- اسراف و تبذیر
«اسراف» در لغت به معنای تجاوز و عبور از حدّ و خطاست و گاهی نیز به معنای ضدّ «میانهروی» به کار میرود.
در تعریف دیگری، مصرف مال حلال بیش از حدّ نیاز و متعارف را اسراف گویند.
«تبذیر» نیز از ریشه بذر به معنای ریخت و پاش است و به معنای ضایع کردن و از بین بردن مال میباشد.
اسراف و تبذیر از گناهان كبیره است ولی بر حسب اشخاص، از جهت شأن و شرف و صحت و مرض و جوانی و پیری و از جهت غنا و فقر و زیادی درآمد و كمی آن فرق میكند.
زیرا ممكن است صرف فلان مقدار از مال برای لباس مثلاً نسبت به شخصی كه دارای فلان مقام و شخصیت در اجتماع است یا دارای فلان درآمد است، اسراف نباشد، در حالی كه نسبت به كسی كه چنین نیست اسراف خواهد بود. البته این به آن معنا نیست که ثروتمندان نیز مجازند مال خود را به هر طریقی خرج نمایند و نعمتهای الهی را ضایع کنند. بلکه خمس و زکات و سایر حقوق مالی خود را باید پرداخت کنند و از فقیران دستگیری نمایند.
بیشتر وسائل زندگی و معیشت كه اكثر مردم در پی آن هستند و هیچ ملاحظه شأن و درآمد خود را نمیكنند و غالباً مبتلا به قرض و پریشانی هستند اسراف است و سببش این است كه هر كس همیشه به بالاتر از خودش مینگرد و میخواهد از او كمتر و پایینتر نباشد. از این رو گرفتار اسراف شده و همیشه در سختی و رنج و ناراحتی و نارضایتی و پریشانی به سر میبرد. در صورتی كه اگر مطابق دستور شرع به زیردست نگاه میكردند كه از آنها در امور دنیا پایینترند، هیچگاه مبتلا به اسراف و ناراحتیهای فراوان نمیشدند. پس بیشتر ورشكستگیها، از اسراف سرچشمه میگیرد كه اگر مردم به دستور شرع و به حكم فطرت و عقل سلیم خود این گناه كبیره را ترك میكردند و در جمیع حالات، اقتصاد و میانهروی را رعایت نموده و قناعت را پیشه خود میكردند خوشبختی دنیا و آخرت را درمییافتند.
اسراف؛ چنان كه نسبت به شأن اشخاص، فرق میكند به اعتبار زمان هم مختلف است، زیرا ممكن است صرف مقداری از مال برای معیشت نسبت به شخصی اسراف نباشد، در حالی كه اگر سال قحطی و فقر عمومی پیش آید، صرف چنین مقداری برای همین شخص، اسراف باشد و بر او واجب میشود كه به كمتر از آن معیشت كند و مازاد را به دیگران كه گرفتارند بدهد.
- اقسام اسراف
باید دانست كه سه قسم اسراف است كه در همه و در جمیع حالات حرام و اختصاص به شخص یا زمان یا جایی ندارد.
اول، ضایع كردن مال و بیفایده كردن آن هر چند آن مال كم باشد مانند دور انداختن هسته خرما، هنگامی كه قابل استفاده باشد، ریختن بقیه ظرف آب در جایی كه آب کم باشد، یا دور انداختن لباسی كه قابل استفاده خود یا دیگری است، نگه داشتن خوراكی و به دیگری ندادن تا اینكه ضایع شود، روشن كردن چراغ در روشنایی آفتاب، مانند دادن مال به دست شخص دیوانه یا کودکی كه قدر آن را نمیداند و آن را تلف میكند و نظایر اینها.
حضرت صادق علیهالسّلام میوه نیمخوردهای را دیدند كه از منزل ایشان بیرون انداخته شده بود پس آن حضرت خشمناك شد و فرمود:
«این چه كاری است كه كردید اگر شما سیر شدید، بسیاری از مردم هستند كه سیر نشدند پس به آنهایی كه نیازمندند بدهید.» (1)
نسبت به دور ریختن باقیمانده طعام خصوصاً خورده نان (مگر در صحرا برای حیوانات)، روایات هشداردهنده بسیاری رسیده است.
روایت شده امام حسین علیهالسّلام خواستند دنبال کاری بروند، لقمهاى افتاده بوده آن را به غلامش سپرد و فرمود: چون من آمدم مرا متذكّر نما.
