- فقه
کلمهی فقه را باید از دو منظر مورد بررسی قرار داد. اول معنای لغوی و زبانشناسی آن و دوم معنای اصطلاحی و بکار برده شده در میان دانشمندان و علمای دینی؛ که پر واضح است که میان این دو زاویهی نگاه، ارتباط و هماهنگی وجود دارد.
- معنای لغوی
معنای واژهی فقه در میان واژه شناسان موجب گفتگوهای زیادی شده است. اما آنچه از میان نظرات آنها استفاده میشود آن است که این واژه به معنای «فهم عمیق و ادراک دقیق» هست. اگر فردی در گفتاری دقت و تأمل زیادی به خرج دهد تا نکات ریز و ظریفی را از آن نتیجه گیرد در واقع فقاهت از خود نشان داده است. به همین دلیل وقتی به کسی در زبان عربی گفته شود: «تَفَقّهْ» يعنى: «در آنچه مىگويم تأمّل كن تا بر آن واقف و آگاه شوى! » بنابراین معنای این واژه، تنها دانستن و آگاه شدن نیست؛ بلکه رسیدن به عمق کلام است.
- معنای اصطلاحی
در ابتدا واژهی فقه به تمام معارف دینی گفته میشد؛ یعنی علم فقه، دانستن هر آنچه كه به عنوان دين از جانب خداوند آمده است، خواه از اصول دين باشد مانند توحید و یا از تعالیم اخلاقی باشد و یا حتی از احکام عملی، معرفت نفس و علوم قرآنی باشد. اما به تدریج این واژه فقط در مورد احکام شرعی الهی بکار برده شد.
به طور کلی در اصطلاح دانشمندان علم اصول و فقها، فقه مجموعهاى از قوانین، دستورات و امر و نهىهايى است كه فقیه، از منابع و ادلهی تفصيلى آن استنباط مىكند و جایگاه عملی بندگان را در برابر خالق رقم مىزند و به او مىآموزد كه چه عکسالعملی در مقابل مولاى حقيقىاش داشته باشد.
دایرهی این قوانین وسیع و همه جانبه است به گونهای که نوع رفتار انسانها را در تعامل و برخوردهای مختلف روشن میسازد؛ مانند رفتار انسان با:
* خود: مانند لباس پوشیدن، نظافت و بهداشت، خوردن و آشامیدن، تفریحات سالم و ورزش، مسکن، مسافرت، نوع آراستگی و …
* هم نوعان: مانند خویشاوندان، هم کیشان، بیگانگان مانند اهل کتاب و بت پرستان، دشمنان و …
* نظام اسلامی: مانند تعیین نوع وظایف مردم و حاکمان سیاسی، هنجارهای و ناهنجاریهای اجتماعی، مسائل شهری و شهرسازی، امور اقتصادی و …
* حیوان: مانند بهرهگیری از حیوان، حقوق حیوان و …
* محیطزیست: مانند درختکاری، فضای سبز و مراتع، باد و باران، آب و هوا و خاک حاصلخیز، راهها و جادهها، مواد سوختی، گردشگری و …
بنابراین علم فقه؛ یعنی دانستن و روشن ساختن چگونه زیستن و چگونه عمل کردن یک مسلمان در خانواده و جامعه.