- فقیه و مجتهد
همانگونه که در بخش اجتهاد بیان خواهد شد، «اجتهاد» يعنى قدرت بررسی، تجزیه و تحلیل و استنباط دستورات دین از منابع فقه با آگاهی دقیق و عمیق از آن منابع و آشنايی به اصول و قواعد استنباط.
و بدین ترتیب «مجتهد» كسى است كه توان علمی او به حدی است كه مىتواند با کوشش و تلاش، احكام دين را از قرآن، سنت معصومین (عليهم السلام)، عقل و اتفاق نظر علمای اسلام به دست آورد.
نکتهای که باید به آن توجه داشت آن است که مجتهد با داشتن ملكهی اجتهاد در همهی مسائل، و قدرت استنباط همهی احکام شرعی، همة علومی كه زیربنای اجتهاد كلى است را به دست آورده است.
فقیه نیز معنایی همسان با مجتهد را دارد؛ یعنی او کسی است که به درک بالا و فهم عمیقی در مسائل دینی رسیده و بر اساس همین تیزبینی و موشکافی میتواند احتیاجات مردم را در همهی زمینهها مانند فردی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و … از متن دین استخراج نماید و زمينهساز سعادت او در آخرت باشد.
امام خمینی (ره) دراینباره مىفرمايد:
«اگر فقهاى عزیز نبودند، معلوم نبود امروز چه علومی به عنوان علم قرآن و اسلام و اهلبيت (علیهم السلام) به خورد تودهها داده بودند.» (1)
البته واژهی فقیه در روایات اهلبیت علیهم السلام معنایی فراتر دارد که برای نمونه به یک روایت اشاره میکنیم:
* امام امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: «أَلَا إِنَّ الْفَقِيهَ كُلَ الْفَقِيهِ هُوَ الَّذِي لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ تَعَالَى وَ لَا يُؤْمِنُهُمْ مِنْ عَذَابِهِ وَ لَا يُرَخِّصُ لَهُمْ فِي مَعْصِيَتِهِ وَ لَا يَدَعُ الْقُرْآنَ رَغْبَةً فِي غَيْرِه * بدرستی که فقیه حقیقی کسی است که مردم را از رحمت خدا ناامید نسازد و هم چنین آنها را از مکر او ایمن نگرداند و به آنها اجازه(چراغ سبز) برای انجام معصیت خدا را ندهد و به خاطر اشتیاق به چیزی، قرآن را رها نکند و فراگيرى معارف قرآنى را بر همه چيز مقدّم بدارد و چيزى را فداى آن نسازد.» (2)
· ————————–
(1) صحیفه امام خمینی، ج ۲۱ ص ۲۷۴.
(2) بحار الأنوار، ج 75 ص 74.