• اسلام و اجتماع

در اين فصل دستورات و مقرّرات اسلامى مربوط به اجتماع مطرح مى‏شود. اسلام با دستورهاى ويژه خود، به پيروان خود مى‏آموزد چگونه باشند، چگونه زندگى كنند، و وظايف خود را در برابر اجتماع چگونه ادا نمايند.

حقوقى كه مسلمان به انجام آن موظف است بسيار وسيع، گسترده و متنوع است.

از حقّ استاد و معلّم، پدر و مادر، دوستان و همسايگان، «برادران دينى و همنوعان به طور كلى» گرفته، تا حقوقى مانند حقّ حيوانات و امثال آن.

از نظر اسلام‏ انسان‏ به عنوان يك عضو از اعضاى پيكر اجتماع، تا آن‏جا اهميّت دارد كه‏ «چيزى با خون و جان او برابرى نمى‏كند».

قرآن مجيد مى‏فرمايد:

«مَنْ قَتَلَ نَفْسَاً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِى الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ الناَّسَ جِمِيعاً وَ مَنْ احيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً * هركس انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فتنه وفسادى در روى زمين، به قتل برساند چنان است كه گويى همه مردم را كشته و هركس انسانى را از مرگ رهايى بخشد چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است. سوره مائده، آيه 32».

شكّى نيست كه با توجّه به همبستگى افراد و اعضاى پيكر جامعه انسانى، فقدان يك فرد، روى همه اجتماع اثر مى‏گذارد و «فرد به اين صورت، عين اجتماع» مى‏شود.

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:

«افراد با ايمان همچون اعضاى يك پيكرند، هنگامى كه عضوى از آن به درد آمد، تمامى اعضا به خاطر آن ناراحت مى‏شوند».

همان طور كه مى‏دانيم در اسلام‏ «مسأله نژاد، رنگ پوست بدن و منطقه جغرافيايى مطرح نبوده، و همه جوامع انسانى» بر اساس يك همبستگى معنوى و ايدئولوژى مشترك (ايمان به خدا و پيامبران الهى و توجّه به عمل صالح) مى‏توانند كشور واحدى را در سراسر كره زمين به وجود آوردند به گونه‏اى كه مرزهاى نژادى و جغرافيايى در آن محو گرديده و همه انسان‏ها داراى يك قانون، يك حكومت و يك برنامه باشند.

  • روابط مسلمانان با ساير ملل‏

در اين جا نيز اسلام دستورهاى دو جانبه‏اى دارد: از يكسو: براى حفظ استقلال و اصالت جامعه اسلامى ترتيبى اتخاذ نموده كه از هضم شدن مسلمانان در جوامع غير اسلامى و يا نفوذ ديگران در شئون حياتى آنها مصون بمانند، و به همين جهت به مسلمانان دستور مى‏دهد كه غير مسلمانان را تكيه‏گاه و محرم اسرارخودتان قرار ندهيد:

«لَاتَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّنْ دُونِكُمْ لَايَأْلُونَكُمْ خَبَالًا * اسرارتان را در اختيار بيگانگان نگذاريد چرا که آنها از هر شر و فسادى درباره شما فرو گذارى نخواهند كرد! سوره آل عمران آيه 118».

و نيز دستور مى‏دهد با آنها كه از در دشمنى در آمده‏اند طرح دوستى نريزيد، مگر اين‏كه در وضع خود تجديد نظر كرده و دست از خصومت باز دارند.

«لَّاتَجِدُ قَوْماً يُؤمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَآدُّونَ مَنْ حَآدَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ * هرگز نمى‏بينى كسانى كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند طرح دوستى با دشمنان خدا و پيامبر بريزند. سوره مجادله آيه 22».

از سوى ديگر: براى اين‏كه جوامع اسلامى بتوانند به صورت‏ «يك واحد پر قدرت و فعّال جهانى» زندگى كنند و از جنبه‏هاى مثبت ديگران با احترام متقابل و شرايط صحيح بهره ببرند، اجازه مى‏دهد كه با همه‏ «اهل‏كتاب» (پيروان پيامبران پيشين) همزيستى مسالمت‏آميز داشته باشند، و حتّى از آنها به صورت يك اقليّت در كشورهاى اسلامى حمايت كنند و مادامى كه دست به جنايتى نزده‏اند حقوق آنها را محترم شمارند.

اين گونه اقليّت‏ها در فقه اسلامى‏ «اهل ذمّه» (هم پيمانان) ناميده مى‏شوند و شرايط خاصّى دارند كه آن را «شرايط ذمّه» مى‏نامند و موظّفند كه آن شرايط را دقيقاً رعايت كنند.

اگر مصالح مسلمين ايجاب كند مى‏توانند با ديگران معاهداتى داشته باشند، مشروط بر اين‏كه اين پيمان‏ها هيچ‏گونه خدشه و لطمه‏اى به حيثيّت، استقلال و منافع مسلمين وارد نسازد و البتّه در صورت عقد پيمان بايد تا زمانى كه از ناحيه طرف مقابل نقض نشده، نسبت به پيمان‏هاى خود وفادار بمانند.

وفاى به عهد و پيمان در اسلام يك حكم عمومى است، و بايد درباره مسلمانان و غير مسلمانان يكسان اجرا گردد و به عذر اين‏كه طرف مقابل مسلمان نيست، نمى‏توان پيمان او را شكست.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا