- فضیلت زيارت و گریه بر امام حسین علیه السلام
سخنان پيشوايان پاك و امامان معصوم (ع) در فضيلت زيارت كربلاى حسينى و گریه بر آن بزرگوار چنان زياد است كه مىتوان گفت آن برگزيدگان خدا، در هر فرصت و مناسبتى مردم را به زيارت مرقد مطهر و گریه بر امام حسين (ع) تشويق و ترغيب مىكردند، گويى اين برنامهاى بود كه خود را بر آن متعهّد مىدانستند.
و اين كار گذشته از اين كه باعث پيوند روحى و فكرى مسلمانان با آن امام بزرگ و سيد و سالار جوانان جنّت بود، نوعى از مبارزه، بلكه بهترين مبارزه با ستمگران نيز محسوب مىشد.
در اينجا چند حديث، از سخنان برگزيدگان خدا را نقل مىكنيم:
1- امام جعفر صادق (ع) فرمودند: «هر كس مىخواهد در روز قيامت بر سر سفرههاى نور بنشيند بايد كه از زوّار امام حسين (ع) باشد». (1)
2- امام صادق (ع) فرمودند: «او را زيارت كنيد (امام حسين (ع) را) و با ترك زيارتش به او ستم روا مداريد چرا كه او سالار شهيدان و سيد جوانان جنّت است». (2)
3- امام صادق (ع) فرمودند: «هر كس كه دلش با محبّت امام حسين (ع) و آرزوى زيارتش آباد باشد بداند كه لطف خدا شامل حالش بوده و اين خير را خدا برايش خواسته است و هر كه نسبت به امام حسين (ع) و زيارت مرقد مطهّرش كينهاى در دل داشته باشد نشان اين است كه خدا از او بريده و بر او غضب كرده است». (3)
4- آيتالله مرحوم علّامه حلّى مىنويسد: به راستى كه روايات زيادى در فضيلت بلكه در وجوب و لزوم زيارت امام حسين (ع) وارد شده است چنان كه از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود:
«زِيارَةُ الْحُسَيْن بْن عَلي (ع) واجِبَةٌ عَلى كُلِّ مَنْ يَقِرَّ لِلْحُسَيْن (ع) بِالامامَة مِنَ الله تعالى»
زيارت امام حسين (ع) به هر كسى كه به امامت امام حسين (ع) معتقد و مقرّ باشد واجب است. و پس از آن كه چند روايت ديگر نقل مىكند، مىگويد: اخبار و احاديثى كه فضيلت يا لزوم زيارت سيدالشهدا (ع) را مىرساند بيش از آن است كه به شمار آيد. (4)
5- پيامبر اسلام (ص) فرموده: هر كس فرزندم حسين را پس از شهادتش، زيارت كند پس بهشت بر او گوار باد. (5)
برخى از علماى گذشته مثل شيخ مفيد (6) و علّامه حلّى (7) و علّامه مجلسى اوّل و علّامه مجلسى دوم و … از رواياتى كه در باب زيارت امام حسين (ع) وارد شده، حكم وجوب استفاده كرده و به آن فتوا داده بودند و معتقد بودند زيارت مرقد شريف امام حسين (ع) در عمر يك بار واجب است. (8)
6- مرحوم شيخ مفيد مىگويد: «هر كس كه مىخواهد حق رسول خدا (ص) و حق اميرالمؤمنين (ع) و حق فاطمه زهرا (س) و حق امام حسن و امام حسين (ع) را ادا كند، لازم است قبر امام حسين را در روز عاشورا زيارت كند». (9)
بى جهت نبوده است كه بزرگان و دانشمندان شيعه، با اهتمام تمام سعى در زنده نگهداشتن «مكتب زيارت» داشته و آن را با عمل و سيره صالح خويش احيا مىكردند. چنان كه نقل شده بزرگانى چون محدّث نورى، گردآورنده آخرين مجموعه حديثى (مستدرك الوسائل) و علّامه بزرگ، امينى تبريزى نويسنده الغدير و مرحوم سيد محسن امين عاملى و ميرزاى نايينى و شيخ محمدحسين اصفهانى (معروف به كمپانى) و مرحوم شاهرودى و شهيد آيت الله مصطفى خمينى و … با پاى پياده از نجف تا كربلا را طى طريق كرده و به زيارت مولاى آزاد مردان اباعبدالله الحسين (ع) مىشتافتند، و اين عبادت را در عمر شريفشان نه تنها يك بار كه بارها به جا مىآوردند تا آنجا كه نوشتهاند: مرحوم آيتالله شاهرودى چهل سفر با پاى پياده به زيارت سيدالشهدا (ع) توفيق يافته بود.
