- معیشت بر مبنای اعتدال و قناعت
در تعالیم آسمانی اسلام بر «تشویق به تولید و اعتدال و قناعت در مصرف» تأکید شده است. آیات و روایات فراوانی بر این اصل دلالت دارند؛ رفاه و آسایش واقعی آدمی در مصرف بیرویه نیست، بلکه در بینیازی و عدم وابستگی به دیگران است. اگر انسان بتواند خود را از تعلّقات دنیایی آزاد و بینیاز سازد، راحتتر زندگی خواهد کرد تا اینکه با مصرف بیحساب خود را بینیاز کند.
برخی خود را از مسکن مجلّل، مرکب مدرن و بسیاری از زواید زندگی بینیاز میبینند؛ اما گروهی دیگر با بهرهمندی از این امور خود را بینیاز میپندارند.
- سفارش به اعتدال
امام سجاد علیهالسلام میفرماید:
«آخرین توصیه خضر به موسی بن عمران این بود که … از محبوبترین کارها نزد خدای بزرگ، میانهروی هنگام توانگری است.» (1)
- برخی از آثار اعتدال
مطابق با روایات اسلامی اعتدال و میانهروی در زندگی آثار و برکات فروانی دارد از آن جمله:
– جلب رزق الهی
– نگهداری از فقر
– استجابت دعا
– نشانه کمال
– نگهداری از عذاب
- قناعت در مصرف
قناعت ثروت بزرگی است. همچنانکه رسول خدا صلیاللهعلیهواله میفرماید:
«کسی که به روزی خدا قانع باشد از توانگرترین مردم است.» (2)
آن حضرت در جای دیگری اینگونه سفارش به قناعت میکند:
«خوشا به حال کسی که به دین اسلام هدایت یافته و عیش کفاف [دارایی در حدّ نیاز و مایه آبرومندی] دارد و سادهزیست و قانع است.» (3)
امام صادق علیهالسلام نیز به حمران بن اعین فرمود:
«ای حمران! به پایینتر از خود بنگر و به کسی که از نظر دارایی و توانگری برتر از توست نگاه نکن، زیرا این کار تو را به آنچه روزیات شده قانعتر میکند و از سوی پروردگارت سزاوار افزایش میگردی.» (4)
- برخی از آثار قناعت
– بقای نعمت
امام کاظم علیهالسلام میفرماید:
«هر کس میانهروی و قناعت پیشه کند، نعمت برایش پایدار میماند.» (5)
– بینیازی
امیر مؤمنان علیهالسلام فرمودهاند:
«خدای سبحان ثروت و بینیازی را در قناعت قرار داده است.» (6)
– آسایش و راحتی
امام علی علیهالسلام میفرماید:
«هر کس به اندازه نیاز بسنده کند، آسایش و راحتی منظم دارد.» (7)
و نیز فرموده است:
«کسی که خدای سبحان به او قناعت بخشیده، خوشزیستترین مردم است.» (8)
– نشانه ایمان
به فرموده امام صادق علیهالسلام قناعت یکی از نشانههای فرد مومن است:
«سزاوار است که مؤمن دارای هشت خصلت باشد که یکی از آنها قانع بودن به روزی خداداد است.» (9)
———
1- الخصال، ج 1، ص 111.
2- تحف العقول، النص، ص 7.
3- مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج 15، ص 231.
4- علل الشرائع، ج 2، ص 559.
5- تحف العقول، النص، ص 403.
6- إرشاد القلوب إلى الصواب، ديلمي، ج 1، ص 119.
7- الكافي (ط – دارالحديث)، ج 15، ص 61.
8- تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 393.
9- الكافي (ط – دارالحديث)، ج 3، ص 120.