلاص و دوستي در پنهان و آشکار، و اجابت من چون شما را خوانم و اطاعت و پيروي به آنچه به شما امر کنم». (8)
- مساوات و برابری در مقابل قانون
منظور از اصل تساوی و مساوات در مقابل قانون این است كه قوانین اعم از اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برای همه افراد یكسان باشد. حمایت یكسان قانون و تسری یكسان آن به همه اعضای جامعه، بدون لحاظ كردن موقعیت اجتماعی یا سیاسی آنها مبنای اصل تساوی در برابر قانون است.
به سازمانی قانونگرا گفته میشود که در آن، قوانین رعایت شود و همه افراد در برابر اجرای قوانین مساوی، و رهبران آن قانونپذیرترین انسانها باشند.
در قرآن شریف آمده است:
«وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبى وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ * و هنگامي که سخني ميگوييد، عدالت را رعايت نماييد؛ حتي اگر در مورد نزديکان (شما) بوده باشد و به پيمان خدا وفا کنيد؛ اين چيزي است که خداوند شما را به آن سفارش ميکند تا متذکر شويد. سوره انعام آیه 152».
خداوند در سوره مبارکه نساء آیه 153 نیز به موضوع قسط و عدل و رعایت آن طبق قانون الهی سفارش نموده است:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ إِنْ يَکُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً * اي کساني که ايمان آوردهايد! قيام به عدالت کنيد؛ براي خدا شهادت دهيد؛ اگر چه (اين گواهي) به زيان خود شما يا پدر و مادر و نزديکان شما بوده باشد؛ (چرا که) اگر آنها غني يا فقير باشند، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمايت کند. بنابراين از هوي و هوس پيروي نکنيد که از حق، منحرف خواهيد شد و اگر حق را تحريف کنيد و يا از اظهار آن، اعراض نماييد. خداوند به آنچه انجام ميدهيد، آگاه است».
این قانونمندی در سیره و گفتار معصومان (ع) به روشنی بوده است. آنان قوانین الهی را عادلانه اجرا نموده و حقوق همگان را در سایه حاکمیت قانون خدا رعایت کرده و خود قانونمندترین انسانها بودهاند.
در سیره و گفتار پیامبر اسلام (ص) به قانونمندی آن حضرت توجه خاص شده است.
پیامبر بنا بر آموزههای قرآن، آحاد مردم، اعم از زمامداران و شهروندان، توانگران و ناتوانان، عرب و عجم همگی را از نظر قانون مساوی میدانستند و هیچ یک را به طور متمایز از مصونیت قضایی برخوردار نمیدانستند؛ لذا ایشان به هیچکس اجازه تخطی از قانون را نمیدادند و سخت به اجرای قانون حتی درباره خویش پایبند بودند و اِعمال قانون را ضامن بقا و شکوفایی جامعه اسلامی میدانستند.
اميرالمؤمنين (ع) در توصيف آن حضرت فرمودهاند:
«صَارُوا عِنْدَهُ فِي الْحَقِّ سَوَاء * همه نزد او (رسول خدا) در حق، مساوي بودند». (9)
امام صادق (ع) در مورد رفتار و برخورد دقیق و عادلانه حضرت رسول خدا (ص) فرمودهاند:
«كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يَقْسِمُ لَحَظَاتِهِ بَيْنَ أَصْحَابِهِ فَيَنْظُرُ إِلَى ذَا وَ يَنْظُرُ إِلَى ذَا بِالسَّوِيَّة * فرستاده خدا نگاههای خود را میان یارانش تقسیم میکرد و به هر یک به طور مساوی می نگریست». (10)
پیامبر سیاست امتهای گذشته را به دلیل عدم رعایت قانون مورد انتقاد قرار داده است و میفرماید:
«بدبختیهای امتهای پیشین دراین بود که اگر فرد بلند پایهای از آنان دزدی میکرد او را میبخشیدند و… ولی اگر فرد گمنامی دزدی میکرد، فورا حکم خدا را درباره او اجرا میکردند.» (11)
از ديدگاه امام علي (ع) نیز همه در برابر قانون مساوي هستند و هدف از اجراي قانون، جز عدالت و رضاي الهي چيز ديگر نيست. اولين چيزي كه در حكومت علوي الگوي عدالت اجتماعي است، اجراي قانون به طور مساوي است. در واقع پس از اینکه قانون مشخص و روشن گردید، همه ملزم به رعایت آن هستند و اگر کسی به هر دلیلی قانون را زیر پا گذاشت و تخطی کرد، مشمول مجازات میگردد و باید تاوان زیر پا گذاشتن قانون را پس دهد. در برابر قانون، شهرت، ثروت و اصل و نسب تأثیری در مجازات فرد ندارد. قانون همه را به یک دید مینگرد و قانون شکن هم باید مجازات شود. امام علی (ع) در مورد اِعمال یکسان قانون و عدالت خطاب به خلیفه دوم چنین فرمودند:
اگر سه چیز را حفظ و به آن عمل کنی تو را بی نیاز می سازد، عمر گفت آن ها چیست؟ آن حضرت فرمود «اقامه حدود الهی بر دور و نزدیک (خویشاوندان و غیر آن ها)، قضاوت و حکومت مطابق کتاب خدا در حال رضا و غضب و تقسیم به عدالت بین سرخ پوست و سیاه پوست.» عمر گفت به خدا قسم کوتاه و رسا گفتی. (12)
در روایتی آمده است: امام علی (ع) به قنبر دستور فرمودند بر مجرمی حد الهی را جاری کند. او اشتباهاً سه تازیانه اضافه زد. حضرت، دستور قصاص را صادر کرد و فرمودند آن مجرم میتواند سه تازیانه بر قنبر بنوازد. (13)
————————-
(1) بحار الانوار، ج 77، ص 267.
(2) نهج البلاغه، حکمت 430.
(3) بحار الانوار، ج 44، ص 377.
(4) تحف العقول، ص 47.
(5) سیره نبویه، ج 1، ص 503.
(6) نهج البلاغه، خطبه 174.
(7) دعائم الاسلام، ج 2، ص 443.
(8) نهج البلاغه، خطبه 34.
(9) الحیاه، ج 2، ص 389.
(10) پیام پیامبر، ص 102.
(11) الکافی، ج 2، ص 671.
(12) بحار الانوار، ج 72، ص 349.
(13) الکافی، ج 7، ص 260.