7- بر اساس روايت هايى از امام صادق عليه السلام، كربلا حرم امن الهى است. آن حضرت مىفرمود: «خداوند كربلا را حرم امن خويش انتخاب كرد و مكان قبر حسين عليه السلام، از هنگامى كه در آن دفن شد، باغى از باغهاى بهشت گرديد. آن جا همانند مسجد الحرام و
مسجد النبى صلى الله عليه و آله است و مسافر مىتواند نماز خود را تمام بخواند». (10)
8- از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه «وقتى حسين عليه السلام به شهادت رسيد، هفتاد هزار فرشته غمگين و غبارآلود بر سر قبرش فرود آمدند. آنان تا روز قيامت بر حسين گريه و نوحه سرايى مىكنند». (11)
9- گاهى در روايات، زيارت «كربلا»، از زيارت «كعبه» هم برتر و بالاتر به حساب آمده است و براى زيارت سيدالشهدا، پاداشى برابر دهها و صدها حج و عمره بيان شده است.
10- امامصادق (ع) در ديدار با يكى از اصحاب برجستهاش به نام «ابان بن تغلب»، از وى مىپرسد: اى ابان: كى به زيارت قبر حسين رفتهاى؟
ابان- مدتى است طولانى كه به زيارتش نرفتهام.
امام- سبحان الله! … تو از بزرگان و رؤساى شيعهاى و در عين حال، حسين (ع) را رها كرده و به زيارتش نمىروى؟ … (12)
11- امامباقر (ع) از يكى از شيعيان پرسيد: فاصله ميان شما و حسين (ع) چه قدر است؟
– بيست و شش فرسخ (يا: شانزده فرسخ)
– آيا به زيارت قبرش مىرويد؟
– نه!
– چه قدر جفاكاريد! … (13)
12- امامصادق (ع) فرمود: «هركس به زيارت حسين (ع) نرود تا بميرد، در حالى كه خود را هم شيعه ما بداند، هرگز او شيعه ما نيست. و اگر از اهلبهشت هم باشد، او مهمانِ بهشتيان است». (14)
13- امامصادق (ع) در جاى ديگر فرمود: كسى كه توانايى زيارت حسين را داشته باشد ولى زيارت نكند، نسبت به پيامبر اسلام و ائمه، «عاقّ» شده است. (15)
14- آن حضرت فرموده است: هركه تا هنگام مرگ، به زيارت حسين (ع) نرود، دين و ايمانش نقصان دارد. (16)
15- امامباقر (ع) فرموده است: شيعيان ما را به زيارت قبر حسين بن على دستور بدهيد. چرا كه زيارتِ او، بر هر مؤمنى كه به «امامتِ الهىِ» حسين (ع)، اقرار دارد، فريضه است. (17)
16- در سخنى ديگر فرموده است: شيعيان ما را دستور دهيد تا حسين (ع) را زيارت كنند. همانا زيارت او عمر را زياد، رزق را افزون، و بدىها را دفن مىكند و زيارت او، بر هر مؤمنى كه به امامتِ او از سوى خداوند اعتقاد دارد، واجب است. (18)
17- «ابنبُكير»، به امامصادق (ع) عرض مىكند:
قلبم، مرا به زيارت قبر پدرت سيد الشهدا مىكشد (دلم هواى كربلا مىكند) و هنگامى كه از خانه و ديار خود، به قصد زيارت بيرون مىروم، دلم همواره خائف و هراسان و ترسان است، تا از زيارت، برگردم. و اين به خاطر ترس از حكومت و جاسوسان گزارشگر و مأموران نگهبانِ اوست.