غلام آن را خورد، و وقتى امام برگشت، فرمود: اى غلام آن لقمه كو؟
غلام گفت: آن را خوردم اى مولاى من!
حضرت فرمود: تو در راه خدا آزادى!
مردى پرسيد: سرور من آيا او را آزاد نمودى؟
فرمود: «آرى از جدّم رسول خدا صلىاللَّهعليهوآله شنيدم که ميفرمود: هر كس لقمه نانى دور افكنده بيابد و آن را برداشته با دست پاك نمايد و يا بشويد و بخورد هنوز از گلوى او پایين نرفته حق تعالى او را از آتش دوزخ آزاد نمايد.» (2)
از همین قبیل است پوشیدن لباس فاخری كه برای حفظ آبرو است در جایی كه در معرض كثیف شدن و ضایع گردیدن است.
دوم، صرف كردن مال در آنچه به بدن ضرر برساند، از خوردنی و آشامیدنی و غیر آنها. مانند خوردن چیزی پس از سیری هرگاه مضر باشد.
روایت شده شخصی از اصحاب امام صادق علیهالسّلام از آن حضرت پرسید: كه در راه مكه گاهی پیش میآید كه میخواهیم احرام ببندیم و نوره بكشیم. و سبوس آرد همراه نداریم كه پس از نوره بر بدن بمالیم. به عوض سبوس، بدن را با آرد پاكیزه میكنیم و از این كار این قدر متأثر میشوم كه خدا بهتر میداند.
حضرت فرمود: آیا از ترس اسراف ناراحت میشوی؟
گفت: آری.
فرمود: «در چیزی كه سبب سلامت بدن باشد اسراف نیست. اسراف در چیزی است كه باعث تلف مال شود و به بدن ضرر رساند». (3)
سوم، صرف كردن مال در مصرفهایی كه شرعاً حرام است مانند خریدن شراب و آلات قمار و دستمزد فاحشه و خواننده و رشوه دادن به حكام و صرف نمودن مال در چیزی كه ظلمی در بر دارد، یا ستمی به مسلمانی میزند و نظیر اینها.
در چنین مواردی از دو جهت مخالفت امر خدا و معصیت وجود دارد: یكی گناه بودن اصل عمل و دیگر اسراف بودن صرف مال در آنها.
- راه درمان رذیله اخلاقی اسراف
اولین گام برای درمان این رذیله شناخت ریشههای آن است. این ریشهها میتواند موارد زیر باشد:
تولید بیمبنا و غیرمنطقی، رفاه زدگی و لذتگرایی، تبلیغات نامعقول و گسترده در مورد یک کالا، ثروتهای بادآورده، ضعف نظارت بر مصرف، فقدان آیندهنگری و خودمحوری و عدم توجه به دیگران، ضعف اعتقادات و غفلت از گناه بودن این عمل، کماطلاعی و بیاطلاعی از زیانهای این گناه، دامن زدن به فرهنگ مصرفگرایی در رسانههای جمعی، ضعف مدیریت فرهنگی در تولید و مصرف، ریاکاری و تفاخر، جایگزین شدن فرهنگ زندگی غربی به جای زندگی اسلامی، چشم و همچشمی، منفعتطلبی شرکتها و تاجران برای بالابردن سطح مصرفگرایی در جامعه، دنیا طلبی، جهالت، زحمت نکشیدن برای به دست آوردن مال دنیا.
دقت در عواقب اسراف و مفاسد آن نیز در درمان مؤثر است. مفاسدی مثل: از بین رفتن سرمایهها انرژیها و نیروی کار، عقوبت اخروی، فقر دنیوی، بیبرکتی، کوتاهی در ادای حقوق مستمندان، آلوده شدن به گناهان دیگر، غفلت از عبادات، بیماریهای جسمی، گمراهی، محرومیت از هدایت الهی، طغیان و برتریطلبی و رکود اقتصادی.
فرد بیمار باید با مطالعه زندگی معصومین علیهمالسلام و بزرگان با تقوا، یک الگوی اقتصادی برای خویش بیابد و به او تأسی کند.
کنترل و مراقبت دستگاههای دولتی و حاکمان نیز میتواند در این زمینه راهگشا باشد.
——-
1- بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج 63، ص 432.
2- عيون أخبار الرضا عليهالسلام، ج 2، ص 44.
3- مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج 15، ص 264.