امام، در پاسخ او مىگويد:
«اى ابنبُكير! آيا نمىخواهى و دوست ندارى كه خداوند، در راه ما، تو را ترسان ببيند؟ آيا نمىدانى هركس كه به خاطر خوف ما و همراه با ترس ما ترسان شود، خداوند او را در سايه عرشِ خويش قرار مىدهد؟ و با حسين (ع) همسخن خواهد شد و در روز قيامت، كه روز ترس و گرفتارى بزرگ است، خداوند، او را ايمن خواهد ساخت و قلبش آرام خواهد بود؟! …». (19)
18- در حديثى هم، «زراره» از امامباقر (ع) مىپرسد:
– نظرتان درباره كسى كه خائفانه پدرتان را زيارت كند چيست؟
امام جواب مىدهد:
– خداوند او را در روز گرفتارى و شدّت بزرگ- قيامت- ايمن مىگرداند و فرشتگان، او را با بشارت، مىپذيرند و با بشارت برخورد مىكنند». (20)
19- «محمد بن مسلم»- كه از اصحاب بزرگ امامباقر و امامصادق است مىگويد:
امامصادق (ع) از من پرسيد كه: آيا به زيارت قبر حسين (ع) مىروى؟
گفتم: آرى، همراه با ترس و هراس و دلهره.
فرمود: هرچه اين مسأله دشوارتر و پرمخاطرهتر باشد، پاداش زيارت هم به اندازه آن هراس است. هركس در راه زيارت حسين، به هراس بيفتد، خداوند، در روز قيامت، كه همه مردم، در پيشگاه پروردگار جهان حضور مىيابند، او را ايمن از ترس و وحشت مىكند». (21)
20- در حديث است كه:
«زيارت حسين (ع) واجب است و به آن امر شده، و هرگز به خاطرِ «ترس»، نبايد ترك شود». (22)
21- در حديثى طولانى، در ضمن سؤالاتى كه مردى از امامصادق (ع) درباره زيارت حسين (ع) مىكند، مىپرسد:
– پاداش كسى كه هنگام زيارت آن حضرت، دچار ستم سلطانى شود و او را در آنجا بكشد، چيست؟
– با اولين قطره خونش، همه گناهانش بخشوده مىگردد …
– پاداش كسى كه در راه زيارت رفتن، به زندان بيفتد، چيست؟
– در مقابل هر روزى كه زندانى شود و اندوهگين گردد، در قيامت براى او، يك شادى است.
– اگر در راه زيارت او، پس از حبس، كتك بخورد، چه پاداشى دارد؟
– براى هر ضربهاى، يك حورى بهشتى، و در برابر هر دردى و رنجى كه بر جسمش وارد شود، يك «حسنه» براى اوست. (23)
22- «يونس بن ظبيان» از امامصادق (ع) درباره زيارت حسين (ع) در حال تقيه مىپرسد.
امام دستور مىدهد كه: در فرات غسل كن، پاكيزهترين جامههايت را بپوش و بر قبر بگذر و بگو: (سه بار) «صلّى الله عليك يا اباعبدالله»، زيارتِ تو تمام است. (24)
23- در جاى ديگر، امامصادق، برنامه سالانه تعيين كرده و فرموده است:
«ايتُوا قبرَ الحسين (ع) كُلَّ سَنَةٍ مرّةً». (25) سالى يكبار به زيارت مرقد سيدالشهدا برويد.
24- امامصادق (ع) از «سُدير» پرسيد:
– آيا هر روز، حسين را زيارت مىكنيد؟
– خير!
– چه قدر جفاكاريد! آيا هر جمعه زيارت مىكنيد؟
– خير.
– هر ماه چطور؟
– خير.
– هرسال چطور؟
– گاهى چرا.
آنگاه فرمود:
– اى سدير! چه قدر نسبت به حسين جفاكاريد! اى سدير، با توجه به اينكه هزاران فرشته غبارآلود و گريان، هر روز، حسين را زيارت مىكنند و خسته نمىشوند، چرا تو هر جمعه (هر هفته) پنج بار، يا هر روز يكبار، زيارت نمىكنى!
گفتم: فدايت شوم، ميان ما و او فرسنگها فاصله است.
فرمود: بر پشتِ بام برو، و بگو:
«السلام عليك يا اباعبدالله، السلام عليك ورحمةالله وبركاته».
براى تو زيارت محسوب مىشود و پاداش حج و عمره مىيابى. (26)
25- امامصادق (ع) در روايتى، براى زيارت حسين بن على، ثوابى همچون پاداشِ نبرد در ركاب پيامبر و امام عادل بيان مىكند. (27)
26- در جاى ديگر، پاداشى همچون اجر شهيدان «بدر» را نويد مىدهد. (28)
27- در احاديث بسيارى، ثواب حج و عمره مكرّر را براى آن بر مىشمارد.
28- در سخنى، امامصادق (ع) براى كسى كه به زيارت حسين برود، با اين خصوصيت كه نسبت به حقّ آن حضرت، معرفت و شناخت داشته باشد «عارفاً بحقّه» پاداش آزاد كردن هزار برده، و آماده كردن هزار اسب براى مجاهدان راه خدا را بشارت داده است. (29)
29- يكى از شيعيان، به نام حسين، نوه «ابوحمزه ثمالى»، نقل كرده است كه:
«در اواخر دوره بنىاميه به قصد زيارت حسين بن على، بيرون آمدم ولى مخفيانه حركت مىكردم تا اهل شام، نفهمند، تا اينكه به كربلا و غاضريّه رسيدم. در يك ناحيه از آبادى پنهان شدم، تا اينكه شب فرا رسيد و مردم به خوابرفتند. شب، از نيمه گذشته بود كه غسل زيارت كردم و به سوى قبر سيدالشهدا عزيمت كردم. نزديكىهاى قبر كه رسيدم، با مردى روبهرو شدم، زيباروى و خوشبو و سفيدچهره، كه به من گفت: برگرد، الآن نمىتوانى زيارت كنى. برگشتم. اواخر شب باز رفتم، باز هم آن مرد را ديدم كه گفت: دسترسى پيدا نمىكنى.
گفتم: چرا نتوانم به زيارت فرزند پيامبر و سالار جوانان بهشت برسم؟ من پياده از كوفه در اين شبِ جمعه به اينجا آمدهام. مىترسم كه صبح شود و هوا روشن گردد و نيروهاى مسلح بنىاميه مرا بكشند. گفت: برگرد، فعلًا نمىشود … چون حضرتموسى و فرشتگان، هماكنون به زيارت مشغولند. برگشتم و صبر كردم تا اين كه سحر شد. غسل كردم و نزديك قبر رفتم و آن مرقد را زيارت نمودم و نماز صبح را در آنجا خواندم و از ترس شاميان، بهسرعت از آنجا برگشتم». (30)
30- «معاوية بن وهب» مىگويد: وارد منزل حضرتصادق (ع) شدم. در نماز خانه منزلش، به نماز ايستاده بود، صبر كردم تا نمازش تمام شد. ديدم پس از نماز، دست به دعا برداشت و براى زائران قبر حسين بن على دعا كرد، آنان كه با انفاق مال و تلاش بدنى به زيارت مىروند، براى پيوند با ائمه و شاد كردن رسولخدا و پاسخگويى به فرمان امامان و خشمگين ساختن دشمنان و راضى كردن خداوند. و چنين دعا كرد:
خدايا، از آنان راضى باش، و خود و خانوادهشان را، شب و روز، نگه دار، و همراهىشان كن و از شرّ هر جبّار سركش و ستمگر، و از گزند شياطين نهان و آشكار در امانشان بدار و نيازهايشان را برآور … خدايا به آنان، بهخاطر اين كه از وطن، دور ماندند و ما را بر فرزندان و بستگان خود برگزيدند، بهترين پاداشها را عطا كن.
خديا! دشمنان ما، اين زائران را به خاطر سفر، ملامت كردند ولى اين سرزنشها، هرگز پيروان ما را از اين زيارت، مانع نگشت. آمدند تا با مخالفان ما مخالفت كرده باشند!
خدايا! آن چهرهها را كه آفتاب، در اين راه تغيير داد، رحمت كن، آن صورتهايى را كه بر تربتِ حسين، قرار گرفت، مورد لطف قرار بده، آن چشمهايى را كه در راه ما اشك ريخت، آن دلهايى كه براى ما و تشنگى ما سوخت، آن نالههايى كه براى ما سرداده شد، رحمت كن.
خدايا! من آن بدنها و جانها را تا قيامت، تا هنگام ورود به كوثر در آن روز تشنگى بزرگ، به تو امانت مىسپارم …
امام، همچنان دعا مىخواند و سجده مىكرد. پس از فراغت از نماز، گفتم:
اين دعاهايى را كه از شما شنيدم، اگر در حق كسى بود كه خدا را نمىشناخت، مىپنداشتم كه هرگز به آتش دوزخ نخواهد سوخت، به خدا قسم، (با اين دعاهاى شما) آرزو كردم كه اىكاش به حج نرفته بودم و حسين را زيارت مىكردم.
امام فرمود:
تو به او بسيار نزديكى. پس چه چيز مانع از آن مىشود كه به زيارتش بروى؟ اى معاويه بن وهب! مبادا كه اين كار را ترك كنى؟
گفتم: نمىپنداشتم كه كار، به اين ارزش و عظمت مىرسد. (31)
31- معاويه بن وهب، نقل مىكند:
امامصادق (ع) به من فرمود: هرگز زيارت حسين (ع) را به خاطر ترس، رها مكن. هركس زيارت آن حضرت را واگذارد و به سبب ترس، زيارت نكند، حسرتِفراوان خواهد ديد. اى معاويه! آيا دوست ندارى كه خداوند تو را در ميانِ كسانى ببيند كه پيامبر دعايشان كرده است؟ آيا دوست ندارى كه با فرشتگان همدوش باشى و در قيامت، بىگناه به محشر آيى و جزء كسانى باشى كه با پيامبر دست مىدهند؟! … (32)
32- رسولخدا، در ضمن گفتار مفصلى به اميرالمؤمنين، كه فضيلتِ زيارت قبر على و فرزندش حسين و تشويق به زيارت آنان را بيان مىكند و ثواب اخروى آن را مىگويد، مىفرمايد:
ليكن عدهاى پست و فرومايه، زائران قبر شما را سرزنش و ملامت مىكنند، آنچنانكه زنِ بدكاره را ملامت مىكنند، آنان، بدترين افراد امت من مىباشند كه هرگز به شفاعتم نرسند و بر حوض كوثر وارد نشوند …». (33)
33- در سخنى ديگر، پيامبر اسلام، خطاب به حسين، هنگامى كه جاى شمشير را بر پيكر او مىبوسيد، فرمود:
تو و پدرت و برادرت، شهيد خواهيد شد.
حسين، مىپرسد: از امت تو، چه كسانى ما را زيارت خواهند كرد؟
پيامبر فرمود: مرا، و پدر و برادرت و خودت را، جز كسانى از امت راستينِ من، زيارت نمىكند». (34)
34- يكى از زنان شيعه، بهنام «امّ سعيد احمسيّه» كه اهل عراق بود و براى زيارت قبور شهداى احد، به مدينه مشرف شده بود، در مدينه، به خدمتكار خود گفت: مركبى براى رفتن به مزار شهدا كرايه كن. آنگاه، تصميم گرفت تا آماده شدن مركب، به ديدار فرزند پيامبر، حضرتصادق (ع) برود. در حالى كه ديدار وى با امام در منزل آن حضرت، طول كشيده و كرايهچى، معطل گشته بود، خدمتكارش آمد و به «امّ احمسيّه» گفت: مركب، آماده است.
امامصادق (ع) پرسيد: چه مركب؟ كجا مىخواهى بروى؟
آن زن، مىگويد: گفتم: سرِ خاك شهدا.
حضرتصادق (ع) فرمود: تعجب از شما مردم عراق است، براى زيارت شهدا، راهى طولانى و سفرى دراز را طى مىكنيد ولى «سيدالشهدا» را وا مىگذاريد و به زيارتش نمىرويد!
گفتم: سيدالشهدا كيست؟
فرمود: حسين بن على.
گفتم: من زنى بيش نيستم.
امام: باشد! … براى كسى مثل تو، مانعى ندارد كه به زيارتش بروى.
آنگاه، از ثوابِعظيم اين زيارت، برايم بيان فرمود». (35)
35- امامصادق (ع) فرمود:
روز قيامت، يك منادى ندا مىدهد: «زائران حسين كجايند؟»
جمعى بر مىخيزند. به آنان گفته مىشود: در زيارت حسين، چه مىخواستيد و چه اراده كرديد؟
مىگويند: زيارت ما، بهخاطر محبت به پيامبر و على و فاطمه بود.
به آنان گفته مىشود: اينك، اين محمد و على و فاطمه و حسن و حسين! پس به آنان بپيونديد. شما در درجات آنان هستيد. به پرچم پيامبر ملحق شويد.
آنگاه، آنان، در سايهسار لواى خاصّى كه در دست على بن ابىطالب است قرار مىگيرند تا وارد بهشت گردند. (36)
36- از امامصادق (ع) روايت شده است كه:
خواستار سكونت در بهشت، بايد زيارتِ «مظلوم» را رها نكند.
مىپرسند: مظلوم كيست؟
مىفرمايد: حسين است. هركس با شوق به او و محبت به رسولالله و فاطمه و على، او را زيارت كند، بر سفرههاى بهشتى، مهمانِ اهلبيت خواهد بود. (37)
37- به بيان امامرضا (ع):
«هزاران ملك، تا قيامت، همواره بر كربلاى حسين فرود مىآيند و آن را طواف مىكنند و غمگينانه بر او مىگريند …». (38)
38- «امسلمه» همسر پيامبر اسلام كه تا زمان حادثه عاشورا زنده بود، از شهادت حسين در كربلا در خواب، باخبر شد. به اين صورت كه او را در آن ايّام، گريان ديدند.
پرسيدند كه سبب گريهات چيست؟ گفت: «پيامبر را در خواب ديدم، با سر و صورتى خاكآلود و چهرهاى پريشان، گفتم: چرا اينطور؟ فرمود: از كربلا مىآيم- يا: ديشب، براى حسين و اصحابش، قبر مىكندم …». (39) چنين خوابى را «ابنعباس» هم ديده بود و نقل مىكرد.
39- در روايات است كه پس از شهادت حسين بن على (ع)، در بيتالمقدس، زير هر سنگريزهاى خون تازه بود، آسمان و زمين بر حسين گريست، آسمان، سه روز خون باريد، از زمين خون جوشيد و … (40)
40- از امامصادق (ع) نقل شده است كه زيارت قبر حسين (ع)، بهتر است كه پياده انجام گيرد و زائر با پاى برهنه و راه رفتنى همچون غلامان به سوى قبر برود. (41)
41- و نيز فرموده است:
«هرگاه خواستى حسين را زيارت كنى، او را در حالى زيارت كن كه افسرده و غمگين و ژوليده و غبارآلود باشى، چرا كه حسين، درحالى كشته شد كه پژمرده و غبارآلود و گرسنه و تشنه بود». (42)
42- در حديث ديگر، امامصادق فرموده است: حسين بن على را در حال اندوه و حزن و رنج و خاكآلوده و پژمرده و گرسنه و تشنه زيارت كن:
«إذا أَرَدْت الحُسين فَزُره وأَنتَ حزينٌ مكروبٌ شُعثاً غُبراً جائعاً عَطشاناً». (43)
43- حضرت امام رضا (ع) فرمود: اى پسر شبيب (ع) اگر دوست دارى در حالىكه گناهى بر تو نيست به ملاقات خداوند رَوى، پس حسين را زيارت كن.
اى پسر شبيب (ع) اگر دوست دارى كه در غرفه هاى بهشتى در كنار پيامبر باشى، دشمنان و قاتلان حسين را لعن كن.
اى پسر شبيب اگر دوست دارى كه در ثواب مثل شهداى كربلا باشى پس هر گاه ياد آنها كردى بگو: «يَا لَيْتَنِى كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيما». (44)
44- قال الرضا (ع): مَنْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا فَبَكَى وَ أَبْكَى لَمْ تَبْكِ عَيْنُهُ يَوْمَ تَبْكِى الْعُيُونُ وَ مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيا فِيهِ أَمْرُنَا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوب.
امام رضا (ع) فرمود: هر كس مصائب ما را ياد كند پس بگريد يا بگرياند، در روزى كه چشمها گريان است چشم او گريان نخواهد شد. و هر كس در محفلى بنشيند كه امر ما اهل بيت در آن احيا مى شود، قلبش نميرد، در روزى كه دلها مىميرد. (45)
45- قال الرضا (ع): فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ فَإِنَّ الْبُكَاءَ عَلَيْهِ يَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ.
امام رضا (ع) فرمود: پس بر مثل حسين بايد گريه كنندگان بگريند، چرا كه، گريه بر حسين گناهان بزرگ را مىريزد. (46)
46- قال الصادق (ع):
أَيُّمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ، أَنْ تَحُجَّ عِشْرِينَ حَجَّةً وَ تَعْتَمِرَ عِشْرِينَ عُمْرَةً أَوْ تُحْشَرَ مَعَ الْحُسَيْنِ (ع)؟ فَقُلْتُ: لا، بَلْ أُحْشَرُ مَعَ الْحُسَيْنِ (ع).
قَالَ: فَزُرْ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع).
امام صادق (ع) فرمود: كدام يك نزدت محبوبتر است، اينكه بيست حج يا بيست عمره انجام دهى يا اينكه با حسين (ع) محشور شوى؟
راوى گويد: عرض كردم: خير، بلكه با حسين (ع) محشور شوم در نزد من محبوبتراست. فرمود: پس حسين (ع) را زيارت كن. (47)
47- رَسُولُاللَّه صلى الله عليه و آله فرمودند: «آگاه باشيد كه خداوند بر گريه كنندگان براى حسين عليه السلام از روى رحمت و مهربانى درود مىفرستد.» (48)
48- قالَ الصّادِق عليه السلام: «همانا حسين عليه السلام كسى را كه براى او گريه مىكند، مىبيند و به خاطر رحمت بر او برايش استغفار مىكند.» (49)
49- قال اللَّه سبحانه لموسى عليه السلام: «يا مُوسى … وَ اعْلَمْ أَنَّهُ مَنْ بَكَى أَوْ أَبْكى أَو تَبَاكَى، حَرَّمْتُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ».
«اى موسى، بدانكه هركس براى حسين گريه كند يا بگرياند، يا وانمود به گريه كردن كند، بدنش را بر آتش حرام كردم.» (50)
50- قالَ رَسُولُاللَّه صلى الله عليه و آله: «اى فاطمه، هر چشمى در روز قيامت گريان است، مگر چشمى كه براى مصيبت حسين عليه السلام گريه كرده باشد كه به وسيله نعمتهاى بهشت خندان و شادمان خواهد بود.» (51)
————————–
[1]. اهل البيت، العدد الاوّل، ص 61، به نقل از الغدير، ج 5، ص 109 به بعد.
- همان، به نقل از ثواب الأعمال شيخ صدوق و بحار الأنوار، ج 101، ص 1.
- اهل البيت، العدد الاوّل، ص 61، نقل از كامل الزيارات.
- مجموعة نفيسه، كتاب المستجاد، علّامه حسن بن مطهّر حلّى، ص 404.
- الارشاد للشيخ المفيد، ص 252.
- الارشاد للشيخ المفيد، ص 252.
- مجموعة نفيسه، ص 404.
- بحارالأنوار، ج 101، ص 10، چاپ اسلاميه.
- مجموعة نفيسه، كتاب مسارّ الشيعه، شيخ مفيد، ص 61.
- بنگريد ابن قولويه، كامل الزيارات، شيخ مفيد، المزار، 64
- همان.
- كامل الزيارات، ص 331؛ سفينه البحار، ج 1، ص 565؛ بحار الأنوار، ج 98، ص 7.
13.«كم بينكم و بين الحسين؟ قلت: ست و عشرون فرسخاً. قال له: او ما تأتونه؟ قلت: لا. قال: اجفاكم! …»( وسائل الشيعه، ج 10، ص 337 و 338، حديث 16 و 20؛ بحار الأنوار، ج 98، ص 5).
- وسائل الشيعه، ج 10، ص 336، حديث 11؛ بحار الأنوار، ج 98، ص 4.
- همان، ص 333، حديث 2.
- «… كانَ منتقص الدين، منتقص الايمان»؛ بحار الأنوار، ج 98، ص 4.
- «مُروا شيعتنا بزيارة قبر الحسين بن على، فانّ اتيانه مفترضٌ على كلّ مؤمنٍ يقرّ للحسين بالامامة من الله»كامل الزيارات، ص 121؛ بحار الأنوار، ج 98، ص 1، 3 و 4.
- وسائل الشيعه، ج 10، ص 321، حديث 8، و ص 345 حديث 1 و 5.
- «انّ قلبى ينازعنى الى زيارة قبر ابيك، واذا خرجتُ فقلبى وجلٌ مشتاقٌ حتى ارجع، خوفاً من السلطان والسُعاة واصحاب المسالح. فقال: يابن بكير! اما تحبّ ان يراك الله فينا خائفاً؟ اما تعلم انّه من خافَ لخوفنا اظلّه الله فى ظِلِّ عرشه، وكان يحدّثه الحسين …»بحار الأنوار، ج 98، ص 11؛ كامل الزيارات، ص 126؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 356.
- «ما تقول فيمن زار اباك على خوفٍ؟ قال: يؤمنه الله يوم الفزع الأكبر وتلقّاه الملائكة بالبشارة …» وسائل الشيعه، ج 10، ص 356، حديث 1؛ كامل الزيارات، ص 125.
- «ما كان من هذا اشدّ، فالثواب فيه على قدر الخوف، و من خافَ فى اتيانه آمن اللهُ روعتَه يوم يقوم الناس لربّ العالمين …» وسائل الشيعه، ج 10، ص 357، حديث 4؛ بحار الأنوار، ج 98، ص 11؛ كامل الزيارات، ص 127.
- سفينة البحار، ج 1، ص 564.
- كامل الزيارات، ص 124.
- وسائل الشيعه، ج 10، ص 357، حديث 13.
- بحار الأنوار، ج 98، ص 13.
- وسائل الشيعه، ج 10، ص 385، حديث 2؛ بحار الأنوار، ج 98، ص 6.
- ثواب الأعمال، ص 81.
- كامل الزيارات، ص 183.
- همان، ص 164.
- بحار الأنوار، ج 98، ص 57 و 59.
- كامل الزيارات، ص 116؛ بحار الأنوار، ج 98، ص 8 و 52؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 320.
- كامل الزيارات، ص 117.
- بحار الأنوار، ج 97، ص 121.
- همان، ص 119؛ كامل الزيارات، ص 70.
- همان، ص 339؛ بحار الأنوار، ج 98، ص 36 و 71.
- وسائل الشيعه، ج 10، ص 387.
- همان.
- همان، ص 40.
- بحارالأنوار، ج 45، ص 230- 232.
- همان، ص 201 به بعد، احاديث مكرّر.
- بحار الأنوار، ج 98، ص 143.
- بحار الأنوار، ج 98، ص 142.
- بحار الأنوار، ج 98، ص 140؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 414، حديث 2.
- جعفر اسلامى فر، چهل گام تا عتبات (احاديث و نكاتى چند ويژه عتبات)، 1جلد، نشر مشعر – تهران، چاپ: 1، بهار 1388.
- وسائل الشيعه ج 10، ص 392.
- همان ج 5، ص 394.
- همان ص 348.
- همان، ص 34.
- همان، ج 25، ص 376.
- بحارالأنوار، ج 44، ص 307.
- همان، ص 293.